همسفران عشق لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد |
||
شنبه 9 فروردین 1399 :: نویسنده : همسفر زهرا. ن
به نام قدرت مطلق الله همه چیز طبق خواسته وفرمان اتفاق می افتد و اگر
خواسته ای در وجود شما نباشدهیچ فرمانی صادر نمی شود اما وقتی فرمان صادر شد به
صورت کلی است چه خواسته ی معقول باشد چه غیر معقول.
همسفرخانم مریم: در ابتدای سی دی آقای امین می فرمایند: همه چیز طبق خواسته و فرمان اتفاق می افتد و اگر خواسته ای در وجود شما نباشد، هیچ فرمانی صادر نمی شود اما وقتی فرمان صادر شد به صورت کلی است چه خواسته ی معقول باشد چه غیر معقول. ممکن است خواسته ی فرد این باشد که در عمق تاریکی ها فرو رود و فرمان طبق آن خواسته صادر می شود و شرایط هم برای رسیدن به آن خواسته فراهم می شود. خواسته ها همیشه ٢قسمت دارند، یک قسمت در درون انسان و یک قسمت هم در بیرون که شامل محیط، خانواده و اجتماع می شود. حس اولین قوه ی بکارگیری عقل است، ولی اگر آلوده شود اطلاعات غلطی را برای صادر کردن فرمان به عقل می دهد و ممکن است عقل با تمام تدبیری که دارد اشتباه کند. کسی که وارد کنگره می شود حسش آلوده است به همین دلیل است که در سفر اول باید به حرف راهنما گوش کند و تابع قوانین باشد چون تمام این قوانین بخاطر این است که فرد آسیب بیشتری نبیند. مثلا اگر به یک سفر اولی گفته می شود که به مکان هایی که قبلا می رفته ای نرو و یا با آن افراد معاشرت نکن بخاطر این است که یک سفر اولی مانند یک آب جاری است، در یک مسیر، و این آب اگر در مسیر خود به یک حوضچه ی آب آلوده برسد آلوده می شود. اما بعد از مدتی که از سفرش در کنگره گذشت مانند آبی می شود که در یک کانال در حال حرکت است که اگر حتی در مسیر خودش به یک فاضلاب هم برسد آلوده نمی شود چون محافظت شده است و در کنگره حساب خود را با مواد به صفر رسانده است و اما گفتیم که یکسری از خواسته های ما در بیرون است و موقعی که ما تغییر کنیم محیط هم برای رسیدن ما به آن خواسته فراهم می شود و یک راهنما وقتی که یک نفر را به رهایی می رساند، یعنی محیط را برای فرد عوض کرده است با تشكر فراوان از تمام راهنمایان کنگره مخصوصا راهنمای عزیزم خانم الهه جان همسفرخانم فتانه: به نام خداوند هستی بخش خداوندی که عشق را افرید هیچ کس را به زور نمیتوان درمان کرد، ما دو نیروی درون و بیرون داریم و کسی که خواستهای دارد یک سر آن درون اوست و یکسر در بیرون شخص است و خواسته هرکس از درون او میباشد و نقش بیرون نقش بستر و کاتالیزور است، حرکت ما به هر موضوع با توجه به خواستههای ماست، جنس خواسته ما اگر از براده آهن باشد محیط بیرون از آهنرباست و جذب یکدیگر میشوند و برای تبدیل خواسته باید ماهیت آن را تغییر دهیم و جنس خواسته را به چیزی تبدیل کنیم که جذب آهنربا نشود. اگر فنری را با دست نگهداریم تا مدتی قادر خواهیم بود نگهداریم و بعد از مدتی فرار می کند. باید خواسته نفس را تغییر دهیم چون بازور زدن نمیشود جلوگیری کرد. برای خودداری از کارهای ضد ارزشی آرامآرام و به صورت تدریجی آنها را کم میکنیم ، پس اگر خواسته منفی در ما هست یعنی یک ساختار منفی در ما شکلگرفته باید ابتدا خواسته در ما باشد،گاهی حسهایی درون ما بوجود میاید که محرک عقل ماست و ما را به سمت چیزی جذب میکند و این همان است که میگوییم چرا عقل فرمان اشتباه میدهد. وقتی میگوییم با همدیگر در سفر اول معاشرت نکن و یا وسایلت را نگه ندار برای این است که دو جوی آب در کنار هم و به موازات هم که یکی آلوده و یکی پاک در حرکتاند نهایتاً در هم نفوذ میکنند و این مانند وقتی است که حرف دیگران باعث تغییر حس ما میشود. چرا در ابتدا خوب سفر میکنیم ولی هرچه میگذرد سخت میشود به این دلیل است که در ابتدا نیروی منفی به خاطر ترکهای مکرر ما را باور ندارد که بتوانیم و میگوید جدی نیست و گردیم اما هرچه میگذرد میبیند جدی است و تمام تلاشش را میکند تا جلو ما را بگیرد ،و وقتی ما انرژی نداریم یا کم داریم ما را به سمت نیروهای منفی میبرد تا انرژی از جنس منفی بگیریم .ما باید آموزش بگیریم چون نقش اول را آموزش دارد و آموزش در جمع ممکن است و فردی نمیشود آموزش گرفت ،کسی که منظم است و تسلیم سیستم درمان با شخص نامنظم حتماً تفاوت دارد. در تمام زندگی آموزش هست و اگر آموزش نگیریم نمیتوانیم درست زندگی کنیم و برای آموزش گرفتن باید دانستههای اشتباه قبلی خود را کنار بگذاریم و در جلسات حضور دقیق و کامل و منظم داشته باشم. همسفرخانم زهرا: حس اولین شروع به کار انداختن قوه عقل است یعنی عقل به عنوان ساختاری که می تواند فرمان صادر کند کاملا تحت تاثیر حس عمل می کند، پس اگر حس آلوده شده باشد، عقل هم مرتکب اشتباه می شود و حس اگر تحت تاثیر نیروهای بازدارنده قرار گیرد آلوده می شود. حس در انسان تابع انجام شدن خواسته هاست حس در انسان جاذبه و دافعه بوحود می آورد و وقتی حس در انسان بوجود می آید از حالت خنثی خارج شده و به چیزی گرایش پیدا می کند (جاذبه) و یا از آن دور می شود (دافعه). ما باید روی دو محور حرکت کنیم : · بالا بردن دانایی خود : انسان وقتی دانایی خودش را بالا ببرد یعنی ظرفیتش بالا برود می تواند ماهیت خیلی از مسائل را تشخیص بدهد و به تجزیه و تحلیل آنها بپردازد یا حداقل می تواند تشخیص دهد چه مساله ایی را می تواند حل کند و یا چه مساله ایی را نمی تواند حل کند. · حواسمان باشد که حسمان آلوده نشود حس اگر تحت تاثیر نیروهای بازدارنده قرار گیرد آلوده می شود. کسی که بیماری اعتیاد دارد حسش درست کار نمی کند برای همین است که می گویند: باید به آنجه راهنما می گوید عمل کنید.
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : درباره وبلاگ عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند. پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی! ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد... انشاالله مدیر وبلاگ : همسفر الهه مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندها نویسندگان برچسبها آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
||