منوی اصلی
گاه نوشته هاى یک دانشجوى زبان
معلوم الحال
  • معلوم الحال سه شنبه 18 مهر 1396 07:28 ب.ظ نظرات ()

    لعنت به آدمای بی سوادی که انداختنشون پشت میز و فقط باید زور بالا سرشون باشه تا کار راه بندازن. یعنی اگه لات و چاقوکش و ***** باشی جلوت دولا میشن و بهترین ها رو برات جور میکنن. اگه معلوم الحال باشی هم میگن برو عزیز من، این مشکل به ما مربوط نمیشه!
    یعنی دانشجوی بومی حق داره اتاق بگیره اما غیربومی نه :|

    آخرین ویرایش: سه شنبه 18 مهر 1396 07:29 ب.ظ
    ارسال دیدگاه
  • معلوم الحال دوشنبه 17 مهر 1396 09:33 ب.ظ نظرات ()
    خدا پدر و مادرش رو بیامرزه. در حقم بارها پدری کرده

    آخرین ویرایش: دوشنبه 17 مهر 1396 09:33 ب.ظ
    ارسال دیدگاه
  • معلوم الحال یکشنبه 16 مهر 1396 03:30 ب.ظ نظرات ()

    دو روزتو راه بودم. رسیدم دانشگاه برای مارای خوابگاهم و مدام از این اتاق به اون اتاق پاسم میدن. در نهایتم آب پاکی رو روی دستم میریزن که اتاق تداریم بهت بدیم :| وقتی پولمو مطالبه میکنم باز میگن برو موقع فارغ التحصیلی و تسویه بیا بگیر :/
    جلوی چشم ما اتاق سه نفره ای که حکم کیمیا رو داره، میدن به یه سری "اصحاب" و "انصار" که برن در حوزه های نوین علم غوطه ور بشن! اونم کسایی که هنوز مبلغی رو پرداخت نکردن :|
    وقتی هم میگی چراااا جوری باهات برخورد میکنن که انگار طلب ارث باباشون رو میخوان ازت بگیرن!!!

    تف تو بی کسی. تف غلیظ
    * پسر خوزستاتی داریم که دو هفته ست درگیر جمع کردن امضاهای فارغ التحصیلیشه و هنوزکه هنوزه ١٢ ١٣ تا امضا کم داره! (کاری که نهایتا ٢ روز طول بمشه رو راه نمیندارن. تازه مثلا سیستم تسویه اینترنتی شده :| )
    * طرف چون باباش صاحب نصف املاک فلان شهره، با باباش اومده و اتاقشو گرفته و رفته نشسته توش پا رو پاش انداخته
    * اونیم که متعلق به یه ارگان خاصه با سهمیه خودش اتاق مفت و مجانی بهش دادن و ده نفر دیگه رو رایگان برده پیش خودش

    + یکی از دوستان بود همیشه توجیهاتی رو بهم ارائه میکردکه استادای محترم گروه معارف بهون قالب میکنن؛ حتم دارم اگه گذارش به این پست بیفته که نمیفته میگه "تو که از درون اونا خبر نداری؛ شاید آدمای خوبی هستن و دارن زحمت میکشن" ... -باشه، شما و اونا بهشتی، ژنتون خوب، ولی این رسمش نیست که این دنیا رو به ما جهنمی ها جهنم کنید. اگه قراره کسی خسر الدنیا والاخره باشه اون همون حضراتن :(( پس چرا ما رو زجر میدن؟

    + توی اتاق بچه ها نشستم و دارم به دو تا کارتن بزرگی که امروز با پست برام رسیده نگاه می کنم. همینطور چمدون و کیف لپ تاپم. من اینا رو نمیتونم بزارم جایی :| کارتن وسایل و پتو و بالش و تشکام که توی انبارن دیگه قضیه شون جداست.
    اینهمه زحمت برای "مدرکی که صرفا بدرخواست نامبرده صادر شده و هیچ ارزش قانونی دیگری ندارد" و "نامبرده را متعهد به ٨ سال خدمت رایگان، در ازای خدمات رایگان دولتی ارائه شده ملزم می دارد"

    ++ میگن جامعمون "عقده ای" و سرکوب شده ست. وقتی سیستم آدمایی که درست کار میکنن رو پس میزنه، چه انتظاری میره که خروجی های سیستم درستکار باشن؟ یه نفر بیاد و سه تا دلیل منطقی بهم ارائه کنه که: اگر فرداروزی من کاره ای شدم، چرا نباید تلافی کنم؟ وقتی خودم رو با بدبختی رسوندم به اوج، چه دلیلی هست که اومدن بقیه رو هم تسهیل کنم؟ بزارم اونا هم پیشرفت کنن؛ فرصت مناسب و کافی براشون فراهم کنم...

    +++ همین که حضراتی که ما رو لاییک و ضدمذهب و بی دین میدونن، چرا موقع ترجمه مقالات دزدی و مزخرفشون به ما مراجعه میکنن؟ کسایی که حتی بلد نیستن یه ایمیل آکادمیک بفرستن. بعد ما میشیم یه رشته بدردنخور و مزخرف که هرجایی میتونن بندازنمون :/ اما انصار و اصحابشون که مفیدتر از هر چیزی روی کره خاکین، این حق رو دارن که صاحب بهترینا بشن

    #درهم_نوشت #ذهن_آشفته

    آخرین ویرایش: یکشنبه 16 مهر 1396 03:24 ب.ظ
    ارسال دیدگاه
  • ببخشید که ناامیدتون کنم. 
    هنوز زنده ام (اما همه کابوس هام شبیه به واقعیت بودن)
    آخرین ویرایش: جمعه 14 مهر 1396 11:01 ب.ظ
    ارسال دیدگاه
  • معلوم الحال پنجشنبه 13 مهر 1396 04:17 ب.ظ نظرات ()
    اگه تا یک هفته دبگه اینجا آپدیت نشد، دیگه هیچ وقت آپدیت نخواهد شد.. 

    ممنون که بودین 
    آخرین ویرایش: پنجشنبه 13 مهر 1396 04:19 ب.ظ
    ارسال دیدگاه
  • معلوم الحال چهارشنبه 12 مهر 1396 12:30 ق.ظ نظرات ()
    شدم استاد خراب کردن! هر حرفی می زنم اونجور که نباید برداشت میکنن. دیگه واقعا نمیدونم چی کار کنم. با فیلیپ صحبت می کردم. یه سری حرفا بهم زد راجع به دخترا که خودمم توش موندم. شاید حق با اون باشه. مطمئنن حق با اونه .. اون بیشتر از من میفهمه .

    برام سواله که چرا همه من رو به چشم مُ ت ج ا و ز به ع -- ن -- ف  میبینن؟! اگه نمیبینن واقعا چرا اون رفتارا رو باهام میکنن؟ چرا میخوان تقاص اِکسEx و نکستشونNext رو از من بگیرن؟ مگه نعوذ بالله خدان؟ جای اون تصمیم میگیرن، جای اون حکم میدن، جای اون ...   به صرف داشتن آلت جرم میشه یه آدم رو محکوم کرد؟...

    به من چه که بقیه درد دارن؟ مگه من ندارم؟ تا کی مرهم روح بقیه باشم؟ به قول صادق هدایت "در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته میخورد و می تراشد، این دردها را نمی شود به کسی اظهار کرد ...". کی قراره منو درک کنه؟؟؟ 
    _ نمی دونم، شاید به قول فیلیپ، سوهان روح خلق الله م. 

    بهم میگه خردادی هستی و زودرنج. بهش که فکر میکنم میبینم که زودرنج بودم. اما همیشه تو خودم ریختم. مِنتش رو سر کسی نذاشتم! میدونم بچگی هام خیلی نق میزدم. اما الان دیگه خیلی وقته عوض شدم. فقط و فقط میمونه تو این سینه صاحاب مرده! کنارشم چرت میگم و میخندم و ملنگ بازی در میارم فکر میکن مشنگم. 

    سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
    ولی دل به پاییز نسپرده ایم
    چو گلدان خالی، لب پنجره
    پر از خاطرات ترک خورده ایم
    اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
    اگر خون دل بود، ما خورده ایم
    اگر دل دلیل است، آورده ایم
    اگر داغ شرط است، ما برده ایم
    اگر دشنه ی دشمنان، گردنیم!
    اگر خنجر دوستان، گرده ایم!
    گواهی بخواهید، اینک گواه:
    همین زخم هایی که نشمرده ایم!
    دلی سربلند و سری سر به زیر
    از این دست عمری به سر برده ایم

    خلاصه اینکه:
    .. احترامت واجبه خان دایی! اما حرف از مردونگی نزن که هیچ خوشم نمی آد .. کی واسه من قد یه نخود مردونگی رو کرد تا من واسش یه خروار رو کنم؟ ... این دنیا همیشه واسه من کلک بوده و نامردی .. به هر کی گفتم نوکرتم خنجر کوبید تو این جیگرم ..



    تابلوئه رد دادم؟؟؟ این روزا همه همینو بهم میگن. خسته شدم. خوابم میاد. حس میکنم دارم تموم میشم. 
    امروز به آیه استرجاع برخوردم؛ یه حس غریبی بهم میگه بسه دیگه:
     الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَ‌اجِعُونَ﴿۱۵۶﴾
    [همان‌] كسانی كه چون مصیبتی به آنان برسد، می‌گویند: «ما از آنِ خدا هستیم، و به سوی او باز می‌گردیم.» (۱۵۶)


    آخرین ویرایش: چهارشنبه 12 مهر 1396 12:21 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • معلوم الحال سه شنبه 4 مهر 1396 02:03 ب.ظ نظرات ()
    ما برای فصل کردن آمدیم

    از پذیرفتن موکلین زن معذوریم

    اینهمه خرج رخت و لباس و آرایش و فرت و فش و هایلایت خودتان می کنید، انعام ما کجای زندگی تان را می گیره؟

    اصولا بیولوژی زن ها مثل مار میمونه؛ باید به زن ها بی توجهی کنی وگرنه نیشت میزنن!

    اصولا زنا یه آدم دیگه ن و همیشه همه ی زنا دارن علیه همه ی مردای جهان توطئه میکنن

    مانع و سرعت گیر برای اینه که آدما به زنا برخورد نکنن

    من پا تو محیطی نمیزارم که مملو از ظلم زنا نسبت به مردانه (محضر)

    _شاهد طلاق ده هزار تومن، شاهد ازدواج هفت هزار تومن
    +چرا عروسی ارزون تره؟
    _آزادی بیشتر از اسارات می ارزه خانوم

    اصولا زنا مثل اورانیوم غنی شده میمونن. چون اورانیوم و زن تنها موادی هستند که دائم وزنشون داره تغییر میکنه.

    +شوخی سلاح مرداست؛ غیبت سلاح زنا ..

    کوتاه بیای اونا بردن

    همه ی ما داناید کل هستیم. البته از کردن به بالا .. ولی از گردن به پایین ما مردها با گراز، شیر نر و ببر بنگال همتراز و هم نیازیم !

    That's for business, that's for love

    * من نه حاضرم زنت بشم، نه صیغه ت میشم. نه باهات date میزارم. نه میلم به کاپوچینو میره. نه هوس هویج بستنی کردم. نه با یه نی باهات آب انار میخورم. زیر چترم باهات قدم نمیزنم. شاه عبدالعظیمم نمیام بات کباب بخورم با یه پر ریحون. نه گرل فرندت میشم، نه مادر بچه هات.

    من فسفرای مغزمو برای فکر کردن به زنا نمی سوزونم

    زن مثل اکسیژن میمونه! اگه نباشه مرد کبود میشه.

    اصول زنا وقتی غمگین میشن عین آهنربا دورهم جمع میشن، وقتی هم خوشحالن از هم دور میشن؛ برعکس مردا !!!

    حرکت خانما بر اساس جغرافیای آقایونه

    «اصولا در هر بدبختی پای یک مرد در میان است»

    سنت حسنه موقت؛ حسنه ست دیگه. و حسنه هم بوده! خب اگر حسنه نیست پس چرا بوده؟ میخوام بهتون بگم رسما بدست فراموشی سپرده شده ..

    کدوم زن رو دیدی کارش رو درست انجام بده؟

    این نیازهای زنونه ست؛ شما آقایون این چیزا رو نمی فهمید

    یه مرد رو تا صد دفعه میشه خر کرد.
    آخرین ویرایش: سه شنبه 4 مهر 1396 02:02 ب.ظ
    ارسال دیدگاه
  • معلوم الحال دوشنبه 3 مهر 1396 01:36 ب.ظ نظرات ()
    بابا ملت راست میگن
    چرا همش من خودم رو بدبخت جا میزنم؟ :)
    نهایتش اینه که 3 4 سال بهم اتاق ندادن و پول اضافه ازم گرفتن. که اینم خیالی نیست.
    استاد محترم هم هنوز جوابی ندادن که باید چی کار کنم :((
    ارشد و ... هم که هنوز نامشخصه!
    Ya My GOD
    !!! Dog in your ghost world 
    آخرین ویرایش: دوشنبه 3 مهر 1396 01:35 ب.ظ
    ارسال دیدگاه
  • سلام
    اگر کاری دارید از طریق ایمیلی که پایین صفحه وب قرار گرفته یا بخش تماس با من وبلاگ مطرح کنید. باهاتون تماس میگیرم. 

    متاسفانه مایکروسافت ایمیل دوم من رو دیروز مسدود کرده. امروز متوجه شدم. لطفا به این آدرس ایمیل بفرستید. در لحظه بهتون پاسخ خواهم خواهم داد: daneshjoyezaban@gmail.com
    آخرین ویرایش: شنبه 1 مهر 1396 02:23 ب.ظ
    ارسال دیدگاه
تعداد صفحات : 2 1 2
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات