همسفران عشق
لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد
 
 


روز دوشنبه 97/10/10 لزیون همسفر ان عشق با استادی همسفر خانم الهه استاد گرامی ودستور  جلسه سی دی بقا و سی دی هسته راس ساعت مقرر آغاز به کار نمود.










ورودتان رادر این شعبه پر برکت تبریک می گویم انشااله که خداوند کمک کند که در مسیر صراط مستقیم قدم برداریم وروز به روز حالمان بهتر بشود وبه حال خوش برسیم انشااله که خدا کمک کند که یک زمینی خریداری شود و بسازیم .قدم های مالی رامحکم تر برداریم تا بتوانیم یک جای مناسب تر بخریم...



درابتدااستاد گرامی چنین فرمودند:
  خداوند متعال را بسیار تا بسیار سپاس گزاریم که اجازه داد که باز هم باهم دیگر باشیم ۰ورودتون رادر این شعبه پر برکت تبریک می گویم انشااله که خداوند کمک کند که در مسیر صراط مستقیم قدم برداریم و روز به روز حالمان بهتر بشود وب ه حال خوش برسیم انشااله که خدا کمک کند که یک زمینی خریداری شود و بسازیم .قدم های مالی رامحکم تر برداریم تا بتوانیم یک جای مناسب تر بخریم وقتی میایم کنگره یاد گرفتیم اگر صدا کم است مشکل صدا نیست مشکل گوش من است که نمیشنود پس باید یاد بگیریم لب خونی کنیم ۰ما یاد گرفتیم اگر فاصله از سر کوچه زیاد است تند برویم یاد گرفتیم اگر شب شد وسرده منتظر نباشیم کسی  بیاد ومن رابرساند، کی بیاد به داد من برسه؟ خودم.یعنی اگر جایی منتظر ماندید که کسی باری از روی دوش شما بردارد یعنی آدم ضعیفی هستید .من از شما میخواهم که وقتی میرسید سر کوچه کنگره بدون اینکه چشمتان دنبال این و آن باشد تا شما را سوار کنند خودتان بدو بدو بیایید سمت کنگره .
هیچ کس لازم نیست کسی دیگری به جایی برساند اگر بچه ها توی مسیرشان جایی بود نه که دیگران اذیت بشوند وتغییر مسیر بدهند وشما را برسانند قدقاً است .اگر چشمت به دست این و آن باشدیعنی گدای محبتم وقتی آدم گداست این گداصفتی درونش رشد میکند این آدم هیچوقت تکامل یافته وانسان فرهیخته ای نمیشود ، هر کاری که خودتان انجام می دهید پایش بایستید وهر باری هست خودمان باید به دوش بکشیم .در کلام الله می فرمایند هیچ نفسی نفس دیگر را به دوش نمی کشد ، این یکی و دوم این که به خاطر جشن همسفر به شماتبریک می گویم خیلی خوب بود جشن  بسیار خوبی بود چند نکته بود خدارا شکر که از بچه های لژیون ما نبودندحقیقتاُ من از پنجشنبه تا حال باخودم درگیر هستم به خانمی می گفتم که بچه ی سه ساله ات را از روی صندلی بردار و روی زانویت بنشان و صندلی را آزاد کن این همه دم در ایستادند توی سرما و میلرزند می گفت چکار کنم بچه است دلش میخواد روی صندلی بایستد اولاً دوهزار بار گفتیم که بچه نیاورید ولی بچه آوردن و بعدم براش صندلی جدا برداشته من نفهمیدم اینجا کجاش آموزش گرفتید یک جایی داشتم چای می دادم صدا می کرد خانم الهه من هم می فهمیدم ولی اهمیت ندادم ولی یک خانومی چای برداشت و به او داد گفتم آیا این عمل سالم ؟ نه این عمل ناسالمه  گفت عجله داشت گفتم عجله داشته باشه کسی که کنگره می آید هنوز یاد نگرفته که ۲دقیقه صبر کنه. خدایی همه ی کمک راهنما ها مرزبان و اسیستنت روز جشن واقعاً اذیت شدند وقتی میخواستند بروند نای ایستادن روی پا را نداشتند خوب بلاخره سروسامان دادن چنین جمعیتی کار سختی بود.
می خواهم این رابگویم که وقتی یک نفر نوبتش نیست ومی خواهد چیزی را به دست بیاورد خارج از نوبت وجهه خودت را درواقع خراب می کند ونشان می دهد که هنوز یاد نگرفته وکنگره ای نشده ای.
یا می گویند صدا کم یا هوا سرد یاهوا گرم  الان سرما خوردم شما دیدید من با پای کچ گرفته  دیروز کچ گرفتم و فردایش آمدم کنگره یعنی روزیی که آمدم پا گذاشتم روی زمین من فشارم افتاد وچندنفر از بچه  کمک راهنما زیر بغل من گرفتند بردند توی کنگره من با پای شکسته زبان جراحی شده وامروز زبانم راجراحی کردم فردایش آمدم کنگره  ونمیتوانستم حرف بزنم واگه بچه ها خاطرشان باشدعزیز ترینم را از دست میدادم ولی فردایش آمدم کنگره اینکه  هیچ کدام باعث نشد که من ساعت آمدنم به کنگره عقب  جلوب شود حتی یک دقیقه و اینکه  لوس بازی در نیارید حقیقتاُا گه نیایید صندلیتان از دست میدهید مخصوصاُ بچه های سفر اولی حق غیبت ندارید والا اینکه مرده باشید سفر دومی اگه زبل باشد دقیقاُ همینطور و در ادامه گفتند که من صبح از خانه بیرون آمدم مادرم اصرار داشتند که  کنگره نیام چون دندانم را عصبکشی کردم ومیگفت سرما  میخوررد وعفونت میکندوبا اینکه از دردش دیشب نخوابیدم ولی امروز آمدم به کنگره بنابراین اینجوری که نمیشودکه مسافرم نمی آید الان هوا سرد بارون میادراه طولانی نمیتوانم این ها را بریزید دور کسی که به کنگره ایمان آورد توهر شرایطی بایدبیاید فرق سفر اولی ودومی نمی شناسد.
 در ادامه خانم الهه عزیز از دوستان خواستن در مورد جشن همسفر مشارکت کنند:

