معلوم الحال چهارشنبه 26 اسفند 1394 09:30 ب.ظ نظرات ()
کسی می داند
شماره شناسنامه ی گندم چیست؟
کدامین شنبه
آن اولین بهار را زایید؟
یک تقویم بی پاییز را
کسی می داند از کجا باید بخرم؟
هیچ کس باور نمی کند که من پسر عموی
سپیدارم ...
«بیژن نجدی»
    
الان که دو سه روز تا سال تحویل مونده هر کسی رو میبنی که یه دغدغه ای داره:
- یه عده هستن که دارن در به در میگردن یه عکس پیدا کنن سریع با کپشن "بوی عیدی، بوی توپ" بذارن که اثبات کنن نوروز چه حس نوستالژیکی براشون داره.
- یه عده ی دیگه هستن که منتظرن شب عید بشه بعد ببینن کی یادش میره پیام تبریک بفرسته، سریع بهش پی ام بدن : "به به آقا معلوم! پارسال دوست امسال فلون فلون شده :) " که هم اعتراضشون رو نشون بدن و هم اینکه بگن بگن خیلی با نمکن ماشالا.
- این دخرتای جوونی که توی مهمونی های عید منتظرن یکی بهشون بگه: " ساناز جون دیگه وقتشه ها" که سرشون رو بندازن پایین و بگن: "اِاِاِاِاِاِاِاِاِ نه خاله، هنوز من میخوام درس بخونم که". اما از ته دلشون از شدت شور و شعف می خوان میخوان به مثابه کریستیانو ورنالدو خوشحالی پس از گل انجام بدن.
- یا دخترایی که از الان شام نمی خورن، روزها هم نصف کف گیر برنج میخورن تا در اوزان دلخواه پا به میادین بزارن و جمله بالا محقق بشه و یکی بهشون بگه "دیگه وقتشه"!
- اینایی که منتظرن سال تحویل بشه و واسه اولین بار با استیکر اسم خودشون تبریک بگن و ... : قاسم عید رو بهت تبریک میگه !

نزدیک دو سال از دانشگاه اومدنم میگذره اما مغزم هر روز خسته تر از دیروز میشه. اونقدر فکر میکنم که ذهنم پر از ناگفته هاست اما زبانم پر از سکوت. گاهی به عدالت دنیا فکر میکنم و گاهی به آدم هاش! و گاهی هم به منطق دنیا ... گاهی هم به خودم که دارم توی دنیا گم میشم، شاید دنیا برام زیادی بزرگه (برای همینم شدم معلوم الحال و مثل چوب لباسی هر لباس که درزی بدوزه برام گشاده) و شایدم خیلی کوچیک، اونقدر کوچیک که افکار بزرگم توش گم میشن.
با خودم قول گذاشتم که دیگه از غم ننویسم و از غصه نگم، نگم تا اطرافیانم ناراحت نشن! از شادی بگم حتی اگه شاد نیستم.
شاید هیچ وقت به خودم نگفتم که معلوم زندگی رو اونطور که دوست داری بگذرون! کاش خودم رو پیدا کنم و براش گل بخرم   و ببوسمش   و بهش بگم دیگه ترکم نکن. کجایی که من توی این دنیایِ غریب گم شدم؟!!
در هر صورت دفتر سال ۹۴ هم کم کم داره بسته میشه. توی سال ۹۴ که سال بُز بود سعی کردیم که "تیز و بُز باشیم!" هنوز نمی دونم موفق بودم یا نه؟ اما زیادم مهم نیست. سال ۹۵ هم سال میمونه. ینی امسال قراه میمون باشیم و بخندونیم؟  باری بهتر از هیچیه! همین که بتونی بقیه رو هم شاد کنی خودش یه نعمته. آروز می کنم که توی سال پیش رو بهترین ها رو تجربه کنین! در کنار عزیزانتون باشین و تمام رؤیاهای قشنگتون محقق بشه.
پیشاپیش نوروزتون مبارک ...
    
,Enjoy the little things in life
Because one day
You will look back and realize
.They were the big things
توی زندگی از چیزهای کوچیک لذت ببر
چون یه روزی
به گذشته نگاه می کنی
و میفهمی چیزای بزرگی بودند!