برداشت همسفرخانم مریم: 

آقای مهندس در این سی دی می فرمایند ‌: ما با هیولایی در جنگ هستیم به نام اعتیاد که با شمشیر چوبی نمی شود به جنگ با این هیولا رفت، چون ضعیف است. جنگ با اعتیاد جنگ مخملی است و برای جنگ با اهریمن اعتیاد باید ما به علم، دانایی، عشق و عقل مصلح باشیم و با برنامه عمل کنیم و پیش برویم و در جا نزنیم. درست مانند کنگره که فرد با گرفتن آموزش‌ها پیش می رود تا این که به رهایی برسد، ولی فردی که آموزش‌ها را نگیرد در جا می زند و کم کم از گردونه ی کنگره خارج می شود. پیوند محبت ریشه دارد و ریشه ی آن محبت شناخت، آگاهی، عقل وایمان است. اگر ما تصمیم بگیریم افراد را دوست داشته باشیم، باید دلیل داشته باشد. اول باید خودمان را بشناسیم تا این که بعد می توانیم خدارا بشناسیم و همیشه باید سپاسگزار باشیم و در صراط مستقیم برویم و تحت هر شرایطی از ضد ارزش ها دوری کنیم، تا اینکه محبت را درک کنیم. محبت پایه دارد و پایه آن شناخت وآگاهی است. هر چیزی که دراین جهان داریم در جهان آخرت هم داریم و با هم ربط دارند. کاری که ما باید انجام دهیم، آنچه است که حق تعالی گفته است و خداوند می داند. درطی هزاران سال پیامبران زیادی آمده اند، ولی هنوز تفاوت بین نفس و روح برای انسان معلوم نشده و دلیل آن این است که انسان‌ها هنوز در حواس پنج گانه هستند و به حس های درون نرسیده اند. کسی که می تواند اطلاعات پشت پرده را به ما بدهد، فقط خداوند است. لویی پاستر می گوید: دانش کم انسان را از خدا دور می کند و اگر دقت کنیم همه‌ی دانشمندان به واسطه دانشی که داشتند به نوعی به خداوند نزدیک بودند.

برداشت همسفر خانم زهرا:

صراط مستقیم پیشرو ندارد، راه اصلی دست خداست و تنها کسی که به همه چیز آگاهی دارد، حق تعالی است. پس او راه درست و مستقیم را با فرامین خود نشان می دهد تا به آگاهی برسیم. با شمشیر چوبی نمیشود به جنگ رفت چون ما با یک هیولای بزرگی به نام اعتیاد روبه رو هستیم و باید خودمان را با علم مسلح کنیم. انسان در زندگی نمی تواند درجا بزند و مثل دوچرخه سوار، تنها اسلحه کنگره بایکوت است و اگر کسی رفتارش درست بود، در صراط مستقیم می ماند. ریشه محبت، معرفت و شناخت، آگاهی، ایمان و عقل است. اگر کسی می خواهد بداند که محبت دارد یا نه باید به خودش مراجع کند. انسان هایی که یک سری مراحل را طی می کنند و وارد نفس مطمئنه می شوند، به عبارتی یک نوع فرشته و مامورین الهی هستند. از این سی دی یاد گرفتم قبلا از دوست داشتن دیگران باید اول خودم را بشناسم و دوست داشته باشم و اینکه یاد بگیرم هر اتفاقی که برایم می افتد، هرجایی بازگو نکنم و پیش خودم نگه دارم، که نگه داشتن حرف خیلی مهم است که کجا حرف بزنم و کجا حرف نزنم و برای به جنگ رفتن با هرچیزی باید علم آن را پیداکنم و با برنامه عمل کنم.