امر غیبت آخرین حجت الهی از زبان مفضل

امر غیبت آخرین حجت الهی، از اموری است که همیشه مورد سؤال بوده. هم در زمان انبیای سلف و هم در زمان پیامبر گرامی اسلام و هم ائمه هدی صلوات الله علیهم اجمعین. مردم و اصحاب حضرات معصومین، همیشه مشتاق بودند که درباره دوران غیبت و زمان ظهور و چگونگی وقوع آن مطلع شوند. به همین دلیل هم زیاد در این رابطه از معصومین علیهم‌السلام سؤال می‌پرسیدند. گفت‌وگو و پرسش و پاسخ زیر یکی از همان‌هاست که بین امام صادق علیه‌السلام و مفضل از اصحاب خاص ایشان رد و بدل شده است.

روزی مفضل از امام صادق علیه‌السلام سؤال کرد:(۱) آیا برای ظهور آخرین وصی پیامبر صلی‌الله علیه و آله وقت معینی هست؟ امام پاسخ دادند: حاشا! هیچ شخصی نیست که از وقت ظهور باخبر باشد. ظهور ساعتی است که خداوند در کتاب خودش مقرر کرده و علم آن فقط نزد خداست. من برای آن، وقت معین نمی‌کنم. برای آن، وقت تعیین نشده است. هرکس وقت تعیین کند، ادعا کرده از اسرار غیب الهی مطلع است.

مفضل عرض کرد: ای مولای من! ابتدای ظهور چگونه است؟

امام علیه‌السلام پاسخ دادند: یامفضل! امرش آشکار می‌شود(پرچمی باز می‌شود بدون این‌که شمشیری از غلاف بیرون آمده باشد و بازکننده‌ای داشته باشد) بعد از ظهور، ذکر و امرش در میان خلایق ظاهر می‌گردد و به نام و نسبش ندا کرده می‌شود و ذکر نام و کنیه‌اش در زبان‌های حق و باطل زیاد می‌گردد تا این‌که با شناختن آن حضرت، حجت تمام می‌شود. او هم نام و هم کنیه رسول خداست. این را گفتیم تا خلایق نگویند او را نشناختیم.

مفضل سؤال کرد: تأویل آیه «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون؛ او كسى است كه پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند هر چند مشركان خوش نداشته باشند»(۲) چیست؟

امام پاسخ دادند: «وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَتَكُونَ فِتْنَةٌ وَ یَكُونَ الدِّینُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ بَصِیر؛ و با آنان بجنگید تا فتنه‏‌اى بر جاى نماند و دین یكسره از آن خدا گردد پس اگر [از كفر] بازایستند قطعا خدا به آنچه انجام می‌‏دهند بیناست»(۳)

و در ادامه فرمودند: «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَ مَااخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَن یَكْفُرْ بِآیَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِیعُ الْحِسَابِ؛ در حقیقت دین نزد خدا همان اسلام است و كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان داده شده با یكدیگر به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنكه علم براى آنان [حاصل] آمد آن هم به سابقه حسدى كه میان آنان وجود داشت و هر كس به آیات خدا كفر ورزد پس [بداند] كه خدا زودشمار است»(۴)

مفضل پرسید: آیا دین پدران ایشان مانند ابراهیم و نوح و موسی و عیسی علی نبیا و آله و علیه‌السلام هم اسلام بوده است؟

حضرت فرمودند: آری ای مفضل. دین آن‌ها هم اسلام است و این مطلب در کتاب خدا اثبات شده است.

«أَفَغَیْرَ دِینِ اللّهِ یَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ؛ آیا جز دین خدا را می‌‏جویند با آنكه هر كه در آسمانها و زمین است‏خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوى او بازگردانیده می‌‏شوید»(۵)

«وَ جَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَاجْتَبَاكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَیْكُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِیكُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمینَ مِن قَبْلُ وَ فِی هَذَا لِیَكُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَ نِعْمَ النَّصِیرُ؛ و در راه خدا چنان‌كه حق جهاد [در راه] اوست جهاد كنید اوست كه شما را [براى خود] برگزیده و در دین بر شما سختى قرار نداده است آیین پدرتان ابراهیم [نیز چنین بوده است] او بود كه قبلا شما را مسلمان نامید و در این [قرآن نیز همین مطلب آمده است] تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید پس نماز را برپا دارید و زكات بدهید و به پناه خدا روید او مولاى شماست چه نیكو مولایى و چه نیكو یاورى»(۶)

«فَمَا وَجَدْنَا فِیهَا غَیْرَ بَیْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِینَ؛ و[لى] در آنجا جز یك خانه از فرمانبران [خدا بیشتر] نیافتیم»(۷)

«قِیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَن سَاقَیْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِیرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ؛ به او گفته شد وارد ساحت كاخ [پادشاهى] شو و چون آن را دید بركه‏اى پنداشت و ساقهایش را نمایان كرد [سلیمان] گفت این كاخى مفروش از آبگینه است [ملكه] گفت پروردگارا من به خود ستم كردم و [اینك] با سلیمان در برابر خدا پروردگار جهانیان تسلیم شدم»(۸)

این آیات اثبات می‌کند دین مورد رضایت الهی از ابتدای عالم، دین اسلام بوده است و این امت‌ها بوده‌اند که از وادی هدایت دور گشته و کلام پیامبران را عوض کرده‌اند.

مفضل از چگونگی رخ دادن ظهور پرسید و امام علیه‌السلام پاسخ داد:

یامفضل! به خدا سوگند، گویی آن حضرت را می‌بینم که داخل مکه شده، در حالی که لباس‌های رسول خدا را بر تن دارد و عمامه زرد بر سر کرده و کفش های پینه‌دار رسول خدا را پوشیده و عصایش را به دست گرفته و چند رأس بز لاغر را می‌راند تا به بیت‌الله برسد. تا آن زمان احدی او را نمی‌شناسد.

مفضل سؤال کرد: جوان است یا پیر؟ حضرت فرمود: سبحان‌الله! این در نزد خداوند است و با هر کیفیتی او بخواهد، ظهور خواهد کرد.

باز پرسید: از کدام مکان و چگونه؟

حضرت فرمود: تنها ظاهر می‌شود و تنها وارد کعبه می‌شود. شب از او می‌گذرد، در حالی که تنهاست. زمانی که خلایق همه در خواب روند، جبرائیل و میکائیل و صفوف ملائک به خدمت او نازل شوند. در آن زمان جبرائیل می‌گوید: ای مولای من! سخنت مقبول و امرت جاری است. حضرت دست به صورت خود می‌کشد و آیه ۷۴ سوره زمر را تلاوت خواهد کرد:

«وَ قَالُوا الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشَاء فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ؛ و گویند سپاس خدایى را كه وعده‏‌اش را بر ما راست گردانید و سرزمین [بهشت] را به ما میراث داد از هر جاى آن باغ [پهناور] كه بخواهیم جاى می‌‏گزینیم چه نیك است پاداش عمل‏‌كنندگان»

پی نوشت ها:

(۱) گزیده‌ای از کتاب مهدی موعود، علامه مجلسی، ص ۳۰۱ تا ۳۵۸

(۲) سوره توبه، آیه ۳۳

(۳) سوره انفال، آیه ۳۹

(۴) سوره آل عمران، آیه ۱۹

(۵) سوره آل عمران، آیه ۸۳

(۶) سوره حج، آیه ۷۸

(۷) سوره ذاریات، آیه ۳۶

(۸) سوره نمل، آیه ۴۴

 

 

+نوشته شده در چهارشنبه 28 مرداد 1394ساعت07:27 ب.ظتوسط محمد احمدزاده | نظرات ()
به بهانه شهادت شیخ الائمه امام صادق (ع)

ششمین پیشواى شیعیان نام مباركش «جعفر»، ­كنیه‌‏اش «ابوعبداللَّه» و لقب‌هایش «صابر»، «فاضل»، «طاهر»، «قاهر»، «باقى»، «كامل»، «منجى»، «فاطر» و «صادق» است كه لقب اخیر از همه مشهورتر است(۱). ­ملقّب شدن امام علیه‌السلام به هر یك از لقب‌هاى یاد شده، بیانگر تجلّى و ظهور بیشترآن صفت در وجود مبارک ایشان است وگرنه امام صادق علیه‌السلام و دیگر امامان معصوم مظهر همه ارزشها و ملقب به صفات نیک هستند

امام صادق علیه‌السلام سیمایى جذّاب، نورانى و ملكوتى داشت، بدان سان كه رسول اكرم­ (صلی الله علیه و آله) و دیگر معصومان و پیامبران الهى داشتند.­شناخت عمیق امام صادق علیه‌السلام از مقام ربوبى حق تعالى، او را در میدان عمل به عبادتى گسترده و خالصانه وا می‌داشت.

حضرت امام جعفر صادق(ع) پیشوای ششم مسلمانان، در این روز به دست خلیفه‌ی عباسی، منصور دوانیقی مسموم و در مدینه به شهادت رسید. امام صادق (ع) به "شیخ الائمه" نیز معروف است، زیرا عمر ایشان از تمامی ائمه اطهار (ع) طولانی‌تر است. حضرت را در قبرستان بقیع در کنار پدر، جد و امام حسن مجتبی (ع) دفن کردند.

آن امام به هنگام شهادت شصت و پنج سال داشته و مدت سی و چهار سال از امامت حضرتش می‌گذشت. زمان امامت امام صادق (ع)، دوران طلائی شیعه، می‌باشد. به جهت درگیری‌هایی که بین دو جریان اموی و عباسی وجود داشت، فضای اجتماعی کمی بازتر شده و موقعیتی به وجود آمد که امام توانست در آن، شاگردان بسیاری را تربیت کند و روح تازه ای در کالبد شیعه بدمد.

مبارزات امام صادق علیه‌السلام متناسب با شرایط سیاسى جامعه و نیز موقعیّت و نیاز مخاطبان با بیانات مختلف و شیوه‌‏هاى گوناگون تبیین مى‌‏شد. تضادّ بین جبهه امامت به پیشوایى امام صادق علیه‌السلام و جبهه خلافت عباسى به سركردگى منصور، روز به ‏روز شدیدتر و شكاف بین دو جبهه، عمیق‌تر مى‏‌گشت.­

منشأ اساسى آن، فعالیت‌هاى بنیادى و متعرضانه پیشواى ششم در ابعاد مختلف علمى، فرهنگى و سیاسى كه لبه تیز همه آنها دستگاه خلافت بود، از یكسو؛ و روحیّه سلطنت طلبى و ضدّ دینى منصور، از دیگر سوى بود.

منصور بر خلاف دیگر خلفاى اموى و عبّاسى كه از نزدیك با امامان علیهم‌السلام محشور نبودند، پیش از انتقال قدرت به بنى عباس، ارتباط نزدیك و تنگاتنگ با امام صادق علیه‌السلام داشت و از نزدیك آن حضرت را مى‏شناخت و همین مسأله موجب شد كه پس از دستیابى به قدرت، وجود آن پیشواى بر حق را بزرگترین خطر براى حكومت خود بداند و مبارزه با آن حضرت را در سر لوحه برنامه‌‏هاى خود قرار دهد.

منصور، در طول مدّت دوازده سالى كه در دوران خلافتش با امام صادق علیه‌السلام معاصر بود یك لحظه از اندیشه مبارزه با امام صادق علیه‌السلام غافل نبود و به شیوه‏‌هاى مختلف سعى در محدود كردن فعّالیت‌هاى آن حضرت و بیرون كردن وى از صحنه مبارزه با دستگاه خلافت و در نهایت شهادت او داشت(۲).

سرانجام، امام صادق علیه‌السلام در ۲۵ ماه شوال، سال ۱۴۸ هجرى قمرى پس از ۳۴ سال امامت، در سن ۶۵ سالگى به دست عوامل منصور خلیفه عباسی مسموم شد وبه شهادت رسید(۳).

(۱) بحارالانوار، جلد ۴۷، ص ۱۱

(۲) تاریخ زندگی امام صادق علیه‌السلام، علی رفیعی، جلد ۱، ص ۲۳۵

(۳) بحار الانوار، جلد ۴۷، ص ۴۱

(4)حسینیه رجا نیوز

+نوشته شده در دوشنبه 19 مرداد 1394ساعت09:32 ب.ظتوسط محمد احمدزاده | نظرات ()
شهدای غواص به شهر ما هم آمدند

                یا شاهد

امروز شهر ودیار ما هم میزبان کبوتران خونین بالی بود که روزگاری بادست بسته به ملاقات پروردگارشان رفته بودند ...آری امروز غواص های دست بسته ی شهید شهر ما را به قدوم خود عطر اگین کردند . همه آمده بودند .کودک و جوان و پیرمرد و پیرزن ،همه وهمه آمده بودند ومن هم در اعماق درونم در میان خیل جمعیت مردم قدم میزدم گویا قطره کوچکی شده بودم از اقیانوس بزرگ مردمی ،روحانی همراه کاروان شهدا روضه علی اکبر(ع) را میخواند واین شانه ها بود که تکان می خورد ودیده ها می بارید تا عقده چندین وچند ساله دوری از شهدا را خالی کنند،در این بین مادران پیر شهدا که روزگاری جوان بودند وشهیدشان را برای آخرین بار بدرقه  کردند هم آمده بودند ،مداح همراه کاروان از غریبی شهدا ونداشتن برادر ومادرشان می خواند وبه آنها می گفت که این مردم برای تو برادری ومادری خواهند کرد ،شهر ما امروز شهر دیروز نبود ،انگاری شهر تو آسمان بود ،انگار ملائکه هم همراه این مردم می گریستند ،شهدا را دور امامزاده شهرمان طواف دادند من نگاهم به مردم بود وبه شهدا یک با از ته دل گفتم خدایا چند سال از عمر من می گذرد ومن هنوز در آرزوهای دنیوی خودم گیر کردم آیا می شود روزگاری شهادت را نصیب من وامثال من هم بکنی .......به امید اینکه اربابمان از ما خوشنود باشد وما شرمنده بی بی دوعالم حضرت زهرا (س) نشویم انشاالله

محمد احمدزاده 19/5/1394 شب شهادت شیخ الائمه امام صادق (ع)

+نوشته شده در دوشنبه 19 مرداد 1394ساعت09:15 ب.ظتوسط محمد احمدزاده | نظرات ()
به بهانه 15 شوال سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)
گروه معارف رجانیوز - مصطفی امیری*: تبار حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام با چهار واسطه به امام حسن مجتبی سبط اکبر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و خاندان وحی می‌رسد. عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن علی بن حسن بن علی بن ابیطالب،(۱) صاحب کتاب «خطب امیرالمؤمنین» و «الیوم و اللیلة» مشهور به حضرت عبدالعظیم و شاه عبدالعظیم، از سادات حسنی و از بزرگان این خاندان، و مورداحترام امامان عصر خود و از راویان موثق است.
 
از امامان بزرگوار، با امام جواد، امام هادی و امام عسکری (علیهم‌السلام) معاصر بوده است. اما آیا محضر حضرت امام علی بن موسی (علیه‌السلام) را هم درک کرده و حدیثی شنیده است؟
 
بر اساس روایتی از امام هادی علیه‌السلام که ثواب زیارت قبر حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام، همانند زیارت مرقد سیدالشهداء علیه‌السلام دانسته شده، باید بگوییم که او در دوران امام هادی علیه‌السلام و پیش از شهادت ایشان از دنیا رفته است و ازآنجاکه دوران امامت ایشان از سال ۲۲۰ تا ۲۵۴ ق بوده، وفات حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام پیش از سال ۲۵۴ ق، اتفاق افتاده است.
 
عبدالعظیم حسنی و درک حضور چهار امام معصوم
 
بر اساس آنچه در تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام گذشت، ایشان دوران حیات چهار یا پنج امام از امامان اهل‌بیت علیهم‌السلام- یعنی امام کاظم علیه‌السلام تا امام عسکری علیه‌السلام- را درک کرده است؛ اما این بدان معنا نیست که به محضر همه آنها هم رسیده و یا از آنها حدیثی نقل کرده است. بلکه در دوران برخی از امامان، زندگی می‌کرده است؛ اما نظر مشهور و قطعی این است که حتماً ایشان از محضر امام جواد علیه‌السلام و امام هادی استفاده‌های فروانی کرده و به محضر ایشان رسیده و از آنها احادیث فراوانی نقل کرده است. باید توجه داشت که بر اساس روایتی که از امام هادی علیه‌السلام درباره فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام آمده، ایشان در دوران امامت امام هادی علیه‌السلام از دنیا رفته است. بنابراین نمی‌تواند از اصحاب امام عسکری علیه‌السلام و در دوران امامت آن حضرت باشد.
 
عظمت علمی عبدالعظیم حسنی
 
برای اثبات عظمت علمی حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام، کافی است که بدانیم امام معصوم، مردم را برای حل مشکلات دینی و یافتن پاسخ پرسش‌های اعتقادی و عملی‌شان، به ایشان ارجاع داده است.
 
صاحب بن عباد در رساله ای که در شرح‌حال حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام نوشته،(۲) در توصیف علمی ایشان آورده: ابو تراب رویانی، روایت کرد که شنیدم ابو حماد رازی می‌گفت: خدمت امام هادی علیه‌السلام در سامرا رسیدم و مسائلی از حلال و حرام از ایشان پرسیدم. امام به پرسش‌های من پاسخ داد و هنگامی که خواستم از ایشان خداحافظی کنم، به من فرمود:
 
یا أبا حماد! إذا أشکل علیک شی‌ء من أمر دینک بناحیتک فسل عنه عبد العظیم بن عبدالله الحسنی و أقرئه منی السلام.(۳)
 
ای ابو حماد! هنگامی که چیزی از امور دینی در منطقه‌ات برای تو مشکل شد، از عبد العظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان.
 
این تعبیر، به روشنی نشان می‌دهد که حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام در عصر خود، مجتهد توانمندی بوده که بر اساس اصول و قواعدی که از اهل‌بیت علیهم‌السلام در اختیار داشته، می‌توانسته دیدگاه های اسلام ناب را در زمینه های مختلف اعتقادی و عملی، استخراج کند و به پرسش‌های مردم پاسخ گوید.
 
بنابراین، ایشان تنها یک محدث و راوی احادیث اهل‌بیت علیهم‌السلام نبوده است؛ بلکه از علمای بزرگ خاندان رسالت بوده که پس از معصومان، توان پاسخگویی به مسائل علمی را داشته و توانمندی علمی‌اش مورد تأیید و تصدیق امام هادی علیه‌السلام قرارگرفته است.
 
عظمت معنوی عبدالعظیم حسنی
 
مهم‌ترین نشانه عظمت معنوی و مقامات باطنی حضرت عبدالعظیم، برابری فضیلت زیارت مزار آن بزرگوار، با فضیلت زیارت امام حسین و سید الشهدا علیه‌السلام است.
 
شیخ المحدثین، صدوق، این گونه نقل کرده که: خدمت امام هادی علیه‌السلام رسیدم. ایشان فرمود: «کجا بودی؟». گفتم: حسین بن علی علیه‌السلام را زیارت کردم. امام هادی علیه‌السلام فرمود:
 
أما إنک لوزرت قبر عبدالعظیم عندکم کنت کمن زار الحسین بن علی علیه‌السلام.(۴)
 
بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنی، مانند کسی هستی که حسین بن علی علیه‌السلام را زیارت کرده باشد.
 
مقصود از برابری زیارت عبدالعظیم حسنی با زیارت سید الشهدا 
 
مسئله این است که بر اساس حدیث یاد شده، آیا زیارت حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام به طور مطلق می‌تواند جای‌گزین زیارت امام حسین علیه‌السلام شود و یا در شرایط خاصی، از چنین فضیلتی برخوردار است؟ در یک جمله، آیا برابری زیارت عبدالعظیم علیه‌السلام و زیارت امام حسین علیه‌السلام، مطلق است و یا مقید؟
 
بی تردید، مقصود امام هادی علیه‌السلام در حدیث یاد شده، این نیست که از فضایل زیارت امام حسین علیه‌السلام بکاهد و یا در بیان فضیلت حضرت عبد العظیم علیه‌السلام مبالغه نماید.
 
بنابراین، در پاسخ به سؤالی که مطرح شد، می‌توان گفت: برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام مقید است به فضای سیاسی ویژه ای که پیروان اهل‌بیت علیهم‌السلام در آن مقطع تاریخی در آن زندگی می‌کردند، در زمانی که اختناق شدیدی جهان اسلام را فراگرفته بود و جامعه تشیع در دوران زمامداری افرادی مانند: متوکل، معتز و معتمد عباسی، سخت‌ترین دوران های تاریخی خود را سپری می‌کرد.
 
در چنین شرایطی، امام هادی علیه‌السلام به‌منظور پیشگیری از خطرهایی که از طرف حکومت های وقت، شیعیان را تهدید می‌کرد، فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم را با زیارت امام حسین علیه‌السلام برابر دانسته است. به تعبیری روشن‌تر، زیارت حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام برای کسانی که آمادگی خطرپذیری برای زیارت امام حسین علیه‌السلام را داشته باشند، پاداشی معادل زیارت آن حضرت دارد و حرم حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام شعبه‌ای از حرم سید الشهدا علیه‌السلام است. و این خود، فضیلتی بزرگ و حاکی از جایگاه بلند عبدالعظیم در نزد اهل‌بیت علیهم‌السلام و عظمت معنوی ایشان است.
 
 
حدیث عرضه ایمان عبدالعظیم حسنی، چکیده عقاید شیعه
 
از بررسی‌ها چنین معلوم می‌گردد که حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام در طول زندگی خود به هیچ امری همانند سلامت عقاید و پیروی از اهل‌بیت علیه‌السلام اهتمام نداشتند به‌گونه‌ای که در زمان امام هادی علیه‌السلام می‌فرمودند که اطاعت از حضرت هادی علیه‌السلام واجب است و خود در عمل نیز اطاعت ولایت او را به جان‌ودل پذیرا بود. برای تحصیل اطمینان از سلامت عقایدش روزی به حضور امام هادی علیه‌السلام می‌رسد و عرض می‌کند: «ای پسر پیامبر، بسیار علاقه‌مندم که عقاید دینی‌ام را خدمت شما بیان کنم تا چنانچه عقاید و افکارم مورد تأیید شماست بر آن استوار باشم وگرنه آن‌چنان که شایسته است آنها را اصلاح نمایم». آنگاه تک‌تک مسائل اعتقادی خود را درزمینه توحید، نبوّت، امامت، معاد و جز آن توضیح می‌دهد. وقتی سخنانش به‌پایان می‌رسد امام هادی علیه‌السلام می‌فرمایند: «ای ابوالقاسم، به خدا سوگند، اعتقاداتی که عرضه کردی مبانی واقعی دین الهی است. بر این اعتقادات ثابت قدم باش...».
 
حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام، نقل می‌کند: خدمت مولای خود علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی (امام هادی علیه‌السلام) رسیدم. وقتی نگاه ایشان به من افتاد٬ فرمود: «خوش‌آمدی ٬ ای ابوالقاسم! تو حقیقتاً دوست ما هستی.»
 
گفتم: ای پسر رسول خدا! مایلم دینم را به شما عرضه کنم، اگر موردپسند بود، بر آن ثابت باشم تا خداوند عز و جل را ملاقات کنم. امام علیه‌السلام فرمود: «ای ابوالقاسم، عرضه کن».
 
فقلت: إنی أقول: إن لله تعالی واحد لیس کمثله شی ء٬ خارج من الحدین: حد الإبطال و حد التشبیه٬ و أنه لیس به جسم و لا صورة٬ و لا عرض و لا جوهر٬ بل هو مجسم الأجسام٬ و مصور الصور٬ و خالق الأعراض و الجواهر٬ و رب کلشی ء ومالکه و خالقه٬ و جاعله و محدثه٬ و أن محمدا عبده و رسوله٬ خاتم‌النبیین٬ فلا نبی به عده إلی یوم القیامة٬ و أن شریعته خاتمة الشرائع٬ فلا شریعة بعدها إلی یوم القیامة٬ و أقول: إن الإمام و الخلیفة و ولی الأمر به عده أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه‌السلام٬ ثم الحسن٬ ثم الحسین٬ ثم علی بن الحسین٬ ثم محمد بن علی٬ ثم جعفر بن محمد٬ ثم موسی بن جعفر٬ ثم علی بن موسی٬ ثم محمد بن علی علیهم‌السلام٬ ثم أنت یا مولای.
 
در این هنگام، امام هادی علیه‌السلام فرمود: و پس از من، فرزندم حسن، امام است؛ لیكن مردم درباره امام پس از او، چه خواهند کرد؟ گفتم: ای مولای من! مگر جریان امام پس از او، از چه قرار است؟ فرمود: «او، دیده نمی‌شود و بردن اسمش بر زبان‌ها ممنوع است تا آنگاه‌که [از پس پرده غیبت] بیرون بیاید و زمین را از عدل و داد پر نماید، همان‌طور که از ظلم و ستم پرشده است».
 
