لژیون همسفران عشق روز دوشنبه 15/11/1397 به استادی همسفر خانم الهه کمک راهنمای گرامی و دبیری خانم سمیه با دستور جلسه OT راس ساعت مقرر آغاز به کار نمود.

در ابتدا استاد گرامی همسفر خانم الهه فرمودند : خداوند متعال را بسیار تا بسیار سپاسگذارم که به من این فرصت را داد که در کنار شما باشم. من در هفته ی گذشته در شعبه سهروردی استاد جلسه کمک راهنمایان بودم و پس اتمام جلسه ی کمک راهنمایی استاد جلسه عمومی بودم .مدت 45 دقیقه تلاش کردم که برای عزیمت به شعبه سلمان فارسی تاکسی بگیرم اما با وجود امتحان راههای مختلف موفق به استفاده از این سرویس ها نشدم . هیچ کس قبول نکرد ما را از ایمان شهر ( فلاورجان ) به محل شعبه بیاورد. به این نتیجه رسیدم که هر چقدر هم سریع عمل کنم نمیتوانم خودم را به موقع برسانم. از اسیستنت شعبه اجازه گرفتم تا در لژیون خانم شهرزاد بنشینم. خانم شهرزاد هم لژیونی شماست که لژیون خود را در شعبه سهروردی تشکیل داده است . ایشان که خواهر لژیونی شما هستند به شما بسیار سلام رساند و نوه های لژیونی من که بچه های لژیون شهرزاد هستند به شما سلام رساندند.میتوانید با مراجعه به سایت شعبه سهروردی عکس های من و دستور جلسه را ببینید. این که من هفته گذشته نیامدم دلم برایتان خیلی تنگ شده بود اما هیچ تاکسی ای حاضر نشد ما را بیاورد برای همین این هفته وقتی در جمع شما حضور پیدا کردم خیلی خوشحال شده ام و بسیار خدا را شکر کردم و از الان هم ناراحت هفته آینده هستم که جلسه تعطیل است ( 22بهمن ) و نمیتوانم شما را ببینم ، به هر حال امیدوارم حال همگی خوب باشد و خدا را شکر حال من هم خوب است.از حضور در لژیون شهرزاد بسیار خوشحال هستم.

امروز جلسه کمک راهنمایان بود و خانم فاطمه هم آش خوشمزه ای پخته بودند که دستشان درد نکند. حتما موقعی که آش درست میکنید نخود و لوبیا و عدس را 24 ساعت قبل خیس کنید و آقای مهندس این نکات را در سی دی آشپزی گفته اند.اگر این سی دی را گوش نکرده اید حتما بگیرید و گوش کنید. 

پس از خیساندن آن ها حتما قل بدهید تا باد گیری شود و پس از باد گیری آب که در آن این مواد را قل داده اید را دور نریزید و بخورید.این آب بسیار مقوی است و به هیچ وجه هم باعث نفخ نمیشود.اما بدانید در همان قل خوردن اول این مواد بادگیری میشود و دیگر ایجاد نفخ نمیکند.به این مطلب هم دقت کنید که این مواد مثل لوبیا و عدس و نخود و.... باید کاملا پخته شوند.

مطلب دیگر این که من بارها و بارها به شما گفته ام که شما حق ندارید با راهنمای مسافر خود تماس بگیرید.حتی من پنجشنبه ها هم که اینجا می آیم اصلا با مسافران صحبت نمیکنم . ممکن است با ایجنت یک سلام و احوالپرسی کوتاه داشته باشم و این هم در صورتی است که فاصله ی ما کم باشم .در غیر این صورت من با هیچ کدام از مسافران راهنما و کمک راهنمایان کنگره 60 هیچ کجا صحبت نمیکنم.هیچ وقت به درخواست مسافری که مراجعه کرده و گفته که من میخواهم با الهه صحبت کنم جواب مثبت نداده ام و با مسافران شما صحبت نمیکنم.حتی شده که مرزبانی این اجازه داده اما من نرفته ام.شماها هم هیچ کدام تحت هیچ شرایطی حق تماس گرفتن با راهنمای مسافر خود را ندارید.هر همسفری که با راهنمای مسافر اش تماس داشته باشد مسافرش را از کنگره فراری می دهد و وقتی مسافر از کنگره خارج شود دیگر جای همسفر او نیز در کنگره نیست.اگر قدر اینجا را میدانید باید فقط روی کار خودتان تمرکز کنید .حتی حق ندارید در مورد مسافرتان با مرزبانی و اسیستنت خانم ها هم صحبت کنید.هر مشکلی دارید به من میگویید و من هم میگویم حقتان است نوش جانتان. 

من شوهرم مرا کتک میزند. یا من شوهرم خسیس است یا من شوهرم خرج خانه را نمی دهد جواب همه ی این ها این است که نوش جانتان.چرا نوش جانتان؟  زیرا:                        

                           در جهان هر چیزی جذب کرد           گرم گرمی را کشید و سرد سرد

من شبیه این آدم هستم و او هم شبیه من است .پس ما ذراتمان شبیه هم است و به طور تصادفی کنار هم قرار نگرفتیم.من وقتی خطایی انجام میدهم باید به خاطر این خطا تنبیه شوم. نباید تنبیه شوم؟وقتی مسافر من خسیس است و من به خودم گفته ام که من باید به جای او خرج کنم در این صورت باید تاوان اشتباهم را بدهم.

در مورد برداشت از سی دی ها باید توجه داشته باشید که نباید برداشتی که می نویسید کوتاه باشد.در طول برداشت باید اشکالات خود را هم بنویسید مثلا بنویسید چقدر درگیر مسئله ترس یا هر مطلبی که در سی دی عنوان میشود بوده اید.میتوانید برداشت های خود را به یکی از چهار همسفر خانم ها فاطمه ، ندا، زهرا یا سمیه بفرستید و ایشان هر پنج برداشت را در یک پست میگذارند .برای نوشتن برداشت چند بار مطلب را گوش داده بعد هر چیز که از سی دی میفهمید را مینویسید.مثلا مینویسید من فهمیدم از این سی دی که من هر کار میخواهم انجام بدهم باید ظرفیتش در من ایجاد شده باشد.بعد تجربه خود از این مطلب را مینویسم که در زمانی چون من مسئولیتی را قبول کرده ام که بالاتر از ظرفیت من بوده است چه مشکلاتی برای من پیش آمده.

یا برای مثال کسی که شما میدانید آدم درستی نیست به شما پیشنهاد میدهد که با او به یک مهمانی بروید و در آن مهمانی متوجه میشوید جای شما آنجا ودر میان آن افراد نیست .پس مینویسید من از این سی دی متوجه شده ام هر کس هر پیشنهادی به من میدهد نباید سریعا آن را قبول کنم.

یا می نویسید که از این سی دی متوجه شدم من باید انرژی هایم را برای خودم نگهداری کنم. من یک سفر اولی هستم حتی سفر دومی هم باشم نباید انژی هایم را بی جهت از دست بدهم .چون انرژی درون ما خیلی سخت به وجود می آید.من صبح فرزندم را در آغوش میگیرم کمی انرژی به دست می آورو.صبح به شوهرم صبح بخیر میگویم و او را میبوسم و برایش صبحانه درست میکنم یک مقدار انرژی میگیرم . در طول حضور شوهرم در خانه به او غر نمیزنم باز یک مقدار انرژی به دست می آورم و به همین صورت انرژی هایم را ذره ذره تا شب جمع میکنم.یک نفر می آید به من میگوید خواهرت دارد خودکشی میکند و باید پیش او بروی و من سریع میدوم پیش او بروم.انرژی های من چه شد؟؟ من به عنوان یک سفر اولی حق ندارم هر جایی بروم و انرژی هایم را هدر بدهم.یا میگویند فلانی تو که به کنگره میروی میشود ما را راهنمایی کنی؟همانطور که میبینید ظاهر خواسته زیبا است.اما ما جوابمان منفی است و میگوییم شرمنده نمیتوانم راهکار بدهم چون من مشاور نیستم.اگر به این خواسته جواب مثبت بدهید کل انرژی که جمع کرده اید پوچ میشود.

 همسفر اکرم سوال پرسیدند :که سفر اولی چرا نباید هرجایی مانند روضه برود؟ و در ادامه خانم الهه جواب دادند که روضه ها پر از انرزی منفی هستند و اگر میخواهید انرژی خود را تخلیه کنید به روضه بروید. در ادامه فرمودند که برای سفر اولی خانه تکانی ممنوع است. چون وقتی خانه تکانی میکنید و خانه به هم میریزد مسافر حالش خراب میشود و سفرش خراب میشود چون نیاز به داروی OT بیشتری پیدا میکند. 

در ادامه همسفر فاطمه گفتند : وقتی سفر اول بودند خانم الهه تاکید کرده بودند که سفر نکنند ولی ایشان به خاطر منیتی که داشتند میگفتند که راه و روش خودشان را دارند و ایشان به سفر رفتند و بعد از برگشت  از سفر مسافرشان گریز زدند و سفرشان 3سال به طول انجامید. در ادامه استاد گرامی فرمودند که مثلا بدن مسافر شما با آب و هوای اصفهان آمیخته شده است و مثلا هنگامی که مسافر شما در طول درمان به شمال میرود که نزدیک به دریا است و فشار هوا در آنجا از فشار هوا در اصفهان بیشتر است پس تعادل بدن به هم میخورد. وقتی برمیگردید داروی مسافر جواب گو نمیباشد و نیاز به داروی بیشتری پیدا میکند و سفرش خراب میگردد. پس سفرکردن روضه رفتن و خانه تکانی در سفر اول ممنوع است. 

استاد گرامی در ادامه در مورد شربت OT صحبت کردند و گفتند کهO  شربت OT  مخفف Opium و به معنای تریاک و T آن مخفف Tincture و به معنای شربت است. و در کل میشود شربت تریاک. این شربت مخلوطی است از تریاک و الکل و الکل به خوبی تریاک را در خودش حل میکند. در گذشته از محلول تریاک و الکل به عنوان دارو استفاده میکردند مثلا برای بیهوش کردن اما در طول زمان تریاک به دست انسان های بد افتاد و مورد سو استفاده قرار گرفت و باعث اعتیاد افراد شد و سیستم بدن را خراب میکند. افراد به کنگره می آیند و به ازای موادی که مصرف میکنند به آنها شربت داده میشود و بعد در طول زمان با روش DST که روش آقای دژاکام است پله پله و  در مدت زمان مشخص مصرف این دارو در بدن به صفر میرسد و هر چه خوردن شربت به مقدار 0.8 در هر بار کم میشود  بدن شروع به  تولید ان میکند. هنگامی که آقای مهندس اولین بار این روش را مطرح کردند ایران نپذیرفت و اولین بار آمریکا و انگلستان قبول کردند و بعد از چند سال ایران نیز قبول کرد. حال چرا میگوییم دارو شفابخش است چون این آدم را بدون بستری و تزریق مواد و بدوم بستری در بیمارستان و پرداخت هزینه های گزاف درمان میکنیم. این انسان ها معنای عشق را نمیفهمند محبت کردن را نمیفهمند نمیتوانند به کسی خدمت کنند. خواب و خوراک درست ندارند در اصل حالشان خراب است و تمام حس هایشان بسته است و این انسان ها فرقی با مرده ندارند حال با این روش این انسانها زنده میشوند و خداوند میگویند که اگر کسی یک نفر را احیا کند مثل این است که کل بشریت را زنده کرده است. حال همسفران که حالشان از مسافران بدتر است نیز دارند احیا میشوند و اینجا میگوییم که چرا کسی دوست دارد کمک راهنما شود و کسی که کمک راهنما میشود تازه احیا میگردد و گره های خودش را متوجه میشود. در ادامه گفتند که ما باید امروز خدا را از بابت داشتن داروی OT شکر کنیم و بعد از جلسه باید بایستیم و هر چه توان داریم برای آقای مهندس با احترام دست بزنیم چون این کمترین کاری است که ما میتواینم انجام بدهیم و چقدر ایشان برای پابه گذاری این روش تلاش کردند و سختی کشیدند. ما باید قدر این شربت شفا بخش را بدانیم چگونه؟ اینکه سفر مسافر و خودمان را خراب نکنیم. به راهنمای خود احترام بگذاریم به مرزبان ها و هرکسی که شال دارد حتی اگر اشتباه میگویند باید احترام بگذاریم. 

در ادامه دوست عزیز همسفر طاهره در مورد دستور جلسه مشارکت کردند و گفتند که مواد مخدر در گذشته دارو بوده است و بعد مورد سواستفاده گرفت و گفتند که مسافرشان با این داروی شفابخش به درمان رسیدند و حتی اگر میخواستند جایی بروند یا مهمان داشتند کسی متوجه نمیشد و حتی بجه شان نیز نمیفهمید  و مسافرشان به راحتی دارو را مصرف میکردند. و در اخر از آقای مهندس و خانم الهه تشکر کردند. در ادامه خانم الهه در مورد ساعات ورودی تاکید کردند که باید راس ساعت 2.30 در کنگره حضور داشته باشید و بعد از این ساعت به کنگره نیایید. استاد گفتند که به هیچ عنوان به صورت دونفره به کنگره نیایید و سریع کارهایتان را انجام بدهید و راس ساعت2.30 به کنگره بیایید. 

 همسفر فائزه :در مورد مصرف داروی OTمسافر سوال پرسیدند و خانم الهه در پاسخ گفتند که به هیچ عنوان در کار مسافرتان دخالت نکنید و به شما هیچ ربطی ندارد که مسافرتان چه مقدار دارو مصرف میکند. مسافران نباید داروی دیگری در طول سفر مصرف کنند و اگر مصرف میکنند باید در ابتدای سفر به راهنمای خود بگویند. 

همسفر ندا: هنگامی که سفر اول بودند با مسافر خود به سفر رفتند .داروی مسافرشان در ماشین ریخت و ایشان دارو نداشتند و حالشان بد بود. حتی اعضای خانواده فکر می کردند که مسافرشان  ویروس سختی گرفته است و به خاطر این مسئله و در دسترس نبودن دارو بسیار اذیت شدند.

همسفر زهرا : در سفر اول مسافرشان به کربلا رفتند بدون مسافرشان و حتی این مسئله باعث شد که ایشان و مسافرشان از کنگره دور شوند و سفر مسافرشان خراب شود و حال هردوشان خراب شد. همچنین در سفراول خانه تکانی  کردند و این امر باعث شد که مسافرشان از خانه دور شوند و گریز بزنند و سفرشان طولانی شود.

همسفر اکرم : از زمانی که مسافرشان داروی OT مصرف میکنند حسشان هر هفته به خوردن غذا بهتر میگردد و مزه غذاها را بهتر متوجه میشوند. در ادامه خانم الهه فرمودند که جهان بینی هم  در این مورد مهم است و فقط جسم نیست. به قول آقای مهندس ریشه این مسئله جهان بینی است.

در ادامه و بعد از اتمام مشارکت ها انتخاب برای دبیری  انجام شد و خانم الهه  گفتند که سفر اولی ها هم باید شوق خدمت داشته باشند که حالشان خوب شوند ایشان گفتند حتی اگر کسی یه عدد رای هم بیاورد به این معناست که آن فرد به اندازه یک نفر در کنگره اعتبار دارد و گفتند اگر کسی را میشناسید طبق شناخت رای بدهید و اگر نمیشناسید طبق حس خودتان رای بدهید. پس از انجام انتخابات و طبق رای دوستان همسفر سحر به عنوان دبیر انتخاب شدند.