حکم عقل را در قالب فرمانده،کاملا اجرا نمائیم

مشارکت وادی 6 همسفران خانم ها منصوره ،مریم ، ناهید ،آرزو ،خدیجه ،محدثه ،وجیهه، الهه ، بهار ،ندا

همه افراد می دانند که عقل در مغز ما قرار دارد و تصمیم گیرنده است. البته عقل فرمانروای ارگانیسم کل بدن و فیزیک بدن است .نکته ای که مهم است این است که همه افراد فکر می کنند وقتی شخصی فوت می کند حالا ممکن این شخص جز اقوام باشد یا بزرگ ادیانی باشد میتوانند از آن درخواستی داشته باشند امکان پذیر نیست چون فردی که فوت می کند عقل خود را از دست می دهد و دیگر حافظه ای ندارد ولی در صورتی که افراد این اعتقاد را ندارندمثل زمانی هست که انسان می خوابد اطلاعات بیداری کاملا در دسترس نیست یا بر عکس زمانیکه از خواب بیدار می شود اطلاعات خواب کامل در دسترس نیست وادی های قبل از وادی 6 در مورد تفکر بحث کردند که تفکر می تواند مثبت باشد یا منفی . تفکری که به راه خیر و مثبت ختم شود به آن کار معقول گفته می شود و تفکری که به راه منفی و شیطانی ختم شود به آن تفکر منفی یا اهریمنی گفته می شود و باید یک ترازو یا معیار وجود داشته باشد که مشخص کند این کار مثبت است یا منفی و نیاز به یک مقام بالاتر و یک سیستم نظارتی بالاتر دارد که به آن عقل می گویند  بعضی از کلمات که در فارسی آمده اند ریشه عربی دارند مثل عقل که ار عقال می آید به معنای هدایت کننده حالا چه سیستم نظارتی در ما وجود دارد ما فکر می کر دیم خودمان به راحتی تصمیم می گیریم متوجه شدیم این سیستم نظارتی عقل است که احتیاج به یک سری اطلاعات و آگاهی ها دارد تا بتواند به قضیه پی ببرد هر کاری می خواهیم انجام دهیم باید قیاس کنیم و بلافاصله وارد عقل ما بشود و با کمک سوابق آنها را بررسی کند مانند قاضی که صحبت های طرفین دعوا را به خوبی گوش می کند وبا توجه به آنها رای راصادر می کند در نمایشنامه ادموند وهلیا دو تا شخصیت گفته شد به نام های روح و جن . شخصیتی که انسان را به خوبی و نیکی دعوت می کند روح نام دا رد و شخصیتی که انسان را  به زشتی و بدی دعوت می کند جن نام دارد و نفس انسان هم قاضی هست که به کمک عقل می آید  عقل انسان است که تصمیم گیرنده است و رهبری می کند می تواند حرف روح را بپذیرد یا نپذیرد.عقل مهم ترین قسمت و حساس انسان است هر چه عقل حساب شده و برنامه ریزی شده باشد انسان در صلح و آرامش بیشتری قرار خواهد داشت .وهر چه عقل کم باشد انسان در بدبختی و بیچارگی است آقای مهندس می فرمایند : به اعتقاد من حتی سنگ ها و گیاهان و حیوانات  هم دارای عقل هستند و میزانش متفاوت است . دونوع عقل وجود دارد عقل کل که مربوط به کل هستی است وعقل جز که مربوط به انسانها است و عقل جز را نمی دانیم از چه موقع شروع شده قبل از تولد هم بوده است برای عمین است که سعی داریم به فرمان عقل نزدیک شویم ما می دانیم چه کاری خوب است وچه کاری بد ولی در اجراش با مشکل مواجه می شویم و نمی توانیم اجرا کنیم یعنی اینکه عقل میگوید این کار درست است یا غلط است ولی قادر به انجام آن نیستیم زمانی به فرمان عقل نزدیک می شویم که متوجه بشیم چه کاری درست است وچه کاری نادرست است و کار درست را انجام دهیم بعضی از کلمات هستند که برای ما معنی ندارد مثل رسیدن به قلل رفیع انسانی ؟ ولی فرمان عقل را متوجه می شویم و اینکه فرمان عقل یک چیز عجیب و غریب نیست و نیاز نیست که پله های رفیع انسانی را پشت سر بگذاریم مواردی که عقل ما می گوید خوب است را انجام دهیم کل هستی تمام اطلاعاترا جمع آوری می کند و آنهایی که مناسب هست را بازتاب می دهد اطلاعاتی که بازتاب می شوند آنالیز می شوند و در اختیار انسانها قرار می گیرند و دائما این کار در حال تبادل است بنابراین کل اطلاعاتی که ما می گیریم از کل هستی است مانند خورشید که به خانه های قدیمی می افتاد که روزنه داشت هر چه این روزنه ها بزرگ تر باشد نور بیشتری از آن عبور خواهد کرد مانند انسانی که در صراط مستقیم قرار دارد و پالایش یافته است اطلاعات بیشتری را می تواند دریافت کند ولی اگر مخالف فرمان عقل برویم به سوی تاریکی ها می رویم و وارد ضد ارزشها می رویم . فرمانروای ما عقل است عقل فر ایزدی دارد و اگر به طرف درستی و راه ثواب برویم ذره ،ذره پیشرفت خواهد کرد و اون انسان در صلح و آرامش قرار می گیرد . شو شود مال خدا نیست همه می توانند از آن استفاده کنند ولی مال همه به اجرا در نمیاد .  فردی مدتی است می خواهد یک کاری را انجام دهد ولی نمی تواند پس این فرد شو شود را ندارد یک موقعی هست که انسان تصمیم می گیره که نا امید نشود ولی در شرایطی قرار می گیرد و خیلی تصمیم می گیرد که کار ضد ارزشی انجام ندهد نمی تواند و ناامید می شود . عقل دائما انسان را دعوت می کند که تلاش کند و به خوبی ها دعوت می کند در مقابل نفس اماره می گوید دنیا دو روزه ول کن  و به عناوین مختلف شخص را به طرف خودش می کشد و القا می کند و عقل و نفس اماره دائما در نبرد هستند و ما باید مدل ها را داشته باشیم و به ما خیلی کمک می کنند که انسان یک شهر وجودی دارد یک بلد دارد که ساکنین متفاوتی دارند وقتی که فرامین درست و دستورات ثواب باشد به راحتی اجرا می شود واگر ثواب نباشد اجرا نمی شود .

همسفر فاطمه:

زمانی که دعا را می خواندیم گفته شد به فرمان عقل نزدیک شویم گفتم یعنی چه فرمان عقل ؟زمانی که وادی 6 را نوشتم وخواندم متوجه شدم می دانیم کار درست و غلط چی هست ولی آن کار خوب را انجام دهید هر کاری قرار است انجام دهم باید انجام دهم اگر قرار است پس انداز داشته باشم پس انداز کنم و غیبت نکنم و در کار دیگران دخالت نکنم و منیت نباید داشته باشم و زمانی که ضد ارزش نداشتهد باشم به فرمان عقل نزدیک می شوم و این برای من یک تلنگر بود که کاری که باید انجام میدادم رو انجام نمی دادم آقای مهندس در اینجا می گویند که دو تا چیز وجود دارد یکی وقتی بخواهی کاری را انجام بدهی که به فرمان عقل نزدیک بشوی نیروهای منفی نمی گذارند که انجام دهی در ضمن نیروهای مثبت هم تو را امتحان می کنند که آیا واقعا می خواهی به اینجا برسی یا نه و گاهی اوقات من این را متوجه می شوم مثلا تلفن می زنم و میخواهم غیبت نکنم از اون آزمایش درست آمدم بیرون نیروهای مثبت تا یک حدی من را می پذیرند .اگر به فرمان عقل نزدیک شویم و کارهایی که درست است را عملی بکنیم می توانیم از فرمانبرداری برسیم به فرماندهی .

همسفر سمیه:

حکم عقل را در قالب فرمانده،کاملا اجرا نمائیم . اینکه ما بتوانیم به آن حکمی که عقل ما می کند بتوانیم به فرمان عقل برسیم حتما نباید تو مسئله پیچیده باشدگاهی یک کتاب خواندن ساده یا یک دوش گرفتن که عقل ما می گوید این کار را انجام بده و مت اگر آن کار را به اجرا در نیاوریم یعنی نتوانستیم به فرمان عقل نزدیک شویم گاهی اوقات اطلاعات منفی یا حس های بد به عقلمان می دهیم یاعث می شود بازتاب آن فرمانی باشد که فرمان بد می شود اگر فقط به سیاهی ها فکر بکنیم فرمان عقل این هست که نا امید شو الان قسمت بد را ببین مثل موقعیتی که الان داریم و به شرایط بد این روزها فکر بکنیم  عقل فرمان میدهد که فقط به نا امیدیها فکر کن و سیاهی رو نگاه کن و آرامش مان را بهم میریزد عقل براساس اطلاع اطلاعاتی که به آن داده می شود کاری را انجام می دهد ودادن این اطلاعات دست ما است اطلاعات را برمبنای تفکر درست و یک مسر صحیح باشد و به عقل بدهیم اگر در مسیر ارزشها باشیم و در صراط مستقیم قدم بر داریم و بدانیم چی باعث می شود حالمون خوب یابد شود و به تفکرات منفی نمی رسیم این عقل برای هدایت ماست و تمام موجودات دارند و بسته به نوع موجود است و درگیریهایی که بین نفس اماره وعقل هست را تفکیک قایل بشیم با توجه با علم و آگاهی که داریم و به فرمان عقل نزدیک شویم عقل بر تفکر ما ناظر هست . حال در این سرزمین شورایی وجود دارد که یک سری از بزرگان در آن جمع شده اند تا نتایج را به فرمانده ،حاکم یا پادشاه برسانند و فرمانده با دیدن نتایج و خواسته ها فرمان اجرا ، صادر نماید.از آنجایی که فرمانده یا عقل فر ایزدی دارد کمتر دچار اشتباه میشود و او تحت هیچ شرایطی فرمان غلط صادر نمیکند مگر این که اطلاعات اشتباه به او برسانند.واما ساکنین خردمند و خوب و صالح همان خواسته های معقول نفس هستند و افراد شرور و مزاحم خواسته های نا معقول نفس میباشند.زمانی که اعضای شورا تحت فشار قبایل وحشی (خواسته های نامعقول)و تهدید آنان قرار بگیرند اطلاعات اشتباه به عقل میرسانند واو نیز فرمان غلط صادر میکند که به نفع ماهیت شهر نیست و کم کم فرمانده جایگاه خود را از دست میدهد و نفس اماره فرماندهی را در دست میگیرد.مثال:شهری را در نظر میگیریم که به ساکنین میگویند بروید و خوش باشید و در هر مغازه ای که خواستید هر چیزی بخورید ،بردارید و پول ندهید ،ماشینهایتان را هر کجا خواستید پارک کنید و یه علامت ممنوع توجه ننمایید و....در اول کار همه خوشحالند و در سرمستی به سر میبرند اما کم کم متوجه میشوند که این شهر بر اثر هرج و مرجی که در آن بوجود آمده دیگر امنیت ندارد و آرامش خود را در خطر میبینند و در ادامه از کار خودشان خسته شده و طالب امنیت و آرامش میشوند .این جاست که یکی دیگر از اعضای شورا که  نفس لوامه است  برای جلو گیری از انهدام کامل شهر دست به اقداماتی میزند و شروع میکند به سرزنش و نکوهش سایر بزرگان تا حدی  که بیدار میشوند و تصمیم به باز سازی و اصلاح تخریب شهر میکنند.در ادامه گاهی شهر آرام و گاهی هم نا آرام میشود و ساکنین گاهی خوب عمل میکنند و گاهی هم عمل کارهای ناسالم انجام میدهند اما به محض انجام کار اشتباه بلا فاصله متوجه عملشان شده و خود را سرزنش کرده و در صدد اصلاح بر می آیند(.در واقع تصمیم در اختیار عقل نیست بلکه در اختیار نفس است )تا روزی که نفس مطمئنه به قدرت برسدکه این روز روز رسیدن به فرمان عقل است.برای رسیدن به فرمان عقل نباید از خودمان توقع داشته باشیم که یک مرتبه متعادل شویم این کار باید آرام آرام در طول زمان اجرا شود .که میتوان از کارهای کوچک شروع نمود

همسفر فاطمه :

عقل جز صور پنهان که با مرگ از بین نمی رود. کار عقل این هست که قوه تشخیص دارد بین تفکرات غلط و تفکرات درست و معقول یعنی این سیستم بیشتر حالت نظارت دارد این دو تا از از هم تشخیص بدهد که معمولا تفکر معقول با نزدیک شدن به فرمان عقل بیشتر به وجود می آید و انسان را به آرامش می رساند و تفکر شیطانی از نفس به وجود می آید و نفس دشمن عقل است وسعی می کند که انسان زیاد تفکر نکند تا به فرمان عقل نزدیک نشود. عقل نیاز به اطلاعات و آگاهی دارد که حس برای عقل معمولا فراهم می کند و مرتب در سی دی های آقای امین شنیدیم که در مورد پالایش حس خیلی صحبت می کنند اگر حس تزکیه و پالایش بشود اطلاعات و آگاهی های  درست را به عقل می رساند اگر هم پالایش نشده باشد  اطلاعات و آگاهی های نادرست به انسان می دهد و انسان را به راه خطا می کشاند عقل و نفس در مقابل هم قرار دارند و در نبرد واقعی قرار دارند تا یکی از آنها برنده شود .

همسفر فاطمه :

در وادی 6 جناب مهندس می فرمایند : هر چیزی در جهان دارای عقل  و شعور است و وقتی از بین می روند در وادی های دیگر جسم شان از بین رفته است ادامه دارد زندگی شان مثل ما انسانها عقل می ماند و صور پنهان می ماند وبه زندگی در بعد های دیگر ادامه می دهیم مثل کامپیوتر که حافظه و اطلاعاتی دارد و این سلول اطلاعاتی دارد

همسفر زهرا :

حکم عقل را در قالب فرمانده،کاملا اجرا نمائیم . کار عقل نظارت بر ادیشه و تفکر ما است و نیاز به یک سری اطلاعات دارد تا عقل بتواند پردازش کند در این وادی باید به صدای عقل توجه کنیم وداناییمان را بالا ببریم تزکیه و پالایش داشته باشیم و خواسته های نا معقول خودمان را با گذشت زمان عوض کنیم و به فرمان عقل نزدیک شویم در دعای پایانی کنگره که ما می گوییم که خداوندا ما را به فرمان عقل نزدیک کن مثلا می خواهم فردا ساعت 6 صبح از خواب بیدار شوم اگر توانستم بیدار شوم به فرمان عقل نزدیک شدمو امیدوارم که بتوانم قولی که به خودم دادم بتوانم دفتر سی دی هایم را کامل کنم وبتوانم به فرمان عقل نزدیک و نزدیک تر بشوم

همسفر خانم الهه:

باید مشارکت جهان بینی را هم داشته باشیم که جوری بیان کنیم باید شمرده شمرده حرف بزنیم رسا حرف بزنیم و قرار شما ها بعدا کمک راهنما باشید که صداتون را رهجوهای شما بشنوند و با صدای شما انرژی بگیرند حتما بعد از اینکه لژیون تمام شد به صحبتهای خودتان دوباره گوش کنید و ببینید که آیا شمرده شمرده صحبت کردید یا طوری صحبت کردید که کسی بفهمد چوند همانطوری که آقای امین گفتند :معلم خوب کسی نیست که همه چیز را می داند معلم خوب کسی است که آن چیزی را که می داند را به راحت ترین صورت ممکن انتقال بدهد حالا شما ها معام و راهنما نیستید ولی باید آن چیزی را که می دانید به قشنگ ترین صورت ممکن انتقال دهید .

همسفر خانم الهه:

صحبت های آقای امین که از اینستا آکادمی پخش شد را شنیدیم اگه لازم باشد یک بار دیگر با دقت گوش کنید و بنویسید و بفهمید که چقدر آقای امین دقیق صحبت کردند در مورد این وضعیت ویروس که الان به وجود آمده آقای امین در ابتدای صحبت هاشون گفتند در هفته اول با وجود این بیماری که پدید آمد 5 میلیارد دلار به کل اقتصاد دنیا لطمه وارد شد در دو هفته اول 27 میلیار هزار دلار بعد یک ماه 5 هزار میلیارد دلار به بورس امریکا لطمه وارد شد و الان اگر بخواهیم حساب بکنیم حداقل 20هزار میلیارد دلار به اقتصاد جهانی لطمه وارد شده و گفتند زمین موجودی است که خداوند آفریده است و اتفاقا جاندار است کنگره شاید از ده سال پیش یا شاید بیشتر می گفت بیایید جان این زمین را نجات بدهید زمین در واقع محل زیست ما هست و اگر این محل زیست به مخاطره بیفتد مثل ما که موجود زنده هستیم یا یک حیوانی یک آسیبی به بدنش برسد چون موجود زنده هستند و بدنشان باسازی می شود دقیق زمین چون یک موجود زنده است و ببیند که مردم دارند آن را از تعادل خارج می کنند و شروع به بازسازی خودش می کند یعنی کاری می کند که خودش به حد تعادل برسد یا این کار را سازنده و مالک آن انجام می دهد و گفتند اگر خدا را قبول ندارید به نوان مالک زمین فرض کنید کسی که آن راساخته است و مالک آن است و از آن محافظت می کند مثل ما موقعی که خودمان وسیله ای را بسازیم فطعا از آن محافظت می کنیم حالا وقتی که سازنده یا آن موجود می بیند که افرادی که دارند ازش استفاده می کنند قدر آن را نمی دانند و آسیب به آن می رسانند و گازهای گلخانه ای زیاد تولید می کنند دائم به طبیعت آسیب می رسانند اکسیژن را ازبین می برند لایه اوزون را ازبین می برند برای حفظ زمین و به تعادل رسیدن آن پیدا می کند .دانشمندان بارها هشدار دادند که زندگی کره زمین در خطر است یک مقدار از تولید گازهای گلخانه ای کم کنید کمتر سم وارد این هوا کنید اگر سمی وارد می کنید درصدی از در آمدتان را بگذارید و درخت بکاریم  که درخت ها باعث شود کره زمین به حیات خود بر گردد ووقتی هیچکدام از این کارها را انجام نمی دهید باعث می شود خود کره زمین دست به تعادل بزند و الان جوری بشود که کلیه کارخانه های دنیا  و تولیدات صنعتی متوقف بشود  کلیه کارها و شغل ها بخوابد اومبیل ها تو خیابان رفت و آمد نکنند دود کارخانه ها کاملا متوقف شده تا این کره زمین یک نفس بکشد  چیز جالب هم گفتند این هست که ما هم در واقع شاگرد هستیم جایی که وادی 6 می گوید که باید به فرمان عقل نزدیک شویم وقتی که راهنمای تو ،رب تو ،مربی تو میگه ظلن نکن ،در زمین فساد نکن ،زمین را تمیز نگه دار ،در زمین زندگی کن و اجازه بده که دیگران هم زندگی کنند یعنی تولیدی نداشته باش به این شدت که محیط را آلوده می کند یا اگر آلوده گی تولید می کنید در قبالش درخت بکارید درخت بتواند از آن آلودگی کم کند حالا وقتی به هشدار گوش نکردید چند سال جنگل های دنیا که از آموزون شروع شده به صورت تیکه تیکه آتش سوزی های وسیع انجام می شود مدام هشدار می دهند که گرمای کره زمین زیاد شده است وقتی گوش نمی کنید همین می شود و معلم و استاد تو یک بار بیشتر هشدار بهت نمی دهد  مربی یا راهنمای تو یکبار می گوید مشارکت کن یا سی دی را بنویس تو گوش نمی دهی مربی تو میگوید افرادی که مشارکت نکردند را من حذف می کنم دفعه دوم که تکرار نمی کند یا مربی تو می گوید به نگو خانم معلم من خانم الهه هستم من دوست تو نیستم به من نگو الهه جون ووقتی تو رعایت نمی کنی سی دی نمی نویسی وقتی مشارکت نمی کنی یا با بقیه اعضا گروه شروع می کنی به صحبت کردن یا از دیگران جواب می خواهی باید منتظر عواقب کار باشی هشدار رایک بار یا نهایتا دوبار می دهند دقیقا مثل اتفاقی که برای کره زمین افتاد دانشمندان گفتند آقای فلانی اینقدر زغال سنگ استفاده نکن تو که رئیس جمهور فلان مملکتی اینقدر از آن استفاده نکن حالا که راه انداختی بیا یک ذره درخت بکار و از منیتت این کار رانکردی یعنی شخصی که منیت به خرج می دهد وقتی من میگویمم سی دی بنویسید به خاطر خودم می گم سی دی رابنویسد و باید بنشیند ومنتظر عواقب آن باشد و عواقب کسی که به حرف مربی ،راهنما یا کسی که بهتر از آن می داند گوش ندهد در چنگال کرکس سیاهی ها اسیر می شود چون یک بار راه را به آن نشان دادند این خیلی مهم است خدا نیاورد آن روزی را که ما را به حال خودمان واگذار کنند آقای مهندس عزیزمان همیشه می گویند که ای کاش انسانها بی بزرگتر نشود اگر مصرف کننده است بی بزرگتر نشود اگر عاقل هم هستند بزرگتر داشته باشند که راه را به آنها نشان بدهد و اگر نباشد پرت می شود بیرون و آنچنان با صورتش می آید زمین و مغزش متلاشی می شود کار از کار گذشته است انشالله خدا به ما کمک کند که قشنگ تر و بهتر در صراط مستقیم قرار بگیریم و قدم های مستحکم تری در سال جدید برداریم وواقعا یاد بگیریم از اتفاقاتی که دارد می افتد یک ذره بادید تفکر فکر کنیم و از اتفاقاتی که می افتد یاد بگیریم

و جلسه با دعای خیر اعضا به پایان رسید

دستور جلسه بعد :سی دی گره عشق ١

سی دی برداشت : سی دی محصول