همسفران عشق لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد |
||
شنبه 6 اردیبهشت 1399 :: نویسنده : همسفر اکرم
به نام قدرت مطلق الله گزارش لژیون مجازی همسفران عشق با دستور جلسه وادی هفتم و هشتم، با استادی کمک راهنمای محترم خانم الهه و دبیری خانم آرزو درتاریخ ۹۹/۱/۲۶در ساعت مقرر آغاز به کار نمود. سلام دوستان من الهه هستم یک همسفر. انشالله حال همگی عزیزان خوب باشد و سالم و سرحال در کنار خانواده باشید، براتون آرزوی بهترینها را می کنم. انشالله از این هوای پاکیزه که به وجود آمد نهایت استفاده را ببرید و دیروز و دیشب آسمان خیلی آبی بود و من در کل زندگیم آسمان به این آبی ندیده بودم. خدا را شکر می کنم که در کنار همدیگر هستیم و از همسفران خواستند تا اعلام حضور و مشارکت کنند، در مورد وادی هفتم و هشتم. مشارکت همسفران خانم ها: فتانه، ناهید، اکرم، سمیه، سحر، مریم، منصوره، محدثه، خدیجه، وجیهه، ندا، فاطمه ۱، فاطمه۲، فاطمه۳، زهره، آرزو. رمز راز کشف حقیقت در دو چیز است یک یافتن راه، دیگری آن چه بر داشت می نماییم. در این وادی از پیچیده ترین مسائل فلسفی تا سادترین کارهای روزانه استفاده می شود. اکنون در مر حله قرار گرفته ایم که عقل باید با نیروهای خود بعضی مجهولات را کشف نماید، راه درست را به ما نشان بدهد. چه بسیار انسانهایی بودند که به دلیل اینکه راه درست را پید نکرده بودند خود را قربانی و خانواده ی آنها متلاشی شد. پس پیدا کردن راه مسئله مهمی است یک راه انسان را به مسلخ و یک راه به مرغزار می برد. برخی هم راه حل برای مشکلشان پیدا نکردند. دست به خودکشی زدند، چرا که اراده قوی داشتند، ولی جسم و روان بر اثر پیدا نکردن راه از تعادل طبیعی خارج شده. همیشه پیدا کردن راه سریع برای مشکلات در تمام زندگی ما نقش موثری دارد، بنابراین یافتن راه یکی از مهمترین و اصلی ترین مسئله ها می باشد. رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است : یکی یافتن راه و دیگری، آنچه برداشت می نماید۰ حال بهتر است معنای لغوی آن را باز هم بدانیم۰ راز: مطلب پوشیده و پنهان سر رمز: راز نهفته، علامت مخصوص که از آن چیزی یا مطلبی درک شود. مطلب غیر مفهوم که برای حل آن کلید لازم است ۰ کشف: آشکار وساختن، پیداکردن حقیقت: حق، اصل و منتهای هر چیزی، درستی۰ بنابراین برای کشف حقیقت یا برای آشکار ساختن اصل هر موضوع یا حقیقتی که پنهان است، ما نیازمندیم تا رمز و راز آن را بگشائیم که در اینجا رمز آن می شود پیدا کردن راه یا مسیر حرکت راز آن، یعنی آنچه برداشت می نماید یا طی کردن و پیمودن راه و مسیر حرکت تا رسیدن به حقیقت. به عبارت دیگر برای باز کردن قفل هر دری یا صندوقی اول باید کلید آن را پیدا کرد و دوم بایستی با کلید اقدام به باز نمودن قفل نمود. در نظر داشته باشیم همیشه قفل سازان بسیار و کلید سازان اندک هستند. اگر ما در تهران باشیم و بخواهیم به تبریز برویم اولین کار این است که بایستی بهترین راه را پیدا کنیم و سپس حرکت کنیم و برای ما خیلی روشن است، پس از حر کت تا زمانی که فاصله تهران -تبریز را طی نکرده باشیم، هرگز به حقیقت که در اینجا همان اصل موضوع یا تبریز است و انسان ها به دو گروه تقسیم می شوند. اولین گروه کم خردان هستند اگر ما در این گروه باشیم، همیشه اول حرف می زنیم و بعداً فکر می کنیم، سپس وقتی برایمان مشکلی درست شد به دنبال بررسی و راه حل می گردیم و بعضی وقت ها هم تصور می کنیم بهترین راه کوتاه ترین راه است و به خیال خودمان می خواهیم کسی پیدا شود یا با قرص و یا ورد و یا یک طلسم و یا یک انرژی کیهانی و یا با نقش گنج مشکل ما را حل کند. کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی. مثلاً شخصی که نان ندارد بخورد ما از او نقشهُ گنج می خریم یا فردی که سر تا پایش مملو از بیماریهای جور وا جور است می خواهد با انرژی بیماری ما را درمان کند به راستی چرا چنین است؟ برای اینکه ما از قبل از پیدا کردن راه و تعیین مسیر حرکت می کنیم و در اکثر اوقات هم از بی راهه سر در می آوریم. گروه دوم خردمندان هستند اگر ما در این گروه قرار داشته باشیم همیشه قبل از لب گشودن برای سخن گفتن، اول فکر می کنیم ؛ چون می دانیم سخن گفتن، خود به نوعی تعیین مسیر است خردمند می داند که بهترین و ماندگار ترین گنج، گنج درون خودش است که بایستی آن را کشف نماید. اگر در گروه خردمندان باشید به آرامی درخواهیم یافت که جهان وجهان ها مملو از انواع و اقسام انرژی است و همین طور بانک های جهان مملو از شمش و سکه های طلا، جواهرات، پول های جور واجور و رنگ و وارنگ است و چون نیک می دانیم که ذره ای از این پول ها و جواهرات و طلا را هرگز به صورت مجانی به کسی نخواهند داد، پس این خوش خیالی خواهد بود که انتظار داشته باشیم، این انرژی های نا شناخته را هم مجانی در اختیار ما قرار بدهند. پس خردمند می داند برای یافتن هر راهی اول باید تفکر کرد و بررسی می کند تا صراط مستقیم را پیدا کند و صراط مستقیم راهی است که انسان را به مقصد می رساند، خردمند می داند که تمام پیامبران و انبیا همیشه می خواستند راه مستقیم را به انسان نشان بدهند. اگر صراط مستقیم باشد فنا هم بقا است، اما به گونه ای دیگر! به هر حال در هر لحظه از زندگی اتفاقاتی برای ما رخ می دهد که حتی بعضی از آنها بسیار ساده و پیش پا افتاده می باشند و ما بایستی نسبت به آنها عکس العمل نشان بدهیم، البته چه بخواهیم و چه نخواهیم. وادی هشتم به ما می گوید: باحرکت راه نمایان می شود، پس از آنکه خواسته یا هدف مشخص گردید، بایستی فرد باتمام وجودش بخواهد که خواستهُ او برآورده شود و مثل انسان تشنه ای که به دنبال آب در تلاش است دائما به خواسته اش توجه کند و بر روی آن متمرکز باشد، در این وادی باید در ابتدا حساب خودمان را تسویه و به صفر نزدیک کنیم، یعنی جبران خسارت نمائیم نسبت به خودمان خانواده و جامعه۰ الف:جبران خسارت از خودمان: ب:جبران خسارت از خانواده: ج:جبران خسارت از جامعه: ممکن است ما دانسته و نداسته به جسم خود و روان خود تخریب هائی را وارد کرده باشیم باید در وحله اول خودمان را ببخشیم و در جبران و ترمیم و بازسازی جسم و روان خودمان اقدام نمائیم. سلام دوستان مریم هستم یک همسفر: مسئله ای که برای من پیش آمد، مسافرم از کمپ بیرون آمد و من از کم خردی همه چیز را با خانواده ام در میان گذاشتم و آنها به جایی رسیده بودند، مدام مراقب مسافر بودند که دیگر مواد مصرف نکند کار ما به دعوای خیلی زیاد کشید که مسافرم کارش به بیمارستان کشید، ولی الان هر کس از احوال مسافر می پرسد می گوییم حالش خوب است. آقای مهندس می فرمایند: من در درمان اعتیاد متخصص هستم، پس وقتی من به کنگره آمدم، اینجا متخصصین و راهنما کمک می کنی تا درمان شوند. در جای دیگر آقای مهندس می فرمایند: می خواهی یک مشکل را حل کنی. مشکل بعدی به وجود می آید، دقیقاً مشکل پشت مشکل دیگر برای من اتفاق می افتاد و الان کاری که می توانم بکنم با آموزش های آقای مهندس و راهنمای خانم الهه بتوانم جبران خسارت از خودم و خانواده ام تا حدودی انجام بدهم. سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر: با گوش کردن این وادی متوجه شدم در گروه کم خردان هستم و باید قبل از هر کاری فکر کنم عواقبش را در نظر بگیرم، این کار انجام بدهم یا نه حتی قبل از کنگره من پیش یک دعا نویس رفتم، ولی خدا را شکر می کنم که به مرحله ی جدی نرسیدم الان متوجه شدم که باید ضد ارزشهایم را دور کنم و به راه هایی فکر کنم، آقای امین می فرمایند: سفر اولی باید به راه هایی فکر کند ولی برای راه ها و جهان ببنی که می خواهم داشته باشم باید تلاش داشته باشم و جبران خسارت از خودم، خانواده و جامعه انجام بدهم. سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر: من می خواستم درس بخوانم و به هدفم برسم ولی اینکه چه اتفاقی برای بچه هایم ومسافرم می افتاد، مهم تر بود خیلی راه کوتاهی بود ولی جبران آنها خیلی سخت تر بود و در نهایت بگوییم من فلان مدرک را گرفته ام درست نبود و هر رهایی ما را به مقصد برساند، اشتباه است باید حرکت داشته باشم و خسارتهایی در مسیر زندگیم به خانواده زدم. در طول سفر با تفکر درست با ورزش کردن جسمم را سالم کنم و انشالله بتوانم در ادامه ی مسیر جبران کنم. کمک راهنما سرکار خانم الهه فرمودند: رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است. یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می نمایم، آقای مهندس فرمودند : رمز یک چیزی است که پوشیده است و راز چیزی است که رمز پوشیده است، شما بارها در فیلم های سینمایی دیده باشید که نیروی ما فیایی را می خواهند دستگیر کند. یک مدرک از آن باید بدست بیاورند پس بنابراین حمله می کند به گاو صندوق تا بتواند آن مدرک را پیدا کنند، نیاز به قفل و یا رمز گاو صندوق دارند، وقتی رمز را زدند. در گاو صندوق باز می شود و حالا ممکن است در این صندوق پول غیر قانونی یا مواد داخلش مخفی کرده باشند. آقای امین می فرمایند: از نظر آقای مهندس راز یک چیز سر پوشیده تری است چیزی که نیاز دارد اول رمزش را رمز گشایی کنیم، بعد رمز و راز کشف حقیقت چیست : چیزی است که بر راستی و درستی آن دلالت می کند. آقای امین در سی دی محرم می گویند: رمز پیدا نمی شود، مگر اینکه با حس و قلب رمز را پیدا کنیم. هر چقدر حسهای من باز تر بشود، آن رمزیی که پیدا می کنیم درست و بهتر باز می شود و اگر کسی حسش پالایش نیافته باشد، مسلماً به رمز حقیقت قضیه هم پی نمی برد، ولی راز راهی که باید برویم. رمز آن چیزی است که من حس می کنم و هر چقدر حسم درست تر باشد رمز راحت تر و بهتر کشف می کنم و برای اینکه راه را برویم، نیاز به تعقل داریم. تعقل یعنی عقل را به کار بگیریم و عقل به من می گوید که این کار درست است و الهه باید این راه را بروی، رمز آن قضیه را پیدا کنی و چیزی که به راستی و درستی دلالت می کند باید پیدا کنیم. آقای امین در سی دی محرم می فرمایند: رمز پیدا نمی شود، باید حس انسان پالایش بشود نیاز دارد انسان سختی بکشد چون تا سختی نکشد محرم نمی شود، هر کس می خواهد محرم بشود باید محرومیت کشیده باشد و خیلی از مواهب زندگی محروم باشد تا محرم شود. خیلی از بچه ها در بچگی یتیم می شوند یا دچار فقر می شوند و اگر محرویت نکشیده باشد راه زندگی را پیدا نمی کند و هر چقدر زجر کشیده باشیم به تن فرود آید و به قول ایرج جنتی عطایی می گویند : هر چه تبر زدی مرا زخم نشد جوانه زد. هر آسیبی که در زندگی به من رسید تبدیل زخم نشد. من را غصه دار نکرد. بلکه من رشد کردم، پیشرفت کردم. آقای امین فرمودند: درخت خرما از آب گوگرد آبیاری می شود و در برترین شرایط گرمای زیاد با بدترین آب که در واقع بوی فاضلاب می دهد. آبیاری می شود بسیار دخت محکمی است و مقوی ترین و خوشمزه ترین میوه را دارد، چون سختی کشید، ولی در عوض درخت گیلاس خیلی نازک و نارنجی و سرما و گرم زود اثر می گذارد و درست است که گیلاس خوشمزه است، ولی دو روز پشت هم گیلاس بخوری رودل می کنی و حالت بد می شود، پس بنابراین نتیجه این همه صحبت ها این است که اگر کسی رمز بخواهد پیدا کند مثلاً من یک مادر خوبی یا یک همسر خوبی یا همسفر خوبی باشم باید قلبم و حسم پالایش بشود، حس من پاک نمی شود مگر با سختی کشیدن محروم از محبت یا چیزهای دیگر شدم محرم می شم، یک جای دیگر این محبت را به من می دهند این رمز. برای راز وقتی حسم پالایش شد و راه درست توانستم پیدا کنم، رازش برای من مهیا می شود که کدام راه را باید بری و این کار از طریق عقل پیدا می کنیم، چون حس می شود نیرو که از کل هستی دریافت می کنیم، چند تا راه را می گذارند و هر چه قلبم خوب باشد راه صاف تری نشان می دهند و عقل راز قضیه می گذارد، جلو راه و می گوید این بهترین راه است. بهترین راه به معنی کوتاه ترین راه نیست، به این معنی است که تو بروی و به صراط مستقیم برسی. صراط مستقیم کوتاه ترین راه است، ممکن است که یک شب پول دار بشوی این کوتاه ترین راه در واقع راه خوبی نیست و صراط مستقیم کوتاه ترین راه و در راه حقیقت قدم برداشتی بهترین اتفاق می افتد، ولی وقتی بی حوصله باشی کاری که باید انجام می دادی. سی دی که باید می نوشتی و ننوشتی گوش به فرمان راهنمایت نبودی، هر کار که خواستی انجام دادی و راه به جای نمی بری ممکن است زود بخواهی به جای برسی، ولی نتایج خوبی ندارد و حالا که عقل به تو می گوید، حقیقت این است. وارد وادی هشتم می شوم. وادی هشتم به من می گوید: با حرکت راه نمایان می شود، عقل راه را گذاشت سر راهت و گفت بفرمایید شما قدم بردارید، وقتی شروع می کنی به حرکت کردن شما لازم نیست تا ته خط را ببینید، مثلا وقتی شما از کنگره می خواهید بروی از پل تمدن تا بزرگمهر را می بینید نه؟ ولی همین که ماشین در جاده شروع می کند به حرکت راه، مسیر را به شما نشان می دهد. تو پای بر ره به نحو هیچ نگو خود نشان دهد که چون باید رفت وقتی تو قدم اول برداشتی، وقتی اولین سی دی نوشتی، وقتی برای اولین بار به حرف راهنمایت گوش دادی، آن وقت بقیه راه برایت مشخص می شود. جلسه با دعای اعضای لژیون به پایان رسید. سی دی لژیون: الهام از رمضان برداشت: پیوند محبت ۲
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : درباره وبلاگ عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند. پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی! ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد... انشاالله مدیر وبلاگ : همسفر الهه مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندها نویسندگان برچسبها آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
||