همسفران عشق
لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد
 
 
شنبه 18 آبان 1398 :: نویسنده : همسفر فاطمه(ف)
به نام قدرت مطلق الله


همیشه در تولد هایی که دعوت می شدیم من و فرزندانم بدون حضور مسافرم عکس می گرفتیم...
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر، خدا را شکر بابت اینکه به کنگره آمده ام. امشب در فکر فرو رفته بودم و به این موضوع فکر می کردم که قبل از اینکه به کنگره بیایم در ظلمات بودم، اهل معرکه گیری بودم، معلم مسافر و فرزندانم بودم، خلاصه همه چیز بودم، الا خود فاطمه، دریغ از این که من هم احتیاج به آموزش دارم. (یادم می آید روزهایی را که از خدا می خواستم دوستانی پیدا کنم که با هم باشیم، وقتی خواهرانم با دوستان همسرشان به تفریح می رفتند و من حسرت می خورد، چون مسافر من بیشتر دوست داشتند که به تنهایی خودشان و به کارهای خودشان مشغول باشند، همیشه در تولد هایی که دعوت می شدیم من و فرزندانم بدون حضور مسافرم عکس می گرفتیم، زمانی که به مسافرت می رفتیم، باید جوابگوی خانواده می بودم که الان مسافر من کجا رفتند و مشغول چه کاری هستند! روزهای جمعه به منزل پدر خودم یا پدر مسافرم می رفتیم و دیرتر از همه آن جا بودیم و بعد از ناهار مسافرم سریع می رفتند و دوباره من می ماندم و سوال های دیگران....
اما حالا خدایا هزاران بار شکرت، باید روزی هزار بار سجده شکر به جا بیاورم، چون تمام آرزوهای من در حال محقق شدن است. دوستانی پیدا کردیم که از هر چیز در دنیا برای ما با ارزش تر هستند، در تمام مهمانی ها با مسافرم می رویم و بعد با افتخار با خودشان بر می گردیم ومسافرم چون کوهی بزرگ وتنومند پشت سر من و فرزندانم هستند و ما به ایشان تکیه کرده ایم.)  الان می دانم که با یک چشم گفتن به مسافرم و یا یک ببخشید گفتن به ایشان می توانم آرامش را به خودم و خانواده ام هدیه کنم. آموختم که مادر خوب بودن یعنی چه؟ آموختم که فکر کنم، قبل از انجام هر کاری تفکر کنم، یاد گرفتم که من انسان با ارزشی هستم و گر نه پا به حیات نمی گذاشتم، یاد گرفتم که پا به حیات گذاشته ام که مشکلات را خودم حل کنم، به جای اینکه گردن این و آن بیندازم و به خدا شکوه کنم و همچنان باید فرا بگیرم. ای خدا ازت ممنونم که مسیر کنگره را برای من باز کردی، خدایا شکرت که کمک راهنمایم را با تمام وجود دوست دارم، خدایا شکرت که خانم الهه را انتخاب کردم، خدایا شکرت که خانم الهه من را به عنوان رهجو قبول کردند. من در کنگره یاد گرفتم که قدردان و سپاسگزار باشم. ای خدا من هنوز نیاز به یادگیری و آموزش دارم، ازت می خواهم که این مسیر را برای من و مسافرم همچنان باز نگه داری و بتوانیم رهجویان خوبی باشیم و خدمت کنگره را هیچ وقت از ما نگیر.




نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، دلنوشته، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


جمعه 24 آبان 1398 01:20 ق.ظ
خیلی لذت بردم از دلنوشته شما خانم فاطمه امیدوارم که به مسیری که پا گذاشته ای ادامه بدهی و برای شما بهترین ها رو آرزو میکنم.
یکشنبه 19 آبان 1398 03:25 ب.ظ
بسیار زیبا بود دلنوشته تون خانم فاطمه عزیز وخدا رو شکر میکنم که شما خانواده گرامی هم به آرامش رسیدید...ان شاءالله که شال کمک راهنمایی رو بر دوشتون ببینم.
بسیار ممنونم از خانم الهه عزیزم
یکشنبه 19 آبان 1398 12:04 ق.ظ
دلنوشته زیبایی بود امیدوارم مسیر سفرتان همچنان هموار و با صفا باشد .
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.


درباره وبلاگ


عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند.
پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی!
ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد...
انشاالله

مدیر وبلاگ : همسفر الهه
مطالب اخیر
جستجو

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :

                    
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات