همسفران عشق لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد |
||
دوشنبه 26 اسفند 1398 :: نویسنده : همسفر ندا
به نام قدرت مطلق الله آیا ما آن چیزی هستیم که دیگران فکر میکنند؟
همسفر خانم آرزو : من موجودی هستم که نه خودم آن را می شناسم و نه دیگران آن را می شناسند، من یک علامت ؟ هستم. گاهی اوقات انسانها تصور می کنند که خودشان را می شناسند اما زمانی که وارد بعضی از مسایل می شوند برایشان گنگ و مجهول و ناشناخته است. ما در علم روانشناسی یک مسئله خود آگاه داریم و یک ناخودآگاه؛ که ما در اینجا آن را مثلثی ترسیم می کنم که قاعده آن فطرت وی، ذات وی، خمیر مایه درونی نام دارد. یعنی عصاره آن دو می شود فطرت که شامل اطلاعات خودآگاه و اطلاعات ناخودآگاه می شود که در کل به دانسته ها و آگاهی ها و اطلاعات ما با توجه به تجربه و تفکر وآموزش ما گفته می شود. در مسئله ناخودآگاه بین علما و روانشناسان اختلاف نظر وجود دارد، عده ای ناخوآگاه را از زمان طفولیت تا الان می دانند و عده ای از روز الست تا تولد که یکسری اطلاعات هم در آنجا ذخیره شده است و یکسری از زمان قبل است. زمانی که ما پیمان بستیم یکسری معتقدند که انسان با تولد به وجود می آید و با مرگ از بین می رود و عده ای هم معتقدند که انسان موجودی است که کالبد فیزیکی او از بین می رود ولی موجودیت او باقی می ماند. حال کدام ناخود آگاه است ؟ و شناخت ما کدام است؟ هرچه ناخود آگاه من به خودآگاه من نزدیک تر بشود شناخت ما از خودمان بیشتر است، مثل این است که صور ظاهر و پنهان من با هم نزدیک شوند و آن موقع در اثر شناخت ما از خودمان می توانیم بهتر خودمان را اداره نماییم. یعنی اگر من بتوانم در مورد موجودیت خودم، حس خودم، افکار خودم، اندیشه خودم، ایمان خودم و فطرت خودم شناخت پیداکنم و در اصل خودم رابشناسم آنوقت زندگی برایم مفهوم زیبایش را به ارمغان می آورد، چون من تا قبل از این گمان می کردم که من برای چه به وجود آمده ام ؟ و این زندگی به چه دردی می خورد ؟ زندگی که پایانش مرگ باشد ؟ به چه معناست ؟ همه این سوالات به خاطر عدم شناخت ما از خودمان بود ، تا خود را نشناسی نمی توانی خدا رابشناسی ، پس هیچ مخلوقی بیهوده آفریده نشده است، حتی اگر او خودش را بیهوده بداند. من باید رسالت خودم را پیدا کنم و بدانم نقش من در این هستی خیلی مهم است و باید از فرصتی که در اختیارم قرار داده شده است بهترین استفاده را بکنم. یعنی می توانم با نیروی عقل خویش همه آنچه که هست را تبدیل به بهترین نمایم. همسفر خانم سحر : همه ما در نگاه اول متوجه میشویم که خودمان را میشناسیم و از تمام مسائل خودمان باخبر هستیم ولی آیا واقعاً خودمان را میشناسیم؟ و آیا آن چیزی هستیم که فکر میکنیم؟ مسئله دیگر اینکه آیا ما آن چیزی هستیم که دیگران فکر میکنند؟ چون دیگران هم راجع به ما نظر دارند.پس این میشود یک مثلث: آن چیزی که دیگران فکر می کنند، چیزی که ما فکر می کنیم و چیزی که نه خودمان فکر میکنیم و نه دیگران.یک مثلث دیگر هم داریم: خودآگاه، ناخودآگاه و فطرت یا ذات که شامل اطلاعات خودآگاه و ناخودآگاه است.البته وقتی می گوئیم خودآگاه؛ مجموعه دانستههای ما، آگاهی ما با توجه به دانایی یعنی تجربه، تفکر و آموزش ما در آگاهی ما است و آن چیزی که در ناخودآگاهی ماست آن مجموعه اطلاعات و دانایی ما و دانش ما است که عصاره این دو میشود فطرت و ذات هر فردی، حالا خودآگاه اسمش روی خودش است و آدم تا حدودی میشناسد ولی ناخودآگاه چطور؟!در علم روان شناسی ناخودآگاه انسان را از زمان طفولیت میدانند، از زمانی که بچه از مادر متولد میشود و یک سری مسائل در ذهنش نیست که به عنوان ناخودآگاه فرد تلقی میشود مثلاً در زمان کودکی فرد یک آسیبهای روحی و روانی دیده و خودش یادش نیست و آن آسیبهای روحی و روانی باعث شده این فرد تغییر کند و نسبت به یک موضوعی حساسیت داشته باشد و آن حساسیت ناخودآگاه باشد یعنی بدون اراده باشد. همسفر خانم ندا : همه ما در نگاه اول متوجه میشویم که خودمان را میشناسیم و از تمام مسائل خودمان باخبر هستیم ولی آیا واقعاً خودمان را میشناسیم؟ و آیا آن چیزی هستیم که فکر میکنیم؟ مسئله دیگر اینکه آیا ما آن چیزی هستیم که دیگران فکر میکنند؟ چون دیگران هم راجع به ما نظر دارند. پس این میشود یک مثلث: آن چیزی که دیگران فکر می کنند، چیزی که ما فکر می کنیم و چیزی که نه خودمان فکر میکنیم و نه دیگران. یک مثلث دیگر هم داریم: خودآگاه، ناخودآگاه و فطرت یا ذات که شامل اطلاعات خودآگاه و ناخودآگاه است.البته وقتی می گوئیم خودآگاه؛ مجموعه دانستههای ما، آگاهی ما با توجه به دانایی یعنی تجربه، تفکر و آموزش ما در آگاهی ما است و آن چیزی که در ناخودآگاهی ماست آن مجموعه اطلاعات و دانایی ما و دانش ما است که عصاره این دو میشود فطرت و ذات هر فردی، حالا خودآگاه اسمش روی خودش است و آدم تا حدودی میشناسد ولی ناخودآگاه چطور؟! در علم روان شناسی ناخودآگاه انسان را از زمان طفولیت میدانند، از زمانی که بچه از مادر متولد میشود و یک سری مسائل در ذهنش نیست که به عنوان ناخودآگاه فرد تلقی میشود مثلاً در زمان کودکی فرد یک آسیبهای روحی و روانی دیده و خودش یادش نیست و آن آسیبهای روحی و روانی باعث شده این فرد تغییر کند و نسبت به یک موضوعی حساسیت داشته باشد و آن حساسیت ناخودآگاه باشد یعنی بدون اراده باشد. نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، برچسب ها : کنگره 60، لینک های مرتبط : درباره وبلاگ عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند. پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی! ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد... انشاالله مدیر وبلاگ : همسفر الهه مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندها نویسندگان برچسبها آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
||