منوی اصلی
حکمت و حكایت
شفیعی مطهر شخصیت کمیاب و کیمیا و نادری است که تسلط ستایش انگیزی بر کلام دارد. ما هنوز کسی با این لیاقت قلمی در ایران نمی شناسیم.
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر چهارشنبه 9 مرداد 1398 05:20 ق.ظ نظرات ()

    ارزش دنیا

    آورده اندكه روزی حضرت رسول صلی الله علیه وآله بر راهی می گذشت .گوسفند مرده ای را دید اوفتاده و گندیده شده. روی مبارك را به اصحاب كرده فرمود:

    آیا كسی باشد كه این مردار را به قیمت زر بخرد؟

    اصحاب در جواب گفتند: 

    یارسول الله "ص "! اگرزنده  بود بخریدندی. 

    آن حضرت فرمود: دنیا پیش خدای تعالی از این مردار حقیرتر است .

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  •  بیاییم گوهرهای ریخته را جمع کنیم!

    شیخ ابوسعید ابوالخیر در راه بود. گفت:
    هر جا كه نظر می‌كنم، بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار همه زر آویخته.
    كسی نمی‌بیند و كسی نمی‌چیند.
    گفتند: كو؟ كجاست؟
    گفت: همه جاست. هر جا كه می‌توان خدمتی كرد؛ یا هر جا كه می‌توان راحتی به دلی آورد.
    آن جا كه غمگینی هست و آن جا كه مسكینی هست.
    آن جا كه یاری طالب محبت است و آن جا كه رفیقی محتاج محبت...

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه

  • آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه

  • رفتارهایی که افراد موفق را از سایرین متمایز می‌کنند

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  •  غازها و عقاب ها

    هرگز نباید عقاب‌ها را به مدرسه‌ی غازها فرستاد و نباید افکار دست‌وپاگیر غازها، فکر عقاب‌ها را مشغول کند. کسی که مثل غاز است و مثل یك غاز هم تعلیم داده شده، نمی‌تواند درست پرواز کند و به خار و خاشاک گیر می‌کند و مانع پروازش می‌شود. ولی عقاب رسالتش اوج گرفتن است.
    بهتر است با قوانین غازها و عقاب‌ها بیشتر آشنا شویم:

    غازها، همه به‌مانند یکدیگر فکر می‌کنند و همیشه هم ادعا دارند که فکرشان درست است. افکارشان کپی شده است و خلاقیتی ندارند. اکثر مواقع نیز همگی باهم به نتایج یکسان می‌رسند.
    در حالی که عقاب‌ها می‌دانند زمانی که همه مثل هم فکر می‌کنند، در واقع اصلا کسی فکر نمی‌کند.

    غازها همیشه جای همدیگر تصمیم می‌گیرند و استقلال فکری ندارند؛ بنابراین یا دیر به بلوغ فکری و عاطفی می‌رسند یا اصلا بالغ نمی‌شوند.
    اما عقاب‌ها به خلاقیت ذهن هرکس اعتقاد دارند و در زندگی، به كسی ماهی نمی‌دهند، بلكه ماهیگیری را به افراد می‌آموزند. به‌طوری‌که در محله‌ی عقاب‌ها هرکسی جای خودش باید فکر کند و کسی مسئولیت زندگی شخص دیگری را به‌عهده نمی‌گیرد.

    غازها از جسم‌شان بیش‌ازحد و بدون فکر کار می‌کشند و تمام توان خود را به کار می‌گیرند، اما معمولا به نتایج مطلوب نمی‌رسند.
    درحالی‌که عقاب‌ها، اول تمام جوانب کار را در نظر می‌گیرند، باتوجه به تجارب قبلی و برنامه‌ریزی‌های ذهن خلاقشان تصمیم می‌گیرند و بعد شروع به کار می‌کنند.

    غازها حریم شخصی ندارند و بارها و بارها وارد حریم خصوصی دیگران می‌شوند، زیرا خودشان افراد محترمی نیستند.
    اما عقاب‌ها به حریم شخصی هر فردی احترام می‌گذارند و با قاطعیت به افرادی که وارد حریم خصوصی آن‌ها می‌شوند تذکر می‌دهند.

    غازها باید همه را راضی نگه دارند و تمام تلاش‌شان در روابط این است که همه‌ی انسان‌ها، از آن‌ها راضی باشند و اگر به این مهم دست نیابند، احساس خلاء می‌کنند. بنابراین برای خودشان ارزش چندانی قائل نیستند.
    درحالی‌که عقاب‌ها می‌دانند که به‌دست آوردن رضایت همه‌ی افراد امکان‌پذیر نیست و نیمی از مردم همیشه با نیمی از افکار آن‌ها مخالفند و این وظیفه یک عقاب نیست که مخالفانش را راضی نگه دارد.

    غازها "نه" نمی‌گویند و دائما شاکی هستند که چرا باید این‌همه به دیگران توجه کنند.
    اما عقاب‌ها در مواقعی که لازم است به راحتی "نه" می‌گویند.

    غازها شرط اول ارتباط را صمیمیت بیش از حد می‌دانند.
    درحالی‌که عقاب‌ها شرط اول ارتباط را احترام متقابل می‌دانند.

    غازها زودباور هستند و به همه اعتماد می‌کنند؛ بنابراین بارها آسیب می‌بینند.
    اما عقاب‌ها می‌دانند که برخی از افراد با آن‌ها دشمنی می‌کنند؛ آن‌ها دشمنان‌شان را می‌بخشند، ولی به آن‌ها اعتماد نمی‌کنند.

    غازها از تجربیات حاصل از شکست‌ها درس نمی‌گیرند و اشتباهات‌شان را تکرار می‌کنند.
    درحالی‌که عقاب‌ها بعد از گذراندن سختی و مشکلات، به فکر پذیرش مسأله و درس‌هایی که شکست به آن‌ها می‌دهد هستند.

    غازها یا احساسی عمل می‌کنند یا منطقی.
    اما عقاب‌ها می‌دانند که در دورانی از زندگی باید از مغز منطقی استفاده کرد و در دورانی دیگر باید به حرف‌های دل گوش داد.

    غازها از اشتباه‌کردن می‌ترسند و این باعث می‌شود به شکل افراطی محتاط باشند و دست به عمل جدیدی نزنند.
    درحالی‌که عقاب‌ها دائماً به‌دنبال فعالیت‌های جدید هستند و می‌دانند این اشتباهات است که به آن‌ها درس‌های جدید می‌دهد.

    غازها همیشه می‌خواهند در همه‌ی امور دخالت کنند و برایشان فرقی ندارد که لایق مسؤلیتی که می‌گیرند هستند یا نه.
    اما عقاب‌ها می‌دانند چه کارهایی را می‌توانند انجام دهند و چه جایی باید اعلام کنند که از عهده‌ی مسؤلیتی برمی‌آیند.

    وین_دایر

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • ظلم بی جواب نمی ماند!

    آه مردم در کائنات بی جواب نمی ماند.
    ظلم بی جواب نمی ماند
    شاید دور شاید دیر، دیکتاتورها به بدترین شکل می میرند.

    در احوال نرون نوشته اند وسواس شستن دستان خود را داشت، انگارامیدوار بود ناپاکی درونش به این سبب مداوا شود.

    در احوال یزید نوشته اند در آخر عمر، مرض تشنگی تمام نشدنی داشت، شاید به تسکین جنایت تشنگی که بر حسین و خانواده اش تحمیل کرد.

    در احوال محمدرضای پهلوی نوشته اند در اواخر عمر افسردگی دائمی و شدید داشت و دائما در حال راه رفتن با صدای بلند از خود می پرسید چطور شد.
     انگار که امیدوار باشد یک نفر صدایش را بشنود و برایش توضیح بدهد که آن رویاهای بلند و رجزخوانی های شیرین کجا رفت.

     دراحوال معمر قذافی نوشته اند وقتی مردم پیداش کردند و زیر مشت و لگد مرد، تمام جنازه اش از نجاست انقلابیون خشمگین پوشانده شد.
     قذافی. شاه شاهان. پادشاه آفریقا که برداشتن بکارت دختران روس شانزده ساله بعد از نماز صبح را بسیار دوست می داشت.
     جبروتش تا گردن در نجاست مردمی بود که چند سال پیش تر برایش غریو شادی سر داده بودند.

    موسولینی وقتی اعدام می شد،
    هیتلر وقتی خودکشی می کرد،
    و چنگیز هنگامی که به اسهال خونین درناکی مرد،
     همگی به کشف مشترکی رسیدند:
    خداوندگار تاریخ هرگز برای همیشه با دیکتاتورها مهربان نبوده است.

     خداوندگار تاریخ نشان داده شاید دور، شاید دیر، اما قضاوت خشم مردم بیرحمانه و دیوانه وار است .

    خلاصه ای از نوشته ی:حمیدسلیمی


    @Chaay | هومن

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • سخنانی از انیشتین


    1_ فرق بین نبوغ و حماقت این است که نبوغ حدی دارد اما آن یکی نه!
    2_ عاشق سفر هستم ولی از رسیدن متنفرم.
    3_ من هوش خاصی ندارم. فقط به شدت کنجکاوم.
    4_ سعی نکنید موفق شوید, بلکه بکوشید با ارزش شوید.
    5_ یکی از قوی ترین عللی که باعث ورود آدمی به عرصه علم و هنر می شود فرار از زندگی روزمره است.
    6_ مثال زدن فقط یک راه دیگر آموزش دادن نیست، تنها راه آن است.
    7_ زندگی مثل دوچرخه سواری است برای حفظ تعادل باید حرکت کنید.
    8_ حقیقت آن چیزی است که از آزمون تجربه سربلند بیرون آید
    .

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • آخرین ویرایش: یکشنبه 5 خرداد 1398 05:09 ب.ظ
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 09:27 ق.ظ نظرات ()

     اثر دعا

    ﺍﺯ ﺑﻮﺩﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:
    ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ دعا ﺑﻪ درگاه ﺧﺪﺍوند،ﭼﻪ به دﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ؟
    ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻫﻴﭻ...! اﻣﺎ ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ مثل:
    ﺧﺸﻢ، نگرانی، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ...
    ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ به دﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلمان ﺧﻮﺏ می شوﺩ، ﮔﺎﻫﯽ با ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩن ها، خیال ﺁﺳﻮﺩﻩ تری داریم...

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
تعداد صفحات : 27 ... 2 3 4 5 6 7 8 ...
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات