سلام محکم ترین دلیل برای نفس کشیدنم.
امیدوارم هرجایی که هستی بلند ترین لبخند دنیا مهمون اون صورت ماهت باشه
خیلی حالم عالی، از ته قلب احساس خوشبختی میکنم. یه سرخوشی ناب از وجود نازنین تو که هیچ شرابی توی دنیا نمیتونه به وجودش بیاره ...
وااییی خدا من تورو نداشتم چیکار میکردم
خدایا هزار بار شکر که تورو کنار خودم دارم مهربونم.
میگن خدا به ازای هر چی که میگیره از آدم، یه چیزی بهش میده که اون کمبود هارو پوشش بده ...
من حساب کردم خدا اگه بخواد تورو بهم بده من اگه جونمم بدم بازم بدهکار میشم
شاید همون تئوری قبلیم باشه من انقدر خوشبحالم میشه توی این دنیا، که اون دنیا طبقه هفت جهنمم
خدا بهم میگه بستته بهشتت همون دنیا بود پاشو برو جهنم. منم میگم چشم (حرف حساب جواب نداره)
سالگرد آشنایممون مبارک بهترینم ...
این روزا فقط بهونه هست که بگم چقدر، چقدر عاشقتم ...
بگم ممنونم ...
ممنونم بخاطر بودنت ماه مهربونم
آن چنان مهر توام
در دل و جان جای گرفت
که اگر سر برود،
از دل و از جان نرود... (حافظ)
خیلییی دوست دارم ...
یه دوست دارم بلند به اندازه این دو سال که کنار هم بودن ...
مواظب خودت باش عزیزترینم
یا مهدی ...
طبقه بندی: شعر، گفتگو، اعتراف، تفاوت، خاطره نویسی، یک پله بالاتر، احساس نویسی، موضوع آزاد،
برچسب ها: سالگرد، عشق، سالگرد عشق، دوست داشتن، حافظ، ۲۰ مهر، مهر،
تمامِ اتفاقاتِ روى كره ى زمین،
دلیل میخواهد جانم...
از صبح كه چشمانت را باز میكنى
تا شب كه روى هم میگذاریِشان
باید دلیل داشته باشى...
باور كن باید یك نفر باشد،
كه زندگى ات را به جریان بیاندازد...
یك نفر كه حدفاصلِ مبدا و مقصدهایت ،
دلَش برایت هزار راه برود!
آنها كه یار ندارند
زندگى نمیكنند،
روزمرگى میكنند!
علی قاضی نظام
پ.ن: امروز بهترین روز زندگیم بود
خدایا عاشقتم بخاطر این روزای فوق العاده عالی
طبقه بندی: شعر، گفتگو، تفاوت، موضوع آزاد،
برچسب ها: زتدگی، هر، ربعش، ارامشه،
عزیز جانم...
مگر میشود رؤیای زندگی با تو را به دست فراموشی بسپارم؟
رؤیایی که در تمام لحظات نبودنت،گرمابخش لحظات زندگی یخ زده ام است...
رؤیای زندگیمان در زیر سقف یک خانه ی کوچک،خانه ای با پنجره های آبی که روبه روی پنجره ها پُر از گلدان باشد...
خانه ای با یک آشپرخانه کوچک و یک میز گِرد چوبی دو نفره...
و هر روز عصر،روی صندلی هایمان بنشینیم،من برایت چایی بریزم و تو برایم از آن غزل های زیبایت بخوانی...
اصلا مگر ما جز دو فنجان چای و یک میز گرد چوبی و دستان هم،از این زندگی چه میخواهیم؟
زهره صوفی
طبقه بندی: شعر،
برچسب ها: زهره صوفی، #زهره_صوفی، زهره_صوفی، شعر سپید، شعر نو، قشنگ، عشق،
خوشبختى تان را فریاد نزنید!
خیلى ها چشمِ دیدنِ خوشبختىِ شما را ندارند!
دستِ خودشان نیست،
خصلتشان همین است!
دقیقاً همانجا كه روى صندلى ایستاده اید و
خودتان را خوشبخت ترین آدمِ روى زمین فریاد میزنید،
طورى زیرِ پایتان را خالى میكنند
كه تمامِ بدبختى هاى دنیا به سراغتان مى آید!
#علی_قاضی_نظام
طبقه بندی: شعر،
برچسب ها: #علی_قاضی_نظام، علی_قاضی_نظام، علی قاضی نظام، خوشبختی، بعضی ها، خوشبختى تان را فریاد نزنید، خوشبخت،
سلام ...
امیدوارم که حالتون به خوبی من باشه !!!
فرض کنید هر روز وقتی از خواب بلند میشین یکی براتون یه کادو گرون قیمت میخره به طوری که شما حتی نمیتونین 1 بار این هدیه رو جبران کنید.
شما هر روز از خواب بلند میشین و دوباره هدیه ای که همیشه دوست دارین روی میزتون هست !!!
تنها کلمه ای که میتونین به شخص مقابل بگید چیه ؟
جوابگو محبت های بی شمارش میشه ؟
فرض کنین یک سال و 46 روز این کادو روی میزتون باشه و شما هنوز چیزی واسه تشکر کردن نداشته باشین ...
تواناییتون اونقدری نباشه که ازش تشکر کنین ...
چیکار میکنین ؟
حال روز این روز های من هم همین شکل رو داره ...
بودن فوق العاده ترین آدم دنیا کنارم ...
بزرگترین هدیه دنیاست وقتی کسی رو که با تمام وجود دوست داری کنارت هست. خوشبخت ترین آدم دنیا میشی وقتی میبینی که اونم نسبت بهت بی تفاوت نیست ...
ببخشید که نتونستم حداقل یکی از 1000 محبتت رو جبران کنم ...
باور کن سخته ...
حسی که دارم رو نمیتونم واقعا بنویسم ...
نمیتونم واقعا از تو بنویسم ...
از تو نوشتن خب خیلی سخته !!!
هیچکس توی دنیا نمیتونه منو درک کنه چون هیچکس کسی شبیه به تو نداره ...
آورده دنیا یه دونه اون یه دونه پیش منه
خدا فرشته هاشو که نمی سپره دست همه
دنیای قشنگ و فوق العاده مرتضی !!!
ممنونم بخاطر بودنت که هر روزم رو قشنگتر میکنی ...
بعضی وقتا به خودم حسودیم میشه ...
جدی تا حالا شده به خودتون حسودی کنین ؟؟؟
حس که الان دارم ...
+ ببخشید ...
همیشه میخوام از تو بنویسم این کارمو سخت میکنه و نمیتونم درست بنویسم و تمرکز کنم ...
شرمنده که متنی در حد اندازه ات نیست ...
مشکل از من نیست ...
کل ادبیات باید عوض بشه - با چوب دستی نمیشه رفت به جنگ بمب هسته ای
+ دوست دارم به اندازه تمام دنیا ...
خیلی ممنونم که هستی ...
کاش روزی بشه که بتونم 1 از هزار لطفت رو جبران کنم ...
مواظب خودتون باشین ...
قشنگی دنیاتون مثل من ...
یا مهدی ...
طبقه بندی: شعر، گفتگو، اعتراف، تفاوت، خاطره نویسی، یک پله بالاتر، احساس نویسی، موضوع آزاد،
برچسب ها: زندگیم، دنیام، نفسم، عشقم، بهترینم، محبوبم، آرامشم،
چه ویران مینوشت و گریه میکرد
دلیران... مینوشت و گریه میکرد
به خط میخیاش کوروش چه شبها
از ایران مینوشت و گریه میکرد
شهراد میدری
امیدوارم روز های شاد و پر از حس خوب رو توی این روز های سرد پاییزی داشته باشین.
مواظب خودتون باشین سرما نخورین ...
ببخشید نظراتون بی جواب میمونه و یکم بی معرفت شدم. ( باید یه روزی میرفتم )
قشنگی دنیاتون دوبرابر ...
یا مهدی ...
طبقه بندی: شعر، تفاوت، موضوع آزاد،
برچسب ها: کورش، کورش بزرگ، 7 آبان، دوری، احساس نویس، شعر، روز کورش بزرگ،
خدایا عاشقتم ...
ممنون بخاطر بهترین روزی که بهم هدیه دادی ...
امروز بهترین روز زندگیم بود ...
انقدر خوشحالم و ذوق دارم که اصلا مقدارش قابل تصور نیست حتی واسه خودم ...
زندگی عاشقتم !!!
20 ساله که زندگی فقط واسه من میبارید و من بدون چتر فقط تحمل میکردم.
چند وقت میشه که معنی واقعی خوشبختی رو دارم درک میکنم. تازه دارم میفهمم این همه سال زندگیم اشتباه بود.
تازه دارم متوجه میشم یه آدم خوشبخت چه ویژگی های داره ...
چند وقت پیش داشتم نوشته هایی که مخاطب های اون احساس خوشبختی میکردن رو میخوندم.
اقیانوس طلا ...
پولدار ترین فرد ...
زیبا ترین آدم ...
قدرتمند ترین ...
و ...
خیلی جالب بود واسم این همه آدم فقط با همین چیزای کوچیک احساس خوشبختی میکنند ؟
ههه ...
چقدر کم توقع !!!
خدایا ...
شاید این چیزی که من میخوام بیشتر شبیه معجزه است ...
همیشه بهمون گفتن با هر ظرفی بریم پیش خدا همون قدری که ظرفیت داریم بهمون کمک میکنه ...
شرمنده ام که همیشه بزرگ ترین هارو ازت میخوام ...
ممنونم که همیشه نگاه ویژه ای بهم داری ...
+ با همین دست، به دستان تو عادت کردم
این گناه است ولی جان تو عادت کردم
جا برای من گنجشک زیاد است ولی
به درختان خیابان تو عادت دارم
گرچه گلدان من از خشک شدن میترسد
به ته خالی لیوان تو عادت کردم
دستم اندازهی یک لمسِ بهاری سبز است
بسکه بیپرده به دستان تو عادت کردم
ماندهام آخر این شعر چه باشد انگار
به ندانستن پایان تو عادت کردم
علی اکبر رشیدی
یا مهدی ...
طبقه بندی: شعر، تفاوت، خاطره نویسی، احساس نویسی، موضوع آزاد،
برچسب ها: علی اکبر رشیدی، خوشحالی، بهترین روز زندگیم، خوشبختی، معنی خوشبختی، دوست دارم، خدایا شکرت،
عاشق شده ام حال و هوایم خوبست
درد است ولی درد برایم خوبست
آرامش من ! با تو فقط حالم نه
خوابم ، نفسم ، لحن صدایم خوبست
تشخیص پزشک است کنارم باشی
عطر تو برای ریه هایم خوبست
من با تو خوشم ، نا خوشی ام چیزی نیست
آنقدر که تاثیر دوایم خوبست
هربار فقط عاشق تو خواهم بود
صدباااار به دنیا که بیایم ... خوب است؟؟!
طوفان که نه ! بگذار قیامت باشد
من در بغل گرم تو جایم خوبست ...
طبقه بندی: شعر،
برچسب ها: مهیا غلامی، عاشق شده ام، عشق، دوست داشتن، حال و هوایم خوبست، احساس نویس، احساس نویسی،
درد است ولی درد برایم خوبست
آرامش من ! با تو فقط حالم نه
خوابم ، نفسم ، لحن صدایم خوبست
تشخیص پزشک است کنارم باشی
عطر تو برای ریه هایم خوبست
من با تو خوشم ، نا خوشی ام چیزی نیست
آنقدر که تاثیر دوایم خوبست
هربار فقط عاشق تو خواهم بود
صدباااار به دنیا که بیایم ... خوب است؟؟!
طوفان که نه ! بگذار قیامت باشد
من در بغل گرم تو جایم خوبست ...
طبقه بندی: شعر،
برچسب ها: مهیا غلامی، عاشق شده ام، عشق، دوست داشتن، حال و هوایم خوبست، احساس نویس، احساس نویسی،
این مطلب رمزدار است، جهت مشاهده باید کلمه رمز این مطلب را وارد کنید.
سلام ...
امیدوارم وقتی این نامه را میخوانی بهترین حال زندگیت را داشته باشی
باز دوباره محکوم به نوشتن از تو شدم. شش دست را به حکم های دلت باختم باز هم دل بازی میکنی ؟
مثل شاهی شده ام که قبل از شروع بازی مات چشمانت شده است. مگر میشود فکر کرد، وقتی دل تصمیم بگیرد ؟
فکر نبودنت کابوس تمام خواب هایم شده است. مگر میشود روز باشد و تو نباشی ؟
کاش زمان دست من بود. تا این بی عدالتی ها را پایان دهم ...
دیووانه ایم و به بازی زمان اعتراض نمیکنیم. ما عاشقیم و کلا اعتراض نمیکنیم.
چقدر خوب است که دیوانه تو باشم ...
دنیا، برای عاقلان ...
من این دیووانگی را به 100 دنیا نمیدهم.
هیچوقت درک نکردم مگر میشود تو را دید و سالم ماند ؟
مگر میشود تو باشی و عقل تصمیم بگیرد ؟
از کجا باید شروع کنم ؟
با اولین سلامش ؟
که تمام وجودم را مانند دریا، آرامش خزری میدهد ...
کاش باشی و فقط سلام کنی ...
از کجا شروع کنم ؟
وقتی که اسمم را صدا میکند ...
انقدر بلند میشوم، بیشتر از دماوندت ...
کاش باشی و صدایم کنی ...
از کجا شروع کنم ...
هعی ...
کاش این کاغذ هم میتوانست سنگینی از تو نوشتن را تحمل کند. حال روز قلم را نگوییم بهتر است ...
پیش چشمان تو همه خاکستریم !!!
آروز دارم باشی کنارم ...
حرفی نزنی، چیزی نگویم ...
فقط مات چشمانت شب ها را صبح کنم ...
کاش هیچوقت بودنت تا نداشت ...
دوستت دارم بهترینم ...
یا مهدی ...
25 مرداد سال 95 - مرتضی
هستی، ولی با نیستی ات چه کنم ؟ / تابستانیم، ولی با پاییزت چه کنم ؟
درختم، میترسم از پاییز سرد / با کوچه پرندگانت چه کنم ؟
فرهادم، بین لیلی ها / اگر شیرینم نباشد چه کنم ؟
همیشه، دوستت دارم ... / این را نگوییم، چه کنم ؟
#خودم
طبقه بندی: شعر، گفتگو، اعتراف، تفاوت، خاطره نویسی، احساس نویسی، موضوع آزاد،
برچسب ها: دنیای شاد ما، دوستت دارم، بهترینم، نامه، نامه به بهترینم، حال عالی، زندگی شیرین،
سخت است بخندی و دلت غم زده باشد
هر گوشه ای از پیرهنت نم زده باشد
سخت است به اجبار به جمعی بنشینی
وقتی دلت از عالم و آدم زده باشد
احوال من ای دوست چنین است که انگار
یک صاعقه بر جنگل خُرَّم زده باشد
دور از تو شبیهام به یتیمی که به رویش
در جمع، کسی سیلیِ مُحکَم زده باشد
دور از ادب است اینکه بخندد لبت اما
دیوار دلت مشکی و ماتم زده باشد
با این همه تا خُرده نگیرند عزیزان،
میخندم و هرچند دلم غم زده باشد
#رضا_خادمه_مولوی
طبقه بندی: شعر،
برچسب ها: سخت است بخندی، شعر عاشقانه، رضا_خادمه_مولوی، رضا خادمه مولوی، غزل، غزل عاشقانه، سروده های عاشقانه،