... إن ولیهم ولی لله٬ و عدوهم عدو لله٬ و طاعتهم طاعة لله٬ و معصیتهم معصیة لله. و أقول: إن المعراج حق٬ و المسألة فی القبر حق٬ و إن الجنة حق٬ و النار حق٬ و الصراط حق٬ و المیزان حق٬ و إن الساعة آتیة لا ریب فی‌ها٬ و إن لله یبعث من فی القبور. و أقول: إن الفرائض الواجبة بعد الولایة: الصلاة٬ و الزکاة٬ و الصوم٬ و الحج٬ و الجهاد٬ و الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر.
 
فقال علی بن محمد علیه السلام: یا أبا القاسم! هذا و لله دین لله الذی ارتضاه لعباده ٬ فاثبت علیه ٬ ثبتک لله بالقول الثابت فی الحیاة الدنیا و فی الآخرة. (۵)
 
در این هنگام، امام هادی علیه‌السلام فرمود: «ای ابوالقاسم! به خدا سوگند، این [عقاید]، دین خداست که آن را برای بندگانش برگزیده است. پس بر آن، ثابت‌قدم باش. خداوند، تو را بر عقیده ثابت در زندگی دنیا و آخرت پایدار بدارد!».
 
 
حدیث انتظار فرج عبدالعظیم حسنی، برترین عمل در عصر غیبت
 
حدیث معروف برترین اعمال شیعیان در عصر غیبت، نیز توسط حضرت عبدالعظیم حسنی از امام معصوم، نقل‌شده است.
 
عبدالعظیم حسنی نقل می‌کنند: خدمت امام جواد علیه‌السلام رسیدم و قصد داشتم که از ایشان درباره «قائم» بپرسم که آیا او مهدی است یا دیگری؟ قبل از اینکه موضوع سؤال را مطرح کنم، ایشان خود آغاز به سخن نمود و فرمود:
 
أفضل أعمال شیعتنا انتظار الفرج.(۶)
 
بهترین اعمال شیعیان ما، انتظار فرج است.
 
همچنین ایشان، حدیث ثواب انتظار در عصر غیبت امام عصر را که معادل و مساوی درک حضور حکومت جهانی امام عصر، می‌باشد را نیز نقل فرمودند. عبدالعظیم حسنی، به سند خود از امام باقر علیه‌السلام چنین نقل می‌کند:
 
ما ضر من مات منتظرا لأمرنا ألا یموت فی وسط فسطاط المهدی وعسکره (۷)
 
کسی از شما که منتظر باشد و قبل از آغاز حکومت جهانی امام عصر، بمیرد؛ ضرر نکرده چون گویی در وسط چادر حضرت و در میان لشکر امام عصر بوده است. 
 
عبدالعظیم حسنی، مشتاق حضور در حکومت جهانی امام عصر
 
عبدالعظیم حسنی، به‌عنوان نزدیک‌ترین فرد به انسان کامل (امام معصوم عصر خویش)، همیشه در آرزوی حضور و درک حکومت جهانی قائم آل محمد، داشتند. ازاین‌رو، همیشه آرزو داشتند که امامان هم‌عصر خویش، به‌عنوان قائم آل محمد، باشند. لکن امامان معصوم، ضمن تبیین وظیفه هر امام در عصر خویش، ویژگی  اصلی برپاکننده حکومت اهل‌بیت، یعنی برقراری حکومت جهانی عدل الهی، را به ایشان، متذکر می‌شدند.
 
عن عبدالعظیم بن عبدالله الحسنی، قال: قلت لمحمد بن علی بن موسی علیهم‌السلام: إنی لأرجو أن تکون القائم من أهل بیت محمد الذی یملأ الأرض قسطا وعدلا کما ملئت جورا وظلما. فقال علیه السلام: یا أبا القاسم! مامنا إلا و هو قائم بأمر الله عز و جل، و هاد إلی دین الله، ولکن القائم الذی یطهر الله عز و جل به الأرض من أهل الکفر و الجحود و یملأها عدلا و قسطا؛ هو الذی تخفی علی الناس ولادته، ویغیب عنهم شخصه، ویحرم علیهم تسمیته، و هو سمی رسول‌الله صلی الله علیه و آله و کنیه، و هو الذی تطوی له الأرض، ویذل له کل صعب، و یجتمع إلیه من أصحابه عدة أهل بدر: ثلاثمئة وثلاثة عشر رجلا من أقاصی الأرض، وذلک قول الله عز و جل: أین ما تکونوا یأت بکم الله جمیعاً إن الله علی کل شی‌ء قدیر، فإذا اجتمعت له هذه العدة من أهل الإخلاص أظهر الله أمره، فإذا کمل له العقد- وهو عشرة آلاف رجل- خرج بإذن الله عز و جل، فلا یزال یقتل أعداء الله حتی یرضی الله عز و جل.(۸)
 
حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام: به امام جواد گفتم: من امیدوارم که آن «قائم از اهل‌بیت محمد علیهم‌السلام» كه زمین را پر از عدل و داد می‌کند پس‌ازآنکه از جور و ستم پرشده، شما باشید. فرمود: «ای ابوالقاسم! ما اهل‌بیت، همه قائم به امر خداوندیم و راه‌نمای دین او هستیم؛ لیكن آن قائم که خداوند به‌وسیله او جهان را از کفر و انکار حق، پاک می‌کند و جهان را از عدل و داد پر می‌نماید، کسی است که ولادت او از انظار، مخفی می‌ماند و شخص او از مردم پنهان می‌شود و بردن نام او بر مردم حرام می‌گردد. او با پیغمبر هم نام و هم کنیه است و او همان شخصی است که زمین برای او درهم‌پیچیده می‌گردد و هر دشواری ای برایش آسان می‌شود. یارانش- که به تعداد اصحاب بدر، یعنی ۳۱۳ نفرند-، از اطراف‌واکناف دنیا پیرامونش جمع می‌شوند، و آیه شریف: در هرجایی که باشید، خداوند، همه شمارا جمع می‌کند و پروردگار به همه‌چیز، تواناست، ناظر به این معناست. هرگاه این عده که از اهل اخلاص‌اند، اجتماع کنند، خداوند، امر او را ظاهر خواهد نمود و هنگامی که لشکریانش- که ده هزار نفرند-، به هم پیوندند، به‌فرمان و اذن پروردگار، ظهور خواهد نمود و پیوسته دشمنان خداوند را خواهد کشت تا اینکه خداوند راضی گردد».
 
-------------------------------------------------
پی‌نوشت‌ها:
(۱) رجال النجاشى: ج ۲ ص ۶۷ ش ۶۵۱
(۲) ر. ك: خاتمة مستدرك الوسائل: ج ۴ ص ۴۰۴ ش ۱۷۳
(۳) شناخت‏‌نامه حضرت عبدالعظیم حسنى، مجموعه رساله‌هاى خطى و سنگى: ص ۲۳
(۴) ثواب الأعمال: ص ۱۲۴ ح ۱
(۵) الأمالى،صدوق: ص ۴۱۹ ح ۵۵۷
(۶) كمال الدین: ص ۳۷۷ ح ۱
(۷) الكافى: ج ۱ ص ۳۷۲ ح ۶
(۸) كمال الدین: ص ۳۷۷ ح ۲
-------------------------------------------------

* دانش آموخته حوزه علمیه قم

+نوشته شده در یکشنبه 11 مرداد 1394ساعت07:41 ب.ظتوسط محمد احمدزاده | نظرات ()
انالله وانا الیه راجعون

                                               هوالباقی

 سید علی موسوی عمادی از قلیل افرادی است که می توان از او بدون تردید وشک به نیکی نام برد ،مرحوم موسوی از کسانی بود که بودنش عده زیادی به خاطر اخلاق نیکش او را همراهی می کردند وبا رفتنش نیز تعداد زیادی را علاوه بر خانواده داغدار کرد .او در حل مشکلات جوانان وخانواده ها ید بیضایی داشت ،وبا اینکه 57 بهار بیشتر را پشت سر نگذاشته بود از او به عنوان ریش سفید محله ،خانواده وهیات یاد می شد ودر ساخت مسجد نیز .....خلاصه هرچه از مرحوم سیدعلی موسوی عمادی تعریف وتمجید شود کم است واو در سن 57 سالگی به جد بزرگوارش پیوست وانشاالله که با آنها محشور گردد .عشق ثارالله این ضایعه دردناک را به خانواده نامبرده ودوستان هیاتی تسلیت عرض کرده واز خداوند برای آن خانواده محترم صبری جمیل آرزومندیم.روحش شاد


+نوشته شده در شنبه 3 مرداد 1394ساعت07:05 ب.ظتوسط محمد احمدزاده | نظرات ()
آیه قرآن
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات