شرط لازم برای اینکه در انسان منیت به وجود بیاید این است که که انسان باید یک سری توانایی هایی را از خودش بروز دهد.یک سری استعدادهایی را در خودش شکوفا کند و بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد,وقتی که این مرحله را طی کرد شرط لازم را برای اینکه منیت در او به وجود بیاید را فراهم می کند. اگر نه کسی که مثلا" توانایی ندارد نمی تواند دچار منیت شود. کسی که هنر خوب پول در آوردن را بلد است ممکن است در زمینه ی کسب و کار دچار منیت شود.

پس شرط لازم این است که ما دانایی را کسب کنیم.حالا چه اتفاقی می افتد که ما یک حرکت مثبت را انجام می دهیم ؟مثلا"توی یک جمعی کاری انجام می دهیم که دیگران نمی توانند انجام دهند و مورد تشویق قرار می گیریم و در ما یک انرژی به وجود می آید این انرژی که از تشویق دیگران ,از اهمیت دادن دیگران در ما به وجود می آید و ما می توانیم آن را جذبش کنیم.وقتی این انرژی جذب شد به ما یک لذت و احساس خاصی دست می دهد.ما می گردیم ببینیم  که این لذت چه جوری به وجود آمد؟ این به صورت نا خودآگاه انجام می شود.بعد فرایند قیاس آغاز می شود یعنی اولین حرکت ما.

وقتی اینجا قیاس را انجام می دهیم اتفاق اصلی اینجا می افتد , یعنی تا این لحظه هیچ چیز خاصی به وجود نیامده است.

حالا اگر دانایی ما اندک باشد ،در این مرحله که همان ظرفیت ما است  پاسخش به این قیاس این است که تو توانستی این کار را انجام بدهی دیگران نتوانستند.تو بیشتر بودی, بهتر بودی و دیگران کمتر .نتیجه ای که گرفته می شود این است که تو کارت درست تر از بقیه است,.ماهیت تو با دیگران تفاوت دارد.این نتیجه وقتی استخراج شد از این قیاس،  منیت متولد می شود,حالا اگر  دانایی ما  به قدر کافی باشد از این قیاس همچین نتیجه ای نمی گیریم.

پس زمانی که دانایی ما اندک است، ما با قیاس کردن در توانایی های خودمان به این نتیجه می رسیم که ماهیت و ساختار بهتری داریم . این برای ما یک قالب ذهنی ,یک جور باور و اعتقاد را به وجود می آورد و این اعتقاد هست که مسیر ما را از این به بعد تحت تأثیر خودش قرار می دهد به این صورت که ما جایگاه خودمان را در هستی گم می کنیم.اتفاقی که در عمل می افتد این است .یعنی واقعا" نمی دانیم در چه جایگاهی هستیم ,زمانی که جایگاهمان را در هستی گم کردیم خیلی اتفاقات می افتد به دنبالش ,یعنی مثل این که ما شهر کرمان هستیم فکر کنیم که شهر تبریز هستیم.

و این منیت وقیاس کردنش  برای من خیلی زیاد بود و اینکه اگر کاری را انجام میدادم ومراتشویق نمیکردند یا ایرادی به کارم میگرفتند خیلی ناراحت میشدم ومیگفتم کسی بهتر از من نمیتواند این کار را انجام بدهد.و این حال من را خراب میکرد و از کارم انرژی مثبت نمیگرفتم.و با گوش دادن به این سی دی و آموزشهایی که از کنگره گرفتم توانستم یاد بگیرم که این منیت است ورفتارم را باید تغییر بدهم.

از آقای مهندس وخانم الهه عزیز بابت آموزشهای نابشان سپاسگزارم.