همسفران عشق لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد |
||
چهارشنبه 2 مرداد 1398 :: نویسنده : همسفر سحر (الف)
به نام قدرت مطلق الله جلسه همسفران عشق روز دوشنبه مورخ 98/4/31 به استادی سر کار خانم الهه و دبیری همسفر سحر با دستور جلسه سی دی محرم و حرمت راس ساعت آغاز به کار نمود...
در ابتدا خانم الهه عزیز فرمودند : سلام ان شاءالله که حال همگی خوب باشد حال من هم بحمدالله خوب
است در مورد دستور جلسه سی دی محرم به دوستان مشارکت دادند. مشارکت دوستان همسفر خانم ها فاطمه(ف) ، منصوره و سحر (ح): رمز و راز حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می کنیم،به انسان یک ویژگی خاصی به نام اختیار داده شد تا بتواند راه درست را انتخاب کند و به موجودات دیگر این اختیار را نداده است. و تفاوت اصلی بین انسان با حیوانات و گیاهان در یادگیری علم است .به انسان توانایی یاد گرفتن علم ودانش را داد تا بتواند به مسائل شناخت پیدا کند ولی این در حیوانات وجود ندارد و زمانی که انسان اختیار دارد تا بتواند راه و مسیر را انتخاب کند. رمز همان یافتن راه است و راز همان مسیری است که ما طی می کنیم و حقیقت آن چیزی است که ما به دنبال آن هستیم و همه در زندگی به دنبال حقیقت هستند چون حقیقت اصل و ریشه و ماهیت هر چیزی است و مگر غیر از این است که انسان بخواهد به اصل و ریشه و ماهیت هر چیزی پی ببرد و با پی بردن به آن به نهایت خوشبختی دست یافته است. کشف چیزی است که جزء صور پنهان بوده و حالا آن را پیدا کرده ایم و جزء صور آشکار شده است یعنی همان تبدیل صور پنهان به صور آشکار است. ارشمیدس میگوید : پاسخ بسیار آسان است اما اندیشیدن و راه یافتن بسیار دشوار است. یعنی انسان وقتی یک علمی ویا موضوعی را می خواهد پیدا کند زیاد سخت نیست مثل علم اعتیاد که الان پیدا شده و پاسخ آن آسان است مثل وقتی که می گویند باید پله پله دارو کم کنید. رمز هر چیز این است که انسان باید در باغ باشد تا بتواند به رمز و راز هر چیزی دست پیدا کند . اگر انسان بخواهد به چیزی محرم بشود باید به محرومیت رسیده باشد تا بتواند محرم شود. انسان سال هایی که محرومیت می کشد باعث می شود که در درونش ظرفیت شکل بگیرد تا بتواند به رمز قضیه محرم شود محرومیت زمانی اتفاق می افتد که حس انسان پالایش بشود. انسان با پالایش قلب راه را پیدا می کند و با عقلش متوجه راه می شود . در نیمه اول راه قلب و در نیمه دوم قضیه عقل دست به کار می شود. سیستم کائنات میگوید که انسان زمانی می تواند به هستی برگردد و سلامت و قدرت خود را پیدا کند که به قضیه محرم شده و باید از درون خوب شده باشد بعضی مواقع انسان انگار که یخ زده است چون قدرت و توان ندارد تا کار اشتباهی انجام دهد و اگر هم قدرت پیدا کرد باید مواظب باشد دچار تخریب نشود. یک راه خوب چه ویژگی هایی دارد ؟ راهی است که کمترین تخریب و زیان را دارد و باکمترین تلفات به جواب برسد و بهترین راه کوتاه ترین راه نیست مثل کسی که می خواهد سریع وزن کم کند و با چربی در آوردن و این کارها می خواهد لاغر شود و این بهترین راه نیست چون کوتاه ترین راه است و اینکه ما در کنگره یاد گرفتیم برای اینکه رمز و راز هر چیزی برخوردار شویم اول باید حس مان را پالایش کنیم وبعد فرمان عقل مان را اجرا کنیم. انسان در زندگی
دائم در انتخاب است و مسائلی که در زندگی جلوی راهش قرار می گیرد را باید انتخاب
کند و تفاوت آن با دیگر موجودات در انتخاب است که خداوند برایش قرار داده است و
پیش نیاز انتخاب هم علم است وانسان باید اول علم را به دست بیاورد تا بتواند
انتخاب درست داشته باشد. انسان برای پیدا کردن رمز و راز حقیقت باید در باغ باشد
شاید شنیده باشید که می گویند طرف در باغ نیست و وقتی طرف در باغ است می تواند از
محصولات آن استفاده کند. در باغ بودن 50% از قضیه است و مهم این است که چگونه
بتوانی از آن استفاده کنیم بعضی ها در باغ قرار می گیرند ولی کارهای ضد ارزش انجام
می دهند به جای اینکه از ان استفاده کنند. حقیقت شامل دو بخش رمز و راز می
شود رمز همان راز پنهان است و برای اکثر مردم نامرئی است و وقتی فرد به قضیه محرم
شد قضیه برایش مرئی میشود و راه برایش نمایان می شود. آقای مهندس 12سال طول کشید
تا بتواند به درمان اعتیاد را پیدا کند و راه برایش نمایان شود. برای محرم شدن اول
باید ظرفیت داشت وحس انسان پالایش بشود. حس همان قلب محسوب میشود و یک نیمه مربوط
به قلب است و نیمه دوم قضیه عقل انسان است .و از عقل باید بعنوان یک فرمانروای
کامل استفاده کنیم. خانم الهه فرمودند: اول یک تبریک ویژه به بچه های که برای مرزبانی
ثبت نام کردن می گویم و از حضور در پارک روز جمعه و خدمت گذاری در پارک و خدمت
گذاری هفته پیش در کنگره ازشما تشکر می کنم و برای رای دادن برای مرزبانی مبنا عمل
سالم است نگاه نمی کنم ببینم این فرد در لژیون ما بوده یا نبوده نگاه می کنم ببینم
از بین اینها کدامشان عملش سالم تر و درست تر هست به آن فرد رای بدهم. همسفر خانم سحر(ح): خیلی وقتها شده
که ناراحت یا عصبانی هستم می خواهم به به خانم الهه پیام بدهم ولی یک مقدار که
بیشتر با خودم فکر می کنم متوجه می شوم که مقصر هستم و اگر هم به خانم الهه پیام
بدهم می گویند خودت مقصر هستی، و من این کار را نمی کنم. همسفر خانم سمیه: در مورد این که
فرمودید مسافرها نمی آیند صحبت کنند مسافر من هم در مورد مسائل کاری و اقتصادی بامن
مشورت نمی کند یک روز گفت می خواهم یک کاری انجام بدهم فقط تو می دانی و من و خدای
بالای سرمان انگار یک آب سرد ریختن روی سرم تازه شروع کردم توی دلش را خالی کردن یکدفعه
گفت برای همین که نمی خواهم چیزی بهت بگویم اصلا فراموشش کن ولی الان به خودم
می گویم که سکوت کنم و انشالله بهترین تصمیم را می گیرد. همسفرخانم فاطمه: من تقریبا تو
سفر اولم همین طوری بودم و نمی گذاشتم که مسافرم بیاد وبلاگ را بخواند چون همش
می گفت که من مقصرم و با خواندن وبلاگ می گفت صد در صد تو مقصر هستی زبانم خیلی کار
دستم داد و به خاطر همین سفرمان طو لانی شد اگر کمک شما نبود من هنوز در پذیرفتنش
خیلی مشکل داشتم در سفر دوم سکوت را اختیار کردم ,الان طوری شده که تمام
قطعات دستگاها را برایم به طور کامل توضیح می دهد من هم چیزی نمی گویم. همسفرخانم فائزه: وقتی سی دی
محرم را گوش کردم دفعه اول چون این اتفاقات برایم نیفتاده بود این نکات را متوجه
نشدم ولی دفعه دوم که گوش کردم و با مشکل روبرو شدم و به خانم الهه گفتم ایشون
گفتند خودت مقصر هستی من هم مشکلم را نوشتم و در سی دی محرم آقای امین گفتند که
باید محرومیت بکشی تا محرم بشی و من متوجه شدم که خودم مقصر هستم سعی می کنم که این اشتباهات را نکنم و امیدوارم
خدا کمکم کند . همسفرخانم فاطمه(ف): حدود سه هفته
پیش به خاطر مسئله ای که برایم اتفاق افتاده بود با خانم الهه صحبت کردم گفتند سی
دی ترس را گوش کن همان هفته اتفاقی بین من و مسافرم پیش آمد که با سی دی ترس مرتبط
بود تا الان من مسافرم را اینجوری ندیده بودم تعجب کردم سکوت کردم چند جلسه اول که
آمده بودم خانم الهه می گفتند حرفی نزن سکوت کن قبلا این کار را نمی کردم من هم
عصبانی می شدم چیزی نمی گفتم ولی یک عکس العملی نشان می دادم نسبت به چند روزی که گذشت
آرام شدم سی دی ترس را گوش دادم متوجه شدم که باید چکار کنم دو هفته طول کشید
توانستم برای اولین بار بدون گریه کردن و اعصاب خورد کردن مسئله را حل کنم خیلی
راحت با یک پیامک معذرت خواهی کردم قبلا هم این کار را می کردم ولی با منیت زیاد
همراه بود و دوباره روز جمعه که پارک آمدیم مسافرم گوشی من را داخل ماشین گذاشت و
من خیلی عصبانی بودم و به سی دی ترس مراجعه کردم تا ترس مکملم را پیدا کنم و
بلاخره پیدایش کردم و با سکوتی که کردم و واقعا هم من مقصر بودم قبول هم داشتم و در
قبال سکوت من مسافرم شرمنده شده بود و می خواست معذرت خواهی کند . همسفرخانم طاهره: خدا را خیلی
خیلی شکر می کنم که در اثر آموزشهایی که گرفتم و در زندگیم کاربردیشان کردم و فکر
می کردم که جهان بینی مسافرم پایین هست ولی به صحبتهای خانم الهه که گوش می کردم
متوجه شدم که خودم مقصر هستم و خیلی وقتها شده که خواستم به خانم الهه پیام بدهم
یا تلفن بزنم ولی بیشتر که فکر کردم متوجه شدم اگر فلان کار را می کردم بهتر بود . همسفرخانم ندا: من قبلا خیلی
به مسافرم راهنمایی می دادم ولی الان نه. عید یک کاری را بدون اینکه به من بگوید
شروع کرد و الان با مشکل روبرو شده و به من می گوید چکار کنم می دانم دارد اشتباه می
کند به مسافرم گفتم که من تجربه این کار را ندارم از اهل فنش بپرس . مشارکت در مورد
حرمت: همسفر خانم طاهره: می رفتیم در
اتاق مرزبانی دیدم که همه بچه ها منظم پشت سر هم وارد می شدند با خودم گفتم اگر
حرمت کنگره نبود ما که به این منظمی داخل نمی شدیم همدیگر راهل می دادیم می
خواستیم زودتر برویم داخل و خودمان را نشان بدهیم. همسفرخانم ندا: وقتی مسافرم
وارد کنگره شد من هنوز نیامده بودم مسافرم خیلی مهمان نواز است با هر کس آشنا می
شود دوست دارد به خانه ی مان دعوتش کند هنوز دو روز نرفته بود کنگره گفت ندا به آقا
پژمان بگم بیایند خونه ،ما نمی دانستیم که در کنگره ، رفت و آمد ممنوع است
گفتم باشد وقتی به آقا پژمان گفتند آقا پژمان راهنماییشان کرده بودند و حرمت کنگره
را برایش توضیح داده بودند که نمی شود . همسفر خانم اکرم: چند روز پیش با
یکی از آشنایانمان صحبت می کردم می گفتند که کنگره چه جور جایی است من هم خیلی
مختصر گفتم من خیلی دوست دارم گفت که من خیلی راهها را رفته ام ولی نتیجه نگرفته
ام گفتم که من تا حالا راهی رو نرفته ام گفت که شنیدم که برای روح وروان هم خوب
است و شنیده بودم که در انجیو های دیگر باهم رفت و آمد می کنند با گوش دادن به سی
دی حرمت متوجه شدم که در کنگره ممنوع است وهمین باعث پایداری کنگره شده است و هر
پست و مقامی داری باید پشت در کنگره بگذاری و داخل شوید . همسفرخانم سمیه : حرمت تمام بند
بندش مثل منشورهایی هست که همه جا می بینیم ولی یک بندهایی از آنها تهدید اگر است اگر به
فلان فرد احترام نگذارید زندان است ولی حرمتی که آقای مهندس گذاشتند وقتی فرد
انجام بده اول به خودش احترام گذاشته است در مکانهای دیگر از ترسمان،حرمت را رعایت می کنیم
ولی کنگره تنها جایی است که حرمت را رعایت می کنیم وبه کسی احترام می گذاریم فقط به
خاطر این هست که اول احترام خودمان حفظ
شود و قشنگترین بندش هم قطع نکردن صحبت بود وقتی با بچه ها صحبت می کردیم
متوجه شدیم خیلی جاها ناخواسته حرف طرف را قطع می کنیم و آقای مهندس خیلی تاکید
کردند و من فکر می کنم در خانه من مادر حرف فرزندم را قطع نکنم در مقابل او هم وسط
حرف ما نمی پرد وقتی زن و شوهر این را رعایت کنند فرزندان هم یاد می گیرند و ار
جامعه کوچک شروع می شود تا وارد جامعه بزرگتر شود . همسفر خانم سحر(الف): آقای مهندس
فرمودند که قرار است قانون های کنگره یک کتابچه بشود من خیلی خوشحال شدم چون
ماندگار می شود حرمت گذاشتن اگر از خانه شروع شود به همه جا سرایت می کند . در پایان جلسه را با دعای خیر اعضا پایان رسید دستور جلسه دوم
هفته آینده : سی دی ساختمان جسم 1 سی دی برداشت :
کتاب
نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، برچسب ها : کنگره 60، درمان اعتیاد، سی دی محرم، همسفران عشق، لینک های مرتبط : جمعه 4 مرداد 1398 11:19 ق.ظ
خانم سحر ورودتان را به جمع وبلاگ نویسان تبریک میگویم. خانم الهه ممنون بابت آموزش های خوبتان.
پنجشنبه 3 مرداد 1398 09:55 ق.ظ
سلام خدا قوت عرض میکنم خدمت خانم الهه عزیز مطالب بسیار آموزنده و مفید بود و سپاس از مشارکت تمامی دوستان عزیزم به امید موفقیت روز افزون شما دوستان عزیز شاد باشید
پنجشنبه 3 مرداد 1398 09:55 ق.ظ
سلام خدا قوت عرض میکنم خدمت خانم الهه عزیز مطالب بسیار آموزنده و مفید بود و سپاس از مشارکت تمامی دوستان عزیزم به امید موفقیت روز افزون شما دوستان عزیز شاد باشید
پنجشنبه 3 مرداد 1398 06:36 ق.ظ
خدا قوت خانم سحر،به شما بابت نگارش وبلاگ،تبریک می گویم.موفق باشید.از خانه الهه تشکر می کنم.در هر جلسه از آموزشهایشان درس جدیدتری میگیریم.
درباره وبلاگ عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند. پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی! ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد... انشاالله مدیر وبلاگ : همسفر الهه مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندها نویسندگان برچسبها آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
||