فیلم با طعم صف

چهارشنبه نوزدهم بهمن 1390  10:26 ق.ظ

دیشب موفق شدم دوتا از فیلمهای جشنواره فجر امسالو ببینم،جای دشمنتون خالی برا هر دوتا فیلم كلی تو صف بودم كلی تو سرما لرزه و پس لرزه و پیش لرزه و ... زدم.اما صف موندن نكات جالبی داره و همچین هم بد نیست یكیش اینه كه كلی با بر و بچز فرهنگ دوست و عشق سینما گپ زدیم و درباره همه فیلمای ایرانی و خارجی بحث كردیم و سعی كردیم فضا رو یه جوری گرم كنیم و حسن دیگه اش مدلهای جدید تیپ و ظاهر عزیزان فرهنگ دوست بود كه اونم به نوبه خودش سبب انبساط خاطر من و دوستم شد،از همه مهم تر اینكه خیلی از فیلمای جشنواره رو همونجا میشه فهمید كه ارزش دیدن دارن یا نه؟و یه مطلب جالب دیگه این بود كه كه مثل همه ی تجمعهای دیگه تو این صف طویل یه دعوای جانانه بین دوستداران فرهنگ دیدیم كه عجب فیلمی بود برا خودش!برادران خبرنگارا هم با دوربیناشون عشق و اشتیاق ملت رو به تصویر میكشیدن و اصلا هم قصد نداشتن كه بگن بابا این سیستم بلیت فروشی تا كی میخواد اینقدر عذاب آور باشه؟القصه از اونجا كه تو صف به ما بیشتر از دیدن خود فیلم خوش گذشت ایشالا امروز هم با تعداد بیشتری از دوستان قصد رفتن و موندن تو صف رو داریم.

ادامه نویس:اصل كاری قضیه رو بگم كه اولین فیلمی كه دیدم خوابم می آد عطاران بود كه یه طنز اجتماعی جذاب بود و فكر كنم تو اكرانش هم خوب بفروشه،اكبر عبدی نقش مادر عطاران رو داشت كه منو یاد فیلم آدم برفی انداخت.فیلم بعدی كه براش دو ساعت صف موندم نارنجی پوش ساخته آقای مهر جویی بود كه من عاشق موضوع فیلم هستم و یه بغضی شده بود تو گلوم كه بعد سالها تركید(فیلم درام نیستا!)اما از آقای مهرجویی توقع بیشتر از اینها هست.

نوشته شده توسط: طاها | آخرین ویرایش:چهارشنبه نوزدهم بهمن 1390 | نظرات() 

  • تعداد کل صفحات:2  
  • 1  
  • 2  

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات