روان شناسی من از یاد دادن آنچه كه یاد گرفته ام، هرگز خسته نشده ام. این تنها خدمت ناچیزی است كه می توانم آن را به خود نسبت دهم درباره وبلاگ سلام به وبلاک من خوش اومدید من علیرضا 23 ساله فارغ التحصیل روانشناسی دانشگاه یزد ساکن یزدم خیلی خوشحال میشم با نظراتتون من را راهنمایی کنید مدیر وبلاگ : علی رضا دره زرشکی مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان از اساسیترین مباحث ازدواج در بخش انتخاب همسر مجالس خواستگاری و آداب آن است. اگر جوانان عزیز در چگونگی و آداب خواستگاری دقت لازم را نداشته باشند ، چه بسا به دلیل عدم رعایت یک مسالهی بسیار کوچک موفق به انتخاب مناسب خود نشوند و با وجود اینکه فرد مورد نظر خود را یافتهاند و تمام شرایط یک همسر ایدهآل را در آن مجسم دیدهاند، به دلیل روش غیرمتعارف، آن فرد را از دست بدهند. و چه بسا به عکس مورد ذکر شده فردی نامناسب و ناشایست که خود را فردی مناسب جلوه دهد، در پیش دختر و یا پسر جوان خوب قلمداد شود و ازدواج نامناسبی صورت گیرد و به دنبال آن، مشکلات متعدد نه تنها برای آن دو که برای خانواده و حتی فامیل طرفین بوجود آید. جایگاه قلب و عقل در انتخاب اولین مسالهی مهم در آداب خواستگاری این است که بدانیم در انتخاب همسر،
انتخابگر اصلی در وجود ما کیست؟ یعنی مشخص شود که آیا قلب انسان تصمیم
میگیرد یا عقل؟ اگر جایگاه عقل و قلب نسبت به تصمیمگیری در انتخاب همسر
تبیین شود آداب آن به راحتی مشخص خواهد شد. به تناسب پاسخ به این سوال،
آداب متفاوتی در برابر ما، جلوه مینماید. عموماً پاسخ میدهند عقل تصمیم گیرنده است و اغلب ما چینن ادعایی داریم که باید عقل تصمیم بگیرد؛ اما در عمل تصمیم گیرنده قلب است. بعنی در مقام ادعا عموماً بر عقل تاکید میورزند ولی در عمل تابع حکم قلب خود هستند و بین این واقعیت و آن حقیقت تفاوت دیده میشود. اما به عکس دیدگاه و ادعای عموم تاکید این نوشته بر تکیه نمودن به حکم
قلب است. زیرا در حقیقت تصمیمگیرندهی واقعی در مساله ازدواج قلب است.
چنانکه بر روی کارتهای ازدواج نیز تصویر دو قلب صنوبری که به هم پیوند
خوردهاند دیده میشود. هیچگاه بر روی کارتهای دعوت عقد و عروسی، شاهد
نبودهایم که دو مغز را به هم بچسبانند و بنویسند پیوندتان مبارک! زیرا
ازدواج پیوند قلبهاست نه مغزها. بنابراین قلبها باید با هم سنخیت داشته
باشند. از این رو با صراحت و بیپرده خطاب به جوانان که باید گفت: ببینید
دلتان چه میگوید. بدون هیچ تردیدی همسری را انتخاب کنید که دل شما آن را
بر میگزیند. ریاست و فرماندهی ازدواج با دل است. اما یک اصل مدیریتی را نباید از نظر دور کرد و آن اینکه مدیرانی موفق هستند که در کنار خود، کارشناسانی آگاه را به کار گمارند. یعنی مدیران موفق قبل از اقدام به هر کاری و فرمانی و اظهارنظری باید به کارشناسان خود فرصت بدهند تا آنان نظر کارشناسی خود را اعلام دارند و کارشناسان بدون اینکه نگران نظر مدیر باشند و از نظر مدیر اطلاع داشته باشند، با خیال آسوده کارشناسی خود را انجام دهند، نتایج آن را به مدیر ارائه دهند و محاسن، معایب، کیفیت و کمیت پروژهی مورد نظر را گزارش دهند. سپس مدیر با آگاهی از تمام نکات موثر در موضوع، تصمیم بگیرد که پروژه انجام شود یا دستور به توقف آن دهد. در امر ازدواج نیز قبل از هر گونه تصمیم و گزارشی، قلب باید از کارشناس ویژهی خود- یعنی عقل- کار کارشناسی طلب کند، زیرا خداوند عقل را به عنوان کارشناس عالی رتبه در وجود انسان نهاده است. در فرایند ازدواج ابتدا عقل باید با خیال آسوده و بدون هیچ آشفتگی خاطر
فرصت اظهارنظر پیدا کند. عقل باید فارغ از نگرانی دل و شوقی که در دل ایجاد
شده یا نفرتی که در دل بوجود آمده است، شروع به شناسایی نقاط ضعف و قوت
فرد مورد نظر نماید و در این امر باید نظرات کارشناسان دیگر مانند پدر و
مادر، مشاوران امین و معرفهای مطمئن را جمعبندی کند. اگر با توجه به اوصاف فرد مورد نظر و آگاهی بخشیهای عقل، آن فرد به دل ننشست، پاسخ روشن است و نباید آن ازدواج صورت گیرد. اما نکتهی اساسی در اینجاست که دل باید حرف آخر را بزند، نه حرف اول را. مدیرانی که حرف آخر را میزنند موفقند؛ نه اینکه از اول یک حرف را بزنند و تا آخر بر آن پافشاری داشته باشند. دلدادگی تعلق خاطر و دلبستگی و دلدادگی دل، تصمیمگیری آن را مشکل و نسنجیده
میکند. بهتر این است که فرد اظهارنظر افراد مختلف را بشنود و در نهایت- با
آگاهی از آن اظهارنظرها- خود تصمیم بگیرد. بنابراین، توصیه میشود جوانان
عزیز در آخر کار آن چیزی را بگویند که دلشان میگوید. نمیگوییم مخالف
دلشان عمل کنند؛ باید کسی را به همسری انتخاب کنند که دل به او بستهاند. اگر دلدادگی پشتوانهی معرفتی و عقلانی داشته باشد، پایدار میماند ولی چنانچه دل به سمت کسی رفت بدون اینکه پشتوانهی فکری و معرفتی در کار باشد، حرف خود را میزند و این احساس است و احساس زودگذر است. و همین امر باعث کاهش رضایتمندی طرفین پس از ازدواج و ازدیاد طلاقها میشود.این عشق و علاقهها موجب شکل گرفتن ازدواج می شود لیکن در ادامهی مسیر، طرفین را دچار مشکلات متعدد میسازد. زیرا محور علاقههای پیش از ازدواج با حقایق زندگی همخوان نیست و با به سردی گراییدن آتش عشق، زندگی شیرینی و گرمی خود را از دست میدهد و مشکلات، بیشتر جلوه مینماید. اگر شما در انتخاب همسرتان زیباترین دختر و یا جذابترین پسر را برگزیده باشید، تمام این عنوانها و ابهتها و زیباییها چند ماه پس از ازدواج رنگ میبازد و فروکش میکند. در این مرحله است که باید عشق حقیقی غم و اندوه و مشکلات را منهدم سازد تا این دو جوان بتوانند به زندگی خود با آرامش ادامه دهند. پیوندهای روزانه پیوندها صفحات جانبی
آمار وبلاگ
|
||