بسیاری از دانش آموزان (یا حتی دانشجویان)، تحصیل را بار سنگینی بر شانه های خود می دانند و با وجود تلاش و زحمت فراوان، دائم در ترس و اضطراب به سر می برند و در نهایت هم نتایج خوبی نمی گیرند. در مقابل، برخی از دانش آموزان با این که به تفریحات خود می رسند و از زندگی و تحصیل نیز لذت می برند، در زمینه تحصیل موفق ترند. شما نیز در میان دوستان و اطرافیان خود، دیده و شنیده اید که گاه دانش آموزی چند برابر دیگران زحمت می کشد، اما موفق نیست؛ در صورتی که فرد دیگری با تلاش کم تر به موفقیت های بیشتری رسیده است. به راستی، عامل این تفاوت ها را در کجا باید جست؟ آیا شما نیز چون باور اکثریت، معتقدید که هوش و استعداد، مهم ترین عامل تفاوت است؟
اگر الآن از شما بخواهند که به فرودگاه بروید و هواپیمایی را به پرواز درآورید، چه می کنید؟ این کار را می کنید یا می گویید هوش و استعداد این کار را ندارید؟ مسلما خواهید گفت: «چون با فنون خلبانی آشنا نیستم، این کار را نمی کنم» و انجام ندادن این کار را نشانه ضعف استعداد و توانایی خود نخواهید دانست. پس چگونه است که در امر تحصیل، بدون داشتن اطلاعات لازم درباره شیوه صحیح مطالعه و یادگیری، به تحصیل خود ادامه می دهید و یا خود را فاقد توانایی لازم برای موفقیت در تحصیل می دانید؟ مگر نه این است که موفقیت در تحصیل، نشانه رشد کافی در مهارت های تحصیلی است و مهارت، آموختنی است نه ذاتی؟
بنابراین همان گونه که نداشتن دانش پرواز، نشانه کمی استعداد نیست، نمی توان افت تحصیلی را نیز علامت ناتوانی در تحصیل دانست. پژوهش های علمی در زمینه یادگیری، حکایت از آن دارند که عامل اصلی در موفقیت تحصیلی دانش آموزان، نگرش و شیوه کار آنهاست، نه بهره هوشی و میزان استعداد. افزون بر این، تحقیقات جدید نشان داده اند که رفتارهای هوشمندانه که پیش از این تصوّر می شد فقط از طریق ژنتیک و وراثت منتقل می شوند نیز قابل آموزش و یادگیری اند.(1)
مشکل، این جاست که دانش آموزان، تصوّر می کنند پس از چندین سال تحصیل، بر اثر به دست آوردن تجربه، به شیوه صحیح مطالعه، دست یافته اند و با این باور، کاستی های خود را در تحصیل به عوامل دیگری همچون استعداد، امکانات، شرایط و شانس مرتبط می دانند ! درحالی که استفاده از تجارب مثبت و منفی در صورتی امکان پذیر خواهد بود که دانش آموزان بفهمند چگونه باید یاد بگیرند تا بتوانند یادگیری خود را کنترل، ارزشیابی و هدایت کنند. بنابراین، دانستن شیوه و اصول یادگیری، مهم ترین نیاز دانش آموزان است که متأسفانه جای آن در نظام آموزشی، خالی است.
بنابراین در بررسی عوامل و موانع موفقیت در تحصیل، مهم ترین مسئله، شیوه نگرش و عملکرد دانش آموزان است. اما یکی از پیچیدگی های فرایند تحصیل، دورهایی است که نمی توان علت و معلول را در آنها از هم تفکیک نمود؛ زیرا در یک دور (حلقه) علت و معلول، مرتب، جای خود را به هم داده، در جهت تقویت هم حرکت می کنند. به عنوان مثال، استرس و اضطراب یکی از مشکلات گریبانگیر دانش آموزان است؛ اما نمی توان مشخص کرد که اضطراب، علت است یا معلول؛ زیرا عدم توانایی در یادگیری، اضطراب زا است و وجود اضطراب، خود، مانعی جدی بر سر راه یادگیری به شمار می آید و در این دور منفی هرچه پیش می رویم، زمینه افت تحصیلی، بیشتر فراهم می آید.
با آگاهی از وجود چنین دورهایی می توان برنامه های سازنده ای را پی ریخت و هدف این نوشتار نیز نشان دادن دور مثبت یادگیری و موفقیت تحصیلی است تا با قرار گرفتن در آن، بتوان در مسیر پیشرفت قرار گرفت. شروع این حرکت و افتادن در این مسیر، نیاز به یک موتور قوی و همیشگی دارد و برنامه ریزی، موتور جلوبرنده این حرکت مثبت است. برنامه ریزی تحصیلی هر فرد، نشان دهنده نگرش و شیوه برخورد او با «یادگیری» است که در صورت آشنایی با اصول آن، مؤثرترین راه برای موفقیت در تحصیل است.
متأسفانه بیشتر دانش آموزان، برنامه ای برای تحصیل ندارند و حتی عده ای تصوّر می کنند که چون شدیدا سرگرم تحصیل اند، دیگر فرصتی برای برنامه ریزی ندارند! غافل از این که نقش برنامه ریزی در تحصیل، مانند نقش تیز کردن تبر در نجّاری است. برنامه مناسب، نقشه ای است که در مسیر پر پیچ و خم تحصیل، هدایت شما را بر عهده می گیرد و افزون بر این که مسیر موفقیت را هموار می سازد، موجب صرفه جویی در وقت و هزینه نیز می شود؛ زمان مطالعه را کاهش می دهد؛ بر مدت نگهداری مطالب در حافظه می افزاید و توان یادآوری مطالب را دو چندان می کند. از همین رو، در مواقعی که از نظر زمانی در تنگنا هستید، برنامه ریزی، فوریت و اهمیت بیشتری می یابد.
برنامه مناسب تحصیلی با بهره گیری از اصول یادگیری و با توجه به نیازها و روحیات تنظیم می شود و در حین اجرا نیز با بررسی ضعف ها و خطاها به تکامل می رسد. البته برنامه ریزی، نوعی مهارت است که با تجربه و پشتکار قوت می یابد. مناسب تر این است که پیش از آشنایی با اصول برنامه ریزی تحصیلی، درباره اصول صحیح مطالعه و یادگیری اطلاعاتی به دست آورید؛ اگر چه در بررسی اصول برنامه ریزی، هرجا که لازم بوده از این اصول استفاده شده است. اکنون نوبت آن است که با بررسی اصول برنامه ریزی، مدیریت تحصیلی خود را به عهده بگیرید.
اصول برنامه ریزی تحصیلی
1 . نوشتن برنامه
برنامه باید مکتوب باشد تا بتوان درباره آن بحث و بررسی کرد و به نتایج مطلوب رسید. برنامه مکتوب، افزون بر این که تجارب مکتوب را در اختیار ما می گذارد، قدرت تمرکز، اعتماد به نفس، تسلّط بر امور، نظم، پیگیری و کنترل را نیز به ارمغان می آورد. برنامه ریزی کردن به صورت صرفا ذهنی و یا این تصور که: «چون هر روز، مشابه روزهای دیگر است، پس برنامه تغییر نمی کند تا احتیاجی به برنامه جدید داشته باشیم»، اولین مانع بر سر راه موفقیت است.
البته از آن جایی که روحیات، تفکرات و نیازهای هر فرد با دیگری متفاوت است و هر کس خود، بهتر از دیگران به ویژگی ها و نقاط ضعف و قوت خود واقف است، برنامه ریزی باید حتما به دست خودتان صورت گیرد. این کار از لحاظ روانی نیز انگیزه لازم را برای اجرای برنامه و تلاش بیشتر به وجود می آورد. البته تهیه برنامه مناسب در اولین قدم، بدون اشکال نخواهد بود و ممکن است نتایج مطلوب، فوری به دست نیایند که این، به هیچ وجه نشانه کمی استعداد و توانایی شما و یا ناکارآمد بودن برنامه ریزی نیست؛ بلکه رسیدن به موفقیت، نیاز مُبرم به صبر و پشتکار دارد.
2 . تعیین هدف
پایه برنامه ریزی، تعیین هدف است؛ زیرا برنامه ریزی، ترسیم مسیر برای رسیدن به هدف است و اگر هدفْ مشخص نباشد، برنامه ریزی معنا ندارد؛ مانند راننده ای که نقشه دارد اما نمی داند باید به کجا برود. زیربنای هدف هم «خودشناسی» است. هدفی که با واقع بینی و شناخت از استعدادها و توانایی ها انتخاب شده باشد، ایمان رسیدن به آن را به ارمغان می آورد و داشتن ایمان به هدف، تمام قوای انسان را سازماندهی و مهیا می کند و در مواقع سختی و بروز مشکلات، مانع دو دلی و بازماندن در راه می شود. از این رو، هدف را می توان روحِ: انگیزه، اعتماد به نفس، اراده و پشتکار دانست.
نقش «تعیین اهداف» در برنامه ریزی تحصیلی، بسیار تعیین کننده است؛ زیرا دانستن هدف از مطالعه، افزون بر این که به برنامه ریزی، روح و هدفمندی می بخشد، مستقیما بر شکل استفاده از کلاس و یادگیری تأثیر می گذارد. بسیاری تصور می کنند که می دانند برای چه درس می خوانند، اما اگر بهتر به مفهوم هدف توجه کنند، متوجه می شوند که اغلب مشکلات تحصیلی از جمله زوال انگیزه، سردرگمی در کارها و غافل بودن از زمان، ناشی از نداشتن هدف صحیح است.
کوته بینی و خطا در تعیین اهداف، نشانه عدم شناخت صحیح از توانایی ها و استعدادهای خدادادی است و از آن جا که توان هر کس، متناسب با هدف اوست، باید بلند همت بود و اهداف بزرگ را نشانه گرفت؛ اما رسیدن به اهداف بزرگ را باید از جایی کوچک شروع کرد و مرحله به مرحله پیش رفت. در این صورت، احساس دائمیِ موفقیت و پیشرفت، موجب افزایش توان و انگیزه برای رسیدن به هدف می گردد.
برای این که اهداف بتوانند نقش مؤثر خود را در پیشرفت شما ایفا کنند باید آنها را روی کاغذ بیاورید و با تفکر روی آنها اطمینان پیدا کنید که می توانید به آن دست یابید. برای این کار در کنار اهدافتان، وظایفی را که باید انجام دهید تا به آن اهداف برسید نیز، یادداشت کنید و تا مدتی هر روز درباره آنها بیندیشید تا علاوه بر به دست آوردن انگیزه مجدد، این اهداف به صورت ملکه ذهنی درآمده و در ضمیر ناخودآگاه شما ثبت شوند.
3 . تنظیم برنامه
تنظیم برنامه، کاربردی ترین قسمت برنامه ریزی تحصیلی است و روش مناسب آن، تنظیم برنامه برای یک هفته است. این کار سبب می شود در ارزیابی و اصلاح برنامه به جمع بندی بهتری از نتایج کار خود برسید؛ زیرا در بررسی برنامه یک روز نمی توان به نتیجه قاطع و مطمئنی رسید. چون همیشه این احتمال وجود دارد که مشکلات غیرمنتظره، مانع عمل به بعضی از برنامه ها شود؛ اما با جبران این کاستی ها در طول هفته می توان به یک نتیجه منطقی از عملکرد خود رسید. البته در تنظیم برنامه هفته، برای هر روز، برنامه جداگانه ای در نظر گرفته می شود و نتایج آن نیز به طور جداگانه ثبت می گردد. همچنین می توان از عملکرد هر روز خود نیز مطلع شد؛ امّا کار تنظیم و ارزیابی برنامه، بهتر است به صورت هفتگی انجام گیرد.
یک برنامه تحصیلی مناسب باید دارای ویژگی های خاصی باشد و این توانایی را داشته باشد که افزون بر برنامه ریزی و کنترل عملکرد، نقاط ضعف و قوت را به درستی نشان دهد و با ایجاد انگیزه لازم، راه اصلاح و پیشرفت را فراهم سازد. از آن جا که هدف این نوشتار، ارائه مباحث نظری در یک قالب عملی است، به جای تفصیل درباره ویژگی های برنامه مناسب، با تهیه جدولی که برگرفته از اصول برنامه ریزی و مطالعه ثمربخش است، امکان تنظیم یک برنامه مناسب، فراهم آمده است. این برنامه که نمونه ای از آن را ملاحظه می کنید از سه بخش مستقل، ولی کاملاً مرتبط، تشکیل شده است.
اکنون با دانستن وظایف خود در تحصیل، قسمت اول جدول فوق را برای هفته آینده تکمیل کنید. برای استفاده بهتر از برنامه، مناسب تر این است که از سه رنگ خودکار استفاده کنید. با خودکار مشکی، ساعات پیشْ مطالعه و با خودکار آبی، ساعات مطالعه و با خودکار قرمز، ساعات مرور را بنویسید. مثلاً اگر برنامه درس فیزیک در روزهای یک شنبه و سه شنبه قرار دارد، می توانید به صورت زیر عمل کنید.
در روزهای شنبه و دوشنبه هر کدام 15 دقیقه پیشْ مطالعه، در روزهای یک شنبه و سه شنبه، دو ساعت مطالعه و در روزهای دوشنبه و چهارشنبه، 15 دقیقه مرور پیش بینی می کنید که جمع آن در طول هفته، پنج ساعت می شود. همچنین باید در برنامه هفته آینده، پنج هفته بعد (یک هفته + یک ماه)، 21 هفته بعد (یک هفته + یک ماه + چهار ماه) و... زمانی را برای مرور درس این هفته قرار دهید. برای این کار، شماره صفحه خلاصه نویسی شده را در هفته های مورد نظر در سالنامه شخصی خود ثبت کنید تا در برنامه ریزی هفتگی آن هفته ها از آن غافل نشوید. با یک نگاه به این جدول می توانید مقدار ساعتی را که برای هر روز و یا هر درس در طول هفته باید صرف کنید را ببینید و همچنین از میزان پیشْ مطالعه، مطالعه و مرور خود، مطلع شوید.
4 . اجرای برنامه
دانستن برنامه ریزی و شیوه مطالعه ثمربخش تا زمانی که به آن عمل نشود هیچ سودی نخواهد داشت ؛ زیرا شرط رسیدن به موفقیت، توانایی در عمل است. بنابراین باید مسئولیت خود را بپذیرید و نشان دهید می توانید خود را اداره کنید. برای این که بیشترین بهره را از مطالعه ببرید لازم است چند نکته را رعایت کنید: نخست این که روز خود را خوب آغاز کنید. اگر روز را با خستگی، خواب آلودگی و عجله شروع کنید، نباید توقع داشته باشید که در طول روز، بدون فشار و با آرامش به کارهای خود برسید. برای این منظور، شب به موقع بخوابید تا صبح، بانشاط برخیزید. آبی به صورت بزنید و کمی نرمش کنید و بعد از نماز، به اهداف و وظایف خود در روز جاری، فکر کنید. این کار، علاوه بر این که ایجاد انگیزه می کند، سبب می شود ذهن برای انجام دادن تکالیف، آمادگی لازم را بیابد تا در طول روز، دچار سردرگمی و غفلت نشود.
مطالعه و فهم مطلب، نیاز به داشتن آرامش و قرار داشتن در شرایط روحی و جسمی مناسب دارد و از آن جایی که سطح فعالیت و برانگیختگی ذهنی در ساعات مختلف روز بسته به عادات تغذیه، خواب و حالات روحی و جسمی فرق می کند، باید سعی کنید تا ساعات مطالعه خود را در بهترین شرایط روحی و جسمی قرار دهید و امور روزانه و غیر مهم را به ساعاتی که از انرژی کمتری برخوردارید موکول کنید. همچنین در شروع مطالعه، مقدار مطالعه و زمان انجام دادن آن را مشخص کنید ؛ زیرا ذهن، مراحل انجام دادن هر کاری را در مدت زمانی که در اختیار دارد تنظیم می کند و اگر مدت آن تعیین نشود و یا بیش از حد معمول باشد، مطالعه، نتیجه مطلوب را نمی دهد و به خستگی نیز می انجامد. مثلاً در شب امتحان معمولاً سرعت مطالعه به بالاترین حد خود می رسد و این بدین سبب است که ذهن می داند دیگر فرصتی برای مطالعه طولانی نیست و باید کار را جمع کند.
معمولاً برنامه آن گونه که پیش بینی می شود، به اجرا در نمی آید؛ زیرا نمی توان از حوادث پیش بینی نشده، مزاحمت های ناخواسته و حالات روحی نامطلوب جلوگیری کرد؛ اما اینها نباید موجب دوری از مسیر برنامه شود. فقط لازم است با کمی انعطاف پذیری و جابه جایی وظایف، زیان ها، آسیب ها و آفت ها را به حداقل رساند. البته داشتن نظم، کلیدی ترین نیاز برای اجرای برنامه است؛ اما باید مرز بین نظم داشتن و خشک بودن را درک کرد تا گرفتار مطالعه خسته کننده و بی حاصل نشد. برای کسب حالات روحی مطلوب، باید از زندگی و تحصیل خود لذت بُرد و برای این منظور باید برخی امور را که به نوعی به ما روحیه می دهد (از جمله تفریحات سالم) را در زمان هایی که نمی توان مطالعه کرد، انجام داد.
هنگام شروع مطالعه از وررفتن و تمیز کردن میز مطالعه و اطراف بپرهیزید؛ زیرا انجام دادن کارهای کوچک و متفرقه یکی از راه های به تأخیر انداختن مطالعه است. اگر هم واقعا نیاز به مرتب کردن دارید، ابتدا نیم ساعت مطالعه کنید و بعد به این امور برسید. در بین ساعت های مطالعه، باید زمانی را برای استراحت قرار دهید تا شادابی و نشاط خود را از دست ندهید و بهترین استراحت برای بدن انسان، چند نفس عمیق در هوای آزاد و کمی نرمش است. همچنین ترتیب مطالعه درس ها باید به گونه ای باشد که دروس مشابه، پشت سر هم قرار نگیرد تا با نوعی تنوع در مطالعه مواجه باشیم. همیشه سعی کنید از برنامه جلو باشید، تا افزون بر به دست آوردن اعتماد به نفس، از نظر فکری نیز دچار تشویش نشوید. در طول روز، هر قدر را که مطالعه کردید، در قسمت عملکرد برنامه که زیر خط نقطه چین ساعات پیش بینی است، یادداشت کنید.
5 . کنترل و ارزیابی
هدف از برنامه ریزی، قرار گرفتن در مسیر پیشرفت و تکامل است و این، ممکن نخواهد بود مگر با شناخت بهتر از ضعف ها و قوت ها، تا با اصلاح ضعف ها و تقویت قوت ها بتوان در مسیر پیشرفت قرار گرفت و این مهم، با کنترل و ارزیابی برنامه به دست می آید. باید توجّه داشت که همه ما دارای نقاط ضعف و قوت هستیم، اما اغلب به آنها آگاهی نداریم و این، امتیاز بزرگی است که کسی بتواند نقاط ضعف و اشتباهات خود را بشناسد تا با این شناخت، فرصت بهبود و اصلاح را به دست آورد.
همان گونه که کنترل و ارزیابی بر اساس برنامه تنظیمی و عملکرد آن صورت می گیرد، تنظیم برنامه بعدی نیز بر اساس کنترل و ارزیابی برنامه پیشین انجام می گیرد. از این رو، کنترل و ارزیابی برنامه، چیزی مستقل از برنامه نیست و تنها برای خودشناسی صورت نمی گیرد؛ بلکه زنجیره ای بین برنامه های هفتگی به وجود می آورد که در صورت رعایت اصول آن، به نتایج بسیار مطلوبی می انجامد و ناخواسته در شما انگیزه ای برای پیشرفت به وجود می آورد.
از سه قسمت جدول، برنامه قسمت اوّل (که مربوط به تنظیم برنامه و ثبت عملکرد آن بود)، انجام گرفته است. اکنون باید با تکمیل دو قسمت باقیمانده، به یک جمع بندی از نتایج کار رسید. قسمت دوم جدول بر اساس نتایج قسمت اوّل تکمیل می شود؛ یعنی جمع ساعات پیش بینی و عملکرد خود را در پیشْ مطالعه، مطالعه و مرور در قسمت مربوط می نویسید تا بدانید که در کدام قسمت، بهتر عمل کرده اید و در کدام قسمت، از خود، ضعف نشان داده اید و باید در هفته بعد، آن را جبران کنید. سپس با توجه به جمع کل ساعات پیش بینی و ساعات عملکرد خود در هفته، نمره خود را با فرمول داده شده، محاسبه کنید.
اگر ساعات پیش بینی و ساعات عملکرد شما یکی باشد، این نمره برابر ساعات عملکرد شما خواهد بود و هرچه عملکرد شما از ساعات پیش بینی، کمتر باشد، نمره، کمتر می شود؛ مثلاً اگر عملکرد شما 18 ساعت باشد و پیش بینی نیز 18 ساعت بوده است، نمره شما 18 می شود؛ ولی اگر عملکرد، همان 18 ساعت باشد اما پیش بینی 24 ساعت بوده، نمره به 5/13 کاهش می یابد. پس برای بالا رفتن نمره، نخست باید سعی کنید کاملاً به ساعات پیش بینی عمل کنید. البته ممکن است در ابتدا به علت عدم شناخت از میزان مطالعه خود، پیش بینی شما بیشتر یا کمتر از عملکردتان باشد؛ اما بعد از دو یا سه هفته، به توان خود پی می برید و برنامه خود را بر اساس آن تنظیم می کنید.
حالا باید سعی کنید که به صورت تدریجی، نمره خود را افزایش دهید؛ مثلاً اگر متوسط نمره شما 18 باشد، برنامه ریزی هفته آینده را بر مبنای کسب نمره 20 انجام دهید. البته توجّه داشته باشید که ملاک شما برای بالا بردن نمره هفته آینده، تنها نمره این هفته نیست؛ بلکه متوسط نمره شماست؛ زیرا ممکن است به دلایل خاص، نمره شما در این هفته، بالا یا پایین رفته باشد. به عنوان مثال ممکن است متوسط نمره شما 22 باشد، اما این هفته به دلیل مشکلاتی نتوانسته اید به برنامه عمل کنید و نمره شما 12 شده است و یا به دلیل تکالیف ویژه و یا امتحانی خاص، نمره شما به 32 هم رسیده باشد؛ اما خودتان هم تشخیص می دهید که این وضعیتْ استثنایی است و نباید ملاک برنامه آینده قرار گیرد.
آخرین قسمت برنامه، ارزشیابی آن است، در این قسمت باید با تفکر و بررسی بر نحوه اجرای برنامه، نقاط قوت و ضعف خود را بیابید. مثلاً ممکن است نقاط قوت این هفته شما استفاده از کتابخانه، سحرخیزی و... باشد و یا نقاط ضعف شما استفاده بی رویه از تلویزیون و یا وقت گذرانی با یکی از دوستانتان باشد. این موارد را در قسمت سوم جدول برنامه ریزی یادداشت کنید و زیر آنها فرصت های به وجود آمده از نقاط قوت و تهدیدهای موجود از نقاط ضعف را یادداشت کنید.
در پایان با توجّه به نقاط قوت و ضعف خود، یک تصمیم راهبردی برای هفته آینده بگیرید؛ مثلاً تصمیم بگیرید که از این پس، صبح ها یک ساعت زودتر بیدار شوید و یا استفاده از تلویزیون را محدود کنید. این تصمیم راهبردی که برآمده از نقاط ضعف و قوت شما در برنامه این هفته بوده است، می تواند مبنایی برای برنامه ریزی هفته آینده بوده و بهبود کمی و کیفی مناسبی را در مسیر پیشرفتتان به ارمغان آورد.
|