خانم طاهره: من شرکت کردم خوشحال بودم وپارسال هم با مسافرم آمدم ولی امسال بیشتر انرژی گرفتم  وپارسال وقتی که نشسته بودیم هنوز در من منیت بودبا خودم میگفتم که کاشکی برام گل بخرد امسال بایک لذت خاصی نشستم کادو و عکس بایک لذت خاصی گرفتم .

 مشارکت خانم مهری:هفته ی که گذشت به همه ی شما تبریک میگویم اصلاُ کاری به مسافرمان نداریم ومسافرم سفر کاری داشتن من برای خودم پالتو خریدم وتا آخرین لحظه چشمم به دربود وبا خودم گفتم که نکند دیر بیاد ولی آخرش زنگ زدنتوانست بیاد وبه این نتیجه رسیدم کاری به مسافرم ندارم وخودم به کنگره آمدم.

مشارکت خانم زهرا:مسافر من امسال نتونستند بیایند جشن همسفر تا ساعت چهار منتظرش بودم وقتی خانم الهه گفتند که مسافرت آمد گفتم نه وخانم الهه گفتند که من هم مسافر ندارم . بعد ساعت ۷ پیام دادند الان ماشین میگرم میام بهشون گفتم دیر تمام میشود حتی برای خودم گل خریده بودم پارچه ی مانتو خریدم و مسافرم کادویشان رابرایم واریز کرد وپیام داد که قبول کنم وبعد که خانه امدم کیک خریده بود .سفر اولی که بودم انتظار داشتم برایم گل بخرد یه دسته گل بزرگ خریده بود ولی من انرژی نگرفتم وسال بعد جهان بینی رفته بود بالا وم سافرم تو شرایط مالی خوبی نبود روز همسفر ۱۰۰۰ تومان توی پا کت  گذاشته بود وبه من داد ناراحت نشدم وهنوز آ ۱۰۰۰تومان رانگه داشتم جشن سوم یک خاطره ای دیگر من گل مصنوعی بود که من همیشه از گل مصنوعی بدم میامد ومسافرم دقیقاُ گل مصنوعی  آبی خریده بود وخیلی از من معذرت خواهی کرد  این گل برای من خیلی ارزش داشت وبهترین گلی بود که هدیه گرفتم  ولی اگر از نظر ظاهری زشت بود  ودر بهترین جای خانه گذاشتم .

مشارکت خانم اکرم : خب خدارا شکر که دراین جایگاه همسفر قرار گرفتم من بخاطر مشکلی که روز قبل برای دخترم افتاد ناراحت بودم روز پنجشنبه مسافرم صبح استخر رفت وبعد از آن به شعبه که میخواستند افتتاح بشود رفت تا نزدیک ظهر وقتی آمد خسته بود وخوابید ولی بعد از آن که بیدار شد با هم به کنگره آمدیم در راه یک شاخه گل خرید ومن از کار مسافرم  وجشنی که آمده بودم خیلی خوش حال شدم.

مشارکت خانم فائزه:امسال سال اولی بود که تو این جشن بودیم جشن باشکوهی بود فراتر از آن چیزی که فکر می کردم خیلی جالب بود مسافرم یه کمی نشسته بود وبعد رفته بود کادو خریده بود تو راه خیلی مسخرش کردم چون کادو جوری پیچیده شده بود که شکل کله قند شده بود بعد که کادو را باز کردم یک گل توی باکس شیشه ای بود که دوست نداشته من آن راببینم ولی متاسفانه خبر بدی به من دادن که خیلی تا روز یکشنبه به هم ریختم از شما میخواهم برایم دعا کنید .

مشارکت خانم سمیه:من هم خدا را شاکرم که از قبل خانم الهه می گفتند که گدای محبت نباشید وبرای خودتان کادو بخرید مسافر من خیلی به کادو اعتقادی ندارد وفکر میکند زبانی وعملی انجام بدهد همه متوجه می شوند  ولی مریض شد وزبانی هم نتوانست بگوید وفکر میکرد حالش خیلی بده وماسک زده بود ومیخواست ویروس مبتلا نکند و خدا را شاکرم که شایان پسرم هست و میدانست که آن روز چه روزیه شایان گفت که چرا مامان کنگره نرفتید گفتم چون بابا مریض بود گفت طوری نیست قربون تو همسفر برم که کارت بخاطر ما گذاشتی کنار همین برای من ارزش داشت وواقعا پراز انرژی شدم .

مشارکت خانم ندا :طبق گفته خانم الهه من هم برای خودم کادو گرفتم پاکت گرفته بود ومسافرم انقدر کار داشت که معلوم نبود بیاد ولی دیدم ۳:۳۰ آمد وبراش مهم بودو کارهایش راکرد ولی گل نخریده بود ومن هیچ چیز نمیگفتم من با این مسئله نمیتونم کنار بیام چون گل خریدن رو دوست دارم ولی گفت یادم بود گل بخرم ولی الان گل فروشی ها بسته بودن وجاى نبودكه بخرم وگفتم اشكالى ندارد همان لحظه یه ذره بهم ریختم بعد بخودم گفتم شكر كه الان این جاست ماقرار بود پنچ شنبه برویم تهران براى جشن تولد چند ماهى بود تهران نرفته بودم مسافرم گفت ببین من كادو برا ت میخرم بیابریم تهران گفتم نه حتما بریم جشن همسفر یا باشى یا نباشى خدا را شكر كه هم مسافرم وهم خودم به جشن بیایم .                                               
مشاركت خانم مریم :من هم اولین سال بود كه براى خودم كادو نگرفتم نه مسافرم كادو گرفت نه تبریك گفت بخاطر این كه نه اینجا بود ودستور جلسه را نمى دانست در هفته دوبار گوش زد كردم هفته همسفر است وچیزى نگفتم زنگم زد همان شب وتبریك نگفت خداوا شكر با آموزش هاى كه از خانم الهه گرفتم اصلا ناراحت نشدم براى خودم شامى تهیه كردم ولذت بردم.

مشاركت خانم شبنم:من هم پار سال یك روز پنچ شنبه به كنكره آمدم اصلا نمیدانستم جشن همسفر چه چورى است پذیراى می كردند وخیلى خوش گذشت امسال براى مادرم یك دسته گل نر گس  گرفتم چون مادرم به گردن من حق دارد و تو این سه سال كه به كنكره می آیم ایشون من راهمراهى كردند تنها كسى بود كه دل سوزانه در كنار من بود باید دستش را ببوسم .

ودر ادامه استاد گرامى خانم الهه چنین فر مودند :
من هم اتفاقا هر سال روزجشن همسفر بمامانم وخواهرم الهام كادو میدهم اگر مامانم نبود حقیقتا نمى تونستم كنكره بیایم تمام زحمات من را مامانم میكشند تا بكار برسم یه زحمتى خانم ندا كشیده بود من را غافل گیر كرد دم در میخواستم خدا حافظى كنم ندا چیزى داد دستم گفت كیك است و به مناسبت روز همسفر براى مامانتون پختم چون واقعا خیلى زحمت براى مامیكشند من ازاین حس قدر دانى خوش حال شدم بعد رفتم تویه خونه وپاكت هارا آماده كردم و چون كه پول نداشدم پارسیان كه از قدیم داشتم  گذاشتم گفتم حوس كیك كردم بابام گفت الان میرم میخرم بااصرارو زور نگه داشتم.
کیک ندا را آوردم همگی تشکر کردن مخصوصا مامانم از مامانم ،پدرم ،الهام که خیلی زحمت میکشن واقعا همه کارهای من را انجام می‌دهند خداوند حفظشون کند واز ندا خیلی ممنونم چون حس خوبی را درخانه ما به وجود آورد. 
استاد گرامی خانم‌الهه فرمودند درباره دستور جلسه امروز که جهان بینی ورزش هست فرمودند که من توی عمرم انواع بیماری هارا کشیدم و هر بیماری که فکر کنید کشیده ام 3سال پیش ورزش همسفران را آقای مهندس جدی گرفتند منم هم ورزش را جدی گرفتم جسمم خوب شد وبیماری هایم رو به بهبود رفته است ضمن اینکه بعد از کارم وقتی برمیگردم خیلی هم خسته میشم ولی وقتی به خونه میام پرانرژی هستم خداراشکر میکنم که آقای مهندس لازمه ی حضور همسفران را درورزش گذاشت و من به دلیل اشکالی که است نمی توانم بیایم ولی روزهای دیگر را در کلاس تنیس وپیاده روی انجام می دهم بچه ها می دانند من ماشین دارم ولی نمیارم و حتی توی دانشگاه خیلی راه میروم همه این کارا انجام میدهم چون توی این سال ها خسارت زیادی به جسمم زدم جبران کنم و خیلی خوش حالم که این کاررا انجام میدهم به برکت آقای مهندس و کنگره و دستورات و سفارشاتی که آقای مهندس میکنند من خودم مسافر ندارم ولی از شما می خواهم که از مسافرتان بخواهید و من مطمئن هستم که حرفتان را گوش میدهند بنا براین اگه صبح زود بلند شوید و آماده بشوید برای رفتن به  پارک مطمئن هستم که مسافرتان هم می آید شک ندارم من نمیام و خودتان را با من مقایسه نکنید روز های جمعه بخاطر یک سری از مسائل که دارم نمی توانم بیایم ازشما میخواهم روزهای جمعه بروید و ورزش کنید پیاده روی تند داشته باشید میزان تحرک بالا باشد که قلب پمپاژ خوبی داشته باشد بنابراین این هفته که مخصوصا جشن عقاب طلای هست ساعت ۹ شروع جلسه است من هم می آیم و می خواهم همگی را ببینم ولی هفته های آینده حضور گرمی داشته باشید شب های جمعه میبینم که بچه ها نمی آیند شب های جمعه خیلی مهم است کسی که رهای میخواهد کمک راهنمای میخواهد باید شب های جمعه بیاید و تصویر سازی ذهنی کند تا برسد به جایگاه رهای جایگاه کمک راهنمای و من از فاطمه اسدی خواستم که استاد لژیون بشود من نباشم میتوانید لژیون تشکیل بدهید .
 در ادامه  خانم الهه گفتند در موردجهان بینی ورزش مشارکت کنید:

مشارکت خانم طاهره :من بخاطر عملی که چند سال پیش در کمرم انجام دادم نمی توانستم ورزش کنم چه توی دبیرستان چه دانشگاه همیشه ساعت ورزش تحقیق مینوشتم من خیلی خوش حال میشدم من تحقیق نمی کردم که آیا ورزش به جسم من آسیب می رساند یا نه ولی چند سالی که آمدم کنگره پارسال می آمدم به پارک ورزش هارا میدیدم خیلی انرژی میگرفتم ولی متاسفانه امسال نشده که بیایم ولی توخانه ورزش میکنم ودر ضمن پیاده روی هم می روم از این آموزش های که گرفتم سعی میکنم از این به بعد بروم و استفاده کنم .

مشارکت خانم سمیه:من هم به شکر خدا یک سالی است که شنا بادخترم شیرین را شروع کردم الان هم از موقع که سرکارنمی روم یک باشگاه ثبت نام کردم اول برای روحیه ام یواش یواش میرم جای نوشته بود که ورزش کردن احترام به بدن خودتان است حالا آن کسی که میرود استخر با راه رفتن داخل آب به بدن خوش احترام میگذارد و از سلامتی و چاقی و بیماری های دیگر جلو گیری میکند من هم جمعه ها یک زمانی بود که خیلی می آمدم ولی نمی دانم چی شد و چی گفتم اصلا پاهام بریده شد مسافرم هرهفته با بچه های لژیون خودشون به پارک میروند من هم میخواهم برنامه ریزی کنم چون تصمیم گرفتم به خودم برسم انشالله از این هفته  که پیش زمینه ای شد که با اجبار و هفته های بعدش میل شخصی خودم صبح جمعه ورزش کنم .

مشارکت خانم مهری:من هم همیشه کمر درد گردن درد شدیدی داشتم شروع به ورزش یوگا کردم و روز به روز درد هایم کم شد والان هم که سی دی مینویسم وقتی گردن و کمرم درد میگیرد این ورزش هاراانجام میدهم وخیلی خوب میشوم روز جمعه می توانم به دوستانم یاد بدهم تا موقع درد چگونه بااین ورزش هاخوب بشوند.

درادامه استاد گرامی خانوم الهه فرمودند برای مشارکت سی دی بقا 
مشارکت خانم منصوره ، مینا،مهری ،شبنم  ،طاهره
آقای مهندس صحبت های که کردند گفتند انشالله که به کسب علم و معرفت به پردازیم که بقا انسان در هردو می‌باشد. امیدوارم که به نقاط بسیار کوچک اما مهم و حیاطی اهمیت بدهید و آنچه لازم است به عمل در آورید دوستان دیگر ما در گروه تحقیق باهم هم قول هستند این موضوع آغاز مطالبی که از خیلی مطالب جلو گیری میشود قبل از طغیان همه آن کارهای که باید انجام دهید از آنها غافل نشوید آقای مهندس میفرماید بقای هرانسان در کسب علم و معرفت هست قدیمی ها یک وبایی که می آمد افراد یک شهر کشته میشدند خیلی از اتفاق هاروخ میداد علم پیش رفته شد که از مرگ و میر جلو گیری بشود علم را توضیح دادند که برای یک هدف موضوع خاصی منجسم باشد مطالب داشته باشید می گویند علم و بعد معرفت را توضیح داد شناخت موجودات آن طوری است گویند عرفان قدیم معرفت را دو جور بیان کرده معرفت ظاهری معرفت باتنی معرفت ظاهری همان حواس پنچ گانه است به صورت درس مشق که می گویند همان حکمای بحثی هستش معرفت باتن دریافت قلبی در صور پنهان انسان صورت میگیرد بعد در مورد کشف و شهود توضیح دادند شهود یعنی دیدن مشاهده کردن گواهی دادن یعنی یچیزی بر مبنای عینی هست بعد میگویند که معرفت باطنی را همه نمی توانند به دست بیاورند یک سری از افراد خاص هست و می گویند که دیوانگان که همان اسکزوفرنی این ها هم دارند درباره یک مقاله توضیخ دادند که دکتور مکث از دانشگاه واشنگتون توی یک نشریه بیان کردند .
آمدند از بین افراد 15 تا ۹۵ سال آزمایش گرفتند که چه کسانی خیلی مشروب مصرف میکنند و چه کسانی کم‌مصرف میکنند گفتند که مشروب را به هر اندازه ای که بخورید مضرهست چه کم‌و چه زیاد بعضی از دکتر ها میگویند که حالا یکم مشروب بخورید برای قلب کلیه خوب است ولی خوب نیست و جالب اینکه ما قرآن را داریم به اختصار آمده همه چیز را بیان کرده است خدا به صورت جزیی بیان کرده ولی همان جزیی کامل است گفته اند اصلا مشروبات خمر و قمار را انجام ندهید حالا این دانشمند آمده و کشف کرده که مشروبات برای بدن ضرر دارد به طبیعت نگاه کنید هرچیز که شیرین است قابل خوردن است هرچیز که تلخ هست قابل خوردن نیست مثلا تریاک را نگاه کنید واقعا تلخ است قابل خوردن نیست آقای مهندس یک مطالبی را بیان کردند که قبل از اینکه طغیان اتفاق بیوفتد باید جلوی آن را بگیرید و ما آمده ایم این کار را به عنوان حرمت در کنگره بیان کردیم مثلا تلفن دادن به یک دیگر ممنوع است تمام این هارا برسی کردیم خیلی اتفاق ها پیش نیاید خانه هم دیگر رفت و آمد ممنوع است باعث از هم پاشیده گی خانواده‌ هامیشوداینهارا میشود جلوگیری کرداز طغیان حتی ممکن است در یک خانواده بخاطره اینکه این استکان را بردار ودر آنجا بگزار  یک دعوابپا میشوداون یکی بگویدتو چقدر به من دستور میدهی وهمین یک کلمه باعث طغیان میشودومگویند خودتان قبل از اینکه پایین هست جلوگیری کنید نه اینکه به جای برسد نشود درستش کرد  در ادامه آقای مهندس شعری رابیان کردن( سرچشمه را بتوان بستن با بیل چو پر شد نتوان بستن به فیل) زمانی مشود جهت آب را تغیییر داد که پر از آب نشده باشدچون الان بابیل مسیر آب میشد عوض کر د ولی بعد که پر شد با فیل هم نمشود ما در کنگره آموزش لازم را میدهیم شما حق رفت وآمدن خونه همدیگر را ندارید حق تلفن دادن یا تلفن گرفتن  دیگرا ن را ندارید ا ما با اختیار کامل هر انسا ن که دارد بزر گترین قدم را لرای بزر گترین هدف بردارید واین نظرییه کسانی که طالب علم ودانش هستند
ودر ادمه استاد گرامی خانوم الهه فرمودند: 
آقای مهندس در مورد علم ومعرفت میفرمایندزمانی که انسان صحبت میکند  اگر اون صحبت بر مبنای معرفت باشد گفتارش درست  است  مثلاُ شما یه آدمی را میبینید از آن آدم که فحش می دهد بدی میکند حرف بد میزند خوب حال یه آدمی وقتی نگویی بیادش فکر میکند میگوید چقدر آدم بدی است  عینک آن بد میبیندولی آن یه نفر دیگه این آدما میبیند ولی چون شناخت ومعرفتش نسبت به انسان بیشتر میگوید که این آدم الان دارد فحش می دهد حتماُ رنج وستمی در درونش هست وبا عینکی که میبیند 
در موردش قضاوت میکند چرا گفتار در مورد هرکس متفاوت هست هرانسانی برمبنای  شناخت خودش دیگران را قضاوت میکند حتماُ شنیده اید که به چشم  مادرش بوزینه آهوست کسی تا حالا دیدید بگوید بچه ی من زشت است  یا ماست من ترش است واین بهترین چیز است برمبنای آگاهی خودش چیزی را قضاوت و کلام در آورد کلامی که انسان به کار میبرد برمبنای دیدنشان یعنی شناخت معرفت نسبت به بقیه موجودات است .

سپس جلسه با دعای خالصانه اعضائ لژیون به پایان رسید .
دستور جلسه آینده : سی دی زمستان .

تایپ همسفر اکرم




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


سه شنبه 18 دی 1397 10:03 ق.ظ
خداقوت خدمت خانم الهه عزیز و اعضای لژیون بسیار از صحبتهای خوبتان انرژی گرفتم و آرزو میکنم شما را همراه کمک راهنمای عزیزم خانم سحر در شعبه نیک آباد ببینم به امید آن روز.
پنجشنبه 13 دی 1397 12:05 ق.ظ
خداقوت خانم اکرم عزیزم
پنجشنبه 13 دی 1397 12:04 ق.ظ
خداقوت خانم اکرم عزیزم
چهارشنبه 12 دی 1397 11:32 ب.ظ
سلام و خدا قوت به همه شما عزیزان بخصوص خانم الهه عزیزم.مثل همیشه از همه شما آموختم.
سپاس فراوان از نویسنده محترم که به این سرعت مطالب را انتشار میدهند.
چهارشنبه 12 دی 1397 04:44 ب.ظ
خدا قوت خانم اکرم عزیز
چهارشنبه 12 دی 1397 04:06 ب.ظ
با سلام و خداقوت خدمت خانم الهه عزیز
چهارشنبه 12 دی 1397 11:41 ق.ظ
خدا قوت خانم اکرم عزیز
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.


درباره وبلاگ


عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند.
پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی!
ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد...
انشاالله

مدیر وبلاگ : همسفر الهه
مطالب اخیر
جستجو

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :

                    
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات