چهارشنبه 5 اردیبهشت 1397 10:15 ب.ظ
نظرات ()
فردا ساعت ١٤:٣٠ و پس فردا ساعت ٧:٣٠ قراره کنکور بدم.
اما چه کنکوری؟
خسته تر از همیشه. هیچی نخوندم. امیدی هم به قبولیم ندارم. یعنی میدونم که اگه قبول بشم جای خوبی قبول نمیشم. اما یک سال موندن هم برام به صلاح نیست.
دو به شکم که قید سهمیه استعداد درخشانم رو بزنم یا اینکه تیری در تاریکی رها بندازم.
نمیدونم میخوام چی بگم. محتاج دعا هم نیستم .فقط خواستم حال نامعلوم امشبم رو اینجا ثبت کنم. خسته م از تلاش و نرسیدن. اما با همه ی خستگیم ایمان دارم به خدایی که با حکمتش هوای همه رو دارم؛ یکی کم، یکی زیاد.
مثل همیشه راضیم به سهمم. چون هیییچ تلاشی برای کارم نکردم. امسال فقط برای استادا و انجمن و یه آدم بی ارزش دویدم. کاریم ندارم که آخرش هیچی بهم نرسید .
اومدم خونه بچه ها که ظهر فردا و صبح پس فردا با هم بریم سرجلسه. برای امتحان فردا ح. صندلی جلوییمه و توی امتحان پس فردا م. صندلی عقبیم.