همسفران عشق
لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد
 
 
جمعه 14 اردیبهشت 1397 :: نویسنده : همسفر طاهره




روز دوشنبه ۱۰/2/1397 لژیون همسفران عشق با استادی همسفر خانم الهه با دستور جلسه

در کنگره 60چگونه قدر دانی میکنید؟ونقطه مشترک راس ساعت شروع به کار کرد



استادگرامی اینگونه اغازکردند :خداوند متعال و مهربان را سپاسگزارم که اجازه داد یک باردیگر با هم باشیم ،هفته اینده هفته راهنما است و این هفته هفته شکرگزاری است از شما می خواهم به پاس زحمات افای مهندس که در طول شبانه روز درتلاش هستند که ما به ارامش برسیم ،دست بزنید .بعد خانم الهه از ۱۳ نفر از بچه های لژیون که در قسمت و بلاگ نویسی خدمت می کنند تشکر کردند واسامی انهارا خواندند ،همسفران خانم ها مریم ،محدثه ،فاطمه ‌،منصوره ،مینا،طاهره،افسون،فتانه،شهرزاد،ندا،سمیه،زهرا و پروین






واز بچه ها خواستند که ان ها را تشویق کنند و بعد فرمودنند دستور جلسه امروز خیلی مرتبط هست با سی دی نقطه مشترک ،از بچه ها درخواست می کنم در مورد دستور جلسه امروز و سی دی نقطه مشترک مشارکت کنند.


همسفران خانم ها مائده ،مینا ،ثریا،مریم،شهرزاد،مشارکت کردنند .


اقای مهندس در ای سی دی می فرمایند :موضوع کتاب خوب است زیرا صور پنهان را به طور کامل مطرح می نماید که قابل درک می شود در زندگی اعداد انانی که با هم اندیشه باشندباهم درارتباط می باشند و مطالب را به یاری هم کامل می نمایند و این نشان می دهد که زبان ،کشور،پوست هیچ کدام در هدف حرکت به مبدا تاثیر ندارد.


بیگانگانی به ظاهر به بیگانه اما اشنا تر از اشنایی چون یک وجود .


همه ما در یک هدف واندیشه یکی باشیم و همه به طرف نور در حرکت هستیم باید به مشترکات هم فکر کنیم اگر شما میخواهید تغییر کیند باید خودتان را بشناسید مثلا اگر شما میخواهید ماشینی را تعمیر کنید باید ماشین را بشناسید و کار کردن ان را بدانید مثلا صفحه کلاچ چی هست یا دینام چه هست یا کار کردن باطری چگونه است ؟


در سیستم خوده فرد باید خودش را بشناسد وقتی خودش را شناخت باید تغیر کند تا تبدیلات انجام بگیرد پس ما از خودمان و هستی هیچ نمی دانیم.وقتی نفس انسان به یک مرحله ای رسید روح در انسان دمیده می شود ،بعد می رسیم به تقوا و فجور یعنی القا مثبت و منفی و ما مرتب در معرض القائات منفی و مثبت هستیم چه در صور پنهان و چه در صور اشکار به همین دلیل است که باید خودمان را بشناسیم تا تغییر کنیم.ما وقتی به ماهیت شناخت انسان پی میبریم که به ماهیت خودمان پی ببریم و جهان بینی را بیاموزیم باید از نظر جسم وروان به حالت تعادل برسیم اگر من توانستم یک فرد معتاد را به درمان برسانم تا حدودی توانستم انسان را بشناسم و براساس این شناخت وتئوری ها و فرظیه هارا انجام بدهم وبه نتیجه رسیده ام و خودفرد باید به خودش کمک کند تا به درمان برسد.


دانایی ما نسبت به جهان هستی کم است ما هیچ نمی دانیم اگر ما جهان بینی را تعلیم می دهیم می خواهیم بدانیم مشکل از کجاست ؟و به این نتیجه رسیدیم که صفت گذشه در انسان صادق نیست چون انسان جاری است مثلا اگر ما بخواهیم دیواری را بالا ببریم باید خشت روی هم بگذاریم اگر ما بشینیم و دعا بخوانیم دیوار بالا نمی رود پس باید تغییرات در انسان به وجود بیاید تا تبدیلات هم صورت بگیرد.بعضی از چیزها ظاهری پسندیده و باطنی فریبنده دارند و ما باید به این تشخیص برسیم پ ان نیاز به جهان بینی و دانایی دارد باید اطلاعاتمان را بالا ببریم و ان هارا در عمل به کار بگیریم و چیزی که مارا به هم متصل می کند نقاط مشترک ما است که ما الان کنار هم دیگر هستیم.


سلول ها مثل حروف الفبا هستند مثلاحرف(نون)مثلابستگی دارد در کجا قرار بگیرد ممکن است در حرف نان یا در حرف ناهید یا در حرف نارنج قرار بگیرد در هر کجایی که قرار بگیرد یک مفهوم و شکل دیگری دارد انسان هم همین طوراست مثلا سلول در معده یا قلب ما قرار میگیرد و این مهم است که در کجا قرار بگیرد و چه شکلی   پیدا کند و چه شخصیتی به ان بدهیم انسانها در واحد همه مثل سلول هستند   پس یک سلول ممکن است در هر جایی قرار بگیرد. انسانها ممکن هستند از حالت تعادل روحی و روانی خارج شوند ی به ماهیت انها ببریم ان موقع میتوانیم کسانی که بیماری مجنون یا سایکوز و غیره را دارند درمان کنیم . اگر استخوانی بشکند ارتو پد میتواند ان را به هم متصل کند تا جوش بخورد ولی اگر ریز ریز و خرد شود و از بین برود دیگر نمیشود به هم متصل کرد اگر جایی از بدن سرطان بگیرد مثلا اگر فقط در ناحیه سینه باشد میشود با شیمی درمانی درمان کرد ولی اگر در کل بدن مثلا در کبد یا کلیه دیگر نمیشود ان بیماری را بر طرف کرد و ما همین طور که در جسم و فیزیولوژی یعنی قلب و معده و چشم خود را میشناسیم باید در صور  پنهان  هم روح و روانمان را هم بشناسیم .


همسفر مریم: اقای مهندس در سی دی های قبلی خود فرمودنند : اگر شما میخواهید به کسی هدیه ای بدهید نباید از چیزی که خودتان دوست ندارید و یا کسی به شما هدیه داده بدهید و من یاد گرفتم که دیگر این کار را نکنم و در این سی دی اگر میخواهم  پولی در  پاکت بگذارم  پولم  کهنه نباشد و من پیشاپیش روزراهنما را به خانم الهه عزیز تبریک میگویم انشاله بتوانم قدر دان زحماتشان باشیم و از اقای مهندس و خانواده محترمشان هم تشکر میکنم .


همسفر شهرزاد: من  قبل از اینکه به کنگره بیایم شاید از ادم ها تشکرمی کردم ولی نمی دانستم که شکرگزاری مراتبی دارد،یا باید قلبی باشد یا عملی واینکه هر کسی در کنگره به من خدمتی می کند او هیچ وظیفه ای در قبال من ندارد و اگر او خدمتی انجام می دهد نهایت عشق و محبتش است و من باید یاد بگیرم هم قلبی و هم با زبان و هم در عمل از او سپاسگزاری بکنم و من متوجه شده ام که هچه بیشتر شکرگزار باشم برکت بیشتری در زندگی من اتفاق می افتد و چند روز پیش شخصی می گفت به کلاس های خودشناسی رفته است و مبلغ هنگفتی پرداخت کرده است و من خیلی خدارا شکر کردم که چنین جلساتی را خودم و مسافرم می اییم و از اقای مهندس و شما خیلی تشکر میکنم و از خواهر هم لژیونی های عزیزم که از انها درس میگیرم.


در سی دی اقای مهندس گفتند که اگر شما وارد کنگره شوید با خود سوال می کنید اصلا این صحبت ها برای چه هست وبرای من جالب بود که اقای مهندس مثالی زدند ایشان گفتند:وقتی یک ماشین را بخواهید تعمیر کنید باید به تمام اجزا ان اشنا باشید مثلا اگر دیدید باطری ان شارژخالی می کند بدانید که این مربوط به برق ماشین است و باید در دینام ان بررسی شود نروید در قسمت موتور بگردید ،پس من هم وقتی می خواهم شمارا تعمیر کنم و درمانتان کنم باید نسبت به شما شناخت داشته باشم و خودتان هم همینطور که این با جهان بینی درست می شود واقای مهندس در یک جایی از سی دی گفتند نفس وقتی به یک اعتدالی برسد روح در ان دمیده می شود می شود درمورد ان توضیح بدهید؟


و خانم الهه پاسخ دادند:ببینید مایک نفسی داریم و اگر برگردیم به خیلی قبل تر یک جماد دایم که از جَمَدَ می اید یعنی چیزی که جان ندارد مثل میزیا صندلی ،جماد یعنی نفس ندارد و نمی تواند تولید مثل داشته باشد یا اگر ما با مشت بر دیوار بزنیم و این دیوار خراب شود تا هزار سال دیگر هم نمی تواند خودش را درست کند و این نفس جماد است و از (جمادی مردم و نامی شدم )نامی یعنی گیاه،گیاه هم تولید هم نوع خودشان را میتواند بکند و هم حرکت کند بنابراین یک نفس پیشرفته تری نسبت به نفس جماد دارد بعد می اید واز جماد می رسد به حیوان ،وقتی به مرحله حیوانی می رسد مثلا یک حیوان مثل مگس و اگر خاطرتان باشد اقای مهندس گفتند اگر یک درخت 200سال قدمت داشته باشد از نظر تکامل افرینشی ان مگسی که طول کمی و وزن وکی دارد از درختی که 200سال قدمت دارد پیشرفته تر است چرا؟چون حیوان است و حیوان قابلیت حرکت دارد بنابراین نفس ان پیشرفته تر است ولی نفسی که حیوان دارد را به ان نفس حیوانی می گویند ،یعنی چه؟نفس حیوانی یعنی نفسی که فقط دنبال این است که کجا چیز خوب و یا کجا چیز بد است مثلا شیر می خواهد یک جا بخوابد و بخورد و تولید مثل کند و این نفس حیوانی است وقتی از نفس حیوانی رسید به نفس میانه و با نفس مساوی و به حد وسط رسید ان موقع این نفس می تواند به نفس انسانی تبدیل شود ما می دانیم ک نفس تعیین موجودیت می کند در ظاهرو در باطن. یعنی نفس خرما هست که می اید و درخت خرما را شکل می دهد حالا وقتی نفس از حیوانی امد و به حد وسط رسید و بالا تر امد امادگی این را دارد که در یک جسم قرار بگیرد ان موقع روح هم به این جسم دمیده می شود. اقای مهندس می گویند:وقتی بچه ای به دنیا می اید نفس ان هست و جسم ان هم هست ولی وقتی اولین گریه را می کند در ان موقع روح در ان دمیده می شود و شکل انسانی پیدا می کند و این نفس هست که می تواند به مرتبه پایین برود و به نفس حیوانی تبدیل شود و یا می تواند به نفس مطمئنه برسد.


همسفر ندا:اقای مهندس در سی دی در مورد قدرشناسی صحبت کردند و من فکر میکنم اگر من خودم قدرشناس باشم به طبع فرزند من هم و مسافرم هم قدر شناس می شوند چون این صفت در من هست و بعد خانم ندا سوال کردند،اقای مهندس گفتند:ما نقطه مشترکی داریم که در این جا جمع شده ایم می خواستم ببینم ما اگر فردی را می بینیم و از خوشمان می اید یک نقطه مشترکی در ما هست و بر عکس اگر ما کسی را می بینیم و از او بدمان می اید همان خصلت منفی در ما مشترک است ایا این درست است؟


در پاسخ خانم الهه فرمودند :اگر کسی رادیدید و از او خوشتان امد که هیچ ولی اگر کسی را دیدید و از او متنفر شدید حتما و قطعا یک چیزی مشترک در شما است ،مثلا شما یک اهن ربا را اگر به دیوار یا دستتان بگذارید به دیوار یا دستتان نمی چسبد ولی به ساعت می چسبد چون همجنس خودش است . پس اگر ما از کسی خوشمان آمد یک نقطه اتصالی است و اگر از کسی بدمان آمد یک موجی داشته ایم که یک حسی ایجاد شده و اگر شما حس کردید از کسی بدتان می آید برگردید به خودتان که کجای کارتان عیب دارد این که شما با چه کسی ازدواج می کنید و یا بچه دار شدنتان همینطوری نبوده و شما ان را جذب کرده اید .


      درجهان هرچیز چیزی جذب کرد       


                              سرد سردی کشید و گرم ،گرم


اگر برایتان یک اتفاقی افتاد در صبرتان بی صبری نکنید و حتما یک حکمتی در ان هست و باید ببینید از این اتفاق چه درسی گرفته اید ،من عذر بعضی از بچه هارا خواستم چون بیشتر از یک سال رهایی ان ها گذشته و ان ها نه سی دی می نویسند و نه خدمتی انجام می دهند و من نمی توانم تازه واردین را قبول کنم و باید شرمندشان شوم واین هفته که هفته شکرگزاری است شما باید شکرگزاری را یاد بگرید وشکر خدارا به جا بیاورید که بدنتان سالم است و به کنگره می ایید و اگر کسی می تواند و به کنگره کمک نکند و یا خدمت نکند از کنگره حذف می شود و من بارها به شما گفته ام که باید عاشق خدمت باشید .


همسفر فتانه:من وقتی به کنگره امدم خیلی حالم بد بود ودر ان موقع هم مسافرم به کنگره نمی امد و حال فرزندم هم بد بود و فکر میکردم از مشکلی دارد و یک بار که به خانم الهه گفتم ایشان به من گفتند باید خودت  خوب باشی تا فرزندت خوب شود ولی حالا این قدر ارام شده که همه تعجب کرده اندو خودم هم دیگر افسرده نیستم.


همسفر زهرا: خدا قوت به خانم الهه عزیزم میگویم و واقعا کنگره یک جایی از بهشت است و راهنماها ما را به خدا می رسانند ومن رفتار بدی که داشتم این بود که مرتب گوشی مسافرم را چک میکردم ولی الان اگر چند روز گوشی او در اختیارمن باشد سراغ ان نمیروم و من وقتی با انبوهی از مشکلات وارد کنگره میشوم با بغل کردن شما و صحبتهای شما ارام میشوم واگر بتوانم اموزشهای شما را کاربردی بکنم حالم خیلی بهتر میشود واز شما بسیار ممنون هستم و انشاءالله برایتان بهترین اتفاقها بیفتد.


 


خانم الهه:من فقط و فقط شاگرد کوچکی هستم برای اقا  من و خانم مرجان هر تلاشی می کنیم می خواهیم اقای مهندس راضی باشند و ما هرچه داریم پ هرچه هستیم از وجود پر برکت اقای مهندس است و انشاالله لیاقت شاگردی اقا را داشته باشم.


همسفر طاهره :خیلی خوشحال هستم که بعد از مدتی دوری از لژیون امروز در حضور خانم الهه هستم و می توانم از اموزش های ایشان استفاده کنم واین چند وقت هم که در لژیون خانم اعظم بودم از رهجو های ایشان بسیار اموختم و اما اگر بخواهم در مورده دستور جلسه امروز صحبت کنم،به نظرمن هیچ جوره نمی شود از کنگره سپاس گزاری کرد من وقتی فکر می کنم و زندگی امروزم را با 4سال پیش مقایسه می کنم می بینم کنگره زندگی و مسافرم را به من بخشید،خودم را به خودم شناساند و من خودم به شخصه خیلی ناسپاس بودم و الان فهمیده ام که بیشتر از مشکلات من در اثر همین ناشکری ها و ناسپاسی ها بوده است من هیچ وقت نقاط مثبت را در زندگی خودم نمی دیدم پ انشاالله خداوند کمکم کند که لژیون تشکیل بدهم و نهایت تلاشم را می کنم که اگر حتی یک نفر از هم نوعان خودم به ارامش برسد ان موقع ذره ایی می توانم از کنگره قدردانی کنم از خانم الهه عزیزم تشکر می کنم و ز او بسیار سپاسسگزارم چون موقعه ایی که به کنگره امدم حال بدی داشتم وامروز خدارابسیار شکر می کنم انشاالله تمام سفر دومی ها کمک راهنما بشوند و بتوانیبم خدمت گزار شایسته ایی برای کنگره باشیم.


همسفر زهرا:من هم واقعا زبانم قاصر هست ونمیدانم چگونه از کنگره شکرگزاری کنم واقعا قبل از کنگره چه دورانی و چه زندگی داشتیم نمی دانم چگونه خداوند راه و مسیر کنگره را به من نشان داد من هم قبلا ادم شکرگزاری نبودم انشاالله بتوانم آموزش هایم را کاربردی کنم و دیگران کاشتند ما خوردیم ما بکاریم دیگران بخورنند انشاالله بتوانم در جایگاه کمک راهنمایی قرار بگیرم و از خانم الهه تشکر می کنم و از خداوند می خواهم به آرزوهایشان برسند.


خانم الهه:هرکسی که وارد کنگره می شود موظف است که گوشی همراه خود را یا خاموش کند یا درحالت پرواز ویا سایلنت کند و از این به بعد هرکسی که گزارش لژیون را تایپ می کند در آخر آن باید دستور جلسه هفته آینده را بنویسد و بعد با دعای خانم الهه عزیز جلسه به پایان رسید.


 


دستور جلسه هفته اینده :سی دی فرق نگاه از کتاب 60درجه و سی دی انواع تعادل







نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


شنبه 15 اردیبهشت 1397 10:46 ب.ظ
خانم طاهره عزیزم خدا قوت
شنبه 15 اردیبهشت 1397 10:46 ب.ظ
خانم طاهره عزیزم خدا قوت
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.


درباره وبلاگ


عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند.
پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی!
ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد...
انشاالله

مدیر وبلاگ : همسفر الهه
مطالب اخیر
جستجو

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :

                    
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات