همسفران عشق لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد |
||
دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 :: نویسنده : همسفر فاطمه(ف)
به نام قدرت مطلق الله کارگاه مجازی لژیون همسفران عشق به استادی کمک راهنمای محترم سرکار خانم الهه و دبیری همسفر خانم خدیجه در تاریخ ۹۹/۲/۱۳ با دستور جلسه سی دی جهان بینی ۱ و ۲ را ساعت آغاز به کار کرد.
به نام قدرت مطلق الله جلسه را آغاز می کنیم. سلام دوستان الهه هستم همسفر. ان شاء الله که حال همه دوستان خوب باشد و در کمال صحت و سلامت به سر ببرید. امروز هشتم ماه مبارک رمضان هست و بر شما مبارک باشد. ان شاء الله که بتوانیم جلسه خیلی خوبی را در کنار یکدیگر داشته باشیم. من منتظر شنیدن مشارکت های شما هستم. مشارکت همسفر منصوره: سلام دوستان منصوره هستم همسفر. طاعات و عبادات خانم الهه و دوستان عزیزم قبول باشد. در رابطه با جهان بینی آقای امین می فرمایند: یک استاد باید درس را به ساده ترین شکل ممکن بیان کند که هر قشری از افراد آن را متوجه بشوند. آقای امین می فرمایند من جهان بینی را در دبیرستان و دانشگاه داشتیم ولی هیچ زمان متوجه آن نمی شدم. هر کس که جزوه جهان بینی را بخواند حداقل پنج درصد متوجه منظور آن می شود. گاهی اوقات ما می خواهیم کاری را انجام بدهیم و تمام کارهای مقدماتی آن را هم انجام داده ایم ولی اذن انجام آن کار داده نشده است و نمی توانیم آن را انجام بدهیم. هر گاه بخواهیم یک درسی برای ما ملموس بشود باید از آن تصویری بسازیم زیرا با تصویر یادگیری بهتر و زودتر صورت می گیرد به همین دلیل در جزوه جهان بینی از مدل ها هم استفاده کردیم و از شبیه سازی ها هم استفاده کردیم و این برای همه نورد استفاده هست و افرادی که در تاریکی هستند را از آن خارج می کند و مثل یک طناب محکم می ماند. مشارکت همسفر خدیجه: سلام دوستان خدیجه هستم همسفر. روز معلم را به خانم الهه عزیزم تبریک می گویم و بهترین ها را برای شما آرزومند هستم. جهان بینی برداشت و ادراک ما از جهان اطراف ما است که با زبان ساده بیان می شود و مهم ترین کار استاد هم بیان کردن مطالب با زبان ساده است و با روش مدلی و تصویری مخاطب در ذهن خودش تصویرسازی می کند تا خوب یاد بگیرد مثل نفس که به شهر تبدیل شده و جهان بینی برای همه انسان ها لازم است مخصوصا انسان هایی که اسیر تاریکی هستند. در کنگره کسانی که زیر بار جهان بینی نرفتند برگشت کردند و باید دارو و جهان بینی همراه با هم باشد تا درمان اعتیاد ماندگار باشد. زمانی که یک پنجم دارو کم می شود یعنی یک پنجم به دانایی اضافه شده است و زمانی اندروفین در غدد ما ترشح می شود که دانایی ما افزایش پیدا کرده باشد. حالا یک سوال پیش می آید که چرا ما با جهان بینی دانا نشده ایم زیرا تا حالا اسیر ضد ارزش ها بوده ایم و را به طرف نادانی برده است و ما باید برای مبارزه با جهل خودمان قوانین بازی را که همان تحمل سختی و صبر کردن است را بلد باشیم و نیروهای بازدارنده درجه بندی دارند تا ما را به تکامل برسانند که اگر بدون آگاهی و دانایی باشد این نیروها نقش مخرب دارند و اگر با دانایی همراه باشند نقش مکمل دارند و این نیروهای بازدارنده منیت، ترس، ناامیدی هستند و ابزار این نیروها جهل و ناآگاهی است که هر بار با غیبت، تهمت، سرزنش و دروغ حس های ما را آلوده می کنند و وقتی حس آلوده شد عقل نمی تواند فرمان درست بدهد و دانایی مثل استخر آبی می ماند که اگر حس آلوده باشد مانند یک استخر کثیف که حتی اگر یک سطل زباله هم داخل آن بریزیم آلودگی دیگر پیدا نیست ولی اگر استخر تمیز باشد یک برگ هم داخل آن بیندازیم آن برگ پیدا است و این به دلیل این است که حس ها پالایش شده اند و انسانی که پالایش کرده باشد زود متوجه آلودگی می شود. پس ما باید جهان بینی بالایی داشته باشیم که حس های ما آلوده نشوند و بتوانیم تصمیم های درست بگیریم. مشارکت همسفر مریم: سلام دوستان مریم هستم همسفر. امیدوارم طاعات و عبادات شما قبول باشد. جهان بینی همان نوع نگرش ما به جهان بیرون است و هر شخصی از یک زاویه بیرون را نگاه می کند. معلم خوب کسی است که صحبت های او را همه متوجه بشوند. مسئله را با مثال برای افراد توضیح بدهد که قابل درک باشد. استاد امین می فرمایند که فرد مصرف کننده باید جهان بینی داشته باشد که چرا دارو را پله پله کم می کند و گر نه همه فقط دارو می گرفتند و نیازی به آموزش نداشتند. باید به دانایی برسد زیرا اگر به دانایی برسد غدد بدن او ترشح می کند و تا یک پنجم دانایی پیدا نکنند یک پنجم مواد را نمی توانند کم کنند. به نظر من جهان بینی برای منِ همسفر لازم است وقتی وارد کنگره می شوم همه چیز برای من نامفهوم است و با گوش کردن سی دی ها و مثال هایی که آقای مهندس و استاد امین می زنند مسئله برای من قابل درک و قابل فهم می شود و متوجه می شون که چرا باید مستقیم را رها کنم و در زمان درمان نباید به ایشان گیر بدهم و چشم گفتم را یاد می گیرم و این که کجا باید صحبت کنم و کجا نباید صحبت کنم و این جهان بینی است و این جهان بینی به من یاد می دهد که اگر می خواهی مسافر شما به درمان برسد باید مطیع و همسفر ایشان باشید و باید کفش های آهنین بپوشم پا به پای ایشان بروی. گرچه مسیر طولانی است ولی باید در این مسیر صبر داشته باشید تا این که به خواسته درونی که همانرهایی و دوری از تاریکی ها و ضد ارزش ها است برسیم. مشارکت همسفر وجیهه: سلام دوستان وجیهه هستم همسفر. این روز عزیز را به استاد عزیزم خانم الهه تبریک می گویم. دستور جلسه راجع به جهان بینی است که آن چه ما نسبت به کل هستی جهان درونی و جهان بیرونی برداشت، ادراک و دریافت می نمائیم جهان بینی نام دارد. هدف اصلی در جهان بینی به وجود آمدن تصویر ذهنی است. آقای امین می فرمایند یکی از درگیری ها در زندگی من سخت و دشواری مطالب بوده است و یک زمان یک فردی دوست دارد که یک هنری را یاد بگیرد و پیش استاد که می رود هر چه که او می گوید یاد نمی گیرد و تلاش بسیار می کند تا جایی که دیگر خسته می شود و قید آن هنر را می زند. برای من دقیقا این اتفاق افتاد من همیشه دوست داشتم که یک هنری داشته باشم و فرد مهمی باشم ولی هیچ وقت این اتفاق رخ نداد به همین دلیل فکر می کنم که من اصلا نمی توانم چیزی را یاد بگیرم و همیشه خودم را دست کم گرفتم و از دست خودم ناراحت هستم که چرا من کاری نمی توانم به مردم خدمت کنم مثلا برای مشارکت ها من همیشه خوب سی دی ها را گوش می کنم و بعد نکته برداری می کنم و سپس ویس می گیرم در جایی که من دوست دارم سی دی ها را حفظ کنم بعد مشارکت کنم و به همین دلیل همیشه با خودم درگیر هستم. آقای امین می فرمایند در مدرسه و در دانشگاه چیزهایی می خواستم یاد بگیرم ولی نمی توانستم و من با گوش کردن این سی دی متوجه شدم که من همین طور بودم و از این سی دی این را فهمیدم که اگر چیزی را یاد گرفتم باید طوری آن را بیان کنم که دیگران هم آن را یاد بگیرند یعنی به ساده ترین شکل ممکن باشد. امیدوارم که در این سفر با گوش کردن سی دی ها و آموزش های خانم الهه موفق بشوم و خدمت گزار کنگره بشوم. خانم الهه کمک راهنمای محترم فرمودند: اگر یک استاد واقعا مطلبی را فهمیده باشد، همان طور که آقای مهندس همیشه می فرمایند یک استاد کهکشان شناسی و ستاره شناسی در ناسا ( بزرگ ترین سازمان شناسایی ستاره ها و کهکشان ها است و دانشمندان خبره ایی دارد) با آن همه اطلاعات و دانایی خودش باید بتواند اگر چیزی بلد است به یک پیرزنِ نود ساله بی سواد در یک دهات دور افتاده یاد بدهد. اگر این آدم باسواد توانست آن مطلب را این قدر آسان کند که آن پیرزن از آن پیچیدگی ها سر در آورد یعنی برای او آسان شد و مطلب را متوجه شد این یعنی آن دانشمند هم این را فهمیده است و گرنه اگر یک استادی یک مطلب سختی را یاد بدهد و هیچ کس هم هیچ چیزی نفهمد این یعنی آن استاد خودش هم هیچ چیزی نفهمیده است و این خیلی مهم است. زمانی که ما در راه تزکیه و پالایش یعنی همین قدمی که در آن هستیم را ادامه می دهیم چون حس های ما صاف تر و بازتر می شود فهم ما بالاتر می رود و وقتی درک ما از یک چیزی بالاتر می رود یعنی قدرت ما بالاتر رفته و سواد یا دانایی و یا حس ما نسبت به قضایا خیلی خیلی بهتر می شود. مشارکت همسفر سحر: سلام دوستان سحر هستم همسفر. در سی دی جهان بینی ۱ و ۲ آقای امین مطالب زیبایی را بیان کردند و گفتند جهان بینی فقط مختص افراد معتاد نیست بلکه تمام افراد می توانند از آن استفاده بکنند. افرادی که در تاریکی هستند و می خواهند از تاریکی نجات پیدا بکنند این جزوه مثل طنابی محکم می ماند که می تواند به آن ها کمک بکند هر چند این طناب برای افراد عادی هم خیلی نیاز هست اما کسی که در دام اعتیاد افتاده یک سری حس ها و توانایی هایش را از دست داده است پس شاید آن شخص بیشتر به جهان بینی نیاز داشته باشد. ایشان فرمودند در اوایل کنگره افرادی بودند که از جهان بینی استقبال نمی کردند و آن ها اعتقاد داشتند که آمدند که به درمان برسند و نمی خواستند که مثل یک دانشجو علمی را بیاموزند در صورتی که این یک ایده اشتباه است. اعتیاد با بیماری های دیگر فرق می کند و اعتیاد مثل سرماخوردگی نیست که با دادن یک دارو به فرد بعد از یک هفته بهبود پیدا بکند. اعتیاد علاوه بر دارو به یک سری مطالب و جهان بینی هم نیاز دارد که فرد باید آن ها را بداند و وقتی فرد نسبت به آن ها آگاهی و اطلاعات کسب می کند و دانایی او افزایش پیدا بکند یک سری هورمون هایی در بدن فرد ترشح می شود و فرمان هایی را به او می دهد که در درمان بیماری او نقش کمک کننده را دارد. مشارکت همسفر فاطمه ۲ : سلام دوستان فاطمه هستم همسفر. امیدوارم که حال همه دوستان و خانم الهه عزیزم خوب باشد. دستور جلسه جهان بینی است که من با هر بار گوش کردن این سی دی یک نکته را متوجه می شوم زیرا من هنوز اول راه هستم و این که بخواهم با یک بار گوش کردن و خواندن این سی دی همه را متوجه بشوم انتظار بزرگی است. من که قبلا در ترس و ناامیدی و منیت خودم بودم نمی توانم با یک بار گوش کردن همه را بفهمم. منِ فاطمه برای این که بخواهم هر چیزی را یاد بگیرم باید اول قوانین آن را یاد بگیرم برای زندگی کردن باید اول قوانین زندگی کردن را فرا بگیرم و برای این کار باید صبر و حوصله داشته باشم و زمانی که گام بر می دارم در مسیر نیروهای بازدارنده سراغ من می آید و اگر من بتوانم در مقابل سختی ها صبر داشته باشم به یک لذت و آرامشی می رسم. زمانی که نیروهای بازدارنده به سراغ من آمدند دو راه دارم یکی این که در مقابل آن ها بایستم و با آن ها مبارزه کنم که این راحت تر هست و دوم این که فکر کنم و راه حل آن را پیدا بکنم و اگر فکر کردم و راه حل را پیدا کردم نیروهای بازدارنده نقش مکمل برای من دارند و باعث می شود که من یک قدم به سمت تکامل بر دارم که آقای امین می فرمایند رشد و تکامل بدون نیروهای بازدارنده ممکن نیست و دقیقا من در این روزها این نیروهای را با تمام وجود درک کردم و امیدوارم که بتوانم راه حلی برای آن ها پیدا کنم که یک قدم برای رشد خودم بردارم. مشارکت همسفر فاطمه ۱ : سلام دوستان فاطمه هستم همسفر. پیشاپیش هفته راهنما را خدمت خانم الهه عزیرم تبریک می گویم و از ایشان بابت زحمات شبانه روزی که برای ما متحمل می شوند تشکر می کنم. در این سی دی آقای امین می فرمایند هر آموزشی که در جا هست باید یک الفبایی داشته باشد که افراد با توجه به آن الفبا بتوانند مفهوم آموزش ها را بهتر درک بکنند. قابلیت استاد این است که بتواند مفاهیم را به ساده ترین شکل ممکن بیان کند. در ادامه گفتند هر استادی که می خواهد چیزی را به شاگرد آموزش بدهد از یک ابزاری استفاده می کند مثل خودشان که برای بیان مفاهیم جهان بینی از تصاویر ذهنی استفاده کردند. آقای امین مثال زیبایی زدند و گفتند برای هر چیزی دانایی و ظرفیت نیاز است مثلا شما یک کشور را در نظر بگیرید که کارخانه های متفاوتی در آن کشور است و زمانی که تولیدات خودش را که پنج میلیون بشکه نفت است را صرف کارخانه می کند اما زمانی که مصرفی نداشته باشند و ذخایر آن ها بعد از یک مدتی به یک چیز مزاحم تبدیل می شود و گفتند شخصی که به کنگره می آید حتی اندروفین و دینورفین هم می خواهد در بدن شخص تولید بشود باید دانایی و ظرفیت او بالا برود. مشارکت همسفر آرزو: سلام دوستان آرزو هستم همسفر. روز معلم را به اول معلم کنگره ۶۰ جناب آقای مهندس دژاکام و همچنین خانم الهه عزیزم تبریک عرض می کنم. هر چه که یاد گرفتم از بیان شیوا و رسا خانم الهه عزیزم بوده است. این جزوه در سال ۸۲ چاپ شده و علت این بوده که از دو سال پیش که این کلاس ها شروع شده بوده و لی سیستم صوتی نبوده برای ضبط آن ها و نه نوشتارهای مکتوبی و لازم بوده که مدون بشود.برای هر کاری باید ابتدا الفبای آن را یاد بگیریم و کاربرد جهان بینی ۱ و ۲ همین یاد دادن الفبا است. به دلیل این که این جزوه متعلق به همه است باید طوری نوشته بشود که برای همه قابل دسترسی باشد و بتواند یک تصویر ذهنی بسازد. در واقع کسی که طالب علم است انرژی او هرز نرود و قید آن را بزند. ایشان می فرمایند به عقیده من علم پیچیده نیست اگر استاد پایه ها را محکم بگذارد و قوانین آن را درست یاد بدهد و به ساده ترین شکل ممکن بیان کند برای همه قابل فهم است و دیگر کسی قید علم و دانش را نمی زند. کسی که در اعتیاد است که تاریک ترین نوع تاریکی است خیلی بندهایی به دست او زده شده است و حس هایی را از دست داده است و آن فرد باید بداند که از کجا دارد ضربه می خورد و مطالب جهان بینی به او کمک می کند. مشارکت همسفر ندا : سلام دوستان ندا هستم همسفر. آقای امین می فرمایند که این جزوه را نوشتیم که یک سری از مدل ها را ساده تر توضیح بدهیم. انسان ها زمانی می توانند مشکلات شان را حل کنند که ظرفیت درونی خودشان را بالا ببرند و برای این کار باید حس آن ها خوب بشود. فردی که مصرف مواد را کنار می گذارد باید ظرفیت درونی او بالا رفته باشد تا اندروفین و یک سری از هورمون ها در او ترشح بشود. فرمودند اگر کسی مواد را کنار بگذارد ولی دانایی او افزایش پیدا نکرده باشد ممکن است که برگشت کنند. در این سی دی که گوش می کردم متوجه شدم که آقای امین من را با جهان درون خودم آشنا کرده اند و هر روز که پیش می رود متوجه می شوم که درون خود من یک شهری است و مدیریت کردن آن چقدر سخت است. همین طور فرمودند صدایی که ما می شنویم صدای عقل ما هست که خانم الهه عزیزم یک بار توضیح دادند کاری که انجام دادن آن سخت تر است صدای عقل است و کاری که راحت تر است صدای جن است و از آن روز همیشه حواس من به این موضوع هست که وقتی این صدا را می شنوم و معقول است به آن گوش بدهم و همیشه بین این که کدام کار سخت تر است دقت می کنم که کار درست را انجام بدهم. مشارکت همسفر فتانه : سلام دوستان فتانه هستم همسفر. طاعات و عبادات شما قبول باشد. به نظر من در کنگره ۶۰ جهان بینی به دو مقوله تقسیم می شود، جهان بینی بیرون و جهان بینی درون که مد نظر کنگره بیشتر جهان بینی درون است که شناخت، ادراک، دریافت ما نسبت به دنیای اطراف ما است که به عنوان یک فرد از آن غافل بودیم. جهان بینی با جسم رابطه متقابل دارد. زمانی که جسم من کمی به تعادل رسید تعاریفی مثل خدمت، فراگیری آموزش های جهان بینی، سی دی گوس کردن و سی دی نوشتن را شروع کردم و جهان بینی من هم به تعادل می رسد. مثلث هایی در جهان بینی است به نام مثلث دانایی و مثلث جهالت و این ها آموزش هایی است که به فرد مصرف کننده داده می شود. باید سعی کنم در مقابل نیروهای بازدارنده بایستم تا بتوانم رها بشوم. به نظر من جزوه جهان بینی را این که کم حجم است ولی حاشیه نداشت و این جزوه با فرد رابطه برقرار می کند. خانم الهه کمک راهنمای محترم فرمودند : زمانی که من سی دی گوش می دهم بعد می نویسم، من هم که راهنمای شما هستم سی دی ها را واو به واو می نویسم اگر آقای مهندس بخندند در پرانتز می نویسم خنده آقای مهندسعطسه یا سرفه بکنند می نویسم عطسه یا سرفه آقای مهندس خوب این یک مرحله است می نویسم، مرحله بعدی این است که بیشتر از صد بار هر سی دی را من می خوانم الان چیزی که وجیهه گفت ما چیزی را یاد می گیریم و بعد یادمان می رود چرا یادمان می رود برای این که تکرار تکرار تکرار نمی کنیم این خیلی مهم است. بعد وقتی که چیزی را تکرار کردیم و یاد گرفتیم، من یک بار سی دی را گوش کردم، نوشتم، حالا تکرار می کنم یک بار دوبار می خوانم از روی آن، حالا می خواهم از روی آن سی دی مشارکت کنم نباید مشارکت را بنویسم بعد از روی مشارکتم بخوانم این بدترین و اشتباه ترین کار است. چه کاری باید انجام بدهم؟ باید آن چه که فهمیدم را، من به بچه ها می گفتم من یک دفتر دارم دفتر سی دی من است که واو به واو نوشته ام و یک دفتر دیگر دارم که آن دفتر خلاصه برداری های من است یعنی هر سی دی که واو به واو نوشته شده را برای من چند تا نکته مهم داشته که من در آن جا نوشته ام حالا وقتی می خواهم مشارکت بکنم من از روی چیزی، شما تا حالا دیدید من که راهنمای شما هستم یک بار جزوه دستم باشد و سر لژیون بیایم هیچ وقت، هیچ کس تا حالا ندیده که من جزوه دستم بگیرم و به لژیون بیایم چرا این اتفاق می افتد؟ برای این که هر کدام از این سی دی ها را صدها بار خواندم و له حافظه خودم سپردم حالا هر موقع که اراده کنم می توانم از آن ها استفاده بکنم. شما وقتی که سی دی را می نویسید نباید موقع برداشت نوشتن از روی جزوه بخوانید اصلا اشتباه کاری می شود و همه چیز خراب می شود باید دو سه یه چهار نکته ایی را که فهمیدید، نکته وار می نویسید و باید توضیح آن را زمان مشارکت با زبان خودتان بدهید، به اندازه یه تا کلمه نوشتم کلی توضیح آن را با زبان خودم می دهم چرا؟ زیرا اگر من برگردم مشارکت خودم را گوش بدهم خودم هم نمی فهمم زیرا از روی نوشته خوانده ام و این خیلی مهم است که ارتباط بین مطالبی که می گویم برقرار باشد و این ارتباط را چگونه می توانم برقرار کنم؟ به این روش که سی دی را نوشتم، دو بار هم از روی آن خواندم، دفعه سوم آن چیز هایی که فهمیدم را، یعنی دفتر سی دی را می بندم یک برگه دیگر بر می دارم دو تا چهار نکته از آن به یاد من مانده است همان را تیتر وار می نویسم حالا می خواهم مشارکت کنم نکته اول را می گویم و بعد توضیح آن را از خودم می گویم که ثابت بشود من هم یک تجربه ای در این قضیه کسب کرده ام این خیلی خیلی مهم است و باید شما دقت کنید. امروز یکی از کمک راهنماها یک سوال در مورد یکی از سی دی هایی که آقای مهندس این هفته داشتند و به من گفتند که خانم الهه این جا که آقای مهندس می فرمایند استاد من این را به من گفتند من منظور این را متوجه نمی شوم، به ایشان گفتم آقای مهندس که این مطلب را الان دوباره تکرار کردند سال ۹۴ در یکی دیگر از سی دی هایشان گفتند اسم آن سی دی را یادم نیست ولی توضیح آن را کاملا یادم هست و برای ایشان توضیح دادم یعنی باید این قدر این ها را خوانده باشید تکرار کرده باشید و تمرین کرده باشید که بعد بتوانید به راحت ترین وجه ممکن در اختیار یک نفر دیگر بگذارید و اگر من فقط بخواهم یک چیزی را بنویسم و از روی نوشته هایم بخوانم این امکان پذیر نیست. مشارکت همسفر اکرم : سلام دوستان اکرم هستم همسفر. روز معلم را به خانم الهه عزیزم تبریک می گویم. در جزوه جهان بینی آقای امین می فرمایند که آن چه از دنیای بیرون و دنیای درون خودمان برداشت، ادراک و دریافت می کنیم را جهان بینی می گویند. جهان بینی مثل معدن طلایی است که اگر بخواهیم به معدن طلایی دسترسی داشته باشیم باید حداقل چند کامیون خاک برداری کنیم که به طلا برسیم و این مطالب این قدر ساده بیان شده که هر کس هم سوار کمی داشته باشد می تواند متوجه منظور این جزوه بشود. هدفجزوه جهان بینی این است که ما بتوانیم با حرکت کردن در جهت سازندگی یکی یکی ساختارهای منفی را بازسازی کنیم. هرچه که در جهان بیرون می بینیم مثل دولت، ارتش، گروه های مافیایی این ها در جهان درون ما هم هستند و ما باید آن ها را پیدا بکنیم مثلا اگر در کشور ما یک پادشاهی هست حتما در درون خود ما هم یک پادشاه هست و همچنین گروه مافیایی. گفتند که گروه مافیایی گروه منفی است که به مرور ساخته شده است و زمانی که ما به کنگره می آئیم یک مثلث جسم، روان، جهان بینی باز می شود و پنج درصد مشکل اعتیاد و جسم است و نود و پنج درصد جهان بینی است. زمانی که شروع به آموزش جهان بینی کردیم باید به خواسته های نیروهای منفی نه بگوئیم به خواسته های نامعقول جواب ندهیم تا جهان بینی ما روز به روز بهتر بشود و به حال خوش برسیم. مشارکت همسفر فرزانه : سلام دوستان فرزانه هستم همسفر. تبریک هفته راهنما به خانم الهه عزیزم. جهان بینی به ما می گوید یک استاد باید طوری آموزش را به شاگردانش بدهد که همه متوجه صحبت های او بشوند. استاد امین می فرمایند اگر هر درسی با تصویر باشد بهتر آموزش صورت می گیرد و علم جهان بینی برای هر کاری نیاز است و مثل طنابی می ماند که انسان را از درون چاه خارج می کند. مشارکت همسفر سمیه : سلام دوستان سمیه هستم همسفر. امیدوارم طاعات همه مورد قبول خداوند قرار گرفته باشد. برای آموختن هر چیزی باید اول الفبای آن را یاد بگیریم مثل موسیقی یا یک زبان دیگر. در کنگره هم مسائلی مطرح می شود که اگر ما الفبای آن یا همان جهان بینی را یاد نگیریم نمی توانیم آن مطالب را درک کنیم و جهان بینی به ما کمک می کند که مسائل را بهتر متوجه بشویم و برای ما حکم الفبا را دارد. این یک نعمت است که آقای امین مسائل را با بیان ساده و شیوا مطرح می کنند که برای همه قابل فهم است مثل همین جهان بینی را ما در کتاب های درسی خیلی تکرار شد ولی خود من هیچ وقت نمی توانستم تعریف دقیقی از جهان بینی داشته باشم تا این که در کنگره فهمیدم. ایشان مطالب را با تصویرسازی و یا مثال بیان می کنند مثلا نفس اماره را به قبیله های وحشی تشبیه کردند و این که تا اسم قبیله وحشی می آید سریع ذهن ما به سمت یک چیز منفی می رود و چیزی که نابودگر است یا نفس را به یک شهر یا کشور تشبیه کردند و ما متوجه می شویم که وقتی از نفس صحبت می کنند از سلول های زیاد، از تعداد چیزهای زیاد که دور هم جمع می شوند صحبت می کنند. مشارکت همسفر زهرا : سلام دوستان زهرا هستم همسفر. خداقوت به خانم الهه عزیزم و روزتان هزاران بار مبارک باشد. شما استادی هستید که به من یاد دادید قوانین هر چیزی را یاد بگیرم و مدیون شما هستم که آرامش را به زندگی من برگرداندید. زمانی که جهان بینی من تغییر کرد و زمانی که آموزش گرفتم برای من هم فرمان حرکت صادر شد و وقتی من حرکت کردم و سی دی نوشتم و آموزش ها را عملی کردم راه برای من باز شد و فرمان رهایی من صادر شد و ما رها شدیم و از زمانی که علم جهان بینی را در حدی یاد گرفتم خیلی مشکلات برای من حل شد و با گوش کردن هر سی دی جواب سوالات خودم را می گرفتم. امیدوارم بتوانم شاگرد خوبی برای خانم الهه باشم. مشارکت همسفر حکیمه : سلام دوستان حکیمه هستم همسفر. امیدوارم نماز و روزه هایتان مورد قبول خداوند قرار گرفته باشد. برداشت من از سی دی جهان بینی ۱ و ۲ این است که آقای امین برای درک بهتر مفاهیم از تصاویر استفاده کردند. ساده کردن مطالب هنر یک استاد است. جهان بینی مورد استفاده همه افراد است. مشارکت همسفر فاطمه ۳ : سلام دوستان فاطمه هستم همسفر. دستور جلسه جهان بینی ۱ و ۲ است که آقای امین می فرمایند برای فهمیدن هر چیزی باید ظرفیت آن را داشته باشیم یعنی ظرف وجودی را باید بزرگ بکنیم. مثال استخر را زدند که اگر استخری تمیز باشد اگر یک برگ داخل آن بیفتد کاملا مشخص است ولی اگر پر از آشغال باشد و باز هم به آن زباله اضافه کنیم اصلا پیدا نیست و فکر می کنیم تغییری نکرده است. بعضی انسان ها ظرف آن ها بزرگ است ولی انرژی آن ها آلوده است و همیشه برای بقیه تخریب و خرابی به وجود می آورند ولی بعضی طرف های کوچکی دارند ولی ظرف های آن ها پر آب است و فعال هستند و به دیگران آسیب نمی زنند و در جهت درست حرکت می کنند. خانم الهه کمک راهنمای محترم فرمودند : هفته راهنما را با سر فرود آمده به آقای مهندس عزیزم بنیان کنگره ۶۰ به خانم آنی مهربان و آقای امین عزیز و به خانم کماندار و به خانواده آقای مهندس حیای تبریک می گویم و تبریک ویژه به کمک راهنمای خودم خانم مرجان عزیزتر از جانم می گویم و امیدوارم که شاگرد خوبی برای ایشان باشم و همین طور برای کنگره و نمام این سال ها تنها به یک چیز می اندیشیدم این که شاگرد خوب باشم و شاگرد خوب کسی است که هر چه استادش می گوید، چشم می گوید و مطابق عملی که استاد می گوید انجام می دهد و پیش می رود و به موفقیت می رسد.و هفته راهنما را به شما عزیزان تبریک می گویم به خاطر دو نکته، نکته اول این است که من از شما خیلی چیزها را یاد می گیرم و به همین دلیل این هفته را باید به شما تبریک بگویم عین راهنما عمل می کنید و خیلی از نکات را می گوئید و من از تجربیات شما استفاده می کنم و می آموزم بنابراین هفته راهنما که هفته آینده هست خیلی به شما تبریک می گویم و امیدوارم که به زودی همدیگر را ببینیم. نکته دوم، فقط و فقط به این دلیل که شما الان این جا هستید و آموزش می بینید حال شما در حال خوب شدن است، خیلی از شما الان حالتان خوب است و لیکن باید این قدر حالتان خوب بشود که کمک راهنما بشوید و شما کمک راهنما های آینده هستید و من به شما تبریک گفتم. حالا چرا به شما باید کمک راهنما بشوید برای این که تعداد زیادی آدم که حال آن ها خیلی خیلی خراب است روزی هزار دفعه به سر آن ها می زند که خودکشی کنند و تعداد زیادی آدم که حال خرابی آن ها را اذیت می کند و روزی هزار بار تصمیم می گیرند که طلاق بگیرند و روزی هزار بار می گوید بچه ام را بگذارم و بروم، این شوهر و زندگی را رها کنم و بروم آن ها در خانه هایشان نشستند و منتظر هستند. منتظر چه هستند این که شما راهنما بشوید و بیایند سر لژیون شما بنشینند و بتوانند آموزش بگیرند و زندگی هایشان را از آن جهنم و تاریکی نجات بدهند همین پس من این روز و این هفته راهنما را به شما تبریک می گویم و شاگردهای آینده شما الان چشم به راه هستند خیلی هم چشم به راه هستند. دیروز یکی از بچه های کرمان روز راهنما را به من تبریک گفت بعد به او گفتم فلانی روز اول که شماره تلفن من را گیر آورده بودی را یادت می آید، یعنی خدا می داند که روزی مثلا چهارده بار به من زنگ می زد و من یک فرد پر مشغله ای هستم، بعد من به او می گفتم دفعه قبلی که من به شما گفتم فلان کار را انجام بده آیا انجام دادی یا نه. دیگر دفعه آخر به او گفتم ببین من هیچ نسخه جدیدی برای شما ندارم نسخه من همان است که روز اول گفتم این سی دی ها را باید گوش کنی و بنویسی هر زمانی که نوشتی اگر سوالی داشتی من در خدمت شما هستم و بعد از یک مدتی وقتی من روی این قضیه پافشاری کردم و گفتم تا سی دی ننویسی جواب سوالات شما را نمی دهم اصلا روند حرکت این آدم تغییر کرد و شروع کرد به سی دی نوشتن و در واقع پارسال در آزمون کمک راهنمایی قبول شد و خودش دیروز می گفت خانم الهه من واقعا شرمنده هستم که آن زمان این قدر شما را در اثر جهل خودم اذیت می کردم. در اثر چه هست که آدم زندگی اش تباه می شود در اثر جهان بینی غلط. جهان بینی یعنی چه یعنی من دنیا را با چه چشمی می بینم آیا از همه طلبکار هستم آیا فکر می کنم همه به من بدهکار هستند آیا فکر می کنم که من بالاترین انسان روی زمین هستم و غرور و منیت من را می گیرد و فکر می کنم که الان همه باید سر تعظیم فرود بیاورند کسی روی حرف من حرف نزند این یک رقم جهان بینی است. یک رقم دیگر جهان بینی این است که من هر چقدر هم که آدم بزرگی باشم این قدر فروتن هستم، حالا مثالی که می زنم در مورد خانم مرجان یا آقا کامران یا حتی آقای امین این قدر با فروتنی سوال را جواب می دهند وب حرف های ما گوش می کنند در صورتی که من یک راهنما هستم و لیکن از آن نقطه نظر نگاه نمی کنند که نه ما بیشتر می دانیم و به خاطر این که ما بیشتر می دانیم و شما کمتر می دانید باید این طوری فکر بکنی، هر موقع یک سوالی را مطرح می کنیم با متانت خیلی خاص جواب می دهند آیا من یک چنین آدمی هستم یعنی دارم این طوری جهان را می بینم که من طلبکار نیستم و اتفاقا به روزگار و به خلقت و جهان هستی بدهکار هستم نباید تلاش کنم که سهم خودم را پرداخت کنم یا جهان بینی من این طوری است که از همه طلبکار هستم باید به همه دستور بدهم و شوهر من یا زن من باید حرف من را گوش کند خصوصا در مورد زن ها نه چنین وظیفه ایی نیست.حالا اگر جهانی که دارم می بینم یعنی آن عینکی که به چشم دارم، جهان بینی یعنی با چه عینکی دنیا را می بینم اگر عینکی که زده ام یک عینک سیاه باشد یعنی دنیا را سیاه می بینم آیا این سیاهی از دنیا است نه این سیاهی در درون من است آن عینکی هست که من زده ام شما عینک آفتابی که می زنید همه جا را دودی می بینید آیا اشکال از دنیا است که دودی است نه اشکال از من است که با آن عینک دارم همه را جا به جا می بینم و همه جا را سیاه می بینم. این که دنیا را سیاه یا سفید ببینم به چه چیزی بستگی دارد به دانایی من و دانایی من یعنی چه یعنی ظرفیت من که مثل ظرفیت یک استخر. یک استخر را در نظر بگیرید دانایی آن می شود آن مقدار آبی که در آن استخر هست ظرفیت آن استخر در وا قع آن انرژی و حسی که داخل آن استخر استاد چقدر آن تمیزتر باشد آن چیزی که من می بینم روشن تر و شفاف تر است هر چقدر من انسانی باشم که حس های من پالایش یافته باشد آن چیزی که از دنیا می بینم و می فهمم شفاف تر است این یعنی چه؟ یعنی وقتیحس های من پالایش یافته باشد وقتی فهمیده باشم، گفتیم برمبنای دانایی است وقتی آدم دانایی شده باشم ببینم یک آدمی دارد جیغ می زند داد می زند و بدگویی می کند و حال او خراب است اگر آدم دانایی باشم و بتوانم آن آدم را درک کنم به این نتیجه می رسم که این آدم در درون جهنم خودش دارد می سوزد پس وقتی او داد می زند من دوباره دادن می زنم من زبان و دهانم را می بندم نه این که در دهانم را که می بندم مثل زودپز که آب آن جوش می خورد و یک مرتبه منفجر می شود ته آن سکوت زودپزی به درد نمی خورد یک سکوتی که از سر دانایی باشد می گوید این آدم حالا عصبانی است یک شلنگ وقتی که آب می شود یک مقدار آب خودش را بیرون می ریزد ولی داخل آن باید پر از آب بشود تا بتواند یک مقدار از آب ها را بیرون بدهد یک آدم هم وقتی در درون خودش در آن جهنم دارد می سوزد یک مقدار از آن آتش را با زبان خودش بیرون می دهد بد و بیراه می گوید آن وقت من باید چه کاری انجام بدهم؟ من سکوت می کنم و می گویم خدایا این بیمار است و این در آتش جهنم درونش دارد می سوزد به جای آیت که با حرف هایم روی آن شخص بنزین بریزم و مرتب او را سرزنش کنم ببینم آیا می توانم یک سطل آب روی او بریزم و او را آرام کنم آن سطل آب چه هست و چه کاری باید انجام بدهم آن سطل آب دانایی من است که می گوید طوری نیست حرف نزن اصلا برو و او را بغل کن و بگو قربونت برم شما را درک می کنم و می دانم که چقدر ناراحت هستی گریه نکن، شما را درک می کنم می فهمم که چقدر داری عذاب می کشی. گریه نکن آیا من این طوری هستم یا این که آتش خشم او را تیزتر می کنم و با حرف هایم روی آتش او بنزین می ریزم که شعله ور تر بشود ؟ این به دانایی من بستگی دارد و این دانایی من تفکر تجربه و آموزش من است. در قدم اول وقتی تفکر کردم آموزش هم دارم می گیرم بعد چیکار می کنم دفعه بعدی که یک نفر عصبانی می شود با او آرام تر صحبت می کنم یعنی وقتی که در معرض سختی قرار گرفتم زمانی که یک نفر می خواهد حال من را خراب کند اگر آن لحظه بتوانم با تفکر و با اندیشه درست و با استفاده از آموزش هایم سکوت درست کنم و چیزی نگویم و سکوت با حس خوب انجام بدهم یک ذره ظرفیت من بالاتر می رود. خودم را مقال می زنم چند وقت پیش یک فردی یک سری صحبت های بی ربطی در مرد من انجام داد و من در آن موقع چه کار کردم آن جا خداوند بر مبنای همین جهان بینی کنگره به من توانی داد که من توانستم خیلی محکم حرف بزنم و طرف قانع شد که کار او اشتباه است درجه ظرفیت من بالا رفت و من آتش طرف را در دست خودم نگه داشتم و زمانی که آتش داغ را دست خودم نگه داشتم خودم سوختم ولی باعث شد که ظرفیت من اضافه تر بشود و دانایی من بالاتر برود برای جاهایی که ممکن است اتفاقات ناگوارتری بیفتد حاضر تر و آماده تر شدم و این اتفاق واقعا رخ داد و اتفاقات بسیار بدتری افتاد و آن موقع هست که من فهمیدم ظرفیت من در حال شکل گیری است حالا اگر ظرفیت شکل نگیرد چه می شود. ظرفیت را گفتیم دانایی و دانایی را گفتیم که یک ضلع آن تفکر و یکی تجربه و یکی از آن ها آموزش است و اگر من فقط آموزش ببینم و این آموزش ها را عملی نکنم مثل چه می ماند مثل همان آبگرمکن های قدیم بودند باید روی شصت می گذاشتی که بتوانی با آن دوش بگیری و اگر روی شصت می رفت و دوش نمی گرفتی چه اتفاقی می افتاد کم کم درجه آن خودش بالا می رفت و آبگرمکن می ترکید زیرا حرارتی که گرفته بود را به آب داغ تبدیل نکرده بود. زمانی که من فقط آموزش بگیرم ولی خدمت نکنم هر نوع خدمتی یعنی وقتی می گوییم خدمت کنید اصلا مهم نیست، وقتی راهنمای شما می گوید خدمت کن حتی اگر باد نیستی باید خودت را در آن چالش بس نداری و چشم بگویی و به آن عمل کنی تا این ظرفیت شکل بگیرد حتی اگر آن کار را بلد نیستی باید بگویی من نمی دانم و به من یاد بدهید. وقتی در شرایطی هستی و بر آن شرایط استقامت می کنی صبر می کنی آرام می گیری و بیشتر می آموزی این جا است که ظرفیت تو بالا می رود می گویم این را می توانی برای من ایمیل کنی بله به سختی می افتی وبلاگ نوشتن خیلی کار سختی است ولی نتیجه آن یوگا راحتی خیلی خوب است دو روز سختی می کشی بعد دیگر یک چیزی را یاد گرفتی بعد دو روز دیگر یک جا به شم می گویند وبلاگ با سر مائ یک نگاه نمی کنی که من بلد نیستم می گویی بله بگوئید فلان کار آن را من این طوری انجام می دهم ولی سختی آن را باید بکشید تا آن ظرفیت شکل بگیرد. جلسه با دعای خیر اعضا به پایان رسید. دستور جلسه سه شنبه: وادی نهم و تاثیر آن روی من سی دی برداشت: طلب ظلم ۲
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : درباره وبلاگ عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند. پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی! ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد... انشاالله مدیر وبلاگ : همسفر الهه مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندها نویسندگان برچسبها آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
||