سرچشمة وحی در كویر است غدیر تقدیر خداوند قدیر است غدیر
ای عشق بگو به تشنه كامان ولا دریاست اگرچه آبگیر است غدیر
جز علی را نبُود هیچكس این قدر و بها كه بُوَد مولد او خانة مخصوص خدا
نه عجب گر كه بُوَد زادگهش خانة حق كه به یُمن كرم اوست بپا هر دو سرا
نه خدا، شیعه تو را می خواند نه جدایت ز خدا می داند
یا علی چرخ زمان را شب و روز گردش چشم تو می چرخاند
هر دل كه شكست ره به جایی دارد هر اهل دلی قبله نمایی دارد
با آنكه بُود قبلة ما كعبه ولی ایوان نجف عَجب صفایی دارد
یا علی ذاتت ثبوت قل هو الله احد نام تو نقش نگین امرِ اَلله الصّمد
لم یلِد از مادر گیتی و لم یولَد چو تو در جهان بعد از نبی، مِثلت لهُ كُفواً احد
نمی خواستم خورشیدو ازت بگیرم
نمی خواستم
آسمونت ابری باشه
نمی خواستم که چشات بارونی و سرد
سهم تو گریه
باشه، بی
صبری باشه
آرزوم بوده که آسمون تو شب ها
برا تو یه سقف
پرستاره باشه
روی طاقچه ماه برات مثل یه آینه
کهکشونا هم
برات گهواره باشه
نازنین من اگه تاریکم، غمی نیست
تو به فرداها،
به روشنی بیندیش
همه پنجره ها ارزونی تو
به جهانی خوب
و دیدنی بیندیش
دخترم دلخوشی بابا همیشه
به گل افشونی لبخند تو بوده
خودش آشنای پاییزه و اما
برا خاطر تو از بهار سروده
ترانه سهیل محمودی
مربوط به دسته : شعر و سروده ها ,
ارسال به 100 درجه کلوب دات کام
مطالب مرتبط در : حسرت , psvj ,
بسم الله الرحمن الرحیم
لطفا نام کاربری خود در میهن بلاگ را در بخش نظرات اعلام کنند.
برای گوش دادن به آهنگ بالا لطفا آهنگ پایین را ابتدا متوقف نمایید
مربوط به دسته : دوستان ,
ارسال به 100 درجه کلوب دات کام
باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است؟
شمشاد خانه
پرور ما از که کمتر است؟
ای نازنین پسر، تو چه مذهب گرفتهای؟
کت خون ما حلالتر
از شیر مادر است
چون نقش غم ز دور ببینی، شراب خواه
تشخیص کردهایم
و مداوا مقرر است
از آستان پیر مغان سر چرا کشیم؟
دولت در آن
سرا و گشایش در آن در است
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان
که میشنوم نامکرر است
دی وعده داد وصلم و در سر شراب داشت
امروز تا چه
گوید و بازش چه در سر است
شیراز و آب رکنی و این باد خوشنسیم
عیبش مکن که
خال رخ هفت کشور است
فرق است از آب خضر که ظلمات جای او است
تا آب ما که
منبعش الله اکبر است
ما آبروی فقر و قناعت نمیبریم
با پادشه
بگوی که روزی مقدر است
حافظ چه طرفه شاخ نباتی است کلک تو؟
کش میوه دلپذیرتر از شهد و شکر است
مربوط به دسته : شعر و سروده ها ,
ارسال به 100 درجه کلوب دات کام
چندان که گفتم غم با طبیبان
درمان نکردند مسکین غریبان
آن گل که
هر دم در دست بادی است
گو شرم بادش از عندلیبان
یا رب امان
ده تا بازبیند
چشم محبان، روی حبیبان
درج محبت
بر مهر خود نیست
یا رب مبادا کام رقیبان!
ای منعم
آخر بر خوان جودت
تا چند باشیم از بینصیبان؟
حافظ نگشتی شیدای گیتی
گر میشنیدی پند ادیبان
مربوط به دسته : شعر و سروده ها ,
ارسال به 100 درجه کلوب دات کام
آرامش نه عاشق بودن است و...
نه گرفتن دستی كه محرمت نیست.....
نه حرف های عاشقانه و قربان صدقه رفتن های چند ثانیه ای.....
آرامش در حضور خداست......
وقتی در اوج نبودن ها نابودت نمی كند...
وقتی ناگفته هایت را بی آنكه بگویی میفهمد....
وقتی نیاز نیست برای بودنش التماس كنی و
غرورت را تا مرز نابودی پیش ببری......
وقتی مطمئن باشی با او هرگز تنها نمی مانی...
آرامش یعنی همین كه تو...
بی هیچ قید و شرطی خدا رو داری....مربوط به دسته : مذهبی ,
ارسال به 100 درجه کلوب دات کام
بگذارید صادق باشم
آدم ها هر قدر هم که صبور باشند
از یک جایی به بعد نمی کشند...
حتی ماشین هم که باشی
تا یک حدی توان داری
بعد از آن داغ میکنی و سیستمت می ترکد!!
چه برسد به ما...
که روی پیشانیمان برچسب خورده
مثلا "آدم"
بگذارید خلاصه بگویم:
«قبل از این که سیستم ذهنتان بترکد
ویروس کشی کنید این ذهن را
و یک ویروس کش خوب نصب کنید روی خودتان!»
آخرین ورژن ویروس کشی که من سراغ دارم
یک نفر است که خیلی دوستش داشته باشید
یک نفر که جنس ناب " آدم" بودنش حسابی معلوم است
از همان هایی که شدیدا هم را دوست میدارید
مربوط به دسته : دل نوشته ها ,
ارسال به 100 درجه کلوب دات کام
که در غم مرا جان صابر نباشد
الهی نباشد وداعی و گر هست
برای کسی بار آخر نباشد
به هنگام کوچ عزیزان الاهی
نگه کردن از چشم شاعر نباشد
الهی کسی را که من دوست دارم
به دوران عمرم مسافر نباشد
مربوط به دسته : شعر و سروده ها ,
ارسال به 100 درجه کلوب دات کام
پژواک سکوت سنگ ها در باد است
با من به چه چیز زندگی خیره شده
این آینه ای که کور مادر زاد است؟
جلیل صفربیگی
مربوط به دسته : شعر و سروده ها ,
ارسال به 100 درجه کلوب دات کام
امشب از بهر خدا بیدار باش
سایهی غم ، ناگهان بر دل نشست
رحم کن ، امشب مرا غمخوار باش
کامِ امّیدم به خون آغشته شد
تیرهای غم چنان بر دل نشست
کاندر این دریای مست زندگی
کشتی امید من بر گِل نشست
آه ! ای یاران به فریادم رسید
ورنه مرگ امشب به فریادم رسد
ترسم آن شیرینتر از جانم ، ز راه
چون به دام مرگ افتادم ، رسد
گریه و فریاد بس کن شمع من !
بر دل ریشم ، نمک دیگر مپاش
قصّهی بیتابی دل ، پیش من
بیش ازین دیگر مگو ، خاموش باش
جز توام ای مونس شبهای تار !
در جهان دیگر مرا یاری نماند
زآن همه یاران به جز دیدار مرگ
با کسی ، امید دیداری نماند
همدم من ، مونس من ، شمع من !
جز تواَم در این جهانْ غمخوار کو ؟
واندرین صحرای وحشتزای مرگ
وای بر من ، وای بر من ، یار کو ؟
اندر این زندان ، من امشب ، شمع من !
دست خواهم شستن از این زندگی
تا که فردا همچو شیران بشکنند
ملتم ، زنجیرهای بندگی
مربوط به دسته : شعر و سروده ها ,
ارسال به 100 درجه کلوب دات کام
قلبهایی که می روئیدند
مربوط به دسته : دل نوشته ها ,
ارسال به 100 درجه کلوب دات کام
آسمان هر گاه هوس آب می کند
نذر خورشید به کف العباس می کند
یاعلی
مربوط به دسته : مذهبی , دل نوشته ها ,
ارسال به 100 درجه کلوب دات کام
:: قفل اکسل به 3 روش قفل کامل اکسل ، قفل شیت اکسل و قفل ویرایش اکسل lock excel
:: سلام بشمار
:: تولدت مبارک
:: خرید با قیمت مناسب
:: درد اینجاست
:: دلــــــــــــم
:: ﺩﺭ اﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻠﻤﺎﺕ دقت کن!
:: س
:: حسین ،... جنس غمش فرق میکند
:: شهادت حضرت امام محمد باقر (ع) تسلیت باد
:: سالروز ازدواج بهترین های عالم هستی
:: تغییر پوشه نصب وردپرس مثل آب خوردن!
:: شهادت امام محمد تقی (ع) تسلیت باد
:: این ۳۰ داستان کوتاه زیبا میتواند احساسات شما را متحول کند و شما را به فکر بیاندازد.
:: حل مشکل عدم ورود به شبکه داخلی هنگام زدن نام کاربری و پسورد اکتیو دایرکتوری
:: حذف اجبار پسورد کامپلکس سرور 2016 Remove Password Complexity
:: پینگ تایم چیست ping
:: سانسور لوگوی باشگاه فوتبال آ.اس.رم ایتالیا
:: فقط سکوت می کنم ....