همسفران عشق
لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد
 
 
به نام قدرت مطلق الله
گزارش لژیون همسفران عشق با استادی کمک راهنمای ارجمند و محترم ، سرکار خانم الهه و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه بازتاب روز دوشنبه در تاریخ ۹۸/۹/۱۱ راس ساعت مقرر آغاز به کار نمود.


خانم الهه ، کمک راهنمای محترم در ابتدا فرمودند: خداوند متعال و مهربان را بسیار سپاسگذاریم که یک بار دیگر کنار هم هستیم ، نفس می کشیم و به ما خوش گذشته، چرا ؟ چون همدیگر را داریم ؛ زیر سایه آقای مهندس ، *پیشاپیش تولد آقای مهندس بنیان کنگره و بیست و دومین سال رهایی ایشان را تبریک میگویم*.
 
خانم الهه ، کمک راهنمای محترم در ابتدا فرمودند: خداوند متعال و مهربان را بسیار سپاسگذاریم که یک بار دیگر کنار هم هستیم ، نفس می کشیم و به ما خوش گذشته، چرا ؟ چون همدیگر را داریم ؛ زیر سایه آقای مهندس ، *پیشاپیش تولد آقای مهندس بنیان کنگره و بیست و دومین سال رهایی ایشان را تبریک میگویم * ما در کنگره بنیان گذار نداریم و می گوییم بنیان کنگره 60 چرا ؟ 

مشارکت همسفر الهه : چون آقای مهندس تمام کارها را از ریشه خودشان انجام دادند .

همسفر فتانه : بنیان به کسی میگویند که ریشه چیزی را به وجود آورده و آقای مهندس با تحمل سختی‌ها به این موقعیت رسیدند.

همسفر زهرا : زمانی که جامعه پر از اعتیاد بود و همه عقیده داشتند که تریاک مضر است آقای مهندس متدی ایجاد کردند که بتوانند با استفاده از تریاک اعتیاد را درمان کنند و در این راه بسیار سختی کشیدند تا به نتیجه برسند و در سال ۷۵ با ۱۱ ماه تحمل شروع به کار کردند و سختی ها برای ایشان رحمتی بود و بنیان کنگره شدند .

همسفر سمیه : بنیان برای کسی به کار می بردند که خودش به وجود آورنده روشی باشد و این روش و متد نو و جدیدی بود که طرح و تولید خود آقای مهندس بوده برای همین بنیان می‌گویند نه بنیان گذار .

