سخن علی (ع):
گوش کن کمیل! دستت را به من بده تا باهم به دامن صحرا رفته و دمی را به مصاحبت هم بگذرانیم.
آنگاه امام دست او را گرفت و هر دو باهم به بیرون شهر رفتند...
نسیم ملایمی تپه ها و دشت های اطراف شهر را نوازش می داد؛
هوا ارام و صاف بود.
دست امام دست نوازشگر؛ دستی که در پناه قدرت او بی پناهان و محرومان
احساس ارامش و اسایش کرده اند. همچنان دست کمیل را می فشرد.
وقتی به بیرون شهر رسیدند؛
امام آهی سراسر اندوه؛ آهی عمیق و سوزان... کشید!
آهی که ,,موج طنین اش تا قیامت بر فراز آسمان ها الهام بخش مردان خدا می باشد.
تو
گویی... سنگ ها؛ صخره ها؛ ریگستان ها؛ و نخلستان ها و تجلیگاه ظهور هستی
همگی گوش؛ خاموش؛ بیدار ؛ شنوا و فرمانبردار امام شده اند!!!
سخن
امام از دانش و دانشمند شروع می شود و به آنجا ختم می یابد؛ که امام
آرزوی دیدار مردمی را کرده است که شایستگی خلافت و نمایندگی خدا را پیدا
کرده اند.
..... آه آه شوقا الی رویتهم...
یا کمیل بن زیاد؛ ان هذه القلوب...
ای کمیل! این دل ها ظرف هایی هستند و بهترین آن ها فراگیرنده ترین آن هاست.
پس آنچه را می گویم از من نگهدار:
مردم
سه دسته اند: دانشمندی خداپرست؛ و دانشجویی بر راه رستگاری؛ و مگس هایی
فرومایه در لباس انسان های نابخرد؛ که به نور دانش روشن نگشته و به پایه ای
استوار پناه نبرده اند.
ای کمیل! دانش از مال بهتر است؛ دانش تو را نگه می دارد؛ در حالی که تو نگهدارنده مال هستی.
گرد آورندگان مال تباه شدند در حالی که دانشمندان در دل ها زنده و پایدارند.
آنگاه امام با اشاره به سینه اش فرمود:
هان... در اینجا دانشی فراوان است؛ اگر برای آن پذیرندگانی می یافتم...
در حالی که نگاه نافذ و عمیقش را به افق های دوردست دوخته بود؛
خدایش را صدا زد:
خدا؛ آری... زمین هیچ گاه از قیام کننده بحق در راه خدا چه آشکار و چه پنهان خالی نمی ماند!!!
و ایشان چندند و کجایند؟؟؟
به خدا سوگند؛ آن ها از نظر تعداد بسیار اندکند؛ در صورتی که از نظر ارزش و منزلت در نزد خدا بسیار بزرگوارند؛
خدا به وسیله آن ها حجت ها و دلایل روشن خود را حفظ می کند!!!
علم و دانش با بینایی حقیقی به ایشان روی آورده؛ و آسایش یقین را دریافته اند؛
پس آنچه را خوشگذران ها ناهموار و دشوار شمرده اند، نرم و آسان یافته اند و به آنچه نادان ها از آن رمیده اند؛ خو گرفته اند...
با بدن هایی که ,,جان های,, آن ها به جای بالاتری آویخته است در دنیا زیست کرده اند.
آن ها... ,, خلفا و نمایندگان خدا,, در زمینش و ,,دعوت کنندگان,, به سوی دینش هستند؛........
آه ! آه ! شوقا الی رویتهم
که ,,آرزومند دیدار ایشانم,,
انصرف... یا کمیل!
بر گردیم کمیل !!!
,,نهج البلاغه فیض الاسلام
ص ۱۱۴۵