!!!چی بودیم... چی شدیم

...Follow your dreams...

امروز تولد پسر همسایمون بود. تولدش مبارک... به رسم هر سال براش کیک درست کردم (هرچند نامزدشم براش درست کرده بود اما کیک خواهرش که من باشم یه چیز دیگه س!) متاسفانه یکم تهش چسبیده بود و گفتم اگه ازش عکس بگیرم آبروم میره! به جان خودم از کیکی که عرض یه ربع درست کردم انتظار نداشتم اصلا کیک بشه حالا همین که فقط یه طرفش چسبیده بود جای شکر داشت!

دوتا درخت هست نزدیکای خونمون اونا رو خیلی دوست دارم، تابستونا با مامان میریم میشینیم نزدیک اونا! منو یاد اون شعر دوران ابتدایی میندازن که با این بیت شروع میشد: " در کنار خطوط سیم پیام/ خارج از ده دو کاج روییدند" شعر رو حفظم، یعنی از سال چهارم ابتدایی تا حالا یادم مونده؛ خیلی دوسش دارم! حتی اولین شعری هم که گفتم وزنش عین این شعر بود ( موضوعش یه شعر طنز راجع به شیطنتِ یکی از بچه های کلاسمون بود!) امروز داشتم میرفتم سرکار دیدم چقد خوشگل هر دوشون زرد شدن (منم که عاشق رنگ زرد!) عکس گرفتم بعد اومدم خونه یادم افتاد که پارسال توی یه روز برفی هم از اونا عکس گرفته بودم، گفتم بذارم شما هم ببینین لذت ببرین:


درخت.png

+ دوتا عکسم توی بهار و تابستون ازشون بگیرم چهار فصلم کامل میشه!!

+ راستی یبار یکی از دوستام دقیقا بین این دو تا درخت روی جدول نشسته بود و منتظرم بود، بدون اینکه متوجه بشه اون درختا رو چقد دوس دارم!




طبقه بندی: خاطرات، اتفاقات، توضیحات، حرف های جدید، حرف های قدیمی، 
[ سه شنبه 25 آبان 1395 ] [ 09:54 ب.ظ ] [ زهرا بانو ] چیزی میگی بگو؟! 20



      قالب ساز آنلاین