اگر حافظ امروز بود!/طنز
در خصوص اتهام آقای محمد شیرازی فرزند بهاءالدین، ملقّب به خواجه حافظ و لِسانُ الغیب، دائر بر فعالیت فکری و تبلیغی علیه مقدسات و مقدسین، بدین شرح اعلام می گردد که :
حسب گزارش واصله از ادارهی مبارزه با شِبهعرفانهایِ کاذب و نیز حسب شهادت داروغهی محترم حوزهی استحفاظی مزبور، نام برده مبادرت به تشویش اذهان عمومی علیه جناب مُحتسب، زُهّاد، وعّاظ، صوفیه و دیگر کسَبه ی بازار سیاست و فرهنگ نموده است
مطابق نظر کارشناسیِ شاعران مُعتمَدِ عدلیه، وی با سوءاستفاده از عناصر بیانی و بدیعی و استعارههای مُستهجن، غیر مشروع، نامتعارَف و خارج از چارچوب بخشنامه های رسمی، از قبیل مَی، مُطرب و خُمخانه، تظاهر به ملامتی گری و تجاهُر به فِسق نموده و با تمسُّک به حُسنِ اِشتهار خود، نه تنها در اقلیم فارس، بلکه وِفقِ شهادت و اعتراف شخص متهم، باعث ایجادِ حرکاتِ موزون، در بین سیهچشمانِ کشمیری و تُرکان زیبارویِ سمرقندی شده است
در بازرسی از منزل مشارالیه، چندین کاغذ حاوی ابیاتی دالّ بر تشکیک در معاد و نیز ضرورت تعویض نسیهی رستاخیز با نقد بادهی امروزین، طعنه به فقیه عالیقدر جهان اسلام جناب امام محمد غزالی و نیز مدح اُمَرایِ معدوم، کشف و ضبط گردیده است.
از دیگر اتهامات نامبرده، تلاش مذبوحانه در جهت تدوین مانیفیست جامعه مدنی و ارائه "طرحی نو"از طریق سه راهكار: «گل افشانی»، «می در ساغر اندازی» و «سقف فلك شكافی» به مثابه تفكری براندازانه بوده که در کنار افکار شوم و اومانیستی ایشان مثل تسامح و مدارا با مخالفان، نقد اقتدارگرایی و تقبیحِ حرامخواری، به تغییر ساختاری وضع موجود منجر خواهد شد.
مضافا این که متهم، بدون گذراندن دروس حوزوی و اجازه ی افتاء، مبادرت به صدور فتوا نموده و معتقد است مواردی از قبیل دروغگویی، مردم آزاری، ریاکاری و تزویر، از گناهِ شنیع شرابخواری مهم تر است!
مطابق اعترافات داوطلبانهی متهم، ایشان لااقل دو عنوان ازمصادیق مجرمانهی اشعار خود، شامل:
الف- تشکیک در مبانی عقیدتی و
ب- دعوت به شرابخواری
را از یکی از نوابغ غربزدهی داخلی به نام عُمَرخیّام فرزند ابراهیم نیشابوری اخذ و اقتباس کرده است.
پس از ورود و تفحص نیروهای مجرب عدلیه و نیز بنا به گواهی اداره ثبت احوال شهرستان مغولزده و شهیدپرور نیشابور، برای مظنون مزبور - عمر خیام فرزند ابراهیم - به دلیل فوت در چند قرن قبل، با یک درجه تخفیف، قرار منع تعقیب صادر می گردد.
متهم ردیف اول نیز، از بابت اتهام توهین به مقدسات و دیگر اتهامات غیر قابل ذکر در دادنامه، برای مدت نامعلوم، ممنوعالخروج بوده و به تحمل مقدار سی و پنج سال حبس تعزیری غیر قابل تبدیل به جزای نقدی محکوم می گردد. حکم صادره، قطعی و غیر قابل استیناف در محاکم دیگر یا بالاتر است.
پارافِ مدیرِ دایرهی اجرای احکام: متهم، متخلص به حافظ، تحت الحفظ، فعلا به بند عمومی منتقل و در راستای ممانعت از سرایت عقاید مشکوک نامبرده به سایر زندانیان، تا پایان وقت اداری یوم جاری، به سلول انفرادی هدایت گردد.
#عبدالحمیدضیایی