« خرِ ما از کرٌگی دم نداشت» این جمله ورد زبان چه کسانی هست؟
شاید
این جمله را به همراه شکایت و غرغر از اطرافیان خود شنیده باشید! و بعد هم
با آب و تاب توضیح می دهند که:«پدر و مادر و خانواده ام چنین هستند؟!» ، «
دوستان نامرد بیچاره ام کردند»، « از نظر اقتصادی هم شانس نیاوردم!؟»، « در
کنکور هم بدشانسی آوردم چون سئوالات امسال خیلی سخت بود» ، « از بدشانسی ،
همسر خودخواه نصیب ما شده !؟» ،« بچه هایم هم که گلی به سرم نزدند؟!» ،«
در محیط کار هم ، مدیر تبعیض قائل میشه و ...!!» و هزارو یک بهانه دیگر.
اگر چه
تقصیر را به گردن همه انداختن، برای لحظاتی به ما آرامش کاذب می دهد ، ولی
قدرت تغییر وضعیت و تغییر سرنوشت را نیز از ما می گیرد.
اینکه
همه قدرتها را از خود بگیریم و به محیط و دیگران بدهیم؛ نشان می دهد که بی
مسئولیتی و فرار از مسئولیت را به عنوان شیوه اصلی زندگی خود انتخاب کرده
ایم. ما نیاز داریم که مسئولیت پذیر شویم. تا وقتی که بدقولی خود را گردن
ترافیک می اندازیم، تا هنگامی که تنبلی و شکست برنامه امان را گردن روزگار و
سرنوشت می اندازیم، نیاز به تغییر خودمان و قبول مسئولیت را از خود سلب می
کنیم. یادمان باشد ممکن است سیل بیاید، ولی این اراده ماست که ما را بر می
انگیزد تا از جلوی آن کنار برویم، یا در برابر آن سدی ایجاد کنیم و تدبیری
بیندیشیم. ولی اگر جلوی سیل دراز کشیدیم و منتظر شانس باشیم، حتما بدشانس
ترین خواهیم بود.
برای اینکه کمتر از دست این بدشانسی فرضی رنج بکشید بهتر است در مقابله با مسائل ، طبق الگوی حل مسئله زیر عمل نمائید:
1 - مشکلات خود را دقیق تعریف کنید، و از نظر اولویت ، یکی که مهمترین است را مشخص کنید.
2 – تمام راههایی را که در جهت حل مشکل به فکرتان می آید یادداشت نمائید.
3
– با دوستان ، آشنایان، و متخصصین ( کسانی که اولا تجربه و علم دارند،
ثانیا مورد اعتماد و اطمینان هستند) مشورت کنید و راه حل های آنها را نیز
یادداشت کنید.
4 – میزان توانایی ها و امکانات خود و دیگرانی که حاضر هستند به شما کمک کنند را لیست کنید.
5 – محدودیت ها، ضعف ها و احتمال شکست هر یک از راههایی را که یادداشت کردید، جلوی آنها بنویسید.
6
– از بین همه راهها، راهی که با توجه به توان و امکانات شما ، بیشترین
احتمال موفقیت ، بهترین راه دسترسی و کمترین معایب و مشکلات را دارد،
انتخاب کنید.
7
- مراحل پیمودن این راه را مشخص کنید و زمان بندی لازم برای هر مرحله را
در نظر بگیرید. همچنین اقداماتی را که در هر مرحله نیاز است که انجام دهید
مشخص نموده و آماده انجام آن شوید.
8
– وقتی در مسیر حل مشکل خود، تلاش می کنید یا در پی هدفی هستید، بیشتر روی
تلاش و مسیری که حرکت می کنید، تمرکز کنید و به خاطر پیمودن راه، خود را
تشویق کنید. لطفا موفقیت خود را با هدفتان ارزیابی نکنید. بلکه موفقیت
خودرا با تلاشتون اندازه گیری کنید. مثلا اگر برای آزمون کنکور مطالعه می
کنید، میزان ساعات تلاش ، برنامه ریزی و پیوستگی زحمات شما قابل تقدیر است و
باید خود را به میزان این تلاشها تقویت و تشویق کنید، نه با نتیجه کنکور و
رتبه قبولی خود در کنکور.
9
– در راه موفقیت، مرتبا میزان پیشرفت برنامه را بسنجید و نقاط ضعف آن را
بر طرف کنید. انعطاف پذیری برنامه اگر در جهت انجام بهتر آن باشد، گام
بلندی به سوی هدف خواهد بود.
اگر طبق
فرایند حل مسئله عمل کنید، به زودی متوجه می شوید اکثر آن چیزی را که تحت
عنوان شانس بد، تعبیر و تفسیر می کردید، همان تنبلی، بی برنامگی، عدم
مشورت، عدم دقت، عدم تلاش، استمرار نداشتن، لذت طلبی افراطی و
بلندپروازیهای شما بوده است.