در روانشناسی رنگها آمده است که سیاه به معنی (نه)بوده ونقطه ی مقابل(بله) به معنی رنگ سفید است ،بنابراین وقتی بانوان در مقابل نامحرم از رنگ مشکی استفاده می کنند ،در واقع می خواهند به او (نه) بگویند ،ودر مقابل آنهائیکه لباس سفید می پوشند ، راه نگاه ها را به سوی خود باز می گذارندو آنهائیکه لباس های رنگارنگ و جذاب می پوشند خواسته یا ناخواسته خود را در معرض نگاه های هرزه وآلوده قرار می دهند.از نظر روانی نیز وقتی انسان پارچه مشکی را می بیند دیگر چندان رغبتی برای نگاه کردن ندارد و خود به خود نظر را بر می گرداند ،ودر مقابل نگاه به رنگهای روشن چشم را باز می کند وبرای دیدن واستمرار آن رغبت ایجاد می کند، و استفاده ی بانوان از لباس های رنگارنگ نیز باعث جلب توجه مردان نامحرم می گردد.به امید آنروز که همه ی بانوان ایران زمین چادر مشکی را حجاب برتر خود قرار دهند .التماس دعا
+نوشته شده در یکشنبه 5 آبان 1392ساعت11:01 ق.ظتوسط بی بی محبوبه حسینی |
نظرات ()
به بهانه آمدن 92 شهید گمنام به میهن عزیز
دلم گرفته،بازم چشام بارونیه،وای،وای،وای
خبر آوردن بازم تو شهر مهمونیه،وای،وای؛وای
شهید گمنام سلام،خوش اومدی،مسافر من،خسته نباشی پهلون
شهید گمنام سلام،پرستوی مهاجر من،صفا دادی به شهرمون
وقتی رسیدی همه جا بوی خوش خدا پیچید،تو مگه کجا بودی؟
وقتی رسیدی کوچه ها نسیم کربلا رسید،تو مگه کجا بودی؟
وقتی رسیدی همه جا عطر گل نرگس اومد،مگه با آقا بودی؟
وقتی رسیدی همه اشکا مثل زهرا(س)می چکید،تو مگه کجا بودی؟
شهید گمنام،دوباره زائرت شدم،وای،وای،وای
شهید گمنام،بازم کبوترت شدم،وای،وای،وای
شهید گمنام بگو،بگو به من حرف دلت رو،تا کی می خوای سکوت کنی!
شهید گمنام بگو،پس کی می خوای فکری برای بغض توی گلوت کنی؟
راستی هنوز مادر پیرت تو خونه منتظره،چرا اینجا خوابیدی؟
راستی مادر نصفه شبا با گریه از خواب می پره،چرا اینجا خوابیدی؟
راستی بابات چند ساله دق مرگ شد و عمرش سر اومد،خدا رحمتش کنه!
راستی کسی نیست مادر و حتی یه دکتر ببره،چرا اینجا خوابیدی؟
خودم می دونم،شرمنده پلاکتم،وای،وای
مدیون اشکِ فرزند بی پناهتم،وای،وای
حق داری هر چی بگی،تازه دارم کنار قبرت فکر دقایق می کنم!
حق داری هر چی بگی،به روم نیار گلایه هاتو خودم دارم دق می کنم!
باشه دیگه کل وصیت هاتو اجرا می کنم،تو فقط غصه نخور!
باشه دیگه دعا برا یوسف زهرا می کنم،تو فقط غصه نخور!
باشه دیگه کاری برا غوغای محشر می کنم،تو فقط غصه نخور!
باشه دیگه فکری برا اشکای رهبر میکنم،تو فقط غصه نخور!
+نوشته شده در پنجشنبه 14 شهریور 1392ساعت04:06 ب.ظتوسط بی بی محبوبه حسینی |
نظرات ()
شهر! آرامش بگیر، آهسته ترکت میکنم
چند سالی باتو بودم ،رفع زحمت میکنم
در مقامم آیه های «هل اتی...»آمد ولی
یک نفر بر پیکرم باشد قناعت میکنم
انتظار همسرم را میشکم اما بس است
از همان روزی که رفت احساس غربت می کنم
مثل هر روز خدا رد سلامم می کنید
مثل هر روز خدا با چاه خلوت میکنم
یاد آن لعن قنوت هر شب و روز شما...
همچنان بر مردم این شهر خدمت میکنم
آه،من رفتم ولی ای قاتل زهرای من
گریه تا مرگم به یاد آن مصیبت میکنم
چند خطی هم برای روضه اش می آورم
از همین جا قتلگاهت را زیارت میکنم :
«آه فرزندم،ترک برداشته لبهای تو
اکبرم،آب گلو را با تو قسمت میکنم»
انتظار منتقم تسکین قلبم می دهد
حیف دارم غیبتت را کم کم عادت میکنم!
