!!!چی بودیم... چی شدیم

...Follow your dreams...


یعنی شنبه باشه، اول هفته باشه، خودتم صبح ساعت هفت بیدار بشی و بری سركار، یادت بره مسواك بزنی، خیلی هم خوابت میاد، بعد با بی حوصله گی (نمیدونم چسبیده س یا جدا) بری سركار، بعد همینجوری كه نشستی داری فك میكنی چیكار كنی كه نخوابی یهو همكارت كه در فاصله ی یك متری تو پشت سیستم خودش نشسته با سرعت نور از جاش بلند شه و جیغ بزنه

سووووووووووووووسك!!!!!

(از نشون دادم قیافه ی خودم در اون لحظه معذورم ولی اینو داشته باشین )

بعد ادعاش بشه كه سوسك توی لباسشه و در جلوی نگاه های تمام ارباب رجوع ها و دوربین های مدار بسته واسش اتاق پرو درست كنیم كه لباساشو دربیاره... بعد من با شجاعت و دلاوری های تمام جاروی موجود در محل رو از غلاف بیرون بكشم و برم به جنگ با اژدها!!! بعد با تمام قوا مثه یک شوالیۀ قهرمان سوسكه یك سانتی رو به هلاكت برسونم!!

اما فكر میكنین همه چی به اینجا ختم شد؟! زهی خیال باطل!!

و چند لحظه بعد با حركت آكروباتیك یكی از همكاران آقا مواجه بشی كه تا پاشو بلند میكنه همچین صحنه ای ببینی!!!



2.png

+ اندازه ی مرحوم 5.5 سانتی متر بدون شاخك
اندازه ی شاخك 6.28 سانتی متر (دقت در اندازه گیری)
اندازه ی كل = 11.78

واسه همین چیزاس كه میگن شنبه خر است!!!




طبقه بندی: اتفاقات، خاطرات، 
[ شنبه 21 شهریور 1394 ] [ 07:43 ق.ظ ] [ زهرا بانو ] چیزی میگی بگو؟!



      قالب ساز آنلاین