به نام قدرت مطلق الله

استاد محترم در ابتدا فرمودند تا به حال لژیون به این کوچکی نداشتیم. البته بچه ها گفتند که نمی توانند بیایند و خیلی از بچه ها مسافرت هستند. ان شاالله که هر جا هستند به آنها خوش بگذرد. سپس عید نوروز را پیشاپیش به همه تبریک گفتند ایشان فرمودند که بسیار خوشحال هستند که یک سال دیگر با هم بودیم, از یکدیگر یادگرفتیم چون کنگره خیلی چیزها به ما یاد یاده است. اگر کنگره نبود من الهه معلوم نبود که الان در چه وضعیتی قرار داشتم. در ادامه گفتند که امروز با اتوبوس به پل سرهنگ و از آنجا با تاکسی به پل تمدن آمدند سپس از پل تمدن تا کنگره را در حالی که با صدای بلند آواز میخواندند و باران نم نم هم می بارید پیاده آمدند. این کار بسیار برایشان لذت بخش بود ایشان گفتند که در طول مسیر به این فکر میکردند که چقدر خداوند ما را دوست دارد چون تا قبل از این نمیتوانستند این قدر از محیط لذت ببرند و از پیاده به جایی رفتن لذت ببرند ایشان گفتند که امروز خداوند را به خاطر تمام چیزهایی که در این چندسال به ما داد سپاس گفتند و آرزو کردند که سال جدید سال بسیار خوب همراه با سلامتی شادی رهایی و کمک راهنمایی برای همه عزیزان باشد. ان شالله همه مخصوصا بچه های سفر اول به آنچه که میخواهند و به رهایی برسند و بچه های سفر دوم کمک راهنما شوند. آقای مهندس فرمودند که اگر میخواهید برای عید نوروزسفر داخلی بروید قبل ازسفر پول و برای سفر خارجی دلار ذخیره کنید. اگر سال آینده برنامه ای دارید حتما از الان پول پس انداز کنید و دلار بخرید که ان شاالله به سفر بروید. مطلب بعدی این است که هرجایی که میروید نباید در وسط پارک و جاده ها چادر بزنید و بخوابید. خانم الهه گفتند که مدتی پیش برای من پیامکی رسید که برای شمال اتوبان میکشند که جاده خوب و خلوت باشد کم کم در این جاده دست فروش ها شروع به کار میکنند و فروشنده ها زیاد میگردند سپس مغازه ها زیاد میشوند و این جاده دوباره راه بندان میگردد. خانم الهه گفتند که امیدوارم به شما بسیار خوش بگذرد دقت کنید اگر زمانی شرایطی پیش آمد که با کسانی که دوست ندارید جایی بروید خود و اطرافیانتان را اذیت نکنید و خود را با شرایط وفق دهید و کاری نکنید که مسافر شما به کنگره بیاید و بگوید رهجوی الهه این گونه است. خیلی مراقب خود باشید و حواستان جمع باشد که از فضایی که در آن هستید لذت ببرید. کلامی ازسردار وجود دارد که میگویداز بودن در زمان حال لذت ببرید یعنی همینی که الان هستید چه خوب است و چه بد ازآن لذت ببرید.

در ادامه خانم مریم ع ,سحر,فائزه,اکرم,ندا و محدثه در مورد دستور جلسه یعنی سی دی سر وقت مشارکت کردند .

آقای مهندس در سی دی سر وقت میگویند وقتی به نظم و انضباط میرسیم اولین چیزی که با آن برخورد میکنیم زمان است.کشور های پیشرفته ارزش زمان را میدانند و کشورهایی که از نظر تفکر به بلوغ فکری نرسیده اند زمان را نمیشناسند و روی آن مدیریتی نمیکنند.زمان مانند یک مثلث است که یک ضلع آن سر وقت و ضلع دیگر آن ته وقت و ضلع دیگر میان وقت است.سر وقت یعنی سر ساعت معین.میان وقت مدیریتی است که ما انجام میدهیم و ته وقت هم پایان زمان است دقیقا مانند مصرف شربت OT که شروع و پایان مشخصی دارد ولی باید جوری مدریت کنیم که بیشتر از یازده ماه به طول نینجامد. در ادامه میفرمایند که اگر ما درزندگی نظم و انضباط را مدریت نکنیم به هیچ نقطه ای نمیرسیم. مورد بعدی این است که وقتی خداوند انسان را خلق کرد به او قدرت اختیار داد که راه خود را برود حال میتواند رستگار شود یا نشود. ما نمیتوانیم کسی را به زور وادار به انجام کاری کنیم انسان نه جایزالخطاست و نه ممکن الخطا بلکه انسان مختارالخطاست و مختار است خطا کندولی باید بهای آن را نیز بپردازد. ما نمیتوانیم دایه ی بهتر از مادر باشیم و بخواهیم به زور به کسی بگوییم که کدام راه را برود مورد دیگری که در این سی دی آمده است این است که وقتی ما با کسی برخورد میکنیم و او مطلبی را به ما میگوید باید بررسی کنیم و زود نپذیریم .در طول مسیر زندگی ما اعتماد میکنی و کنترل و بررسی هم مینماییم .پس در مورد انسان ها آگاه باشید و جستجو کنید تا حقایق را پیدا کنید.

اگربنایی سالم باشد و ساکنان آن خراب باشند بنا هم کم کم خراب میشود ولی اگر ساکنان آن آباد باشند میتوانند ویرانه ها را آباد کنند. در ادامه گفته شد که خیلی از مسائل در دنیای مادی و ظاهری شده و معنویات و صور پنهان کاملا پنهان شده است و صور آشکار را با روغن های خاص جلا میدهند.مثلا شخصی بینی خود را عمل میکند تا زیبا تر شود ولی مشکل اثنی عشر معده دارد.در اینجا صور پنهان بسیار خراب ولی صور ت آشکار درست است .در اینجا صور پنهان کاملا پنهان شده است.ظاهر فریبی همیشه در جریان است مانند شکلات هایی که بسیار کم ولی جعبه های آن بسیار مجلل است مثلا ده تومان شکلات و نود و نه تومان جعبه دارد که این یک کلاه برداری است و ما تا زمانی که میخریم این عمل ادامه دارد پس برای ما هوشیاری لازم است.با تفکر راه نمایان میشود .به آنچه در ابتدا باید انجام.شود فکر نکنید اما برای آن برنامه ریزی کنید.به آنچه میخواد انجام دهید فکر کرده و در جهت آن حرکت کنید.

خانم الهه نکات دیگری را بیان کردند از جمله این که ما یاد گرفته ایم که معلم دیگران نباشیم تا وقتی به کسی بگوییم کاری را انجام دهد ممکن است آنرا انجام بدهد ولی وقتی نخواهد انجام دهد با گفتن ما نیز چیزی درست نمیشود.اگر با زور هم انجام دهد خیر و برکت و تاثیری ندارد و این باعث اعصاب خردی و هدر رفتن انرژی ما میشود.

آقای امین در سی دی امواج بازدارنده ذهن میگوید انرژی به سختی به دست می آید و برای انجام کاری این انرژی را باید خرج کنید.حال من انرژی هایم را خرج کسی میکنم که دلش نمیخواهد آن کار را انجام دهد و این هدر رفتن انرژی و دریافت انرژی منفی است .ما معلم نیستیم حتی نمیتوانیم در مشارکت ها نیز شعار بدهیم بلکه باید برداشت و تجربیات خود را بگوییم. خانم الهه در ادامه گفتند یادمان باشد زمانی که خواستیم برای کسی هدیه ای بخریم چیزی تهییه کنیم که دوست داریم کسی به ما آن را هدیه بدهد. وقتی فقیری درب خانه شما را میزند برنج های مانده یا حبوبات کرم زده و چیزهای بیهوده را به او ندهیم به قول آقای مهندس روغن ریخته را نذر امامزاده نمیکنند. چه برای کنگره چه برای راهنما و چه برای دیگران آن چیزی را کادو بدهید که دوست دارید خودتان دریافت کنید. حتی در موقع هدیه دادن در لژیون هم دقت کنید که اگر خواستید هدیه بدهید یه دو یا پنج هزاری کهنه را در پاکت نگذارید هم چنین توجه کنید که روی پاکت چیزی ننویسید چون کاغذ گران است میتدانید دربرگه ای جداگانه این کار را انجام دهید. من رهجویی داشتم که به من یک عدد قاب هدیه داد که خیلی قدیمی است و همیشه در خانه ازطرفی به طرف دیگر می افتد و استفاده نمیشود. چه خوب است کادویی بدهیم که ارزشمندباشد. زمانی که برای مناسبت ها یا رهایی کیک میخرید نصف این کیک خامه است و معلوم نیست که خامه اصل باشد میدانیم اگراصل هم باشد زیاد خوردنش خوب نیست هم چنین آقای مهندس میگویند که خودن شیرینی زیاد هم خوب نیست. میتوانید خودتان در خانه کیک درست کنید یا از کسانی که کیک خانگی درست میکنند بخرید و بیاورید که سالم باشد. میتوانید به جای خرید شیرینی های فانتزی با قیمت بالا کیک خانگی گز یا کشک بیاورید. در ادامه خانم الهه گفتند که یکی از همکارانشان وقتی از من سوالی میپرسند میگویم که ما در کنگره این کار را انجام میدهیم.ایشان پیگویند چقدر کنگرهدشماکارهایش حساب و کتاب دارد و چقدرکارهایش برنامه ریزی شده است و چقدر سر وقت است. ایشان گفتند که من اگر یکی از دانشجوهایم دیر بیاید و بگوید که درترافیک بوده است میگویم که این یک عذر بدتر از گناه است یعنی تو نمیتوانستی جوری برنامه ریزی کنی که به ترافیک برخورد نکنی! چون همه میدانند که همیشه درشهر ترافیک است یا در هوای بارانی ترافیک بیشتری وجود دارد. ما زمان هایی خودمان را به کوچه علی چپ میزنیم و اگر طرف مقابل شخص آگاهی باشد میفهمد که اینها بهانه است. خارجی ها سه کلمه را به بچه های خود می آموزند Thank you برای تشکر کردن ,please برای درخواست کردن و Sorry برای معذرت خواستن و این بسیار خوب است. من آرزو میکنم که همه ی مردم چیزهایی که ما در کنگره یاد میگیریم را بتوانند یاد بگیرند و در زندگی بتوانند به آن عمل کنند و به آرامش برسند.طبق مشارکت خانم ندا که گفتند خارجی ها بسیار وقت شناس هستند یک روز روزنامه ای درباره ی یکی از شرکت های تجاری بزرگ دنیا خواندم که یک ایرانی بایکی از مهندس های این شرکت دوست بود.وقتی با هم سر کار رفته بودند اگر ساعت کار هشت بود ما هفت رسیدیم دیدم که دوستم در انتهای پارکینگ و دور از دراصلی پارک کرده.به دوستم گفتم این همه جای پارک اینجاست چرا آنجا پارک.کردی ؟؟گفت کسانی که نزدیک پارک میکنند آنهایی هستند که به هر دلیل دیر میرسند.

بسیاری از کار های ما جهانبینی میخواهند مثلا اتوبوس سوار شدن .اگر شخص بخواهد پنج ایستگاه بعد پیاده شود نباید از اول تا آخر دم در بایستند.یا دزدی هایی که در اتوبوس ها میشوند یا مثلا طرف در طول سال مال مردم را میخورد و در ده روز محرم یادش می افتد نذری بدهد.ما باید ببینیم چقدر شبیه امام حسینیم و یا چقدر مانند امام رضا کریم و بخشنده ای.چقدر شکر گذار باشیم.چقدر یاد گرفتیم به ظاهر نگاه نکنیم مثلا ملاک زیبایی این نباشد که طرف چند عمل جراحی انجام داده و یا شخص که با ازدواج میکنید چقدر در آمد دارد.یا مثلا نماز میخوانید و روزه میگیری و دروغ و غیبت میگوییم یا شخصی که شوهر دارد و دوست پسر هم دارد و میگوید من با آن شخص درد دل میکنم که دلیل خوبی نیست.ظاهر پرستی در همه کارهای ما رفته است مثلا میگوییم فلانی چه ماشینی دارد یا چه شکلی است. کلامی ازسردار در کتاب 360 درجه آمده است که ملاک انسان بودن به ظاهر و پوشش نیست بلکه به انسان بودن او. و عمل درستش است. امروز نوشته ای را ترجمه میکردم که نوشته بود ما درکنگره یاد میگیریم که زندگی پر از سختی و سربالایی و سرپایینی است و عاقل کسی است که یاد بگیرد که در شرایط آرام به سر ببرد و اطلاعات و لوازم برای روز سختی جمع کند تا روزسختی یک دفعه به هم نریزد. ما در کنگره یاد میگیریم که انسان باید علم و دانایی و آگاهی بدست آورد ولی بدست آوردن آنها به تنهایی کفایت نمیکند بلکه باید بدانیم چگونه از آنها استفاده کنیم. مثلا کسانی هستند که پیام میدهند که دارای مدرک زبان انگلیسی هستند ولی نمیتوانند یک پاراگراف را به درستی ترجمه کنند .برخی میگویند که ما بچه کنگره ای هستیم و خیلی چیزها میدانیم. این کبر است. هواسمان باشد که کبر با منیت فرق دارد. کبر یعنی ما فلان هستیم و ... اما منیت یعنی مثلا من مدرک لیسانس دارم ولی توقع دارن در حد دکتری به من احترام گذاشته شود. طرف میگوید من فوق تخصص جراحی کلیه هستم ولی آقای مهندس میگویند که تو اگر میتوانستی اول اعتیادت را درمان میکردی و تو در زمینه اعتیاد سواد نداری پس در سر جای خود بنشین و اعتیادت را درمان کن. خانم الهه گفتند که نکته ای که خیلی وقت است میخواهم بگویم این است که کسانی که به دانشگاه نرفته اندباید به دانشگاه بروند.حال هر رشته ای که میخواهد باشد. بچه هایی بودندکه مسن بودند و الان دانشجو هستند. همچنین گفتند هرکس که در راه کنگره بهسمت درست حرکت کردن قدم بردارد توانایی هایی که از دست داده بود را دوباره به دست می آورد. من رهجویی داشتم که حس چشایی اش را از دست داده بود و بسیار اذیت میشد چرا؟ بر اثر رفتن در ضد ارزش ها و تفکرات منفی. همچنین مسافران که حافظه خود را ازدست میدهند ولی هنگام سفر حافظه آنها برمیگردد. همسفری میگفت که مسافرم قبلا به من آزادی زیادی میدادولی الان اینگونه نیست. در صورتی که این آزادی نبوده بلکه باج بوده است و ازسر دوستی نبوده است. در اصل این افراد فرقی با مرده نداشته اند بعضی ها از چهارپا هم بدتر زندگی میکنند آنها فر انسانی را از دست داده اند و کسی هم به آنها توجه نمیکند. آیا فقط آنها این گونه اند؟ خیر ما همسفران هم میتوانیم این گونه باشیم. وقتی درجهت ارزش ها حرکت کنیم آن حسهاو ارزش ها تقویت و حافظه برمیگردد. کم کم چیزهایی را میبینیم و میفهمیم که دیگران نمیفهمند فقط شرط آن این است که خودتان طلب کنید.

سپس جلسه با دعای خیر دوستان به پایان رسید.