همسفران عشق لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد |
||
چهارشنبه 23 آبان 1397 :: نویسنده : همسفر مریم
به نام خدایی که یادش آرامش دهنده ی قلب ها است... سلام دوستان مریم هستم همسفر محسن امروز چهارشنبه روزی است که من فقط اشک میریختم ویک حال بسیارعجیبی داشتم و مرتب با خودم میگویم این کنگره چه مکانی است؟ میخواهم باز هم در موردخدمت کنگره به من بنویسم که کنگره برای من چه کارهایی کرده است و من برای کنگره چه کردم؟ روز دوشنبه که از کنگره به خانه برگشتم در فکر این بودم که چه مقدار پول می توانم در جشن گلریزان بدهم، عقل و نفس باهم یکی نبود. عقل یک چیزی میگفت و نفس چیز دیگری. در وضعیت سخت و طاقت فرسایی زندگی می کردم، در شرایطی که دخترم به خاطر رشته تحصیلی اش یک سری وسایل نیاز داشت و من مجبور به این بودم که یک تکه طلای خود را بفروشم ولی بعد از قیمت کردن وسایل در حالی که کفاف پول وسایل را نمی داد در اوج ناامیدی به خانه برگشتیم. یک لحظه به خودم آمدم که مریم ناامید نباش خداوند یار و یاور توست. توکل کن همه چیز درست می شود. شب که شد به مسافرم گفتم من یک مقدار پول پس انداز کرده ام و می خواهم در جشن گلریزان هدیه کنم، مسافرم به من گفت: خوب فکر کرده ای؟ آیا از روی احساس می خواهی این کار را انجام دهی؟ عقلانی تصمیم گرفته ای؟ گفتم عقلانی تصمیم گرفته ام.گفت: خودت میدانی که الان در شرایط بسیار سختی قرار داریم و از همه چیز به خوبی اطلاع داری. گفتم: تو اگر مصرف کننده بودی آیا از روی عقل موادت را تهیه می کردی یا از روی احساس؟کمی به فکر فرو رفت و در جوابم فقط سکوت کرد و بعد از چند دقیقه گفت هرکاری که میدانی صلاح است انجام بده. امروز صبح مسافرم برای صحبت کردن به شرکتی که از انها پول طلب داشت( شرکتی که چند ماه پیش از آن اخراج شده بود و حقوق هایش را نمی دادند و حتی دراداره ی کار هم شکایت کرده بود) رفت.بعد از چند ساعت به من خبر داد که همه چیز به خیر و خوشی تمام شده است و پولی که قرار بود با چک یا وعده در چند ماه پرداخت شود همان موقع سریع با گوشی همراه به حساب من واریز شد. من شروع به گریه کردن کردم و گفتم واقعا این کنگره چه مکان مقدسی است ما هنوز پولی برای کنگره نداده ایم چگونه چندین برابر آن پول بدون هیچ مشکل و دردسری به ما برگشت پولی بسیار ناچیز که فقط درموردش یک صحبت کوچک کرده بودیم.باز هم این خدمت کنگره به من است نه خدمت من به کنگره.
از آقای مهندس و خانواده محترمشان بسیار بسیار سپاس گزارم.از خانم الهه عزیز
راهنمای بزرگوار و صبور خودم که تا عمر دارم ممنون دارشان هستم سپاس گزارم و دست ایشان را می بوسم و برایشان آرزوی سلامتی
می کنم.
نوع مطلب : برچسب ها : گلریزان، درمان اعتیاد، کنگره 60، لینک های مرتبط : جمعه 25 آبان 1397 11:36 ق.ظ
سلام مریم جان دلنوشته ات زیبا بود و من و مسافرم را تحت تاثیر قرار داد خداروشکر که حال دلت خوبه
پنجشنبه 24 آبان 1397 11:44 ق.ظ
سلام مریم جون.واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم.منم تصمیم گرفتم که پس اندازمو تقدیم کنم به کنگره..در عوضش هم هیچی از خدا نمیخام.فقط میخام دینمو ادا کنم و بس
چهارشنبه 23 آبان 1397 09:00 ب.ظ
سلام خدمت خانم مریم عزیزم مطلب بسیار زیبا بود وپر از احساس پاک و ناب.امیدوارم همه ما بتوانیم در این روز و در این جشن به بهترین صورت شرکت کنیم .
چهارشنبه 23 آبان 1397 02:18 ب.ظ
سلام مریم جان.خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم.اشکم در اومد.خوشحالم که حالت خوبه و خدا جواب خدمتی که هنوز نیتش رو کرده بودی رو داد.منم خیلی دلم میخواد فردا در گلریزون سهمی داشته باشم ان شاالله که این سعادت وخدمت نصیب من وهرکسی که دوست داره بشه.آمین
درباره وبلاگ عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند. پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی! ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد... انشاالله مدیر وبلاگ : همسفر الهه مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندها نویسندگان برچسبها آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
||