همسفران عشق لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد |
||
یکشنبه 15 اردیبهشت 1398 :: نویسنده : همسفر زهرا. ن
هرگاه انسان درکاریا اهدافش
شکست خوردبرسر یک دوراهی قرار میگیردکه اصولاً معرکه گیری ازآنجا آغاز میشود.
همسفر مریم (ل): هرگاه انسان درکاریا اهدافش شکست خوردبرسر یک دوراهی قرار میگیردکه اصولاً معرکه گیری ازآنجا آغاز میشود.اما در یادگیری چیزی که مهم است پارامتر هوشیاری می باشد و آنچه که مارا ازیادگیری فاصله می دهد و درمعرکه گیری غرق می کند عدم دانایی و هوشیاری است.اگرمن به دنبال معرکه گیری باشم فرصت یادگیری را ازدست می دهم و وارد حاشیه می شوم وهمیشه می خواهم بهانه گیری کنم ولی اگر دنبال آموزش ویادگیری باشم دیگر فرصتی برای حاشیه ها و مطالب غیرضروری ندارم.من همیشه به دنبال معرکه گیری وحاشیه ها بودم ومدام می خواستم ایراد بگیرم از همه کس وهمه چیز.همیشه به دنبال مقصر می گشتم وارد قیاس ،قضاوت وکینه به دل گرفتن ازاطرافیانم بودم ولی خداراشکر میکنم از وقتی که وارد کنگره شدم و مفهوم معرکه گیری را یاد گرفتم و شروع به آموزش گرفتن کردم از معرکه گیری تا حدودی فاصله گرفته ام وهمیشه سعی می کنم گره های خودم را پیدا کنم ومشکلات درونی خودم راحل کنم تا با بقیه کار داشته باشم . باتشکراز راهنمای عزیزم خانم الهه همسفر پروین: زمان قدیم شخصی برای امرار معاش خود یک بساطی پهن می کرد و معرکه گیری می کرد و به نوعی مردم را سرگرم می کرد یا شاید قدرت خودش را به نمایش می گذشت و از تواناییهایش استفاده می کرد، کمی زور بازو و کمی هم غلو و بزرگ نمایی به کارش اضافه می کرد. کارهای عجیب و غریب انجام می داد و در آخر منتظر تشویق مردم بود مردم هم با دست زدن و تشویق کردن از آن شخص او را حمایت می کردند و بعد هم با دادن پول به معرکه گیر به نوعی رضایت خود را از این نمایش نشان می دادند ولی اشخاصی هم بودند که برای سرگرمی خودشان و یا اهدافی که داشتند به مطالعه می پرداختند و به درجات بالایی از علم و دانش میرسیدند. رابطه آن معرکه گیری با یادگیری در وقت و زمان است. زمانی که صرف شده انرژی مصرف شده و در آخر فرآیند آموزش که چه چیزی به دست آورده اند. اگر به دنبال معرکه گیری باشیم فرصت یادگیری را از دست می دهیم و وارد حاشیههای زندگی میشویم و مدام بهانه می گیریم. واگر به دنبال یادگیری باشیم، دیگر مجال فکر کردن به حاشیهها و مطالب غیر ضروری را نداریم. درمسیر زندگی من قبل از کنگره به نوعی وارد معرکه گیری میشدم و ایراد میگرفتم و بعد دنیایم کوچک می شد و به دنبال مقصر می گشتم و وارد قیاس و قضاوت می شدم و حس کینه و نفرت به سراغم می آمد.خداوند را بسیار شاکرم که بهترین مسیر را بر سر راه زندگیم گذاشت و از این دستور جلسه یاد گرفتم اول از آموزشها، استفاده کنم و در زندگی ام کار بردی کنم . دوم بهانه جویی نکنم و از دیگران انتظار نداشته باشم که مسائل زندگی من را حل کنند. سوم اینکه معرکه گیری نکنم و وارد قیاس و قضاوت وحاشیه نشوم. چهارم این زندگی برای من است و من خودم باید آن را بسازم و حفظ کنم . پنجم انرژی به سختی به دست میآید. آن را به راحتی با نق زدن و بهانه گرفتن از دست ندهم ششم تائید و دلسوزی دیگران خودم را ضعیف نشان ندهم و امیدوارم به درک بالایی از این سی دی رسیده باشم. با کمال تشکر از کمک راهنمای مهربان و دلسوز و دوست داشتنی خودم سر کار خانم الهه صادقی همسفر زهرا: اگر بنائی آباد باشد، اما ساکنین ان خراب باشند بنا هم کم کم روبه ویرانی ونابودی میرود ،اما ساکنان اباد در برابر بناهای خراب یا ویرانه انجا را میتوانند احیا نمایند رابطه یادگیری با معرکه گیری. یادگیری تبلور انسانیت است و معرکه گیری تبلور سقوط است، معرکه گیری و یادگیری دو کلمه کاملاً متضاد با یکدیگر هستند و کاملاً روبروی هم قرار می گیرند، مانند روز و شب، و در کل تضاد باید وجود داشته باشد تا یکی از آنها خود را نشان بدهد. عناصری که در بوجود آمدن معرکه گیری دخیل هستند، شامل کمبود، خودخواهی، حسادت و منیت می باشد، هر گاه که انسان در کار یا اهدافش شکست می خورد بر سر یک دو راهی قرار می گیرد و اصولاً معرکه گیری از آنجا آغاز می شود که شیطان وارد تفکرات شخص می شود و او را وادار به معرکه گیری می کند.اما در یادگیری چیزی که مهم است پارامتر هوشیاری می باشد، آنچه که ما را از یادگیری فاصله می دهد و در معرکه گیری غرق می کند عدم دانایی و هوشیاری ما می باشد. در کنگره 60 برای آگاه شدن راههایی وجود دارد از جمله نشریات و سی دی های آموزشی که با گوش دادن و خواندن آنها می توان آموزش دید و به آگاهی رسید، اشخاصی که هوشیارند تمام مطالب را یاد می گیرند اما افرادی که جسم آنها در یک جا و تفکرشان در جای دیگر می باشد به هیچ عنوان مطالب را نمی توانند بیاموزند و دائماً با خود جنگ دارند. درمعرکه گیری فرد برای اینکه بتواند مسائلش را حل کند باید هوشیاری طرف مقابل را سلب نماید، پس رابطه یادگیری با معرکه گیری در هوشیاری می باشد که فرد معرکه گیر دانایی و هوشیاری ندارد اما کسی که مطلبی را یادگرفته صاحب دانایی و دانش می باشد. برداشتم این بود که فقط آموزش بگیرم. واگر کاری را بلد نبودم آموزش ببینم نه اینکه شروع به معرکه گیری کنم. کمال سپاس و تشکر از آقای مهندس دژاکام وخانم الهه عزیزم
نوع مطلب : برچسب ها : برداشت، کنگره 60، درمان اعتیاد، رابطه یاد گیری با معرکه گیری، لینک های مرتبط : درباره وبلاگ عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند. پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی! ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد... انشاالله مدیر وبلاگ : همسفر الهه مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندها نویسندگان برچسبها آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
||