!!!چی بودیم... چی شدیم

...Follow your dreams...

این فارسی حرف زدنه من نه تنها منو از زبان مادریم =تركی دور نمیكنه بلكه خیلی هم نسبت به لهجه ی سایر ترك زبان ها حساس ترم كرده! مثلا خیلی برام جالب بود كه زمان دانشگاه یكی از همكلاسی هام كه اهل بناب بود، شب (گِجَه) رو به طور عجیبی كه من تا حالا تو عمرم نشنیده بودم تلفظ میكرد (جِجَه) و من هم چقد میخندیدم و میگفتم زهره بازم بگو و بازم من میخندیدم و حتی یادش هم منو میخندونه و دوستم هم اصلا ناراحت نمیشد! یعنی رفتار و خصوصیات دوستام هم كشیده به خودم...

با این مقدمه و یه مقدمه ی جدید كه میخوام بگم، میخوام بگم چرا و به چه دلیل و چگونه تصمیم گرفتم این پست رو بذارم!

یه دوستی داشتم به اسم فائزه كه یادم میاد توی یكی از پست ها نوشته بودم كه رفته بودیم خونشون و خیلی هم خوش گذشته بود... منو فائزه از زمان آموزشگاه باهم همكلاس بودیم اما اون رفت دانشگاه تاریخ خوند و منم یه سال بعدش توی همون دانشگاه زبان قبول شدم البته فائزه یه سالی از من كوچیكتره... اما اون زمان كه اون دانشگاه قبول شد منم بیكار نبودم و دانشجوی شیمی بودم! خلاصه یادمه یبار داشتم با فائزه حرف میزدم كه بحث از وسواسی شد و فائزه كلمه ی شستن رو اینجوری تلفظ كرد "یوغورام" (من فارسی حرف میزنم و فائزه تركی جوابمو میده... این همزبانیمون چندتا كشته مُرده داشته تاكنون! ) و از اونجایی كه من خودمم به زبان تركی مسلطم یاد گرفتم كه به شستن میگن "یووُرام"

از اون به بعد من به هركی رسیدم پرسیدم كه به شستن چی میگن و قریب به صددرصد تلفظشون مثه اونی بود كه من گفتم، نتیجه گرفتم كه فائزه احتمالا لهجه داره و اصالتا از اطرافه تبریزه!

امروز هم موقع خوردن صبحونه شنیدم كه الهه هم به شستن گفت "یوغورام"!!




طبقه بندی: حرف های قدیمی، حرف های جدید، خاطرات، 
[ یکشنبه 8 آذر 1394 ] [ 10:29 ق.ظ ] [ زهرا بانو ] چیزی میگی بگو؟!



      قالب ساز آنلاین