از صندوق رفاه و معاونت دانشجویی وزارت خونه اومدن داشنگاه بازدید. آوردنشون خوابگاه که اوضاع نابسامان دانشجوها رو بهشون نشون بدن تا بلکه بتونن بودجه بگیرن ازشون.
اول از همه گذرشون افتاد به یکی از اتاق های تر و تمیز و مرتب که من بهش میگم اتاق "دخترا". به حدی تمیزن که شیشه های پنجره اتاقشونم در آوردن شستن و گذاشتن سر جاش :|
البته از ته قلبم تحسینشون میکنم. ولی خب از حیث هم اتاقی من اونقدرها هم خوش اقبال نبودم که بتونم همچین نظمی رو توی زندگی خوابگاهیم تجربه کنم.
به هر حال. بعد از اتاق مذکور حضرات تشریف آوردن اتاق ما. یه کمد چوبی و سه کمد آهنی (از این 4 تایی ها) و 3 تخت دو طبقه بعلاوه یخچال و یه میز و صندلی. اینا محتویات اتاق ما بود و هست. اومدن تو و گفتن اتاقتون چقدر نامرتبه. چقدر بی مسئولیتید و یه سری حرف های دیگه ..
من زبون تند و تیزی دارم. یعنی فرق نمیکنه جددی صحبت کنم یا شوخی. بخوام بشورم میشورم طرفو ...
خواستم بهشون بگم: خودت شماهایی که از نظم صحبت میکنید زمان دانشجویی تون چطور زندگی می کردید؟ شما بگو توی این اتاق چند نفر زندگی جا میشن؟ چطوری 6 تا 8 نفر توی این اتاق ها جا میدین؟ بعدش به نظرتون هر داشنجوی چقدر لباس و وسایل داره که میگید وسایل اضافه داریم توی اتاقمون؟ این کمدها چقدر گنجایش دارن؟ چند جلد کتاب توش جا مبشه؟ دانشجویی که 12 ساعت از شهرش کوبیده اومده اینجا بنظرت چقدر لباس باید داشته باشه؟
اگه ما بی مسئولیتیم شما چی هستی؟ در دانشگاه ها رو مثل چیز باز کردید و هی میگید ما ظرفیت هامون رفته بالا ... از اونور چی کار کردید برای این بچه ها؟
جنابعاللی که لقب دکتر رو به دوش میکشی بلدی 2 دقیقه به زبون انگلیسی صحبت کنی؟ مدرک زبان از ملزومات دکتری ست. یه دکتری بیخودی گرفتی و نشستی پشت صندلی فکر میکنی ... :/
وزارت بهداشت سهم 4 درصدی از نظام آموزش عالی داره اما 30% تولید علم کشور رو به دوش میکشه (کار به مقالات جعلی ندارم). شما با 96 درصد مرکز آموزش عالی چی کار کردین؟ چه حمایتی از دانشجو کردین؟ چه حمایتی از صنعت کردین؟ فقط حرف زدین و ابراز امیدواری کردین !!!
خیلی دوست داشتم که این حرف ها و خیلی حرف های دیگه رو بهشون بزنم. اما مطابق معمول سکوت کردم. به قول بچه ها تو ساکت باش که دودمانمون رو ه باد میدی. فردا معاون دانشجویی با آمار و ارقام میاد بالا سرت و وادارت میکنه بپذیری عامل بازدارنده پیشرفت کشور خودتی