روانشناسی رشته
بسیار گستردهای با موضوعات مختلف است. با نگاهی به نظریات معروفترین
متفکران روانشناسی، این گستردگی و تنوع افکار به خوبی قابل مشاهده است.
بر اساس مطالعهای که در ماه جولای 2002 در مجله معتبر Review of General Psychology به
عمل آمد، 99 روانشناسی که بیشترین تاثیر را بر این رشته بر جا
گذاشتهاند، شناسایی و ردهبندی شدند. این ردهبندی براساس سه عامل صورت
گرفت: بسامد ارجاع در مجلات علمی، ارجاع در کتابهای درسی و نظرخواهی از
1725 عضو انجمن روانشناسی آمریکا.
10
روانشناس برتر این لیست به قرار زیر بودند. این افراد نه تنها از
معروفترین متفکران روانشناسی هستند بلکه همگی نقش مهمی در تاریخ
روانشناسی و سهم عمدهای در شناخت ما نسبت به رفتار انسانها ایفا
کردهاند:
*****************************
1- بی. اف. اسکینر ( B.F. Skinner )
(1904-1990)
این
روانشناس آمریکایی یکی از رهبران نظریه رفتارگرایی ( behaviorism ) است.
کارهای او در زمینه روانشناسی تجربی او را یکی از تاثیرگذارترین
روانشناسان تاریخ نموده و روشهای درمانی بر پایه نظریههای او هنوز در
سطح گستردهای مورد استفاده است.
2- زیگموند فروید ( Sigmund Freud )
(1856-1939)
وقتی
صحبت از روانشناسی میشود، بسیاری از مردم به یاد این روانشناس آلمانی
میافتند. کارهای او این عقیده را تقویت کرد که تمام بیماریهای روانی
دلایل فیزیولوژیک ندارند. او همچنین شواهدی دال بر این که تفاوتهای فرهنگی
دارای تاثیر بر روی روانشناسی و رفتار است ارائه نمود. کارهای او به
شناخت بهتر ما از شخصیت، روانشناسی بالینی، رشد انسان و ناهنجاریهای
روانی، کمک شایانی نموده است.
3- آلبرت بندورا ( Albert Bandura )
(1925-)
کارهای
این روانشناس کانادایی، بخشی از انقلاب «شناخت در روانشناسی» است که از
اواخر دهه 1960 شروع شد. نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا بر اهمیت
یادگیری مشاهدهای، تقلید و مدلسازی، تاکید گذاشت.
4- ژان پیاژه ( Jean Piaget )
(1896-1980)
کارهای
این روانشناس سوئیسی تاثیر عمدهای بر روانشناسی، به ویژه درک ما از رشد
فکری و ذهنی کودکان، داشته است. پژوهشهای پیاژه به توسعه روانشناسی رشد،
روانشناسی شناخت، معرفتشناسی ژنتیکی و اصلاح روشهای آموزشی، کمک شایانی
نموده است. آلبرت اینشتین درباره مشاهدات پیاژه در مورد رشد فکری و ذهنی
کودکان و فرایند تفکر چنین گفته است: «این کشفی است که آنقدر ساده است که
فقط به فکر یک نابغه میرسد.»
5- کارل راجرز ( Carl Rogers )
(1902-1987)
تاکید
اصلی این روانشناس آمریکایی بر تاثیر شگفت توانائیهای بالقّوه انسان بر
روانشناسی و آموزش است. کارل راجرز یکی از مهمترین متفکران انسان گراست و
روش درمان ابتکاری او که به «درمان راجرین» معروف است، تاثیر عمدهای بر
روشهای درمانی داشته است.
6- ویلیام جیمز ( William James )
(1842-1910)
از
این روانشناس و فیلسوف معروف، غالباً به عنوان «پدر روانشناسی آمریکا»
یاد میشود. کتاب درسی 1200 صفحهای او به نام «اصول روانشناسی»، مهمترین
منبع کلاسیک درسی بود و درسها و نوشتههای او کمک شایانی به تثبیت
روانشناسی به عنوان یک علم کرد. او در طی 35 سال تدریس خود، تاثیر بسیاری
بر روی روانشناسان اوایل قرن بیستم گذاشت.
7- اریک اریکسون ( Erik Erikson )
(1902-1994)
نظریه
این روانشناس آلمانی درباره «رشد روانی- اجتماعی» علاقهمندی و تحقیقات
بسیاری را در زمینه رشد انسان در دوره حیاتش به وجود آورد. اریکسون که از
همکاران آنا فروید (دختر زیگموند فروید) بود، از طریق کشف رشد در طول حیات،
شامل دوران کودکی، بلوغ و پیری، به توسعه نظریه روانکاوی کمک بسزایی نموده
است.
8- ایوان پولوف ( Ivan Pavlov )
(1849-1936)
این
روانشناس روسی با تحقیقاتش در زمینه واکنشهای شرطی، به پیدایش
رفتارگرایی در روانشناسی کمک شایانی نموده است. روشهای تجربی پاولوف در
تغییر روش روانشناسی از دروننگری و سنجش ذهنی به معیارهای عینی رفتاری،
تاثیر عمدهای داشته است. پاولوف در سال 1904 برنده جایزه نوبل روانشناسی
شد.
9- کرت لوین ( Kurt Lewin )
(1890-1947)
از
این روانشناس آلمانی به عنوان پدر «روانشناسی اجتماعی مدرن» نامبرده
میشود زیرا او یکی از نخستین کسانی بوده است که روشهای علمی و تجربه را
برای نگریستن به رفتارهای اجتماعی به خدمت گرفته است.
10- به انتخاب خواننده
آخرین مکان این لیست را خالی میگذاریم تا خواننده، مناسبترین فردی را که خودش ترجیح میدهد در این مکان قرار دهد!