یک زمان گفتم به خود خاموش باش
لب فرو بند از سخن ها گوش باش
ناگهان از جان من بر شد خروش :
هان ! منم پژواک آواز سروش
من نی خاموشم و آوا از اوست
قطره ناچیزم و دریا از اوست
قضاوت ( Judgment) 1 – دوست عزیزم شما پیامدهای احتمالی رفتارت را چگونه پیش بینی می کنی؟
مثلا وقتی وبلاگ خاصی را با وقت و زحمت زیاد می نویسی ، یا فلان نظری را
می دهی یا طرز خاصی رفتار می کنی ، نتایج آن را چگونه پیش بینی می کنی ؟
فکر می کنی دیگران تا چه اندازه پذیرای شما باشند؟ یا تا چه اندازه
مقبولیت دارید و یا تا چه اندازه نظرات و اعمال شما مفید واقع شده است؟
اینکه تا چه اندازه در پیش بینی این نتایج موفق باشید نشان دهنده صحت قضاوت یا Judgment شماست .
هر چقدر فانکشن قضاوت شما به واقعیت نزدیکتر باشد شما به آرامش نزدیکتر شده اید.
مثال: فرض کنید شما وبلاگ خاصی نوشته اید یا یک تاپیک یا پستی زده اید که
انتظار دارید روزانه صد ها نفر آن را تائید و تشویق کنند و گواهی به مفید
بودن آن دهند، ولی پیش بینی شما صحیح نباشد ، آنگاه حس خوبی به شما دست نمی
دهد. مشکل از آنچا شروع می شود که نحوه زندگی شما چنان باشد که همیشه دچار
این خطای بنیادی شده و مرتب اشتباهات فاحش در قضاوت خود داشته باشید. کم
کم آرامش خود را از دست خواهید داد.
لذا ضرورت دارد با دقت بیشتری پیامدهای احتمالی رفتارمان را حدس بزنیم.
2 – قضاوت شخص در مورد اینکه موقعیت واقعی است یا آرمانی Realistic ) or Idealistic )
همیشه ما دوست داریم به نحو خاصی باشیم یا زندگی کنیم ( آرمانی ) ولی در
واقعیت توانایی ما متفاوت است ( واقعی ) . لازم است قضاوت صحیحی داشته
باشیم در مورد اینکه
1 – اکنون چه هستیم ( واقعی )
2 – چه می خواهیم باشیم ( آرمانی ) .
ضمن مشخص کردن و جداکردن این 2 ، باید فاصله این 2 را نیز کم کنیم .
از یک طرف اقدامات عملی موثر در رسیدن به خواسته هایمان انجام دهیم ( بالا
بردن سطح واقعیت) و از طرف دیگر اهداف خود را مناسب تر و قابل دسترس
انتخاب کنیــــــنم ( پائین آوردن توقع و ایده آلها ) .
اگر بین واقعیت هایی که هست و ایده آلهایی که دوست داریم فاصله زیاد شود ، به مرور آرامش خود را از دست خواهیم داد.