همسفران عشق لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد |
||
شنبه 3 آبان 1399 :: نویسنده : همسفر منیژه
کارگاه مجازی لژیون همسفران عشق با استادی کمک راهنمای محترم همسفرخانم الهه و با دبیری همسفر خانم نسیم با دستور جلسه سی دی بخشش از آقای امین راس ساعت آغاز به کار نمود. یک آدم متین و منطقی آدمی است که وقتی کسی به او بگویند بالای چشم تو ابرو است، دنیای درونش به هم نریزد....
بسم الله الرحمن الرحیم باقوت گرفتن از قدرت مطلق الله جلسه را آغاز می کنیم. سلام دوستان الهه هستم همسفر. انشاالله که حال همگی شما خوب باشد، حال من هم الحمدلله خوب خوب است. از عزیزان خواهش می کنم مشارکت های خودتان را به نوبت انجام دهید. مشارکت همسفر خانم زهرا: سلام دوستان زهرا هستم همسفر. آقای امین در سی دی بخشش فرمودند: دو مطلب هست که در مورد آن صحبت می کنیم. یکی ماه رمضان ودیگری حس. ما در زندگیمان یک حسی داریم که باعث می شود در زندگی و روی کارهایمان اثر داشته باشد. این حس گاهی حالت تکراری پیدا می کند ولی به صفر نمی رسد و همیشه این حس هست. انسان احساس می کند که این حس از بین رفته ولی بعد از یک مدت آن حس قوی تر شده، پیدا می شود و ما متوجه می شویم که مشکل ما اساسا حل نشده است. مثل کسی که زود از دست دیگران ناراحت می شود. در زندگی ما خیلی چیزها را از دست می دهیم ولی بهتر از آن را به دست می آوریم. ما در زندگی باید ببخشیم، تا بخشیده شویم. گاهی ما با یک شخص مشکل داریم و از او متنفر هستیم، نمی توانیم او را ببخشیم. همین حس ما به او هم منتقل می شود. مثلا من سالهاست با شخصی مشکل دارم در ظاهر او را بخشیدم ولی قلبا نتوانستم این کار را بکنم. چون وقتی او را دوباره می بینم همان حس کینه به سراغ من می آید. از خانم الهه عزیز می خواهم در این مورد مرا راهنمایی کنند. مشارکت همسفر خانم نسیم: سلام دوستان نسیم هستم همسفر محمد. خیلی خوشحالم که امروز هم در کنار شما عزیزان آموزش می گیرم. در مورد دستور جلسه امروز باید بگویم، زمانی رسیده بود که من خیلی خودم را سرزنش می کردم و عذاب وجدان شدیدی داشتم و همیشه ناراحت بودم به خاطر کارهایی که برای پیشرفت زندگی خودم باید انجام می دادم و انجام نداده بودم و کارهایی که نباید انجام می دادم را انجام داده بودم. همیشه احساس گناه می کردم. هرکار می کردم که حالم خوب باشد، با دیگران مهربان باشم، نمی توانستم و روز به روز خشم من بیشتر می شد. حتی نسبت به اطرافیانم هم این احساس بد بیشتر می شد ولی زمانی که پیگیری کردم، در آن زمان خانم فاطمه عزیز کمک راهنمای من بودند، فرمودند: نسیم تو اول باید خودت را ببخشی. خیلی فکر کردم که آخر چگونه باید خودم را ببخشم. با این همه در جایی که در زندگی زدم، آن هم در سن نوجوانی که آینده خود را می ساختم چطوری خودم را ببخشم. مدت ها فکر می کردم، خداوند را خیلی سپاسگزارم که به من اجازه داد از این مرحله عبور کنم. من نسیم باید می فهمیدم که معنی این جمله یعنی اطلاعات و آگاهی پیدا کنم نسبت به اینکه هر اتفاقی که در زندگی من افتاد برای این بوده که دانایی من بالاتر برود و تجربیات بیشتری کسب کنم. تاریکی ها را لمس کنم تا قدر روشنایی ها را بدست آورم. تمام این اتفاقات لازم بوده شاید اگر اینطور نمی شد من هیچ وقت نمی توانستم خوبی ها را درک کنم. پس وقتی می گویم باید خودم را ببخشم یعنی باید از تمام کارهایی که کردم بگذرم نه اینکه برایم مهم نباشدو دوباره همان کارها را تکرار کنم نه، باید از آن بار عذاب وجدان کم شود و درس بگیرم. اینطوری می توانم حداقل یک بخشش با آگاهی به خودم داشته باشم. طبق فرمایش آقای امین، من هم یک زمانی خیلی چیزها را از دست دادم و الان ذره ذره دارم آن توانایی ها را بدست می آورم. مشارکت همسفر خانم مرضیه: سلام دوستان مرضیه هستم همسفر. ممنون از وقت مشارکت. در سی دی بخشش، یکی در مورد ماه رمضان و یکی هم در مورد بخشش صحبت کردند. اینکه وقتی خداوند بخواهد یک چیز بهتر به انسان ها بدهد آن چیزی را که قبلا به آن ها داده می گیرد. پس اگر من چیزی را از دست دادم اگر بتوانم از آن بگذرم و رها کنم یک اتفاق جدیدی در زندگی من می افتد. مثل قضیه درمان اعتیاد که اگر کسی بتواند مواد را ببخشد و رهایش کند باعث می شود چیز بهتری دریافت کند که همان سیستم ایکس یا شبه افیونی بدن ماست. در مورد روزه گرفتن فرمودند، کسی که مواد مصرف می کند با کسی که روزه می گیرد یک وجه مشترک دارند. اوقات خماری شخص مصرف کننده مثل کسی است که روزه دار است و تقریبا حس و حال آن ها شبیه به هم است. حالا می خواهیم ببینیم که ما اصلا برای چه روزه می گیریم. ما یک سیستم ایکس یا همان شبه افیونی در بدن داریم، خداوند این سیستم را به همه انسان ها داده است. در طول زمان این سیستم ممکن است کارایی خود را از دست بدهد و افت پیدا کند. وقتی ما روزه می گیریم انگار این سیستم را راه اندازی و سرویس می کنیم. درآخر از خانم الهه عزیز سوال داشتم و آن اینکه: دو نفر در زندگی من هستند که خیلی من را رنجانده اند و من با دیدن آن ها کینه و نفرت به سراغم می آید. تصمیم گرفتم آن ها را ببخشم، می خواهم بدانم وقتی با آن ها روبرو می شوم، چگونه رفتار کنم؟ مشارکت همسفر خانم لیلا: سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر. در سی دی بخشش از خیلی از حس ها صحبت شد که بخشش یکی از آن ها بود. فرمودند یک سری حس در وجود ما هست که گاهی کم رنگ می شوند و چون شرایط برای این حس ها فراهم نشده ما پی به وجودشان نمی بریم. فکر می کنیم آن ها از بین رفته اند ولی به محض اینکه در آن شرایط قرار می گیریم دوباره آن ها خودشان را نشان می دهند و باعث آزار ما می شوند. این بستگی به چند مورد دارد، یکی اینکه صفت منفی را که در طرف مقابلم دیدم و باعث آزارم شده آن صفت را من در خودم دارم ولی موقعیت آن فراهم نشده تا آن صفت رو شود. باز فرمودند وقتی این شرایط پیش می آید ما باید به خودمان رجوع کنیم ببینیم آیا این صفت در وجود ما هست یا نه؟ و اگر هست برای از بین بردن آن تلاش کنیم. دیگر اینکه من خودم را حق به جانب بدانم. ممکن است از نظر من این کار خیر خواهانه باشد و بدون قصد و غرض ولی مدتی که از روی آن می گذرد، می بینم نه، یک حس منفی پشت این خیر خواهی بوده است. موضوع دیگر اینکه خداوند در زندگی چیزهایی را از ما می گیرد که قرار است چیزهای بهتری به ما بدهد مثلا موقعی که مالی را از دست می دهیم. وقتی ما از دست کسی دلخور می شویم، سریع با کسی درد و دل می کنیم و ممکن است آن شخص صحبت هایی بکند که تخریب بیشتری روی من بگذارد. ما نباید به نقل قول ها بها بدهیم مخصوصا اگر تخریب کننده باشد و باید به این فکر کنیم که خداوند برای من چه چیزی رقم زده است؟ مشارکت همسفر خانم منیژه: سلام دوستان منیژه هستم همسفر. متشکرم از خانم الهه عزیزم بابت وقت مشارکت. در قسمتی از سی دی بخشش، آقای امین راجع به سیستم شبه افیونی انسان صحبت کردند. فرمودندخداوند این سیستم را در بدن همه انسان ها قرار داده و به خاطر پیچیدگی که این سیستم دارد اسم آن را سیستم ایکس گذاشتند. این سیستم مثل هر دستگاهی که نیاز به تعمیر و بازسازی دارد، باید تقویت شود. حالا به چه صورت؟ دو راه. بی سیم و باسیم توضیح دادند. راه باسیم مثل استفاده از مواد غذایی یا الکل و مواد مخدر و راه بی سیم که برای تقویت روح و روان، افکار و اندیشه انسان است. نماز خواندن و عبادت سیستم بی سیم ارتباط با خداوند است و روزه گرفتن و امساک از مواد غذایی سیستم باسیم است. راندمان این سیستم در طول روز به مرور کم می شود با کارها و مشغله هایی که در زندگی داریم کم کم با کاهش انرژی مواجه می شویم که برای برطرف کردن این کمبود،به اصطلاح کم آوردن،نیاز هست که به یک آرامش نسبی برسیم، برای همین خداوند راه نماز خواندن را برای ما قرار داد تا بتوانیم از این طریق ارتباط برقرار کنیم و از خستگی و کاسته شدن انرژی جلوگیری کنیم. اگر نماز را با دقت بخوانیم، بدون حواس پرتی، کل افکاری که ذهن ما را مشغول کرده اند نصف می شود. پس نماز راهی است برای تقویت سیستم شبه افیونی ما. در واقع انجام ندادن نماز و روزه چیزی مثل مؤاخذه کردن ما نیست، این یک فرصتی است که خداوند در اختیار انسان قرار داده تا از این طریق این سیستم را تقویت کند و از زندگی خود بیشتر لذت ببرد. اگر اینگونه نباشد راندمان آن به مرور زمان کمتر و کمتر می شود و ضرر آن به خودمان می رسد. مشارکت همسفر خانم مریم: سلام دوستان مریم هستم یک همسفر. ممنون از وقت مشارکت. در سی دی بخشش آقای امین گفتند، اگر انسان یکسری حس های بد داشته باشد هیچ وقت نمی تواند از یک سری مراحل زندگی عبور کند و همیشه در یک سطح باقی می ماند. اگر ما از یک رفتارهایی بدمان بیاید حتما آن خصلت بد را در درونمان داریم. مثلا اگر از غیبت کردن دیگران ناراحت شویم وقتی موقع آن بشود خودمان هم غیبت می کنیم. ما از خداوند می خواهیم که دیگر سراغ غیبت و دیگر کارهای ضد ارزشی نرویم تا این حس های بد به ما دست ندهد. خدانگهدار... مشارکت همسفر خانم فاطمه: سلام دوستان فاطمه هستم همسفر. در خصوص سی دی ایمان: ایمان یعنی تجلی نور خدا در انسان. این یعنی همه ما جزئی از وجود خداوند هستیم و نور خدا در ما تجلی یافته است. برای مثال صفت بخشندگی، منتها این صفت در خداوند به حد اقیانوس است ولی در انسان ها در حد یک قطره. معنی دیگر ایمان یعنی اعتقاد داشتن، اعتقاد به خانواده، به انسان ها، به جوامع بشری به حیاط به راستی، درستی در واقع کسی که ایمان داشته باشد، همیشه این بخشندگی را دارد که آنچه در وجود دارد حاضر است از عصاره جانش به دیگران ببخشدو این بخشش باعث می شود که طرف وجودی او پرتر می شود ولی کسی که ایمان ندارد چیزی هم به دیگران نمی بخشد و باعث می شود هر روز حالش خراب تر بشود. در واقع ریشه تمام بیماری ها از بی ایمانی است. گاهی افراد فقط به حرف ایمان و اعتقاد دارند. برای مثال شخصی نماز می خواند برای اینکه خداوند فلان خانه یا ماشین را به او بدهد و با یک چشم داشت این عمل را انجام می دهد. پس وقتی انسان با یک توقع کاری را انجام دهد چیزی به او بازگشت ندارد. در حالی که ایمان واقعی به گونه ای است که کاری را که انجام می دهد بدون هیچ چشم داشت و توقعی باشد، حالت هر خدمتی را انجام دهد، باز خورد آن را می بیند. انسان هر چیز بکارد همان چیز را برداشت می کند. ایمان به دنبال خود امنیت می آورد و کسی که ایمان واقعی داشته باشد نگران نیست، مثل گاوی است که از صبح تا شب علف می خورد و چاق می شود، شب تا صبح نگران فردا است که نکند علفی نباشد تا او بخورد و تا صبح لاغر می شود. این مثال در مورد بعضی از انسان ها هم صدق می کند و با وجود اینکه همه چیز را در اختیار دارند باز هم غم و غصه فردا را می خورند. پس انسان با ایمان تسلیم خداوند است. اگر خداوند دری را ببندد درهای دیگر را باز می کند. هرچقدر ایمان بالاتری داشته باشیم روز به روز حالمان بهتر می شود. مشارکت همسفر خانم لیلی: سلام دوستان لیلی هستم همسفر. خوشحالم که در جمع دوستان عشق و محبت قرار گرفتم. بخشش یکی از مهم ترین صفاتی است که من همسفر باید ببینم چگونه این بخشش را پیدا کنم. بخشش به دو نوع تعریف و تقسیم می شود. یکی مادی و دیگری معنوی. بخشش معنوی همین آموزش های معنوی است که توسط کمک راهنماهایان عزیز صورت می گیرد و دیگری بخشش مالی است. من چگونه می توانم قدرت بخشندگی خود را بالا ببرم؟ دو مشکل است برای اینکه کسی نتواند ببخشد. ابتدا اینکه انسان حق را به جانب خود می دهد و برای طرف مقابلش آرزوی بلا و جزا می کند و دوم اینکه فکر می کنیم اتفاقی که برای ما افتاده غیر قابل جبران است. آقای امین فرمودند اگر نقطه ای آسیب ببیند و خرابی بوجود آورد، باید سختی های آن را تحمل کنیم مثل خانه ای را که بخواهیم بسازیم. ابتدا باید آن را خراب کنیم یعنی این همان تغییر دیدگاه و افکار است. جالب اینجاست که فرمودند برای بدست آوردن چیزی باید یک چیز دیگر را از دست بدهیم تا چیز به دست آمده برایمان لذت بخش تر باشد مثل شخص مصرف کننده که با از دست دادن مواد یک چیز بهتر که به دست آوردن سیستم شبه افیونی است را دریافت می کند. انسان های بخشنده علاوه بر ظرفیت بالا، علم و آگاهی بالایی هم دارند. انسان باید در مقابل سختی ها یک سوپاپ اطمینان داشته باشد تا وقتی سختی ها به اوج خود رسید مثل زودپز منفجر نشود. این ها یک سری از قوانین حس های خوب هستند که برای به دست آوردن این حس ها باید ایمان خود را قوی کنیم. مشارکت همسفر خانم مینا: سلام دوستان مینا هستم همسفر. در مورد سی دی بخشش: اگر کسی به ما ظلم و بدی کرد باید او را ببخشیم چون ممکن است خداوند این فرد را واسطه قرار داده که ما آن چیز را از دست بدهیم و به جای آن یک چیز بهتر به دست آوریم. مثل مصرف کنندگان که وقتی مواد را می بخشند به جای آن یک چیز بهتر به دست می آورند. بعضی از آدم ها که نمی توانند ببخشند آن علم و آگاهی را ندارند. اگر انسان علم این را داشته باشد که اگر چیزی را از دست داد یک چیز بهتری به دست می آورد این علم به من ظرفیت می دهد تا بتوانم سختی های زندگی را تحمل کنم ولی اگر این ظرفیت و قدرت را نداشته باشم کم کم بر اثر مشکلات تحمل من تمام می شود و منفجر می شوم. من قبلا خیلی چیزها برایم مشکل بود ولی با گوش دادن به این سی دی خدا را شکر می کنم راه بخشش را پیدا کردم. با خودم می گویم این شخص از روی نادانی و ناآگاهی این رفتارهارا انجام می دهد پس راحت تر با این قضیه کنار می آیم و از طرف دیگر می بینم چیز بهتری به دست می آورم. مشارکت همسفر خانم نسترن: سلام دوستان نسترن هستم همسفر. مدتی بود که در مورد بخشش مشکلی داشتم که در مورد بخشیدن خودم بود. در گذشته یک عملی را انجام داده بودم، آسیب زیادی نبود ولی خودم را در این مورد نمی توانستم ببخشم. همین طور که یادم به این موضوع می افتاد خیلی ناراحت می شدم و خودخوری می کردم. حتی برای رفع آن هم کارهایی انجام داده بودم ولی نمی دانم چرا این قضیه باعث شده بود که نتوانم خودم را ببخشم. برای جسمم مشکلی پیش آمده بود که با کتابی که آقای امین معرفی کرده بودند و مطالعه کردم، فهمیدم دلیل مشکل جسمم مربوط به روح و روان من بود. پس با دنبال کردن این قضیه در آن کتاب متوجه شدم که نبخشیدن و پشیمانی از گذشته من باعث بوجود آمدن این بیماری در جسم من شده بود. شاید برای بقیه هم این گره ها بوجود آمده باشد که با کار کردن سی دی ها در لژیون و باز کردن این گره ها کمک می شود. از خانم الهه تشکر می کنم بابت انتخاب این سی دی که باعث شد متوجه گره کار خود بشوم. در ادامه از سخنان استاد من این برداشت را کردم، اگر چه در گذشته به هدف خود نرسیدم ولی در آینده با آگاهی حتما به بهتر از آن خواهم رسید. خداوند را بابت این آگاهی و وجود کنگره و اساتید کنگره60 و همنشینی با شما عزیزان شکرگزارم. مشارکت همسفر خانم لیلا: سلام دوستان لیلا هستم همسفر. جناب آقای امین در این سی دی بسیارخوب حس را توضیح دادند حتی علت نماز خواندن و روزه گرفتن. می فرمایند: بیشترین چیزی که باعث تصمیم گیری در طول زندگی روزمره ما می شود از حس هایی است که در درون ما یا دیگران بوجود می آیندو مهم این است که در زندگی ما تأثیر بسیاری می گذارند. اینکه اگر حسی در ما بوجود بیاید همیشه در وجود ما هست و مرتب تکرار می شود و به حداقل می رسد و ما فکر می کنیم از بین رفته ولی در واقع اینطوری نیست. ممکن است بر اثر اتفاقاتی آن حس دوباره قدرت بگیرد و خود را نشان دهد. خانم الهه عزیز همیشه به این موضوع اشاره می کنند که هر چیزی را ما جذب می کنیم حتما در وجود ما آن حس هست که باعث جذب آن شدیم. در موقعیت های مختلف این حس بروز می کند.حالا ممکن است با ازدواج با فردی که دارای این خصوصیت است. اگر صفتی در شخصی ببینیم و خوشمان نیاید با آگاهی که به دست می آوریم در کنگره باعث می شود که من روی خودم کار کنم و آن صفت را از خودم دور کنم. در مورد بخشش هم آقای امین فرمودند: انسان در بعضی موضوعات می تواند فراموش کند امانمی تواند ببخشد. علت آن این است که حق را به خودش می دهد یا قابل جبران نیست و ما باید مد نظر داشته باشیم تا نبخشیم، چیزی را به دست نمی آوریم. وقتی ما از چیزی که خداوند داده و از ما می گیرد، ناراحت نشویم و رهایش کنیم و ببخشیم هم علم ما بیشتر می شود و هم به آرامش می رسیم. در آخر سی دی هم آقای مهندس در مورد رفتار و برخورد ما با دیگران صحبت کردند. مشارکت کمک راهنمای محترم خانم الهه عزیز: سلام دوستان الهه هستم همسفر. عزیزان خیلی لذت بردم، آفرین به شما، مشارکت هایتان خیلی خوب بود و اینکه در 3 دقیقه یا نهایتا 4 دقیقه مشارکت کردید. اگر ما بتوانیم حرف راهنمایمان را در یک اصل کوچک انجام بدهیم، آن وقت کم کم کارهای بزرگتر هم می توانیم انجام بدهیم. امروز بعداز صحبت های من و جواب دادن به سوال های بچه ها انتخابات دبیری هم داریم که در آخر جلسه برگزار می شود. خوب در مورد بخشش این است که یک ضربه یا آسیبی از جانب یک نفر به ما می خورد. مثلا یک شخص حرفی پشت سر ما زده، مثلا الهه آدم دروغگویی است یا بدتر و بعد اشخاص واسطه آمدند این حرف را به گوش من رساندند. یک آدم متین و منطقی آدمی است که وقتی کسی به او می گوید بالای چشمت ابرو است، دنیای درون او به هم نریزد. همانطور که آقای مهندس در سی دی دنیای درون فرمودند: یک انسان باید اینقدر قوی باشد که اگر کسی چیزی به او گفت به هم نریزد.یعنی اینکه به من بگویند تو زشتی، خوب این چه اهمیتی دارد یا تو آدم دروغگویی هستی. ببینید بچه ها ما هیچ وقت جلوی قضاوت دیگران در مورد خودمان را نمی توانیم بگیریم چون انسان ها آزاد هستند و خداوند این اختیار را به انسان ها داده تا بتوانند هر کاری خواستند انجام بدهند. هرکس خواست راه راست را انتخاب کند، هر کس نخواست راه فسق و فجور را دنبال کند فالهمها فجورها و تقواها. آقای مهندس می فرمایند: انسان هایی که زود به هم می ریزند انسان های نا متعادلی هستند. اگر بدترین حرف دنیا هم به شما بزنند، نباید به هم ریخته بشوید. بعضی ها مثل یک کتری آب می مانند که وقتی روی شعله آتش قرار می گیرند ظرف پنج دقیقه جوش می آیند. بعضی ها مثل اقیانوس می مانند اگر زیر اقیانوس میلیون ها تن زغال سنگ و شعله گاز بگذاریم این اقیانوس به این زودی ها به جوش نمی آید. پس آدم های کوچک سریع جوش می آورند. آدم هایی که مثل اقیانوس بزرگ هستند به این زودی ها جوش نمی آورند. می خواهم این را بگویم بچه ها، یک وقت کسی حرفی را بدون دلیل به شما می زند یا به شما بدون دلیل فحش می دهد،. از قدیم گفتند طلا خودش که پاک چه منتش به خاک. یا آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. وقتی که من تمام مسئولیت هایی که بر عهده دارم را به درستی انجام بدهم حالا دیگر هر کسی هر حرفی بخواهد بزند مهم نیست. یک وقتی هم هست که یک شخص، حالا یا شوهرت یا خواهر شوهرت یا بچه و یا هر کس دیگر حرفی به شما می زند شما به هم می ریزید، بعضی ها به هم می ریزند کینه هم به دل می گیرند، یعنی طرف ما ممکن است اینقدر کوچک باشد که فکر کنیم دیگر دنیا به آخر رسیده و به این دلیل من دیگر نمی توانم این آدم را ببخشم. می توانم فراموش کنم ولی دوباره که آن آدم را ببینم یادم می آید و آتشم تندتر می شود. حالا در این مورد من باید چکار کنم؟ دومورد را آقای امین گفتند: اول این که آیا خود من خیلی آدم درستی هستم که با حرف های این شخص به هم ریخته شدم؟ یعنی هیچ خطایی در زندگی نکردم؟ چرا خطا کردم و آدم های زیادی هم من را بخشیدند. از سر نادانی به پدر و مادر بد رفتاری کردم. اگر دانا بودیم که بد رفتاری نمی کردیم. آقای مهندس همیشه به ما می گویند انسان ها بد نیستند آن ها بلد نیستند، نمی دانند. اگر می دانستند که این کار را نمی کردند. حالا ما با ذهن خود می توانیم یک حرف کوچک را بزرگ کنیم و از یک کاه کوه بسازیم. اگر من انسان آگاهی باشم، پیش خودم می گویم اگر او آدم دانایی بود این حرف را نمی زد.آقای امین می فرمایند یک شلنگ آب، اول باید داخل آن پر از آب باشد تا بتواند یک بخشی از آن را بیرون بریزد. یعنی یک آدم باید درونش پر از جهنم باشد تا بتواند بخشی از آن آتش را به من منتقل کند. این شخص از آتشی که در درون خود دارد، خواب و خوراک و آرامش ندارد، حالا دو تا فحش هم به من بدهد اشکال ندارد. خوب این آدمی که خودش سوخته است، دیگر نیازی به این که من هم او را بسوزانم ندارد. پس من از او می گذرم و از خداوند می خواهم که به او کمک کند. این یک طرز فکر است. یک طرز فکر دیگر این است که بگوییم: چرا به من این حرف را زده، بدکاری کرده، بی جا کرده یعنی آدم شروع می کند از یک کاه کوه ساختن. اینجاست که انرژی خود را از دست می دهد. در صورتی که باید بدانیم اگر آن انسان دانا و آگاه بود که این کار را نمی کرد. پس با یک مسئله دو جور می شود برخورد کرد. آقای امین می فرمایند: یک وقت کسی در حق ما کاری می کند، بعد ما فکر می کنیم او صد در صد مقصر است و ماصفر درصد. من به شما می گویم چنین چیزی نیست، در هر مسئله ای که پیش می آید دوسر وجود دارد، یک سر آن در درون ماست و یک سر در سمت دیگر باید ببینیم در این وحله من چند درصد مقصرم و اگر کسی بگوید من مقصر نیستم، صددرصد اشتباه است. قطعا مقصر است. حتی یک درصد. خوب وقتی خودش هم مقصر است دیگر لازم نیست او را ببخشد، اول باید خودش را ببخشد، باید اشکال خودم را پیدا کنم. پس آن شخص ممکن است خطا برود، ما هم حتما یک یا دو قدم خطا رفته ایم. پس در این موارد ما اول باید خودمان را ببخشیم و بگوییم من اینجا منیت کردم، حالا فلانی یه حرفی به من زد اشکال ندارد. من همیشه به بچه ها می گویم وقتی که انسان ضعف های خودش را می شناسد می فهمد که منیت داشته، ترس و کبر داشته است، می فهمد که آدم دروغگویی است یا آدم دزدی است. خوب آدم حالش خراب می شود. باید خودش را کم کم درست کند و شروع به بخشش خودش می کند. می گوید من نمی دانستم و این کارها را کردم و شروع به ساختن خودم می کنم. آقای حکیمی می گفتند، شما وقتی یک زمین را برای اینکه گندم بکارید شخم می زنید همه آشغال ها، پارچه و پلاستیک را از خاک جمع می کنید. وقتی هم یک انسان با درون خودش مواجه می شود و می فهمد که این ذرات بد در درون من است شروع می کند به از بین بردن این بدی ها. چرا من از انسان هایی دروغگو هستند بدم می آید، چون در جهان هر چیز چیزی جذب کرد، سرد سردی را کشید و گرم گرم. من اگر راستگو بودم، راستگو را جذب می کردم. دروغ را برای این می فهمم که خودم آدم دروغگویی هستم و گرنه شما آهن ربا را روی پارچه بگذارید، به هم جذب نمی شوند یا با چوب جفت کنید، جذب نمی شود پس ما با آدم های دروغگو هم جنس هستیم و می توانیم بفهمیم دروغگو کیست. این مثل این است که ما درخانه خود یک قسمتی از دیوار سوراخ باشد از این سوراخ شب ها یک مار می آید و اهل آن خانه را نیش می زند و می رود. اگر یک شب تا صبح پاسداری کنیم می فهمیم از کدام سوراخ وارد می شود. پس شما پنجاه درصد کار را حل کردید، چرا؟ چون آن سوراخ را می بندید و دیگر مار نمی آید یعنی اگر من الهه وقتی از یک دروغ حالم بد می شود و می فهمم که من هم یک آدم دروغگویی هستم این صفت را در خود پیدا کردم و اشکال را شناختم. پس یک قضیه این است که ما خودمان مقصر هستیم و قضیه دیگر این است که اگر خسارتی به ما رسید فکر می کنیم این خسارت غیر قابل جبران است. در صورتی که آقای امین می فرمایند هر خسارتی که به برسد مطمئن باشید یک چیز بهتری برای شما دارد. وقتی انسان از چیزی محروم می شود اگر تلاش کند یک چیز بهتری به او داده می شود. این قضیه را در زندگی خود بروید و پیدا کنید ولی به شرطی که بگذریم و بگوییم اشکال ندارد. حالا که این آسیب به من رسیده ولی در مقابلش فلان چیز را به دست آوردم. اگر انسان علم این بخشیدن را داشته باشد و بداند در هر قضیه که اتفاق می افتد خودش هم مقصر است یک، دو، بداند که اگر اتفاق بدی افتاد و تو چیزی از دست دادی قطعا یک چیز بهتری به تو می دهند و به این ایمان داشته باشی در آن موقع دیگر بخشیدن برای او کار سختی نیست. سوال مرضیه و زهرا این بود حالا که یکی آمده و به من آسیبی به من رسانده ما باید برای آن ها دعا کنیم. امروز این را یاد گرفتیم. وقتی هم با آن ها روبه رو می شویم خیلی عادی سلام و احوالپرسی می کنیم. پس اگر انسان علم بخشیدن و علم جهان بینی داشته باشد کم کم اتفاقات خوبی برای او می افتد و اگر هم کسی به شما ظلمی کرد از او بگذرید و برای او دعا کنید. همه عزیزان را به خدا می سپارم. در آخر جلسه هم انتخابات دبیری انجام شد جلسه با دعای خیر دوستان به پایان رسید. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 7 آبان 1399 09:03 ق.ظ
سپاس فراوان از خانم الهه عزیز.
خداقوت وتشکر از خانم منیژه جان. خداقوت وتشکر از خانم فاطمه عزیز سه شنبه 6 آبان 1399 11:15 ب.ظ
بسیار لذت بردم از آموزشهای نابتون خانم الهه جانم...در پناه خدا موفق وموید باشید..
خدا قوت خدمت عزیزان خدمتگذار سایت سه شنبه 6 آبان 1399 01:04 ق.ظ
خداقوت خانم الهه جانم خدا رو شکر شکر شکر که دیگران هم می توانند از وجود شما بهره مند شوند. عزیزتر از جان
درباره وبلاگ عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند. پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی! ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد... انشاالله مدیر وبلاگ : همسفر الهه مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندها نویسندگان برچسبها آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
||