یحیی نژاد سلامتی
**
+نوشته شده در یکشنبه 6 مرداد 1392ساعت06:52 ب.ظتوسط بی بی محبوبه حسینی |
نظرات ()
رادمردی مهربان با دست های پینه دار
در میان کوچه های شهر غربت رهسپار
کیسه های نان و خرما روی دوش خسته اش
کیست این مرد غریبه ، با لباسی وصله دار؟
کهکشان ها شاهد غم های بی اندازه اش
ماه می گرید برایش چون دل ابر بهار
نیمه شب ها لابه لای نخل ها گم میشود
چاه می داند دلیل گریه های ذوالفقار
در کنار چاه هرشب ایستاده جبرئیل
تا تکاند از سر دوش علی گرد و غبار
چند سالی هست بعد ماجرای فاطمه
لرزشی افتاده بر آن شانه های استوار
قامت سرو بلندش در هلال افتاده است
زیر بار رنج های تلخ و سخت روزگار
جای رد ریسمان های زمخت فتنه ها
سال ها مانده است بر دست کریمش یادگار
وحید قاسمی
+نوشته شده در یکشنبه 6 مرداد 1392ساعت06:49 ب.ظتوسط بی بی محبوبه حسینی |
نظرات ()
مسئله «رجعت» و 10 نکته درباره آخرالزمان
افرادی را روایات نام بردهاند که یقیناً دوباره برخواهند گشت و درباره دیگران نامی برده نشده است؛ هر چند آرزوی آمدن دوباره و دعا برای این امر ارزشمند است، اما به یقین نمیتوان از آمدن کسی غیر از نام برده شدگان در روایت سخن گفت.
خبرگزاری فارس - حجتالاسلام محمدصابر جعفری، قائم مقام بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج): همان طور که بیتردید رجعت خواهد شد، بسیاری از حرفها هم بیتردید بیربط و بیارزشاند.
همان طور که وعده الهی درباره حضرت مهدی(عج) یقیناً تحقق خواهد یافت. یقیناً مدعیان و دروغگویانی رخ نموده و خواهند نمود، دروغگویانی که یا خود را مهدی مینامند یا وصی او و یا شعیب و یمانی و ... و یا زمان ظهور و ... توهم میکنند.
سخن کاملاً روشن است یا نباید وارد این امور شد یا باید اصول و ضوابط آن را فهمید و مطابق قاعده وارد شد، کسی حق ندارد و نباید وارد امور تخصصی شود، مگر متخصص باشد. هر چند موضوع مبتلا به عموم مردم باشد و همه شمول.
هیچ کسی به دلیل حس سلامت یا نیاز به سلامت و یا ضرورت تندرستی و سلامت؛ حق ندارد از بهداشت و امور فنی آن سخن بگوید یا نباید وارد این امر شد یا بر اساس قواعد آن باید وارد شد. عجیب است وقتی پای این مثالها میرسد همه قبول دارند اما درباره دین مظلوم هر کسی به خود اجازه میدهد بیمهابا بتازد. سلیقه خود یا هوا و هوس خود را بر دین تحمیل میکند.
یکی پیدا میشود مطلبی را که شنیده یا درست نخوانده سر هم بندی میکند، بدون توجه به باقی روایات، یا بدون توجه به صدها آیه و روایت در امر به معروف، نهی از منکر و مبارزه با ظلم و جور و عدم همراهی با آنان؛ سکوت در مقابل ظلم و جور یا حتی دامن زدن به آن را توهم میکنند.
گاه بدون توجه به روایات لزوم مبارزه با ظلم و عدم استثناء قیام، عَلَم به نام مهدویت را هر نوع قیامی تفسیر کرده و آن را باطل و محکوم به شکست میدانند، بیتوجه به روایاتی که قیامهایی را تأیید کردهاند، نظیر مردمی از قم، جماعتی از مشرق، دعا و تایید قیام زید بن علی در مقابل قیام ابومسلم خراسانیها و زید النار برادر امام رضا و ...
گاه دیگری پیدا میشود یک نقل و حکایت ناقص را ولو از حسن بصری باشد، روایت میپندارد بعد شعیب بن صالح میشود از ری و هر روز گزینهای از مسئولان نظام! دیگری خود را از بحث سندی و دلالی و علمی بی نیاز میداند، وقت ظهور تعیین میکند.
دیگری با حقد و کینه و نفوذ و دلار و ریال این و آن از میان هزاران روایات که وظیفه را مراجعه به عالمان دانسته و علما را وارثان و تنها راه دوران غیبت میداند، دم از ظهور صغری و حذف روحانیت میزند و به اینکه طبیعتاً عالمانی نیز (لزوماً علما و فقهای شیعه گفته نشده است) برای منافع خود مقابل امام میایستند، دست دین و دینداران را از فقها و دین شناسان جدا کرده و همه را متهم به مقابله با امام عصر میکند.
دیگری چون وهابیون (نه اهل سنت و نه منصفان که روایات ائمه اثنی عشر را قبول دارند) از امام سیزدهم و چهاردهم و وصی امام سخن میگوید.
دیگری هنوز امام نیامده خود را وصی امام میداند و به زمین و زمان میتازد.
از میان آیات و روایات، محکمات، متشابهات را دست آویز قرار میدهد، خواب و استخاره میشود معیار حق و باطل .
کسی برای حب و بغض یا انتقاد بجا یا نابجایی، کلاً طرح نام و یاد امام را افسانه و خرافه و جاهلانه میپندارد.
دیگری به گونهای سخن میگوید یا مینویسد که گویی اسرار عالم در اختیار اوست، ادعا میکند که چه کسی بر میگردد و یار حضرت میشود.
یا نباید کلاً از آیات و روایات سخن گفت و با صراحت مطرح کرد این بر اساس خواسته و دلخواه من است، هر چند مخالف دین باشد و یا اگر از روایات سخن گفته میشود باید خانواده روایی یک موضوع را دید، ناقلان و اعتبار سندی آن را فهمید و سپس با توجه به باقی دین، سخن گفت.
اگر این ضابطه عمل شود؛ چنین میشود:
1. حضرت در اوج مهربانی است مانند اجداد خویش، رحمة للعالمین است، با عموم مردم مهربان است، بر کارگزارانش سخت گیر است و یقیناً در مقابل او شیاطین انس و جن و مجرمین صف آرایی کرده و حضرت با یاری مستضعفان و صالحان جهان با آنان مبارزه خواهد کرد.
2. معیار پذیرش و نپذیرفتن امور خواب و استخاره نیست، اینان برای خود فرد نیز حجت شرعی نیست تا چه رسد بر اینکه از او امام و وصی ادعایی او بخواهد تایید یا تکذیب شود.
3. در امور دین با حدس و گمان و امور ظنی نمیتوان حکم به صحت یا عدم صحت چیزی داد یا از آن سید خراسانی، شعیب ، سفیانی و دجال و یمانی در آورد.
4. مبارزه با ظلم و ستم و قیام عاقلانه و با تدبیر و حق طلبانه؛ نه تنها وابسته به زمانی نیست و استثنایی نخورده است که حتی برخی روایات کشته شدن در آن را نیز شهادت تضمین کردهاند.
5. زمان ظهور معلوم نیست و اهل بیت به صراحت از عدم اطلاع یا عدم بیان آن سخن گفته و تعیین کنندگان وقت را (بدون هیچ استثناء و قید و شرط) کذاب و دروغگو گفتهاند.
6. دعا و آرزوی اتصال انقلاب اسلامی به ظهور و یا امید عمر طولانی برای افراد یا جریانات تا ظهور صحیح است اما قاطعانه سخن گفتن از این اتصال، بی منطق، غلط و ادعای اطلاع بر عالم غیب است.
7. یقیناً مهدی همان عزیز همنام پیامبر (محمد) فرزند امام حسن عسکری و جناب نرجس است که عمری چون نوح و خضر طولانی دارد و غیبتی چون انبیاء پیشین دارد، عیسی(ع) به یاری او خواهد آمد و با وی نماز می گذارد. مهدیای غیر از او نخواهد بود و نخواهد آمد.
8. با آمدن او رجعت اتفاق خواهد افتاد، رجعت برگشتی دوباره است که در قرآن ماجرای عُزیر پیامبر نمونه آن است که بعد صد سال مرگ دوباره زنده گشت؛ این اعتقادی است مسلم.
افرادی را روایات نام بردهاند که یقیناً دوباره برخواهند گشت، چون ائمه اطهار، اصحاب کهف، نسیبه، ناصیه ماشطه و...، و درباره دیگران نامی برده نشده است؛ هر چند آرزوی آمدن دوباره و دعا و تلاش برای این امر ارزشمند است اما به یقین نمیتوان از آمدن کسی غیر از نام برده شدگان در روایت سخن گفت.
9. حب، بغض و انتقاد دلیل نمیشود نام و یاد شخصیتی که چه از او یاد کنیم و چه نکنیم؛ ولی نعمت همه ماست و همه به او بدهکاریم، فراموش شود و یا هر کسی نامی از او برد به جریان یا تفکر و گروهی متهم شود.
10. نگذاریم ذکر و یاد امام و توجه به او با جهل و خرافه عجین شود و غافلانه یا ظالمانه به آن تفسیر شود.
+نوشته شده در سه شنبه 4 تیر 1392ساعت05:24 ب.ظتوسط بی بی محبوبه حسینی |
نظرات ()