!!!چی بودیم... چی شدیم

...Follow your dreams...

امروز اولین روز کاری من در سال 95 رو تسلیت عرض میکنم! آقا این چیه میگن سالی که نکوست از بهارش پیداست، اگه اینطور باشه که واویلاست! کلا از قبل از عید کلی بدبیاری و اینا داشتم، حالا اینا به کنار، درست روز عید ماهیم مُرد! یعنی من برا سفرۀ هفت سینم ماهی نداشتم، یعنی داشتم اما یه جسد بود، مامانمم که از ریخت و پاش خوشش نمیاد مجبور بودم یه سفرۀ خیلی کوچیک درست کنم اونم روی میز که شد این:


Screenshot_۲۰۱۶-۰۳-۲۳-۲۲-۵۸-۳۵.png

بعد از تحویل سال از حرصم که ماهی نداشتم رفتم و 27 تا ماهی خریدم که 10 تاشو دادم به خواهرم، چهار تاشم به همسایه، دوتاشم دادم به گربه هامون ، بقیه شم سالم و سلامت در خدمتن!


Copy of Screenshot_۲۰۱۶-۰۳-۲۳-۲۲-۵۸-۴۴.png

اتفاقات و برنامه هام در سال جدید به شرح زیر است:

+ امروز در محل کار یک مگس هم پر نمیزنه، من نمیدونم ما برا چی اومدیم؟! امروز اصولا باید تعطیل میشد که نشد! من میدونم اینا توطئه های آمریکاس... اصلا مرگ بر آمریکا...

+ کامپیوترم خرابه!

+ هاردم دست الناز مونده!

+ شیرینی زیاد خوردم و معلوم نیس از کی دوباره میخوام رژیمم رو شروع کنم!

+ کفش جدیدم داره پامو اذیت میکنه!

+ رمز پست شمارۀ 33 عوض شد و احتمالا به زودی پاکش کنم!

+ اخلاقمم عوض شده و میخوام با همه مثه خودشون رفتار کنم؛ خیلی از شماره های اضافی رو از گوشیم پاک کردم چون حتی ارزششم نداشتن که توی لیست مخاطبینم باشن!

+ درس خوندن رو به طور جدی شروع کردم و هر عاملی که باعث اختلال توی تمرکزم بشه بدون توجه به اهمیتش حذف میکنم ولو اگه این وبلاگ باشه!

+ احساس میکنم اصلا اعصاب ندارم!

+ جدیدا احترام به بزرگتر و ارزش دادن خیلی برام مهم شده، هر کسی اعم از دختر و پسر، دوست و دشمن بهم ارزش نده بهش ارزش نمیدم والسلام!

+ بازم یادم بیوفته اضافه میکنم! 



[ پنجشنبه 5 فروردین 1395 ] [ 07:33 ق.ظ ] [ زهرا بانو ] چیزی میگی بگو؟!



      قالب ساز آنلاین