منوی اصلی
گاه نوشته هاى یک دانشجوى زبان
معلوم الحال
  • معلوم الحال یکشنبه 28 مرداد 1397 07:05 ب.ظ نظرات ()
    سلام 
    من یه نظرسنجی راه انداختم و منتظر رای هاتون بودم. هنوزم هستم.
    تو این بین ۸ نفر لطف کردن و گفتن که کمتر از ۵۰٪ از محتوای وب من رضایت دارن که از بین اونا ۷ تاشون میزان رضایتشون ۰ تا ۲۰ بود که قطع به یقین خواستن صفر بدن! خب این هیچ اشکالی نداره اما خوشحال میشم که نظراتتون رو هم بدونم. میتونید کاملا ناشناس از طریق این لینک بهم پیام بدین و دلایلتون رو هم بگین. 

    منتظر نظراتتون هستم
    آخرین ویرایش: یکشنبه 28 مرداد 1397 07:08 ب.ظ
    ارسال دیدگاه
  • معلوم الحال یکشنبه 21 مرداد 1397 10:05 ق.ظ نظرات ()
    چهارشنبه هفته پیش بالاخره بعد ازز مدت ها دل رو به دریا زدم و به مدیر گروهمون پیام (SMS) دادم. اولش کلی تایپ کرده بودم که شرایطم رو توی واتس آپ یا تلگرام براش بفرستم، اما بعدش یهو رگم عصبانیتم زد بالا و بهش پیام دادم: «سلام. وقتتون آزاده؟»
    به ثانیه نکشیده بود که جواب داد: «بله، بفرمایید»
    فورا بهش زنگ زدم و از شرایط جدیدی که برام به وجود اومده گفتم. گفتم من مصاحبه رفتم و اونهمه جون کندم، اما آخرش بخاطر ایشون از پذیرش سراسری انصراف دادم! چون حتی حاضر نبود جواب بده که را من رو انداخته و من هم نمی تونستم اینهمه راه شهریور بیام که از اونور برگردم برم یه دانشگاه دیگه ثبت نامم رو تکمیل کنم. گفتم که بیخیال آزمون MSRT (آزمون زبان وزارت عتف) شدم و الانم که نتایج استعداد اومده موندم چه کنم؟! انصراف بدم یا ...
    برگشت گفت:« من که از همون اولش بهت گفتم نیازی نیست انصراف بدی. و ای کاش انصراف نمیدادی! حیف بود با اون رتبه نری دانشگاه ... در ثانی ما اصلا درس معرفی به استاد رو برای دانشجوهای با شرایط خاصی مثل شما گذاشتیم. شما که از دانشجوهای خوبمون هستی و اصلا نمیدونم را ایشون با شما لج کرده. به هر حال اصلا جای نگرانی نیست چون ما درس معرفی به استاد رو به استاد مدعو نمیدیم و هیئت علمی های گروه ازت امتحان میگیرن ..»
    که گفتم: « من به دکتر ا* و ق8 و .. صحبت کردم. هیچ کدوم هفته اول دوم شهریور نیستن که ازم امتحان بگیرن»
    - «اصلا جای نگرانی نیست. من خودم سوالات رو ازشون میگرفتم و ازت امتحان میگرفتم
    + «حالا میفرمایید چه کار کنم؟»
    - «الان به نظرم با توجه به اینکه راهت دوره نیازی نیست بیای دانشگاه. بزار من به آقای دکتر ب* زنگ بزنم و بگم که یک نمره نه کسی رو باسواد میکنه، و نه بی سواد و با توجه به اینکه شما شرایطت خاص هست و جای دیگه ای قبول شدی نمره رو بهت بده که دیگه نخوای بیای اینجا و تمرکزت رو بزاری روی دانشگاه مقصدت»
    + «یعنی از اونجا انصراف ندم؟»
    - «نه پسر خوب. من خودم صحبت میکنم. شما هم نگران نباش.»

    بعد از نیم ساعت استاد زنگ زد و گفت: «ایشون گفتن که از پروژتون راصی نبودن و برای همین باید یه پروژه دیگه براش ایمیل کنید تا نمره تون رو بدن»
    منم گفتم: «چشم! سمعا و طاعتا. ولی استاد این اصلا منصفانه نیست که خیلیا بدون پروژه نمره بگیرن ولی من ...»
    - «بیخیال این حرفا بشید. یک پروژه بهشون بدین که کارتون راه بیفته و راحت بشین»
    + چشم ؛ تشکر از لطفتون. ببخشید باعث زحمت شما هم شدم.»


    بعد از دو ساعت استاد مجددا پیامک فرستادن که:
    «آقای *** گفتن باید دو تا پروژه بفرستید تا نمره رو بهتون بدن»
    + «چشم» [بخاطر یک نمره آدم رو به چه خفت و خواری میندازه! :| ]


    دیروز بالاخره پروژه رو ارسال کردم و یک نسخه رو هم به مدیر گروه دادم. آنا تماس گرفت و گفت: پروژه تون کم نیست. هر کدوم یک صفحه ست و ..
    گفتم: حقیقتش ایشون اصلا فرمت خاصی اعلام نکردن و همه همینطور تحویل دادن. 
    گفت: باشه. الان باشون تماس میگیرم که ایمیلشون رو چک کنن.

    اومدم این جمله رو تایپ کنم که چقدر یه نفر میتونه بیشعور باشه که بخاطر یه نمره اینهمه یه دانشجوی سال آخر رو معطل کنه که نوتیفیکیشن ایمیلش برام اومد (ساعت ۱۱:۳۰). دیدم نوشته: من فقط یک پروژه ت رو اعمال کردم ( یک نمره!) و پروژه دومی رو که فرستادی اصلا ترتیب اثر ندادم!!!در ضمن همون مشکلات قبلی رو توی پروژه ت داشتی و ...

    خواستم بهش بگم: بی انصاف تو خودت گفتی دو تا چروژه بفرست. حالا زدی زیر حرفت؟ بیخیالش شدم. 
    به یکی دو تا دیگه که افتادنم گفتم چک کنن. (اونا هم اصلا پروزه نداده بودن و نمره منو گرفته بودن!). به اونا هر دو درس رو داده بود ۱۲ :| 
    به هر حال خدایا! مصبتو شکر ... این نیز بگذرد 


    + در حین نوشتن این پست ایمیل بزرگوار رسید و من بالاخره امروز فارغ شدم! وای از این زایمان. خیر سرمون خواستیم سزارین کنیم (زودتر دانشگاه رو تموم کنیم)؛ نشد که نشد! همون زایمان طبیعی مونم با کلی درد و بدبختی به اتمام رسید.
    آخرین ویرایش: یکشنبه 21 مرداد 1397 12:20 ب.ظ
    ارسال دیدگاه
  • معلوم الحال سه شنبه 16 مرداد 1397 10:07 ب.ظ نظرات ()
    گفتم که ارشد قبول شدم. فقط مونده اون امتحان لعنتی که باید تا قبل از دهه اول شهریور درخواستش رو بدم و برم امتحان بدم تا نمره ش رو استاد وارد کنه. من باید دهه دوم ثبت نام دانشگاهم رو انجا بدم و عدم ثبت نام هم به منزله انصراف و محرومیت یک ساله ست! (دو سال بایدبشینم پشت کنکور ارشد)
    به چند تا از استادای گروه ادبیات پیام دادم و با چند تاشون تماس گرفتم. هیچ کدوم راضی نمیشن اون تاریخ ازم امتحان بگیرن.
    باید هر چه زودتر برم توی نوبت عمل و دوره نقاهت اون هم تقریبا دو هفته ست. همین الانشم کلی عقبم از همه چیم و اگه برای امتحان هم تعلل کنم کارم به ناکجا کشیده میشه!

    وسط اینهمه بدبختی به چند نفر پیام دادم. همه هم از جماعت اناث! یکی از دیگری پرروتر؛ انگار نه انگار که اونهمه کار بی مزد و منت برای همشون کردم. همشون طلبکارانه جوابم رد به درخواستم دادن و گفتن: "برید از همونایی کمک بخواید که کمکشون می کردید"، "به ما چه! مشکل شما به ما مربوط نمیشه!"، "شمام سطح توقعاتتون خیلی بالاست، یاد بگیرید سطح توقعاتتون رو بیارید پایین تا ما هم در صورت توان بتونیم براتون کاری انجام بدیم." (کاری که میخواستم برام بکنن اصلا بزرگ نبود. در مقایسه با اونهمه کاری که براشون کردم هیچ بود!)
      باز من موندم حوضم! 
    چه کنم؟ هر چقدر بیشتر برای عمل تعلل کنم فرصتم کمتر خواهد بود. تا اخر این ماه بیشتر فرصت ندارم. از اونور اگه عمر بیمه م به سر برسه هزینه  همین عمل چند میلیونی چندین برابر میشه!!! 
    آخرین ویرایش: سه شنبه 16 مرداد 1397 10:14 ب.ظ
    ارسال دیدگاه
  • معلوم الحال دوشنبه 15 مرداد 1397 08:34 ب.ظ نظرات ()
    چند روز پیش (۱۰ مرداد) توی یکی از گروه های زبانشناسی داشتم میچرخیدم و پیامای بقیه رو میخوندم که دیدم چند دقیقه پیش یه خانم پیام گذاشته که نتایج استعداد درخشان دانشگاه ما اومده و من اونجا زبانشناسی پذیرفته شدم. گفتن که در صورت تمایل تا ۱۷ مرداد فرصت دارید که اعلام انصراف کنید، وگرنه اسامی به سازمان سنجش ارسال میشه (یعنی اگر بخواید از طریق کنکور سراسری پذیرفته بشید دیگه پذیرشتون کان لم یکن تلقی میشه! چون حق دارید فقط یک صندلی اشغال کنید). 
    کلی با خودم کلنجار رفت و آخرش دل رو زدم به دریا و رفتم pv اون خانم و ازشون خواستم که اگر امکانش هست لیست پذیرفته شده ها رو برای منم بفرسته. من توی همون دانشگاه ثبت نام کرده بودم، اما چند بار به سایت سر زده بودم و چیز خاصی ندیده بودم (به دلیل ناشی بازی مسئولین سایت در درج خبر!). ایشونم لطف کرد و فرستاد و با باز کردنش قلب شروع به گروم گروم کردن کرد!!! همینجور رفتم زیر و اسامی رو زیر و رو کردم تا رسیدم به گرایش های انتخابیم. دومین فرد پذیرفته شده من بودم. از خوشحالی تو پوست خودم نمیگنجیدم. فقط یه مشکل بزرگ داشتم. من باید تا شهریور فارغ التحصیل میشدم که به دلیل عقده ای بازی یک استاد بی شخصیت، هنوز وضعیت فراغت از تحصیلم نامشخصه. باید دنبال یک استاد بشم که توی دهه اول شهریور ازم امتحان بگیره و نمرم رو وارد کنه. امیدوارم بشه! :((

    + برای مادر آبانا دعا کنید . 
    آخرین ویرایش: دوشنبه 15 مرداد 1397 08:41 ب.ظ
    ارسال دیدگاه
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات