بولت ژورنال یه دفتره برای "دنبال کردن گذشته، نظم دادن به امروز و برنامه ریزی برای فردا". این سیستم توسط Ryder Carrol نام گذاری و یه جورایی ابداع شد. خودش یه طراحه، سایتش رو هم میتونید ببینید. توی این دفتر شما میتونید هر کاری که دوس دارید رو دنبال کنید و ثبت کنید، ایده هاتونو توش بنویسید، یه وقتایی دفتر نقاشیتون بشه و خیلیی چیزای دیگه! در واقع کاملاً به خود شما بستگی داره که میخواید باهاش چیکار کنید.
برای شروع به چی نیاز داریم؟
اول از همه انگیزه ی خودتون رو بشناسید! چرا میخواید یه بوژو داشته باشید؟ آیا واقعا بوژو به نیاز شما پاسخ میده؟
اگه تصمیم خودتون رو گرفتید، به یه دفتر و یه خودکار نیاز دارید، فقط همین!
البته معمولاً دفترای نقطه دار و راپید رایج تره بین اونایی که بوژو دارن ولی به نظر من برا شروع با همون چیزایی که دارید شروع کنید و اگه واقعاً خوشتون اومد برید و دفتر مخصوص براش بخرید.
توش چی بنویسم؟
ایده ی اصلی میگه خود شما تنها کسی هستید که تصمیم میگیرید توش چی بنویسید. ولی خب من اینجا به چندتا صفحه ی رایج اشاره میکنم و از هر کدوم چندتا عکس برا ایده گرفتن میذارم.
سال در یک نگاه
معمولاً اینجوریه که یه صفحه شماره سال رو مینویسی و یه صفحه تقویم کل سال رو مینویسی. بعد جاهایی که دوس داری رو علامت میزنی، مثلاٌ روزای تعطیل که میخوای براشون برنامه بریزی یا اتفاقات خیلی مهم مثل تولد، سالگرد ازدواج و ...
ماه در یک نگاه
یه صفحه اسم ماه و زیرش یا صفحه ی بعد تقویم ماه.
صفحات هفته ای و روزانه
کارایی که لازمه انجام بدید رو بنویسید و وقتی انجام شد تیک بزنید.
دنبال کردن ساعت خواب (sleep tracker)
دنبال کردن حس و حال روزانه (mood tracker)
لیست کتابهایی که خوندم
لیست فیلمهایی که دیدم
فهرست اهداف من در این سال
فهرست مسافرت هایی که رفتم
فهرست تولد دوستان
مراقبت از سلامتی
میتونید یه فهرست از کارایی که لازمه برا سلامتیتون یادتون نره تهیه کنید، یا یه جدول بکشید و فعالیت های ورزشی و غذاییتون رو دنبال کنید.
و ...
من همه ی این صفحاتو ندارم چون بهشون نیاز ندارم، بولت ژورنال قراره به ذهن شما نظم بده و فک میکنم برا آدمایی (از جمله خودم) خوبه که دوس دارن یه فهرست از هرچی که دور و برشون میبینن تهیه کنن، دائماً فعالیتاشون رو ثبت کنن و ببینن چقدر پیشرفت کردن یا دلیل عدم موفقیتشون چی بوده، مخصوصاً برای ایجاد عادت های جدید به نظر من خیلی موثره. البته بولت ژورنال بهترین و تنها راه برای رسیدن به این هدف نیست، ولی من بهتر از هر اپ و برنامه ی دیگه ای تونستم باهاش وفق پیدا کنم چون کاملاً شخصی سازی شده س و بی نهایت انعطاف داره.
سوالی داشتید بپرسید بازم :)
سلام!
راستش من نه برا شروع ماه هیچ وقت ذوق میکنم نه برا شروع سال نه شروع فصل. به نظر من نقطه ی شروع هر روزی میتونه باشه. ولی خب الان فک کردم یک آذر میتونه ازون بهانه های کوچیک برا خوشحال شدنم باشه. در زیر عکس صفحه ی آذر بوژوم رو میبینید، البته هنوز کامل نشده!
خب وقتی میانترم دارم آیا طبیعی نیس همه ی پستا درباره ی تکنیک های مطالعه بشه؟
و اینم بگم فک نکنید این چیزا یه روزه به دست میان، اینا چیزایی هستن که بعد از حدود 6 7 سال ثبت مداوم عادات مطالعه م به دست اومدن و برای هرکسی ممکنه متفاوت باشه این تنظیمات، من هم بعد از این سالها همچنان در حال آزمون و خطا هستم و با اینکه هرروز به سمت رشد رفتم ولی خب همیشه یه چیز بهتری وجود داره که بخوای بهش برسی.
چقد حرف زدم!
اصل مطلب :
دوران پیشادانشگاه! که تو خونمون بودم، یه دیوار اتاقمو سرتاسر مقوا زده بودم، زیرش یه خط کشیده بودم و نیم سانت نیم سانت علامت زده بودم، در واقع یه نمودار خیلی بزرگ دیواری بود که خط افقی نشون دهنده روز و خط عمودی نشون دهنده ساعت مطالعه بود.
بعد ساعت مطالعه هم طبقه بندی میشد، راستش سال اول دوم و سوم یادم نیست طبقه بندیام چی بودن، ولی سال پیش دانشگاهی یادمه طبقه بندیام به اینصورت بودن :
زیر 5 ساعت : fly
بین 5 تا 7 : butterfly
بین 7 تا 9 : bitterfly
بین 9 تا 11 : betterfly
بالای 11 : besterfly
بالای 13 : timerfly
یه قورباغه هم اون پایین کشیده بودم که هرروز غذاش همینا بود. اگه کمتر از 5 ساعت میخوندم یه مگس بهش میرسید،, و اگه بالای 13 میخوندم (البته مطمئنم کمتر بوده تایمرفلای ولی طبقه بندیا همین بودن) یه تایمرفلای به قورباغه می رسید و بالاش هم نوشته بودم the time no more flies!
این از این!
اما دوران پسادانشگاه چون دیگه اون حریم خصوصی نبود دوس نداشتم رو دیوار چیزی بچسبونم، اینه که تلاشهام برا ثبت ساعت مطالعه تقریبا بی نتیجه موند و فقط ختم شد به دوران امتحانات که حتما باید ثبت میکردم تا انگیزه بگیرم. اما تازگی که بوژو رفتم خریدم، دوباره یه صفحه رو به همین کار اختصاص دادم.
و اما الان طبقه بندی به این صورته :
زیر 3 ساعت : هیچی
بین 3 تا 5 : میتونم یه ویدیوی 15 دقیقه ای توی یوتیوب ببینم
بین 5 تا 7 : میتونم به خودم یه کتاب کمتر از 10 هزار تومنی جایزه بدم
بین 7 تا 9 : میتونم به خودم یه کیک خامه ای (هر مدلی دلم بخواد!) جایزه بدم
بیشتر از 9 : میتونم یه آخر هفته برم موزه
این هم عکسش
برای خودم یه لیست درست کردم ، کتابهایی که در طول سال میخرم رو وارد این لیست میکنم ، بعدش جلوش به تعداد صفحات تقسیم بر 100 به علاوه 1 خط میکشم. یعنی برای یک کتاب 340 صفحه ای 4 تا خط. بعدش هر 100 صفحه که بخونم روی خطوط عددشو مینویسم ، 100، 200 ، 300 و وقتی کتابو کامل خوندم رو خونه ی آخر تیک میزنم. و این هم در راستای همون شکستن کار به کارهای کوچکتره. با این کارای منظم کردنی خیلی لذت میبرم!! شما برای کتاب خوندن چه برنامه ای دارید؟
+اونایی که کنارشون e نوشتم یعنی کتاب الکترونیکی هستن. معمولا از فیدیبو میخرم.
"سلام ! اونروز بهتون گفتم که اون کتاب در مورد امام محمد باقر (ع) رو خریدم و میخوام بخونم. من دو تا حساب تو طاقچه دارم و اشتباهی با اون حسابی کتاب رو خریده بودم که رو گوشیم ندارم (چقد پیچیده!)
بخاطر همین رفتم یه کتاب دیگه به اسم 《حکمتهای باقری ، چهل حدیث از امام باقر (ع)》 خریدم از طاقچه تا با گوشی بخونم. و خب بعد از خوندن یک حدیث تصمیم گرفتم که توی باژوم یه لیست خوندنی از تمام ۴۰ حدیث برای ۱۴ معصوم درست کنم !! به شکل زیر (جلوی هر اسم 40 خونه وجود داره و هر حدیث رو که بخونم عددش رو وارد خونه ها می کنم) :
+ یکی از راههای انگیزشی در من برای انجام یه کار تقسیم اون به بخشای کوچیکتره و این کارا هم در راستای همونه!!
یه راهنمای خیلی ساده برای علامت گذاری در بوژو :
• نقطه تو پر : کارای انجام دادنی
X ضربدر : کار به اتمام رسیده
< به راست : کار از قبل برنامه ریزی شده
> به چپ : کار منتقل شده به روزهای بعد
O نقطه تو خالی : اتفاقات و وقایع ، مثلا تولد دوستتون ، چیزایی که باید یادتون باشه و فراموش نکنید
- خط تیره : یادداشت کوتاه
* ستاره : اولویت بالا
! علامت تعجب : ایده ها ، چیزای الهام بخش
علامت چشم : برای کارهایی که نیاز به بررسی بیشتر دارن
سلام! نمیدونم چقدر با bullet journal یا به قولی bujo آشنایی دارید! میتونم یه روز در موردش براتون توضیح بدم. ولی خلاصه و مفیدش اینه که یه دفتر همه کاره برای زندگی منظم !
امروز هم یهو فک کردم که باید برنامه ای برا خودم بریزم و تمام اشعار دیوان حافظ رو بخونم. که نتیجش شد این جدول :
این جدول 495 تا خونه داره (به تعداد اشعار حافظ ) و هر شعری رو که بخونم شمارش رو توی این جدول ثبت می کنم !! البته راه های ساده تری هم وجود داره ، و همچنین راه های خوشگل تر ! من یه خورده برای اینکه سنگ بزرگی نشه که نزنمش از تزئینات دفترم چشم پوشی میکنم.
و اما اولین شعری که همینطوری باز کردم و خوندم و حفظش کردم !
نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند ( فک کنم منظورش اینه گول تیپ و ظاهر افرادو نخورین !)
نه هر که آینه سازد سکندری داند (نفهمیدم منظورش چیه دقیقاً ! فقط فک کنم منظورش این بوده که هر گردی گردو نیس)
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاهداری و آیین سروری داند (این میتونه به بزرگ نمایان اشاره داشته باشه )
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند (این بیتشو از همه بیشتر دوست داشتم !)
غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گداصفتی کیمیاگری داند (اینجاشو نفهمیدم ناسزا گفته یا تعریف کرده !)
وفا و عهد نگو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو دانی ستمگری داند (اینم خیلی قشنگ گفته به نظرم )
بباختم دل دیوانه و ندانستم
که آدمی بچه ای شیوه ی پری داند (وای وای وای !!)
هزار نکته ی باریکتر ز مو اینجاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند (مو و سر به نظرم مراعات نظیر ندارن ، در ظاهر به هم مربوطن ولی در باطن نه ! یه آرایه ای بود اینکار نه؟)
مدار نقطه ی بینش ز خال توست مرا
که قدر گوهر یکدانه جوهری داند (این خییییییییلی به نظرم قشنگه ! دقت کنید به گوهر یکدانه و اینکه معمولاً به خال میگن دانه و یکدانه چه ایهام زیبایی گرفته )
به قد و چهره هر آنکس که شاه خوبان شد
جهان بگیرد اگر دادگستری داند (قد و چهره رو نمیفهمم ! حافظ ظاهرپرست نبود قدیما )
ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه
که لطف طبع و سخن گفتن دری داند (منو میگه !!! )منو در بلاگلاوین دنبال کن