در ادامه خانم الهه کمک راهنمای گرانقدر گفتند : بچه ها همه خوب توضیح دادند ، وقتی می گوییم چیزی یا کاری را بنیان گذاشت یعنی چیزی را تأسیس کرد ولی وقتی می گوییم بذری را کاشتید مثل بذر هندوانه یا بذر دیگری ، خود آقای مهندس با روش و متد مخصوص برای درمان اعتیاد ابداع کردند و همین الان می گوییم این روش ۳۰ تا ۵۰ سال از آمریکا و اروپا جلوتر است. یعنی شاید دانشمندان آمریکایی حدود ۳۰ سال آینده روشی برای درمان شیشه پیدا کنند، در صورتی که ما ۲۰ سال هست که شیشه را درمان می کنیم. این خودش بذر است، چون اول خودش را درمان کرد و این بذر را کاشتند که به شکوفایی می رسد و از این بذر هزاران هزار نفر درمان شدند، پس این ریشه و بنیان آقای مهندس بودند. خانم الهه کمک راهنما ورود تازه وارد همسفر فرزانه را خوش آمد گفتند و ادامه دادند : به این روش و متد درمان  DST دژاکام استپ پای یعنی با روش آقای مهندس‌ دژاکام دارو را ۸/._۸/. کم می کنیم و پله پله پله کم می کنیم . شبه افیون یعنی شبیه افیون . افیون چیست؟ تریاک . یعنی ما درون بدنمان سیستمی داریم که موادی شبیه افیون برای ما ترشح می کند .این افیون کاری که دقیقا برای ما انجام میدهد، ما به راحتی بتوانیم بخوابیم یا راه برویم یا حرف بزنیم و در کل به راحتی کارهایمان را انجام بدهیم .حالا وقتی کسی این مواد را از بیرون وارد بدنش کند کم کم سیستم شبه افیونی بدنش را تنبل می کند و به جایی می رسد که دیگر این این سیستم شبه افیونی در طی زمان کار نمی کند . آن افیونی که از بیرون گرفتیم جایگزین افیون بدن شده ، شما یادتون نمی آید در قدیم خانه ها تنور داشت و نان می پختند . چرا حالا داخل خانه نان نمی پزند؟! 
مشارکت همسفر محدثه: چون در  قدیم نانوایی نبود با زحمت زیاد داخل خانه نان تهیه می شد بعد ها که یک نانوایی سر دروازه شیراز باز شد وقتی پدر خانواده از آنجا ۲ تا نان گرفت و خانم خانه خوشحال شد چون ۲ تا نان کمتر می پخت پس آقای خانه فردا ۳ تا نان گرفت تا به مرور زمان بساط نان خانگی که با زحمت بود جمع شد و نان بیرون که راحت تر بود جایگزین شد .
در ادامه مطلب خانم الهه کمک راهنما گفتند: همانطور که گفت چون پختن نان سخت بود از نانوایی ۲ تا نان آماده گرفت پس خانم خانه ۲ نان کمتر پخت ۱۰ تا نان گرفت خانم خانه ۱۰ تا کمتر پخت ۵۰ تا نان گرفت چون جمعیت زیاد بود ۵۰ تا نان کمتر می پخت تا کم کم در طول زمان  دیگر داخل خانه نان تهیه نشد چون نان از بیرون وارد می شد . دقیقاً ما همین طور هستیم خواب و خوراک و راه رفتن مان درست است ولی اگر خودمان را به جای مسافرمان بگذاریم و شروع به مصرف تریاک و قرص کنیم چون مواد شبه افیونی کل هورمونهای بدن به علاوه نورترانس میترها هست . هورمون تیروئید سوخت وساز بدن را تامین میکند و هورمون قاعدگی یا هورمون رشد هر کدام چیزی را تامین می کنند حالا این ها در سیستم شبه افیونی که ( به عبارتی سیستم x هم می گوییم) تولید می شود . حالا وقتی من موادی شبیه سیستم x تولید می کند را وارد بدن می کنم کم کم سیستم می گوید چه کاری است که من درست کنم مثل تنور تا زمانی که تنور خانه غیر فعال شد . حالا هم مصرف مواد را از مصرف کننده کم کم ۸/. - ۸/. می گیریم  تا بدن شروع به تولید کند و بدن به چرخه حیات برگردد . حتماً دیدید درختانی که خشک شده بودند و رسیدگی کردیم کم کم به سیستم حیات بر می گردد دقیقاً وقتی کم کم مواد را از سیستم شبه افیونی می گیریم به سیستم عادی خود برمی گردد .این پروسه در مدت زمان ۱۰ تا ۱۱ ماه طول می کشد چون هر سلولی در بدن مدت زمانی را می تواند زنده باشد .داخل بدن استخوان ها دائماً میلیاردها میلیارد سلول مغز استخوان تولید می کنند، مقدار زیادی از  سلول‌های دست در ثانیه می میرند و مقدار زیادی تولید می شوند و جایگزین می شوند چون سیستم بدن دائم در حال باز سازی و نو سازی است بنابراین ۱۱ماه طول می کشد که به سیستم عادی خود بر گردد ، پس آیا من می توانم به مسافرم بگویم تو اصلاً من را دوست نداری و اگر دوستم داری مصرف نکن ، دروغ نگو ، نه چون ساختار شکل گرفته .شما وقتی بخواهی یک خانه را از نو بسازی ممکن است خراب کردنش یک هفته تا یک ماه طول بکشد ولی ساختنش سالها طول می کشد .پس من نمی توانم بگویم اگر مرا دوست داری نکش تو را دوست دارد می خواهد مصرف نکند ولی بدنش اجازه نمی دهد مثل این که پای یک نفر شکسته به او بگویی اگر من را دوست داری این مسافت را با من بدو تو نمی توانی دوست داشتن را با دویدن قیاس بدهی با هم سنخیت ندارند و تو چیزی را مبنای قیاس کردن می گذاری که به آن قیاس مع الفارق می گویند یعنی قیاسی که منطقی نیست مثل این که بگوییم شباهت پوست موز با کامیون چیست ؟ جواب دهیم هیچ کدام در پیاده رو پیدا نمی شوند خوب درست است ولی آیا این شباهت این قیاس درست و منطقی است؟! پس نمی توانیم بگوئیم به خاطر بچه ها و زندگی مان نکش چون این سیستم به هم ریخته شده و برای این که به حالت عادی برگردد باید یا موادش را مصرف کند یا وارد کنگره شود. ۲۰ سال پیش زمان امتحان کنکورم سردردهای عصبی داشتم دکتر به من قرص عصبی دادند که خیلی قوی بود وقتی استفاده کردم تا ۲ شبانه روز نه خواب داشتم نه خوراک و سیستم کاملاً به هم ریخته بود ؛ خانم ها هم در زمان قاعدگی ۲ تا هورمون بدنشان کمی تغییر می کند کسی نمی تواند به او بکوبد بالای چشمت ابروست ، حالا فکر کنید مسافری که تمام سیستم بدنش به هم ریخته شده چطور میتواند به شما عشق بورزد یا فرزندش را تحویل بگیرد یا داد نزند چه انتظاری دارید؟ شما که پرستار هستی و قانون پرستاری بلدی دوستی خاله خرسه نکن مثل خرسی که موقع خواب صاحبش از روی محبت برای رد کردن زنبور با سنگ روی صورت صاحبش زد و او را له کرد بالاخره هر کاری آداب دارد " شوهر داری، بچه داری، خانه داری این داری یعنی نگه داری .شما که خانه داری می دانی هیچ وقت توی قورمه سبزی شکر نمی ریزی یا خاکروبه جارو را زیر فرش نمی کنی چون کدبانو هستی . آقای مهندس در سی دی وادی سوم می گویند : ما به این جهان آمده ایم تا روش حل مشکلات را بسازیم اصلاً مشکلات برای ساخته شدن ماست تا ما انسان قوی و با ظرفیتی شویم و موقع مشکلات زمان فکر و حل مشکل است نه بی قراری و گریه شاید حتی خودمان را به ندیدن مشکل بزنیم و حتی جلوتر برویم ولی اگر مشکل حل نشده باشد همان مشکل بزرگتر شده و سر راهمان را می گیرد پس باید مشکل را حل کنیم ؛ مثل این که شیر بیرون یخچال خراب شده و من با سر پوشیدن شیر بخواهم  بوی بد آن را از بین ببرم این کار فایده ندارد باید آن را داخل فاضلاب خالی کنم تا مشکل حل شود. نمی توان گفت مسافرم درمان نشود اشکالی ندارد خرجم را بدهد، درمان نشود چون با زندگی ات ربط دارد ولی کسی بوده که کاملاً رها بوده و کسی در اختیارش دخالت نکرد و الان مرزبان است چون اختیار انسانها محترم شمرده شده است، خداوند هم در داستان یونس برای آدم های بد هم احترام قائل شده است ؛ یونس ۸۰۰ سال پیامبر بود( شما با عشقتون ۳سال ، ۵ سال نمی توانید تحمل کنید زندگی کنید) یونس هر چه مردم را دعوت به ایمان خدا کرد قبول نکردند و کار خودشان را ادامه دادند تا این که یونس خسته شد و به خدا شکایت برد و نفرین کرد . خدا هم یونس را داخل شکم نهنگ و در نا امیدی حبس کرد تا یونس پشیمان شد و توبه کرد و فهمید که او فقط یک تذکر دهنده هست و ایمان آوردن و یا ایمان نیاوردن بنده های خدا به او ربطی ندارد و این خداست که میداند که شاید انسان کافر با ایمان شود و انسان با ایمان کافر ؛  پیامبران الهی تذکر می دادند حالا من الهه ی عشقم باید تذکر بدهم تو چه کاره هستی که تذکر بدهی؟ Ot یادت رفته بخوری به من چه چرا؟ چون در وادی ۳ یاد گرفتم باید دانست ، باید دانست هیچ موجودی به اندازه من الهه به خود الهه فکر نمی کند و اگر تو هنرمند هستی حال خودت را خوب کن و آنقدر باید حالت خوب باشد که اگر تمام دنیا حالشان خراب بود حال تو بد نشود و تحت هیچ شرایطی به هم نریزم و اگر به هم می ریزم یعنی درسهای کنگره را عمل نکردم. آقای مهندس همیشه می‌گویند: اگر چریدی پس دنبه ات کو؟ اگر رفتی و یاد گرفتی پس چرا زود به هم می ریزی ؟ اگر هنوز زود حالت خراب می شود ، هنوز در دلت کینه و نفرت داری و تا اتفاقی می افتد حالت بد می شود یعنی آموزش هایی که گرفتی تبدیل به دانایی موثر نشده و دانایی ما مثل سی دی است که فقط پر اطلاعات است یا مثل الاغی که بار کتاب دارد آیا این حیوان از این کتاب ها بهره ای می برد؟  کسی که از  آموزشهااستفاده نکند در قرآن هم هست که مثل چهارپایانی است و شاید بدتر ، دانشمندی روی الاغی نشسته بود الاغ به درگاه خدا شکایت کرد که خداوندا من می دانم که می دانم ولی این نمی‌داند که نمی داند انصاف بود که روی من سوار باشد.ندانی و نخواهی که بدانی که ندانی یعنی نمی خواهد قبول کند که نمی داند و این جهل مرکب است. 
آنکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابد الدهر بماند.
آنکس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به منزل برساند .

مشارکت همسفران فاطمه، خدیجه و ناهید در مورد سی دی بازتاب ( آقای امین)

آقای امین در مورد بازتاب و الگو یابی از طبیعت و خود انسان صحبت می کنند که کالبد انسان قسمت هایی به اسم ژن وجود دارد و این ژنها داخل سلول ها هستند و تمام ویژگی و خصوصیات انسان را داراست و اما در مورد طبیعت که در قرآن به انسان سفارش شده که در طبیعت گردش کنید و در خلقت و آفرینش تفکر کنید . ما در مورد سردی و گرمی مناطق صحبت می کنیم و با باز کردن این موضوع به بازتاب و جهان بینی آن می رسیم . حالا یک سئوال سردترین نقطه ایران کجاست ؟ سردترین نقطه در ایران کوه دماوند با دمای منفی ۷۷ درجه است .سردی منطقه به ارتفاع از سطح زمین بستگی دارد یعنی هر چه ارتفاع بیشتر باشد باید آن منطقه سردتر باشد. وقتی این دو کوه بلند یعنی اورست و دماوند را با هم مقایسه می کنیم اورست ارتفاعش حدود ۳۰۰۰ متر بلندتر از دماوند است پس باید سردتر باشد ولی گرمتر است و دماوند سردتر است چرا؟ نور خورشید که به هر دو یکسان می تابد. وقتی نور خورشید به اورست می تابد مقداری نور را خودش جذب می کند و مقداری را به کوه های اطرافش منعکس می کند و چون این کوه ها تقریباً از لحاظ ارتفاع در یک سطح هستند اجازه نمی دهند که دمای کوهستان پایین برود و دما را بالا نگه می دارند. 
ولی دماوند کوه تنها و منفردی هست چون ارتفاعش از کوه های اطرافش خیلی بلندتر است بازتاب نور به کوه نمی رسد و باعث سردی دماوند می شود.حالا انسان به کوه تشبیه شده است و جایگاهش به ارتفاع کوه و نور خورشید همان نور الهی است و سرما همان تاریکی که اگر انسان خودش را بالاتر از جایگاهی که هست بداند شاید نور را دریافت کند ولی چون در تنهایی است به نتیجه نمی رسد ودر تاریکی می ماند و یخ می زند. در کنگره و لژیون و در جمعی که خواسته ها و شرایط یکسان دارند کنار هم هستند و تنها نیستند و از انرژی و نوری که  از هم دریافت می کنند دیگر مثل کوه دماوند سرد و منجمد نیستند و کم کم این کوهستان تبدیل به سبزه زار پوشیده از گیاه می شود .پس از طبیعت و مقایسه این دو کوه نتیجه گرفتیم که تکامل در جمع شکل می گیرد نه در تنهایی . منیت یعنی انسان خودش را بالاتر از چیزی که هست بداند مثلاً در حد ۳۰۰۰ متر است ولی فکر می کند ۸۰۰۰ متر است وقتی سر لژیون می نشیند بقیه چون هم سطح هستند تبادل انرژی می کنند و حالشان خوب می شود ولی این شخص چون فکر کرده بالاتر است یخ می زند و حالش خوب نمی شود یا بر عکس خودش را به کسانی که سطح بالا هستند وصل می کند اینجا هم چون اختلاف سطح هست مثل دره ای می ماند که سوز بهمن گوه های بلندتر داخل دره می ریزد و باز حالش بد است و کسی که دچار منیت باشد قدرت جذبش پایین و در تاریکی فرد می رود.جایگاه مهم نیست مهم این است که چقدر نور دریافت کنی پس باید هم سطح باشی نه بالاتر و منیت را ترک کنی تکبر هم مثل سیاه چالی است که اصلا نور دریافت نمی کند. در اثر کارهایی که انسان انجام داده است وضعیت کره زمین بد شده است مثل کاری که مصرف کننده با جسمش کرده و هر ماده ای را وارد جسمش کرده کوکائین ، هروئین و شیشه زده و تعادل در وجودش به هم ریخته و آن هاله که دور انسان است آسیب دیده و موقع خواب کابوس و بختک می بیند . درست مثل زمین که انسان از ذخایر و سوختها بی رویه استفاده کرده و به انرژی تبدیل کرده و از تعادل خارج شده و حالا لایه اذن هم مثل هاله انسان آسیب دیده و باعث تشعشعات مضر شده و بیماریها به وجود آمدند و هم گازهای گل خانه ای تولید شده که این باعث حرارت و گرم شدن زیاد زمین شده و امیدوارم یک روز زمین به تعادل برسد .یکی از مشارکت های آخر سی دی مربوط به مسافر عباس بود که به عنوان الگوی درمان جهان اعتیاد به کشور انگلستان رفته بود و در این کنفرانس حدود ۱۷۰ کشور و ۳۰ وزیر شرکت داشتند و پرفسور قدس که بالاترین مقام در مقوله اعتیاد و رئیس پزشکهای انگلستان بود گفتند ما اصلاً درمان قطعی اعتیاد نداریم  ولی من گفتم من نمونه ای از درمان قطعی هستم و به روش آقای مهندس که در کنگره ۶۰ ایران به روش پله ای و تدریجی و ۱۱ ماهه انجام شده و برگشت ندارد و ۵ سال مصرف نکردم و ورزش قهرمانی کار می کنم و افتخار می کنم که کنگره ای هستم و اگر بخواهیم حرف ما جهانی شود باید زبان انگلیسی را یاد بگیریم تا دانسته هایمان را منتقل کنیم و کنگره جهانی شود.

درادامه مطلب خانم الهه کمک راهنما گفتند: 
ای دیو سپید دو پای در بند          ای گنبد گیتی دماوند 
ارتفاع دماوند ۵۰۰۰ متر و اورست ۸۰۰۰ متر و به ازای هر ۱۰۰ متری که بالا برویم باید یک درجه کم شود قاعده هست چون هوا رقیق شده یک درجه حرارت پایین می آید .در حالت عادی دماوند باید سردتر باشه یا اورست؟ اورست چون قدش بلندتر و حداقل باید ۳۰ درجه دمای کمتر باشد ولی در کمال تعجب می بینیم دمای دماوند۳۰ درجه از آن سردتر است و در حالت منطقی ۳۰ درجه باید کمتر باشد حالا سئوال پیش می آید که چرا ؟ به این دلیل که اورست ۸۰۰۰ تاست و قله های کنارش کمی کوتاه تر است و اختلاف ارتفاعشان کم است وقتی نور خورشید می تابد به هم بازتاب می کنند و بنابراین دما گرمتر می شود . بر عکس دماوند درسته که ۵۰۰۰ تاست ولی قله های اطرافش ۲۰۰۰ مترهستند ولی قله های اطراف دماوند خیلی پایین تر از دماوند هستند و هم سطح نیستند بنابراین نور می تابد و منعکس می کنند ولی هیچ وقت نور به قله دماوند نمی رسد، چون هر کسی خودش را بالاتر ببیند از گرما محروم می شود .خورشید به هر دو کوه یکسان می تابد ولی دماوند مقداری جذب می کند ولی از پایینی ها چیزی دریافت نمی کند چون خیلی پایین ترند ولی اورست چون اختلاف ارتفاع اورست با کوههای اطرافش کم است و تقریباً هم سطح هستند نور جذب می کند و منعکس می کند وبا بغل دستی خود تبادل نور می کند. دقیقاً مثل لژیون که دور هم نشستیم و از هم نور می گیریم و روی هم اثر می گذاریم و با مشارکت از هم چیز یاد می گیریم و کم کم یخ های ما آب می شود .طبق قانون فیزیک هر ذره ای که کوچکتر از اتم است ۲ خاصیت ذره ای و موجی دارد . اول ورود به کنگره تنها بودیم ذره ای ولی بعد رشد کردیم و با فعالیت استقلال ما بیشتر شد ؛ یکی میکروفن گردان یکی مثل الهه پیام ورزش اعلام میکند یکی مثل فاطمه پیام تازه واردین می دهد و مشارکت ها قوی تر می شود. خاصیت ذرهای کافی نیست و باید خاصیت موجی زیاد شود و پیوند محبت روز به روز قوی تر و مستحکم تر شود.ما در لژیون با مشارکت از هم یاد می گیریم و استفاده می کنیم و پیوند محکم تر می شود.ولی اگر مثل کوه دماوند سرش را بالا گرفت و فکر کرد نیاز به یادگیری ندارد هیچ نوری دریافت نمی کند و سرد و تاریک می شود. انسانی که منیت دارد دیپلم است ولی خود را در حد لیسانس می بیند یا پیش دکترا نظر می دهد مثل انواع اسب ها که بر حسب کارآیی و نژاد قیمت هایش فرق دارد، اسبی که بارکش است منیت دارد و فکر می کند که بهترین اسب مسابقه است . وقتی تازه کامپیوتر اختراع شده بود مثلی بود که وقتی ۴ تا کامپیوتر حرف می زنند ماشین حساب نمی پرد وسط نظر بدهد حالا من ماشین حسابم ولی فکر می کنم که لب تاپ اپل هستم .این منیت آدم است که مثل کوه دماوند در تاریکی به سر می برد .آدم ممکن است مثل اورست باشد و آقای امین دانای به بیشتر مسائل و علمشان بالاست ولی من هر وقت از ایشان سئوالی کردم کامل گوش دادند و هیچ وقت ژست نگرفت که من بهتر می دانم ولی اگر به بعضی افراد بگویی جایت را عوض کن انگار به عظیم العلما اهانت کردی و هر کسی که هنوز حرفی بر می خورد یعنی در تاریکی است و تاریکی از جنس منیت یا جنس کبر است .منیت یک درجه ای دارد ولی فکر میکند بالاتر است،کبر همان درجه هم ندارد و فکر می کند بالاست .کمک راهنماست یا راهنمای تازه واردین منیت دارد و میگوید من یک راهنمایی هستم که خدا می داند و خودش را در حد دیده بانها می بیند . در کنگره هم چون رئیس سایت هستم ،چون مدیر وبلاگ هستم، چون راهنما هستم دچار منیت شده و مثلی هست که هر چی درخت پر بارتر سر به زیرتر" پارسال درخت نارنگی حیاط ما بار نداد و تمام شاخه ها از سر نرده ها بالا زده بود ولی امسال که بار زیادی داد شاخه هاش پایین آمده بود پس هر چی درخت پربارتر سر به زیر تر هست .من چون بلد نیستم به کنگره آمدم تا یاد بگیرم .اگر زندگیم در آتش یعنی هنوز هیچ چیزی نمیدانم .اگر هنوز از حرفی به هم می ریزی یعنی هیچ چیزی نمی دانی و برای همین اینجایی برای همین در ورودی کنگره نوشتند اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی .
آنکس که نداند که نداند که نداند،  این حالش خیلی خراب است و حکایت کتاب های روی الاغ است.آن کس که نداند که بداند که نداند لنگان خرک خویش له منزل برساند یعنی با کنار گذاشتن منیت و آموزش گرفتن دیگر از چیزی یا حرفی ناراحت نمی شویم و به حال خوش رسیدیم و وضعیت مالی ما هم خوب شد همه از گرانی می نالند ولی بچه های کنگره چون طریق درست زندگی کردن را یاد گرفتند ناخودآگاه وضعیتش بهتر می شود پست و کار بهتری می گیرد و به جایگاه بالاتری می رسد و وضع خانوادگی بهتر می شود .
مشارکت در مورد کبر و منیت :
همسفر فاطمه : دیروز در محل کارم جلسه بود و حسابی دعوامون کردند من قبلاً زنگ می زدم و می گفتم که چرا ما را دعوا کردند اصلاً این مال ما نیست چرا این کار را کرد؟ ولی دیروز وقتی صحبت می کردند همش سرم پایین بود و از درون حالم بد بود ولی به خودم گفتم فاطمه منیت نداشته باش مشکل کارت این هست و دیروز ب خلاف همیشه حالم بد نشد و عیب کارم را فهمیدم و امروز که رفتم دیدم همه شکایت دارند ، به من گفتند تو چرا آرامی ؟ گفتم من دیروز درس گرفتم و اشتباه کارم را فهمیدم و آرام شدند و آموزشها اثر کرد و در مورد صحبت خانم الهه * مسافرم دیروز گفت فاطمه من همیشه آخر ماه حسابم خالی بود و قرض می کردم ولی الان حسابم پر و حالا هم پست بالاتری پیشنهاد شده و همه را مدیون آموزش کنگره هستیم و مسافرم با نوشتن سی دی فضل بهشت و جهنم رفتار محبت آمیز تری با بچه ها دارد و میگوید باید به بچه ها محبت کرد. 

همسفر زهرا : در محل کارم برای این که کار خودشان خوب پیش برود و خودشان را خوب جلوه بدهند با این که کارشان روی روال پیش می رود و مرتب می آیند و پشت تلفن هم سفارش می کنند اذیت می شوم چون با تردد کاری مواجه هستم . پاسخ: هنوز ناراحت می شوی؟

همسفر فاطمه : به شکر خدا من منیت را اینجا شناختم و بیشترین ضربه را از منیت می خوردم و منیت تواناییهای خود آدم که بر علیه خود آدم شورش می کند و باعث می‌شود تا به رتبه منیت برسد و من گاهی اوقات به جایی می رسیدم که من این توانایی را نمی خواهم و ضربه می خورم ولی به لطف خدا و به کمک شما و آموزش های کنگره مهارش کردم و با مهار منیت توانستم پله های کنگره را بالا بروم واقعاً از شما ممنونم.
و جلسه همسفران عشق با دعای خیر دوستان به پایان رسید. 

سی دی هفته آینده:حال خوش ۳
سی دی لژیون: اضافه وزن ۱




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


شنبه 16 آذر 1398 03:38 ب.ظ
سلام سپاس ازخانم‌الهه عزیزوتمام دوستانی که مشارکت کردند.وقتی ازبنیان کنگره صحبت می کردیدباخودم گفتم سال قبل دراین تاریخ چه وضعی داشتم والان چطور؟کلمه ای که بتواندنهایت سپاسم ازآقای مهندس وخانم الهه عزیزوخانم سحرعزیزرابرساندپیدانکردم،گرمای حاصل ازاین آموزشهاراباتمام وجودم حس می کنم.ممنونم ،پاینده باشید
شنبه 16 آذر 1398 03:21 ب.ظ
سلام خداقوت خدمت خانم الهه عزیز مطالب ومشارکتهای شما همیشه گره گشای زندگی است بسیارعالی ...ممنون ازهمه خدمتگزاران سایت ...پاینده باشید
چهارشنبه 13 آذر 1398 08:30 ب.ظ
سلام برشما
من ازمطالب لژیون شما بسیاراستفاده میکنم. ازمثالهای خانم الهه درمشارکت هایم استفاده میکنم.
هرهفته منتظر مطالب هستم که درسایت قرارگیرد. به خدمتگذار سایت خداقوت میگویم. ازخانم الهه راهنمای عزیزلژیون هم سپاسگزار م.
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.


درباره وبلاگ


عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند.
پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی!
ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد...
انشاالله

مدیر وبلاگ : همسفر الهه
مطالب اخیر
جستجو

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :

                    
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات