همسفران عشق
لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد
 
 


به نام قدرت مطلق الله
کارگاه مجازی لژیون همسفران عشق به استادی سرکار خانم الهه و دبیری خانم ناهید در تاریخ ۹۸/۱۲/۱۱ با دستور جلسه سی دی معلم و وادی پنجم راس ساعت مقرر آغاز به کار نمود.
در ابتدا خانم الهه کمک راهنمای محترم فرمودند: 
سلام دوستان من الهه هستم، یک همسفر. انشاالله که حال همگی خوب باشد. انشاالله همگی با بکارگیری دستورات بهداشتی از ویروس و بیماری دور باشید. آقای مهندس فرمودند: اصول بهداشتی را به دقت رعایت کنید و از دی سپ نیز استفاده کنید. ان شاالله با به کارگیری جهان بینی که آموختیم، ورزشهایی که انجام دادیم، تغذیه هایی که اصلاح شد و همینطور مصرف دی سپ همه سالم و شادمان زندگی را سپری کنیم تا این موج هم بگذرد.
حال منم بحمدالله خوب است. خدا را شکر می کنم که به دستور آقای مهندس عزیزمان مبنی بر ادامه ی آموزش در فضای مجازی، می توانیم این جا آموزش جهان بینی مان را ادامه بدهیم. من خودم حداقل ۹ روز است که از خانه بیرون نرفتم مگر در مواقع ضروری. در این مدت سعی کردم که از دی سپ و عسل و سیاه دانه و عسل استفاده کنم و از سردی جات پرهیز کردم.
دستور جلسه سی دی معلم هست و به این دلیل سی دی معلم را انتخاب کردم که بسیار سی دی حیاتی هست و الان که ما دو هفته هست که به کنگره رفتن محروم هستیم، فکر کردم بهترین کار این است که از این سی دی شروع کنیم. ما تمام حال خوش امروزمان را مدیون معلمی هستیم بزرگ و بسیار فروتن، کسی که زندگی خودش را وقف نجات انسان ها کرده است، به همین دلیل سی دی معلم را انتخاب کردم. یک نکته، لژیون های مجازی قوانینش مثل لژیون در کنگره است و راس ساعت همه باید آنلاین باشند و سه جلسه غیبت مساوی با حذف است. سپس خانم الهه از دوستان خواستند که پیرامون دستور جلسه مشارکت کنند:
مشارکت همسفر مریم: 
سلام دوستان مریم هستم همسفر. خیلی خوشحالم که امروز در جمع شما هستم و این که دوباره می توانم از آموزش های ناب آقای مهندس و خانم الهه استفاده کنم. سی دی معلم، در مورد فرمانبرداری است و آدم و حوا از بهشت رانده شدند که همان نقض فرمان خداوند بود و ما به خاطر این به کنگره آمدیم که در تاریکی ها قرار داشتیم و می خواهیم که از تاریکی ها دور و به روشنایی ها برسیم و برای همین باید فرمانبردار خوبی باشیم. من تا موقعی که فرمانبرداری نکنم نمی توانم فرمانده بشوم درست مثل رهجوهایی که در طی سالیان پیش به کنگره آمدند و سی دی نوشتند و آموزش گرفتند و در امتحانات شرکت کردند و بعد توانستند به حال خوش برسند و به چند نفر دیگر هم کمک کنند و امیدوارم که من هم فرمانبردار خوبی باشم و به طرف روشنایی ها صعود کنم و بتوانم فرامین خانم الهه و آقای مهندس را به نحو احسنت به اجرا در بیاورم.
مشارکت همسفر فاطمه(ف): 
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر. خیلی خوشحال هستم و دلم خیلی برای همه تنگ شده است و این دو هفته که به کنگره نیامدم حالم خوب نبود ولی خدا را شکر که آقای مهندس اجازه لژیون مجازی را دادند. هفته پر دغدغه ایی را داشتم ولی با این حال خدا را هزاران بار شاکرم که در این شرایط کنگره ایی هستم. برداشت من از سی دی معلم، آقای امین می فرمایند: کسی ک در تاریکی هست، دائما در فکرش و ذهنش افکار ناراحت کننده ایی دارد و این افکار تکرار می شود و نیروی ذهن در کنترل ذهن انسان نیست و اگر انسان بتواند این نیرو را در کنترل خود بگیرد،  وضعیت بسیار خوبی پیدا خواهد کرد. خیلی کارهایی که ما می خواهیم انجام دهیم به خاطر این است که ذهن مان این قدر شلوغ است که نمی توانیم تمرکز کنیم و کاری را انجام دهیم. شرط اصلی برای ورود به تاریکی نقض فرمان است و شرط اصلی برای خارج شدن از تاریکی فرمانبرداری است. آقای امین می فرمایند: یک نفر سه سال است به کنگره می آید مواد را بالا و پائین می کند، آموزش می گیرد، سی دی می نویسد، به صحبت های کمک راهنما گوش می کند ولی در آخر کار خودش را انجام می دهد. این شخص به جایی نمی رسد و حتما باید فرمانبردار خوبی باشد. در کنگره رهجوها فرمانبرداران خوبی می شوند که آرام آرام فرمانده خوبی بشوند. خودشان یک مقدار از تاریکی بیرون آمده اند و به این دلیل می خواهند که به یک سری افراد نیز کمک کنند که از تاریکی خارج بشوند. آقای امین گفتند که بعضی از افراد از من می پرسند که ما در سفر اول حال بسیار خوشی داشتیم ولی الان که یکسال از پاکی مان می گذرد این حال خوش را نداریم، آقای امین پاسخ دادند که آیا در این یکسال راهنما، کمک راهنما شدی؟ در طول سفر اول با آموزش گرفتن در حال صعود بودی ولی حالا در یک سطح ماندید.
مشارکت همسفر فاطمه:
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر. دو مطلب برای من در این سی دی خیلی بارز بود یکی این که آقای امین فرمودند که کمک راهنما دو قسمت از تاریکی را تحمل می کند، یکی تاریکی درون خودش و یکی تاریکی درون رهجو. این برای من قشنگ بود که واقعا کمک راهنما مثل شمع می سوزد و تحمل می کند تا رهجو بتواند آن گره را پیدا کند و حل کند.آن زمان که خودش به آرامش می رسد مسلما کمک راهنما هم به آرامش بیشتری می رسد و من بارها این را در خانم الهه می دیدم که وقتی مشکلی در منِ فاطمه حل می شد به آرامش بیشتری می رسیدند و من این لذت را در آرامش شما می دیدم. مسئله ی دیگر فرمانبرداری بود که آقای امین تاکید کردند که فرمانبرداری در هر جایگاهی باید به طور کامل انجام بشود، در غیر این صورت حتی اگر شخص به فرماندهی هم که برسانیم، تواند نقش خودش را درست ایفا کند، چون فرمانبرداری را کامل انجام نداده است و این نکته برای من خیلی مهم بود که ما در هر قسمتی نیاز نیست که خدمت بکنیم و این به همان سی دی گره مسئولیت بر می گردد که ما خیلی مواقع طمع خدمت می کنیم و این باعث می شود که منِ فاطمه از خدمتم لذت نبرم و طمع برای خدمت بیشتر می شود و اسم من بیشتر دیده بشود. این جا خدمت من ریاکارانه می شود و تبدیل به گره منیت می شود نمی توانم آرامش را از خدمتم بگیرم و آموزشی نیز برای من ندارد.
مشارکت همسفر حکیمه:
سلام دوستان حکیمه هستم همسفر. خدا را شکر که با وجود معضلی که حالا پیش آمده است یک راهی پیدا شد که بتوانیم آموزش بگیریم و از آقای مهندس و خانم الهه تشکر می کنم که معلم های خیلی خوبی برای همه ما هستند و خانم الهه امیدوارم که فرمانبردار خوبی برای شما باشم.
مشارکت همسفر ناهید: 
سلام دوستان ناهید هستم همسفر. ابتدا از آقای مهندس و خانم الهه بابت این فضای آموزشی تشکر می کنم. در این سی دی آقای امین از داستان آدم و حوا شروع کردند که خلقت انسان از یک جفت به عنوان نمونه شروع شد و پروردگار به آن ها گفت که آیا من را به پروردگاری قبول دارید، آن ها تایید کردند و این داستان چند بار در کلام الله آمده است و همین طور در مورد سجده شیطان که حاضر نبود به انسان سجده کند، این از عصیان گری او حاکی شد. پروردگار به آدم و حوا گفت این جا برای شما بهشت است، یعنی هر چیزی که می خواهید برای شما حاضر می شود و بهشت به این معنی است که انسان در آن جایگاهی که هست هر چیزی را که بخواهد برای او فراهم می شود و خداوند به آن ها گفت که فقط نباید به آن شجره، که شجره خیبیثه هست نزدیک بشوید ولی شیطان به آن ها گفت می دانید که چرا خداوند به شما گفته که نزدیک آن درخت نشوید؟ برای این که اگر نزدیک بشوید به مراحل بالاتر و بهتری می رسید و آن ها هم که از جایی خبر نداشتند. سراغ آن درخت رفتند و تاثیری که روی آن ها گذاشت باعث شد که چیزهایی که برای آن ها آشکار نبود آشکار شود. به پیش پروردگار رفتند و متوجه شدند که فرمان الهی را نقض کردند و ایشان را به مراحل پائین تری فرستادند که همان زمین است تا آزمایش بشوند که دوباره بتوانند به جایگاه اولین خود برگردند. این نکته را می رساند که اولین شرط ورود به تاریکی نقض فرمان است. تاریکی یعنی انسان، نیروهای طبیعی تحت فرمان خودش از دست او خارج می شوند. مثل درست نخوابیدن، مزاج نادرست و نقطه مقابل از تاریکی خارج شدن فرمانبردار بودن است. مسئله دیگر در این سی دی روح است. انسان به دلیل روحی که در وجود او هست می تواند علم را یاد بگیرد و با آن علم می تواند بر وجود خودش حکمرانی کند.
خانم الهه کمک راهنمای محترم فرمودند:
ممنونم از دوستان بابت مشارکت ها. بچه ها من اصلا احساس نمی کنم که بیرون از کنگره هستم و کاملا تمام فکر و ذهنم در مورد جمع مان در این جا هست و اتفاقا احساس خیلی خوبی هم دارم، بنابراین ما هیچ چیزی را به شکل معضل به آن نگاه نمی کنیم، هیچ چیزی برای ما مشکل نیست. هر چیزی که ایجاد می شود قطعا برای ما درس ها و تجربه ها دارد و این هم یک تجربه ی جدید و قشنگی بود. الان هم صدای یکدیگر را می شنویم و حس یکدیگر را می گیریم. ان شاءالله هر آن چه خیر است اتفاق بیفتد و تن همه سالم باشد و خداوند به شما سلامتی و شادابی هدیه کند.
مشارکت همسفر منصوره: 
سلام دوستان منصوره هستم همسفر. خانم الهه خیلی خوشحالم که صدای شما و خواهر لژیونی ها را می شنوم و واقعا انگار که سر لژیون در کنگره نشستیم. آقای امین ابتدا در مورد آدم و حوا صحبت می کنند و می گویند که آدم و حوا از بهشت رانده شده اند و منظر از بهشت یک جای خاصی نیست اگر انسان یک خواسته معقولی داشته باشد و به اجرا در بیاید، انگار که در بهشت هستید. چه موقع انسان وارد تاریکی می شود؟ زمانی که نقض فرمان کند و وقتی انسان در اوج تاریکی هست نیروهای طبیعی تحت امر انسان نیستند و یا به صورت مشروط هستند. آقای امین می فرمایند: نیروی ذهن در کنترل انسان نیست و اگر در کنترل انسان در بیاید اتفاق خیلی خوبی برای انسان می افتد‌.
مشارکت همسفر آرزو: 
سلام دوستان آرزو هستم همسفر. خیلی خوشحالم و انرژی شما دوستان را حس می کنم. این ویروس کرونا به غیر از ترس و وحشت که به همه وارد کرده یک خوبی هایی هم دارد، این که روابط در خانه صمیمانه تر شده، مراقب همدیگر هستیم، آلودگی هوا کم شده و این که خداوند هر چیزی که قرار می دهد یک حکمتی هم در آن گذاشته. اگر ما از آن بی خبر هستیم دلیل نمی شود که آن وجود نداشته باشد. از آقای مهندس بی نهایت متشکرم بابت اجازه آموزش فضای مجازی و این راهی شد که ما به حال خوش برسیم‌ . در مورد سی دی معلم برای وارد شدن به هر مقوله ایی شرطی لازم است و برای وارد شدن به جبهه تاریکی باید نقض فرمان کنیم و برای خارج شدن از تاریکی باید فرمانبردار خوبی باشیم. مثلا من اگر چند سال است به کنگره می آیم و نتیجه ایی ندیده ام دلیل این است که من فرمانبردار خوبی نبوده ام یا به ظاهر فکر می کردم که فرمانبردار هستم، ولی در عمل کار خودم را انجام می دادم. راهنمای من هر صحبتی می کردند چشم می گفتم ولی آن کار را انجام نمی دادم برای همین نتیجه نگرفتم.
مشارکت همسفر ندا:
سلام دوستان ندا هستم همسفر. خیلی خوشحالم که صدای خانم الهه و دوستانم را شنیدم و خیلی دلم برای هم تنگ شده بود. در مورد سی دی معلم که همان صحبت خانم الهه که می فرمایند: در سفر اول و یا اصلا در کل زمانی که در لژیون هستید باید عقل مان با عقل کمک راهنما عوض بشود تا بتوانیم یک مسیر خیلی خوبی را طی کنیم و در اصل کمک راهنما مانند یک چراغی در مسیر هست که من وقتی در تاریکی هستم باید این چراغ را در دستم بگیرم و حرکت کنم. اگر نور چراغ نباشد من هیچ جایی را نمی بینم و دقیقا این بارها در تاریکی واقعی برای ما اتفاق افتاده است. وقتی جایی را نمی بینیم حتی دست و پا و چشم و این ها هم در اختیار ما نیستند و حرکت هم نمی توانیم بکنیم و هیچ فرمانی برای ما صادر نمی شود و راهنما عین یک چراغ می ماند که مسیر را برای ما روشن می کند و با نبودنش ما به هیچ جایی نمی رسیم. پس وقتی چراغ را دستمان می گیریم فقط باید چشم بگوئیم و آن مسیر را برویم تا به انتها برسیم.
مشارکت همسفر سحر:
سلام دوستان سحر هستم همسفر. از آقای مهندس و خانم الهه بابت آموزش فضای مجازی تشکر می کنم. به دلیل بحران پیش آمده و خستگی های خانه تکانی سطح انرژی ها پائین آمده و من خودم همیشه این انرژی را از کنگره و از شما می گرفتم. درباره دستور جلسه اگر من فرمانبردار خوبی باشم، آموزش های کنگره را عملی کنم، صحبت های کمک راهنما را گوش کنم به نفع خود من است و باعث پیشرفت خودم می شود. من نسبت به یکسال پیش خیلی تغییر کردم چون توانستم مقداری از ضد ارزش ها را حذف کنم و زمانی که فکر منفی سراغم می آید سریع صحبت های شما و آقای مهندس به کمک من می آیند.
مشارکت همسفر زهرا: 
سلام دوستان زهرا هستم همسفر. خیلی خوشحال هستم و از آقای مهندس بابت تشکیل لژیون مجازی تشکر می کنم. در این سی دی آقای امین می فرمایند: آدم و حوا از بهشت رانده شدند به خاطر نقض فرمان.انسان برای این که آموزش ببیند باید فرمانبردار باشد یعنی اول باید فرمانبرداری را یاد بگیرد که بعد بتواند فرمانده خوبی باشد. نقض فرمان الهی دروازه ورود به تاریکی ها است. همان مصرف مواد مخدر، رشوه خواری، دروغ گویی و ....برای خروج از تاریکی ها باید فرامین الهی را انجام داد و از ضد ارزش ها دوری کند و فقط دعا و ثنا فایده ایی ندارد بلکه باید از ضد ارزش ها دوری کرد.
مشارکت همسفر سمیه
سلام دوستان سمیه هستم همسفر. از آقای مهندس و خانم الهه بابت فراهم آوردن این فضا تشکر می کنم. در سی دی معلم نکته ایی که من خیلی دوست داشتم این بود که بهشت زمانی برای انسان اتفاق می افتد که نیروهائی که خداوند برای انسان خلق کرده تحت فرمانش باشد، مثل فرد مصرف کننده نباشد که انجام هر کارش مشروط به مصرف موادش است. انسانی که به چیزی وابستگی ندارد تنها مزیتش این است که هر کاری می خواهد انجام بدهد نیروهایش تحت اختیار خودش است و این زمانی است که در بهشت قرار دارد. خداوند می گوید زمانی که ما در تاریکی قرار داریم یعنی زمانی که نقض فرمان کردیم و برای ورود به روشنایی ها باید فرمانبردار خوبی باشیم. اگر برای ما خدمتی ایجاد می شود به حد و اندازه خدمت کنیم و زیاد از حد دنبال خدمت کردن نباشیم و فضا را برای دیگران باز بگذاریم.
مشارکت همسفر خدیجه: 
سلام دوستان خدیجه هستم همسفر. از این که صدای شما را شنیدم آرامش گرفتم. کسی که وارد تاریکی شد یعنی نقض فرمان کرده و این شخص در ذهن افکار ناراحت کننده ایی دارد که در کنترل ذهنش نیست. من باید ذهنم را کنترل کنم و از شلوغی رها کنم و برای این کار من باید فرمانبردار خوبی باشم.
سوال همسفر فاطمه:
چرا در زمان ناراحتی و استرس کنترل ذهن آدم در اختیار او نیست؟ مگر چه فعل و انفعالاتی در درون ذهن اتفاق می افتد که انسان نمی تواند تمرکز کند و نمی تواند درست فکر کند حتی نمی تواند در مورد موضوعی که استرس دارد تمرکز کند؟
پاسخ کمک راهنمای محترم خانم الهه:
ببینید بچه ها وقتی درمورد یک شرایط خاص صحبت می کنیم تا وقتی همه چیز خوب است و حال من هم خوب است که این دستاوردی محسوب نمی شود. بارها این شهر را در لژیون خواندیم و در موردش صحبت کردیم. این شعر را همه حفظ کنید:
بدیدم عابری در کوهساری
قناعت کرده از دنیا به غازی
چرا گفتم به شهر اندر نیایی
که باری بندی از دل بر گشایی
گفتا آن جا پری رویان نقض اند
چو گل بسیار شد پیلان بلغزند
این شعر از سعدی است. می گوید یک عابدی (عابد یعنی کسی که عبادت خدا را زیاد می کند) را دیدم در کوهسار(کوه)رفته و دور از شهر است. به جای این که در دنیا باشد و از دنیا استفاده کند در یک غار رفته و آن جا زندگی می کند. به او گفتم چرا به شهر نمی آیی که حال و هوایت عوض بشود و یک لذتی ببری. گفت که (خودش را به پیل تشبیه کرده پیل یعنی فیل) در شهر پری رویان و فرشتگان خوشگل زیاد هستند و وقتی گل زیاد شد فیل هم که باشی می لغزی یا از راه به در می شوی. آقای مطهری یک جوابی به این شعر سعدی می دهند. می گویند آقا اگر شما در غار باشی و در را به روی خود ببندی و نلغزی که هنر نکردی، هنر آن وقتی است که در آن شرایط باشی و حالت خوب باشد. به قول آقای مهندس که می فرمایند: اگر چریدی دنبه ات کو؟ همیشه این را می گویند، اگر چند سال است که به کنگره ی آیی و آموزش می گیری و ادعا داری که به حال خوش رسیدی، خوب این آموزش ها باید یک جایی خودش را نشان بدهد. کجاست این همه آموزشی که گرفتی؟! به گوسفند می گویند این همه چریدی (اگر ادعا کند که چرا رفتم و سبزه خوردم) این همه از طبیعت استفاده کردی و از موهبت های الهی استفاده کردی پس دنبه ات کو، پس چرا رشد نکردی؟ حالا اگر ما واقعا به آموزش ها عمل کردیم پس نتیجه اش کجاست؟! وقتی اوضاع خوب است ما هم خوب باشیم و وقتی اوضاع بد است ما بد باشیم، این یعنی من آموزشی نگرفتم. وقتی حال من خراب می شود یعنی جان ذهن من درگیر است. بله بیماری آمده، ما در طول سال ورزش کردیم ، غذاهای خوب خوردیم، ما سال هاست روی تغذیه و جهان بینی و تفکرمان کار می کنیم. بعد یک وقتی یک موجی می آید مثل موج این بیماری، اگر به هم ریختیم و حالمان خراب شد یعنی این سال ها آموزش من به درد نخورده است. به همین دلیل می گویم که اگر نیروهای ما تحت فرمان ما باشند کل نیروهای الهه تحت فرمانِ الهه هستند. به خاطر همین سی دی معلم را انتخاب کردم. وقتی نیروهای من از کنترل من خارج می شوند و تحت فرمان نیروهای بازدارنده قرار می گیرند آن وقت من هم به هم می ریزم، یعنی یک خبر می آید، الان این اتفاق می افتد شما همه اعتماد به نفس خودتان را از دست می دهید. بچه ها ما دیگر مهربان تر از آقای مهندس به ما در این سیستم که وجود ندارد. آقای مهندس گفتند برای جلوگیری از شیوع بیماری جلسات کنسل شود ولی من خودم هستم. شما نباید فیلم ها و ویس هایی در مورد این ویروس ببینید پس توکل مان کجا رفته است. این جا است که ترس آمده تفکر را خورده و این که می بینید به هم ریخته اید، یک بخشی هم از ترس است بعد مگر این دکترها خدا هستند. تنها کاری که باید انجام دهید رعایت بهداشت کنید، به مکان های عمومی نروید، مرتب( نه به طور وسواس) دست هایتان را با آب و صابون بشویید، خریدهایتان را  الکلی کنید اگر لازم بود آقای مهندس هشدار امنیتی می دادند. ایشان گفتند که از دی سپ استفاده کنید. پزشک طب سنتی من گفتند که سیستم ایمنی بدنتان را ببرید. تازه می گویند این ویروس کرونا بسیار خفیف تر از آنفولانزا هست. خوب ما دی سپ استفاده کردیم، به مکان های عمومی نرفتیم، بهداشت را رعایت کردیم، ضد عفونی کردیم حالا همه ی این کارها را کردیم حالا نوبت چیه؟ نوبت این است که توکل کنیم و به همین دلیل وادی پنجم را نیز در دستور جلسه قرار دادم‌، مگر تو نگهدارنده فرزند، مادر، پدر، همسرت هستی که تو می خواهی از آن ها حفاظت کنی؟! اولا به قول آرزو هر دردی را که خداوند داده قاعدتا درمانش را هم داده است. حالا تو می توانی به این سیاهی ها دامن بزنی و هم می توانی بگویی خوب من این کارها را کردم بقیه اش با خداوند است و بگویم خدایا خودت حافظ و نگه دار خانواده من هستی. وقتی اعتقاد داری که خداوند هست پس داری توکل می کنی اما اگر جایی فکر کنم که خدا نیست و من باید همه کارها را بکنم این دیگر شرک است و پای نفاق نیز وسط می آید که یک فکری می کنم که افکار خدا نیست. پس وقتی ما می ترسیم یعنی کنترل نیروی ما دست نیروهای بازدارنده افتاده است و برای این که فرماندهی را از او پس بگیریم باید فرمانبرداری کنیم ضمن این که آقای امین گفتند: اگر انسان می خواهد وارد تاریکی بشود باید نقض کند، نقض کردن یعنی عمل نکردن. فرمان الهی آمده که من شما را حافظ هستم و خداوند بهترین حافظ است. اگر کسی این فرمان را عمل نکند و وارد تاریکی می شود. این که من بترسم وارد تاریکی ها می شوم، این که صحبت راهنما را گوش نکنم وارد تاریکی می شوم. پس آن جایی که می گوید "فلیتوکل المتوکلین" پس توکل کنندگان بنشینند و توکل کنند یعنی کارت را انجام بده و بقیه اش را بسپار به خدا و توکل کن. وقتی می خواهم از تاریکی برگردم باید فرمان را اطاعت کنم تا کم کم وارد جهان روشنایی بشوم.
داستان حضرت یوسف را شنیده اید از کلام الله می گویم که حضرت یعقوب، یوسف را دوست داشتند و برادران یوسف از او خواستند که یوسف را دنبال خودشان ببرند، ایشان ترسیدند ولی برای این که بین برادران دشمنی ایجاد نشود قبول کردند و بعد هم برادران ایشان را در چاه انداختند، ولی گفتند که گرگ او را خورده است. بعد افرادی یوسف را از چاه بیرون آوردند و به عنوان برده فروختند که پادشاه مصر ایشان را خریدند و بعد از مرگ پادشاه حضرت یوسف پادشاه و عزیز مصر شدند. در مصر قحطی آمد و برادران یوسف نزد او آمدند و از ایشان گندم گرفتند(برادران یوسف را نشناختند ولی یوسف آن ها را شناخت)حضرت یوسف گفتند که اگر دوباره گندم خواستید باید برادر کوچک تر خود را نیز بیاورید. برادران نزد پدر رفتند و جریان را تعریف کردند، حالا نکته این جاست دفعه اول که برادران خواستند یوسف را ببرند یعقوب خیلی ترسید، ولی برای این که دشمنی زیادتر نشود ترسید و با ترسش یوسف را داد که ببرند حالا دفعه دوم برادران می گویند: بنیامین را بده تا ببریمش نکته جالب این جاست که یعقوب گفت "فالله خیر حافظ و هو ارحم الراحمین"این آیه در سوره یوسف هست. خداوند بهترین نگهبان است و او مهربان ترین، رحم کننده ترین، رحم کنندگان است بنابراین بیشتر از من به بقیه نزدیک است، چه کسی دارد از ما محافظت می کند؟ خدا.خداوند ما را آفریده و در مقابل ما یک سری مسئولیت دارد ما هم در مقابل خدا یک سری مسئولیت داریم. من فقط می توانم محافظ چیزی باشم که آن را آفریده باشم نه به دنیا آورده باشم.
خانم الهه در ادامه فرمودند:
ما دو نوع ترس داریم.ترس نگهدارنده و ترس بازدارنده. ترس نگهدارنده مثل زمانی که من دارم از خیابان رد می شوم یک ماشین با سرعت می آید و من می ترسم به همین دلیل رد نمی شوم و صبر می کنم که ماشین زودتر برود. اتفاقا این ترس خوب است.ترس بازدارنده کار نیروی اهریمنی است. نیروی بازدارنده یک نیروی منفی است.یک سوال: آیا هیچ موجودی می تواند در  تاریکی به حیات خودش ادامه دهد و چرا ؟
هیچ موجودی نمی تواند در تاریکی بماند زیرا همه موجودات در هر جای هستی برای ادامه حیات نیازمند نور هستند. در واقع منظور از نور و روشنایی انرژی است و این انرژی باید از یک جا تامین بشود و آن از اولاد آدم یعنی ما به وجود می آید. تاریکی می آید و یک فکر منفی را در سر من می اندازد و این قدر می تابد که سطح انرژی من را پائین می آورد و بارها گفتیم که انرژی سخت به دست می آید. اگر اجازه بدهیم آن فکر بیاید و به ذهن ما متصل بشود انرژی ما را تا ذره آخر می مکند و از بین می برند.باید حواسمان باشد تا این فکر منفی در ذهن ما می آید فوری یک سی دی گوش کنیم، به خداوند پناه ببریم، کنار درختی بروید و آن را بغل کنید، گل ها را آب بدهید و نگذارید آن اتصال و پیوند شکل بگیرد و اگر گذاشتید شکل بگیرد شما را تا عمق تاریکی می برند و تو را به ده سال پیش یا پانزده سال پیش می برد.
مشارکت همسفر ناهید،همسفر فاطمه(ف)،همسفر فتانه در مورد وادی پنجم:
همان طور که برای تبدیل یک آب آلوده و کثیف به یک آب سالم و زلال فقط یک راه وجود دارد و آن تصفیه آب است. اگر یک انسان بی تعادل بخواهد به یک انسان با تعادل تبدیل بشود یک راه وجود دارد و آن تزکیه و پالایش است یعنی از ضد ارزش ها دوری کند و به سمت ارزش ها حرکت کند. برای خروج از نگرانی، اضطراب و ناامیدی و ضد ارزش ها باید پله هایی را به مرور زمان طی کرد و در این وادی به هفت پله به صورت خلاصه اشاره شده است: برگشت از ضد ارزش ها، خودداری، قناعت، صبر، تجسس قضاوت، غیبت، پس انداز، توکل، رضا و تسلیم. در پله صبر گفته است که باید از طبیعت الگو برداری کنیم مثلا دانشمندان هواپیما را از پرواز پرندگان، زیر دریایی ها را از ماهی ها الهام گرفتند. مسئله زمان در تولید شدن محصولات است. صبر عبارت است از پشت سر گذاشتن و یا طی کردن زمان است که باید همراه با تلاش و کوشش باشد که ما به سمت هدف پیش برویم. خداوند انسان را به صبر دعوت کرده و در قرآن می گوید که خداوند مع الصالحین است یعنی با صبر کنندگان است.
کمک راهنمای محترم خانم الهه فرمودند:
نکته آخر این که فرقی نمی کند که ما سفر اولی هستیم، تازه وارد هستیم، سفر دومی، کمک راهنما، ایجنت و... هستیم وقتی که آقای مهندس می گویند که من هم استاد دارم و من هم با راهنمایی های استادانم پیش می روم دیگر حرفی برای ما نمی ماند. اگر من می خواهم حال خوش من حفظ بشود باید این مسیر را ادامه دار داشته باشم. وقتی آقای امین می گویند راهنما تحت دو نیروی بازدارنده قرار دارد، یکی در تاریکی های رهجو تحت فشار هست که باید برای آن ها حلال مشکلات باشد، یکی تاریکی های وجود خودش است. اگر راهنما خودش به راهنمای بالاتر اتصال نداشته باشد، جا می زند و بعضا برای راهنماها اتفاق افتاده و مهم این است که الان که من خدمت می کنم اتصالم برقرار باشد، اتصالم با راهنماهای ما فوق برقرار باشد. ما باید سر خودمان را با سر راهنما عوض کنیم و حتی این کار بعد از سفر دوم هم باید ادامه داشته باشد و سفر دوم باید اتصال بیشتر برقرار بشود. طبق فرمایش آقای امین رهجو همین طور که تحت الامر هست تحت الحمایه هم هست، یعنی راهنما از آن حمایت می کند و دست او را می گیرد و کمکش می کند تا از تاریکی بیرون بیاید. اگر فردی از آموزش باز ایستد ،سقوط می کند حالا در هر جایگاهی.

جلسه با دعای خیر دوستان به پایان رسید.




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


پنجشنبه 22 اسفند 1398 11:16 ب.ظ
سلام ،سپاس خانم الهه عزیزخیلی ازصحبتهای شمااستفاده کردم.مثالهایی که بکاربردیدآموزنده ودلگرم کننده بود.ازمشارکت هاهم بسیارآموختم ممنون ازهمگی
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.


درباره وبلاگ


عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند.
پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی!
ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد...
انشاالله

مدیر وبلاگ : همسفر الهه
مطالب اخیر
جستجو

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :

                    
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات