๑۩۩๑ آدمیـت ๑۩۩๑ | ||
|
اگر یاد و خاطره ای از من توانست لبخندی بر چهره دلربای تو بنشاند زنده باد تو، زنده باد زندگی که لبخندت زندگی من است...
هیچ گاه نفهمیده ام دوست داشتن ؛ چرا این همه غم انگیز است !؟ هیچ گاه نمیفهمم چرا میگویند آدمها ، با قلبهایشان عاشق میشوند ؟ وقتی که من همیشه عشق را ، در گلویم احساس میکنم !
میبوسمت آنقدر که دهانم را با دهانِ تو اشتباه بگیرند .. اگر میخواهید یک نفر را بُکُشید پیشنهاد میکنم اول به او محبت کنید خاطره بسازید ساعتها با او وقت بگذرانید غافلگیرش کنید،به هر بهانه ای.. شادی اش را باعث شوید،برایش سنگ صبور باشید اینگونه زنده اش میکنید، و دقیقا زمانی که جز شما کسی را در زندگی اش ندارد ،رهایش کنید!!! او را در بدترین شرایط زندگی اش درست وقتی که به شما بیش از هر کس دیگری نیاز دارد تنها بگذارید! ترجیحا این رفتنتان هم بدون دلیل باشد بی هیچ حرفی بدون خداحافظی! در آخرین مسیجتان هم برایش آرزوی خوشبختی کنید! شک نکنید او خواهد مرد هر روز از نو .. هر روز از نو می میرد و تا عمر دارد آن آدم سابق نمی شود! تلاشِ بوسه نداریم چون هوسناکان نگاهِ مـا به نگـــاهی ز دور خرسندَیم
از من خبر بگیر! كارى ندارد كافى ست صبح ها دلت برایم تنگ شود و بى اختیار به نقطه اى خیره شوى و به این فكر كنى كه چقدر بى خبرى از من...
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |