قصّه های شهر هرت؛ سبکی نوین در زمینۀ نقد اجتماعی و سیاسی
استاد حیدرعلی عنایتی بیدگلی
قصّه
های شهر هرتِ سیّد علیرضا شفیعی مطهّر ( زاده کاشان / ساکن تهران) یک ژانر
تازه در طنز و یک سبک نوین در زمینۀ نقد اجتماعی و سیاسی ایران امروز است
که به شیوه دانای کل و از زبان سوم شخص مفرد و لحنی که تقریباً همه قصه های
کلاسیک فارسی به آن عادت کرده اند ( لحن راویِ مرد یا به قول رضا براهنی -
مذکّر -) روایت می شود.
بار اصلی این قصّه های پی در پی روی دوش کاراکتری به نام " هردمییل " قرار دارد که یاد آور " دخوِ" علامه دهخدا در چرند و پرند است.
انتخاب
شخصیّت هردمبیل که اسمی کاملاً آشنا به ذهن توده های فارسی زبان است و در
نزد ایرانیان نمادی شناخته شده از خصلت هایی نظیر خود شیفتگی، آب زیرکاهی،
قاتل پیشگیِ پنهان، عدم پاسخ گویی، خشک مغزی و لودگی های ارادی کوچه و
بازای می باشد، بر می گردد به طنزهای یک علّامه قزوینی دیگر ( عبید زاکانی)
در قرن هشتم و نِشتر های سوزان طنز او که انتخابی کاملا از سر ِ هوشیاری و
دقّت نظرِ قصّه پرداز است.
به
طور حَتم نویسنده پُرکار و آگاه به زمانی مثل شفیعی مطّهر از قصّه نویسی
مدرن و پسا مدرن زمان خود آگاه است و علاوه براین که می تواند طرح و پیرنگ
داستان های کوتاه خود را در سبک ها و حال و هوای امروزی و انتخاب شخصّیت
های بداهه و خلق السّاعه به مخاطب ارائه دهد، تلاشی مُصّرانه دارد تا فضای
سنتّی قصّه های طنز ایرانی را از معرض توفان فراموشی و انقطاع فرهنگی به
دور نگه دارد.
بد نیست گوشه
چشمی هم داشته باشیم به شیخ و زاهد و قاضی و کسانی که لقمه شُبهه می خورند و
آنان که از زرِ طمغا ساز و برگ معاش می سازند و منفور و ملعون عصر حافظ
هستند با تاکید مکرّری که رند شیراز برای رسوا کردن آن ها دارد.
و ملّّانصرالدّین را نیز از یاد نبریم.
این نوع استفاده از نمادهای تیپیک را ما در آثار صادق هدایت هم به واضح می بینیم.
و قبل از صادق هدایت و حتّی علّامه دهخدا در برخی از آثار عصر مشروطه هم می توان دید.
با
این تفاوت که آثار مشروطه از جمله جمال زاده و ادبیّات سُنتی دهه های
آغازینِ قرن ِشمسیِ حاضر کاملا خاستگاه تاریخی و جغرافیایی و زمان خود را
دارند ولی نویسنده مدارا جو و پرهیز کار شهر هرت در واقع به نوعی از زمان
خود دور می شود و از گذشته های رو به فراموشی بهره می گیرد.
قلم پر توان استاد شفیعی مطهر قلمی شاد ، شیوا ، رها و فوق العاده متکّثر است.
ولی دقّت و وسواس و خدا ترسی را در نوشتن از یاد نمی برد.
برغم
آشوب هایی که در دل دارد و نفثت المصدور دردآوری که در کلام او دیده می
شود، خیلی ملاحظه می کند تا مرزها و هنجارها و خطّ قرمزهایی که ممکن است در
لجام گسیختگی توسن سر کش ِ قلم لگد کوب شود و تهذّب و پاببندی او را
نسبت به عفّتِ کلام، به بی ثباتی و تزلزل ببرد ، مرعی دارد.
شما
یک تصویر غیر اخلاقی ، یک عبارت انحراف آمیز ، یک جمله یا سخنی که به
دلمردگی و پژمردگی و گناه آلودگی مخاطب بینجامد در آثار مکتوب و کتاب های
منتشر شده و هزاران مطلبی که از ایشان در فضای مجازی شناور است، نمی بینید .
با زبان نابالغ خود سر شما را به درد نمی آورم .
دست رسی به آثار استاد شفیعی مطهر - دست کم - در فضای مجازی آسان است.
کانال رسمی گاه گویه های مطهر
https://t.me/amotahar