ترم پیش توی همین بولت ژورنالم ( یه اسم فارسی براش پیشنهاد بدید!) یه صفحه نوشتم با عنوان تصمیمات ترم جدید ، بعد همه‌ی تصمیم هامو در حد یه صفحه نوشتم و این بود تا آخر ترم بعد از اینکه امتحانامو دادم رفتم خوندمش و خیلی خوشحال شدم که اونموقع این صفحه رو نوشته بودم. چون میتونستم بفهمم اول ترم چه تصمیماتی داشتم ؛ به چه اندازه بهشون عمل کردم ، اصلا تصمیم مفیدی بوده یا نه. بعد اومدم ۴ دسته از تصمیم ها رو با هایلایت رنگی کردم.
ادامه مطلب
دسته اول : انجام دادم و مفید بوده و ادامه خواهم داد
دسته دوم : تا حدودی انجام دادم ولی مفید بوده و به صورت کامل انجام باید بدم
دسته سوم : انجام ندادم ولی تو ترم جدید باید امتحان کنم
دسته چهارم : انجام ندادم و قصد انجام دادن در آینده هم ندارم
و فک نمیکردم نوشتن این تصمیمات انقد بعدا به دردم بخوره ولی خب برا من خیلی خیلی به درد بخور بود بنابراین این ترم هم تصمیماتم رو توی یه صفحه با عنوان تصمیمات ترم جدیدتر نوشتم. توی ادامه مطلب چندتا از کارایی که مفید بوده رو خواهم نوشت. :)
+ شما هم تا حالا شده تصمیماتتون رو بنویسید؟ چه تجربه ای از اینکار دارید؟
+ پند های شما را برای درس خواندن و نمره افزودن پذیرا هستیم :)
ادامه مطلب
اینجا جاییه که چیزای جالبی که میخونم یا ناگهانی و انفجاری به ذهنم میرسه رو مینویسم. احساس میکنم نوشتن به من کمک میکنه بهتر صحبت کنم و گاهی یه چیزایی هست که یهویی میان و میرن از ذهن آدم ، فک میکنم خوبه که ثبت بشن. شاید سالها بعد وقتی وبلاگم رو میخونم متوجه سیر تحول درونی خودم بشم.
امروز میخوام در مورد مینیمالیسم صحبت کنم. مینیمالیسم که ازین به بعد بهش میگیم ساده گرایی ! البته احساس میکنم ساده گرایی ممکنه یه خورده معنی رو خوب نرسونه ، چون در زبان فارسی گاهی به کسی که میگیم ساده فقط میخوایم مودبانه کم عقل خطابش کنیم. و چون مینیمالیسمی که من میخوام در موردش صحبت کنم یه سبک زندگیه پس ترجیح میدم بهش بگم ساده زیستی.
امروزه خیلی از افراد در جای جای جهان به این نتیجه رسیدن که ساده زیستی کمک میکنه بهشون که از زندگی رضایت بیشتری داشته باشن. به زبون ما ایرانیا «قناعت کن تا بی نیاز باشی». وبلاگ های متعددی هم هست که دارن این نوع زندگی رو به دیگران معرفی میکنن و خودشون هم به این سیاق زندگی می کنند. من کمی از حرفای اونا رو با ذکر بلاگشون برای شما مینویسم. ( کلمه ای معادل فارسی بلاگ میشناسید؟)
1.becoming minimalist: داستان جوشا بکر از جایی شروع میشه که در حال تمیز کردن گاراژه و همسایشون بهش میگه شاید لازم نباشه این همه چیز میز داشته باشی! بعد از مدتی اون و خانوادش فک میکنن که این وسایل اضافه واقعا ارزشی به زندگیشون اضافه نمیکنه و شاید حتی بیشتر دست و پا گیر هم باشه. پس شروع میکنن به هدیه دادن و بخشیدن وسایلشون، اونایی که قابل استفاده بوده رو بازسازی میکنن و هرچیز اضافه ای رو حذف میکنن.
در نهایت میفهمن که با ساده زیستی میتونن حتی پول بیشتری داشته باشن (خرج اضافی نمیکنن برای وسایلی که عملا به دردی نمیخوره) ، وقت بیشتر ، انرژی بیشتر و همچنین آزادی بیشتر و استرس کمتری هم دارن. دیگه نگران وسایلشون نیستن. و بعدش هم تصمیم به ساخت این بلاگ میگیرن تا بقیه هم بتونن با ساده زیستی از زندگی لذت ببرن.
2.break the twitch: نویسنده ی این وبلاگ آنتونی آنگارو هست و به سادگی از ساده زیستی های خودش مینویسه. بقیه ی وبلاگها رو فقط نام میبرم.
10.minimal : این هم نسخه ی ایرانیش!
+شما هم اگه یه قدم ساده زیستانه برداشتید به ما بگید!
+تازگیا احساس میکنم وبلاگ خوندن بیشتر از کانالای تلگرامی بهم انرژی میده.
+ ما در خط الرسم فارسی چیزی به اسم کاما ، دابل کوتیشن و کوتیشن مارک نداریم. لطفاً از ویرگول (،) و گیومه («») استفاده کنیم!!