همسفران عشق لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد |
||
شنبه 10 خرداد 1399 :: نویسنده : همسفر خدیجه
به نام قدرت مطلق الله گزارش لژیون همسفران عشق با استادی کمک راهنمای ارجمند و محترم سرکار خانم الهه صادقی و دبیری همسفر خدیجه با دستور جلسه وادی دهم و تاثیر آن بر روی من روز پنجشنبه در تاریخ: 99/3/8 راس ساعت 30 : 16 آغاز به کار کرد . کمک راهنمای محترم در ابتدا فرمودند : با قدرت گرفتن از قدرت مطلق الله جلسه را آغاز میکنیم و از همسفران خواستند راجع به دستور جلسه مشارکت کنند: همسفر خانم خدیجه : خاصیت یا ویژگی هر چیزی را صفت می گویند، آدم ترسو سیاهی ویژگی تخته سیاه است، شیر همیشه درنده است ولی انسان در هر شرایطی میتواند صفت خود را تغییر بدهد و آنهایی که راستی و حقیقت را می بینند و در جهت الهی حرکت می کنند به ارتقا میرسند و انسان الهی نباید برخلق باشد. کسانی هستند که در بقیه فقط دنبال نقطه ضعف و ایراد می گردند ، غافل از اینکه انسان بد گناهکار هم میتواند صفت خودش را تغییر بدهد و تبدیل به انسان خوبی شود چاقوی جراحی که هم از مرگ نجات میدهد و باعث صعود میشود و هم شاهرگ میزند و باعث سقوط می شود درست است که ما خیلی چیزها را بلد نیستیم ولی در کنگره داریم یاد میگیریم خودمان را اصلاح کنیم هر کسی جایگاه خودش را با اختیاری که خداوند از سر لطف به انسان داده تعیین می کند و اگر کسی در زندگی مشکل دارد و در صلح و آرامش نیست ، به خاطر جهل خودش است و اگر بخواهد آرامش داشته باشد باید خودش را تغییر دهد و اولین قدم برای تغییر قبول کردن مشکل است . برای تغییر سفر در گذشته راهی غیر از پالایش و تصفیه نداریم. اولین قدم برای تزکیه تفکر است که در جهت ارزش ها باشد یعنی تفکر سالم ، ما با تفکر سالم به ایمان سالم می رسیم و با ایمان سالم ، به عمل سالم ، حس سالم، عقل سالم و عشق سالم می رسیم. آموزش و تجربه نقش مهمی دارند. من در زندگی هم موفقیت و هم شکست را تجربه کرده ام، باید به جای غم و اندوه در افکار و گفتار و کردارم نگاه کنم تا دفعه بعد اشتباهم را تکرار نکنم. آدم بد به ما میآموزد ؛که بدی زشت است پس معلم ما است بنابراین باید آموزگارم را دوست داشته باشم و برای اینکه آن شخص از سر جهلش این کار را کرده و خودش را به نابودی می کشاند پس باید برایش دعا کنم چون آدم بد همیشه بد نیست و من یاد گرفتم با تفکر سالم به عشق سالم برسم و صفتم را تغییر دهم و در این شرایط می توانم به جای این که پاسخش را با بدی بدهم ببخشم و نگذارم عشق سالم به نفرت تبدیل شود . مشارکت همسفر منصوره : تیتر وادی دهم به این صورت است که صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است و من قبل از کنگره تفکرم این بود که هیچ کس تغییر پیدا نمی کند و خصوصیات هر کسی ثابت است . ولی بعد از کنگره و آشنایی با وادی دهم و توضیح خوب آقای مهندس فهمیدم که حس نور و صوت در تغییر صفات مداخله دارد . به این صورت که اگر من با افرادی در زندگی ام معاشرت دارم خصوصیات زشتی دارند ، که به صورت نور و امواج در من وارد میشوند و من هم به بقیه منتقل می کنم و پرخاشگری که من از اطرافیان می بینم من هم به بچههایم منتقل میکنم و دقیقاً بچه ها هم این کار را تکرار می کردند . آقای مهندس بیان کردند : که صفت را با تصفیه و پالایش تغییر بده با تفکر سالم ایمان سالم عمل سالم و حس و عقل سالم و عشق سالم صفت گذشته زشتم را تغییر بدهم . مشارکت همسفر ندا : قبل از ورود کنگره صفت های بدم را نمی دیدم تا تغییر بدهم و بعد از ورود به کنگره اول صفت های ضد ارزشی ام را شناختم و بعد از آموزش کنگره شروع به تغییر کردم . قبل از کنگره صفتم را برای ۲ روز تغییر می دادم و باز شروع می شد ولی بعد کنگره یاد گرفتم ؛ اگر اشتباهم را قبول کنم ۵۰% راه را رفتم و بعد تزکیه و پالایش کنم و با فکر سالم عمل سالم حس درونم خوب می شود عقلم سالم میشود و با عشق سالم به حال خوش می رسم . که این نیازمند دو پارامتر آموزش سالم و تجربه مفید است که خداوند در اختیارم گذاشته تا از راهم منحرف نشوم و نوری که درونم تابیده دوباره بر نگردد و باید صفت هایی که تغییر کرده را حفظ کنم و ادامه بدهم . مشارکت همسفر ناهید : در مورد دستور جلسه که صفت گذشت صادق نیست و ویژگی هر چیزی را صفت آن می گویند مثل درندگی شیر و تاریکی شب قابل تغییر نیست ولی سفر صفت و ویژگی انسان قابل تغییر است، مثلاً انسان چاق محکوم به چاقی نیست و می تواند آن را تغییر دهد ، همانند شمشیر برنده که هم هشدار می دهد و هم بازگشت می دهد ، هم صعود و هم سقوط ، مثلا آدم خوب امکان دارد آدم بدی شود و انسان بد هم ممکن است انسان خوبی شود . طبق فرموده آقای مهندس در زندگی و تکامل تغییر تبدیل و ترخیص وجود دارد و در حلقه های آفرینش تغییر و تبدیل وجود دارد. از این وادی یاد گرفتم اگر خصوصیت بد دارم مثل غیبت و تجسس کردن ، خصوصیات بدم را بشناسم و تغییر بدهم تا صفت بدن به صفت خوب تبدیل میشود و نگوییم عادت کردم و سخت است و کم کم خودم را تغییر دهم . مشارکت همسفر وجیهه : آقای مهندس میفرمایند : زن غُرغُرو ، غرغرو ویژگی خانم و ترس ویژگی آدم ترسو است ولی انسان میتواند صفتش را تغییر دهد انسانی که در صراط مستقیم و حقیقت باشد به ارتقا میرسد انسانهای با ایمان چهره آرامی دارند و بدخلق با ایمان نیست و همیشه مسافرم می گفت : من از مواد خلاصی ندارم و همیشه در عمق تاریکی می مانم و راه نجاتم خودکشی یا گم کردن خودم است ، تا کسی من را پیدا نکند . ولی خداوند ، بزرگ مرد مهربانی را سر راه ما قرار داد و با کمکِ کمک راهنمای خوبمان و گوش دادن به سی دی ها و عمل به آنها ، خودم و مسافرم تغییر کردیم . مشارکت همسفر اکرم : وادی دهم بسیار زیبا و پر معناست چون ما از هستی الگو میگیریم و ما هم باید مثل هستی در حال حرکت باشیم . اگر یک مسافر صفت بدی را حمل می کند میتواند تغییر دهد این قانون مثل شمشیری است که امید به بازگشت میدهد . هم مرگ و هم زندگی ، هم صعود و سقوط . از سر بخشندگی خدا است که با دادن اختیار هرگونه میتوانیم زندگی مان را ترسیم کنیم و پایان هر نقطه آغاز دیگریست . من یاد گرفتم قبل از کنگره پر از ضد ارزش بودم و گریه می کردم فکر میکردم تقصیر اطرافیان است و بد شانسم ولی بعد کنگره گفتم : به دست خودم و مسافرم بوده و خدا را شکر با آموزش کنگره تغییر کردیم . مشارکت همسفر فاطمه ۲ : در مورد وادی دهم خیلی فکر کردم صفتهای درونم قبل از کنگره وجود داشت که صفت و کارهای ضد ارزش بودند و دلیل این بود که حس های من بسته شده بود و درک نمی کردم که کارم درسته یا اشتباه و فکر می کردم درسته ، و چون عمل درست نبود ایمانم درست نبود پس مسلماً سالم نبود و چون حس اولین قوه به کارگیری عقل است ، چیز درستی به عقلم نمیفرستاد تا کار درستی انجام دهد . این دو پارامتر اصلی آموزش و تجربه مفید که من در کنگره از آقای مهندس و آقای امین و خانم الهه عزیزم یاد گرفتم . نقطه مقابل نامیدی است و برای من لذتبخش بود . آقای دهقان در یک جلسه گفتند : که کار ضد ارزشی را که سالها انجام دادم ، نباید انتظار داشته باشم یک شب دور بشوم و سالها طول میکِشد تا ارزش بشود و من سعی میکنم تا بتوانم به تجربه مفید تبدیل کنم . مشارکت همسفر مریم : انسان میتواند از هر نقطهای شروعی دوباره داشته باشد با تفکر و جهانبینی قوی خودم را تغییر دهم و منتظر بقیه نباشم . با اعتقادات و تفکرات خواسته ام را عملی کنم و با ۱۴ وادی فضایلم را زیاد و دست از رذایل بردارم و همان طور که یک مصرف کننده نمی تواند یک دفعه مواد را کنار بگذارد و کمکم سیستم درونی از کار افتاده اش را بازسازی میکند ، منِ همسفر هم کم کم و به مرور زمان اعصابم را تقویت می کنم تا به حال خوش برسم . مشارکت همسفر فاطمه ۳ : اگر وادی دهم را از کنگره برداریم عملاً کاری برای مصرف کننده نمی شود انجام داد چون تغییرات انجام نمی گیرد. این وادی قوت قلبی برای انسان است چون انسان را از پست ترین نقاط به تعادل بر می گرداند و برعکسش هم وجود دارد . اگر آدم خوبی هستی فکر نکن تا آخر خوب می مانی و افکار و نگاه تغییر میکند و در دوزخ قرار می گیرد . همیشه انسان برای حفظِ چیزهای خوب باید برای تکامل انسانی و رشد تلاش کند . اگر جایی کاری می خواهم انجام بدهم خدمتم را دوست داشته باشم و خدمت بر اساس علاقه و احساسم باشد ، تا بهترین نتیجه را بگیرم و به طرف تولید بروم . مشارکت همسفر محدثه : صفت گذشته در خیلی از جامدات و اشیاء ثابت است، مثل سیاهی شب و ذغال ، ولی در انسان این صفات جاری است و صفات تغییر میکند، از خوب به بعد یا برعکس . انسان باید جایگاهش را حفظ کند و تحت نیروهای اهریمنی از بهشت وارد جهنم نشود ، پس باید برای حفظ جایگاهِ خودش تلاش کند و ایمان ، یعنی تجلی نور خدا در انسان و کسانی که ایمان دارند در چهره شان آرامش و شادی وجود دارد . مشارکت همسفر فتانه : به این قسمت از پیام وادی دهم که می رسم ناخودآگاه به یاد گذشته میافتم که سال ها درگیر بودم و اگر رحمت خدا شامل حالم نمی شد معلوم نبود چه سرنوشتی داشتم ؟ به قول آقای خدامی : اگر کنگره نبود من کجا بودم ؟ من با رحمت خدا و اختیار وارد کنگره شدم و به طرف نور حرکت کردم و روز به روز بهتر شدم و ارتقا پیدا کردم ، من به عنوان همسفرِ سبز کنگره ، با چراغی از کنگره بهترین راه را انتخاب کردم و با آموزش ها به رهایی و آرامش رسیدم و صفت گذشته را با خواست خودم تغییر دادم تا ، تاریکی های وجودم را از بین ببرم و با اختیار و تلاش می توانم به تاریکی برنگردم . طبق وادی دهم ، باید زشتی را جذب نکنم تا زشتی منتقل نکنم و مواظب حس هایم باشم و تزکیه کنم ، تا با تفکر سالم به عشق سالم برسم . مشارکت همسفر فاطمه ۱ : صفت گذشته ، یعنی هیچ انسانی محکوم به ماندن در تاریکی نیست یعنی حتی اگر انسان در تاریک ترین و عمیق ترین جای جهنم هم که باشد با تغییر صفت میتواند برگردد و به بلندترین جایگاه برسد و این برای کسانی که در جایگاه خوبی از بهشت هستند صادق است و میتواند بازگشت کنند و به عمق جهنم بروند . انسان باید برای حفظ جایگاهش تلاش کند و آقای امین گفتند : رسیدن به جایگاه مهم نیست حفظش مهمتر است و باید در آن جایگاه تلاش کند . معجزه حیات خود حیات است و ما از بین نمی رویم و با اضدادیم . اگر تاریکی را نبینیم نمیتوانیم روشنایی را درک کنیم و در کنگره با آموزش ،منِ همسفر برای رسیدن به حال خوش باید صفت گذشته را تغییر دهم . من قبل از کنگره صفت های زشتِ غیبت ، دروغ ، تهمت و قضاوت تجسس و منیت داشتم و با آموزش و دانایی صفاتم را کم کردم ؛ تا لذت بودن در جایگاه بالا را درک کنم و به شکر خدا با آموزش کنگره کمکم صفات زشتم را مهار کردم و حال خوشم را مدیون تغییر صفت هستم . اگر وارد کنگره نمیشدم هیچ تغییری نبود و در عمق جهنم با حال بدی بودم . از خانم الهه عزیزم و اساتید خوبم متشکرم . مشارکت همسفر الهه : صفت گذشته ام را با تزکیه و پالایش تغییر می دهم تا به آرامش برسم . من قبلاً داد نمی زدم و فکر میکردم خوبم ، ولی وقتی مسافرم داد می زد ، من هم سر فرزندم داد میزدم ، ولی بعد از ورودم به کنگره و با گوش دادن و عمل به سی دی ها یاد گرفتم که این کار اشتباه هست و نباید این کار را می کردم . مشارکت همسفر سحر : در شخص مصرف کننده ، هم جسم و روان و جهان بینی آسیب دیده و اگر بخواهد آن را درست کند احتیاج به درمان و دارو دارد و برای روان باید آموزش ببینند ، مصرف کننده نباید ناامید از زندگی باشد تا با اعتیاد بمیرد ، وقتی روان و جهان بینی انسان درست نباشد به طرف ضد ارزش می رود . در مورد صفت گذشته در انسان جاری است من فکر می کردم دزدی و دروغ در ذات آدم است و مدت کوتاهی آن صفت را کنار می گذارد ولی بعد از ورودم به کنگره و با آموزش جهان بینی فهمیدم صفت ضد ارزشم را تغییر دهم و با نوشتن سی دی و به صحبت های کمک راهنمای خوبم عمل کنم . مشارکت همسفر زهرا : قبل از ورود به کنگره فکر میکردم رک گو هستم و نمیتوانم آن را تغییر دهم ولی بعد از ورودم به کنگره فهمیدم که میتوانم صفت های زشتم را تغییر بدهم ، چون صفت جاری است ،هم سقوط می دهد و هم صعود ، برای تغییر باید حسم عوض شود و اگر حسم ،بدیها را جذب کند قطعاً زشتیها را منتشر میکند و اگر خوبی ها و ارزش ها هم جذب کند باز خوبیها را منتشر می کند . صفت گیرنده و فرستنده ما می تواند ویژگی و صفت ما را بُروز دهد پس برای تغییر باید تزکیه کنم تا به جهش و موفقیت و لذت برسم و گفتار و کردارم را تغییر دهم . مشارکت همسفر آرزو : انسان ها قابل تغییر هستند و می تواند صفت خودشان را تغییر دهند بر روی صفتهای بد بایدتمرکز کنیم مثلاً من بلد نبودم پس انداز کنم و آقای مهندس میگویند : هر کسی می تواند با آموزش صحیح و شناخت و آگاهی جایگاهش را تغییر دهد . مصرف کننده ، نباید فکر کند با مرگ از اعتیاد خلاص می شود و میتواند به انسان پاک و خالص تبدیل شود و ما با مرگ فانی نمی شویم و وقتی نفس ما تحویل گرفته می شود و با هر ویژگی که داریم در بُعد دیگری به زندگی ادامه می دهیم . در ادامه جلسه ، خانم الهه کمک راهنمای گرانقدر در پاسخِ : سئوال خانم فاطمه : چرا تغییر صفت فقط برای انسان امکان پذیر است در حالی که همه هستی و کائنات در حال حرکتند ؟ فرمودند : مسئلهای که در وادی دهم با آن روبرو هستیم این است که صفت گذشته در ما صادق نیست ، چون جاری است ، حذف به قرینه شده یعنی انسان جاری است . آیا وقتی درمورد انسان صحبت می کنیم که انسان جاری است ، این به معنی این است که ، بقیه کائنات هیچ تغییری ندارند ؟ و هیچ تغییری در آنها صورت نمی پذیرد ؟ جواب مثبت است یعنی درختی که مرده بود و زنده شد طبیعتاً بعد از مرگ در زمستان دوباره سبز و زنده میشود . چند روز پیش ، فیلمی از حیات وحش را نگاه میکردم ؛ در مورد بیدار شدن خرس از خواب زمستانی بود و در واقع تغییراتی در خودش ایجاد می شد و در بهار آرام آرام از زیر برف ها بیرون آمد . آیا شیر و پلنگ ها که خاصیت درندگی دارند هیچ تغییری نمیکنند ؟ اتفاقاً در کلیپی نشان داد که شیری حمله به بچه آهو کرد و بچه آهو که هنوز نمی توانست روی پای خود بایستد و در حال شیر خوردن بود شیر مثل مادرش شروع به مراقبت از بچه آهو کرد و این به ما نشان می دهد که کلاً هستی در حال چرخش و تغییر هست ، ولیکن تغییرات در هستی و موجودات به اندازه تغییرات درون انسان نیست . به هر حال تغییرات در حیوانات از ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ شیر ، ممکن است یکی از آنها مهربان باشد . مثلاً در سگ سانان سگ بعد از مدتی در معرض اتفاق صاحبش را گاز میگیرد ،یعنی این تغییرات بنیادی نیست . پس من نمی توانم سگ را به منزل بیاورم تا تربیت کنم . چرا در انسان مهم است که این تغییرات را انجام دهد ؟ چون انسان یک نفس واحده است ؛ یعنی انسان یک نفس دارد ، یک روح دارد ، یک جن دارد ، نفس الهه ، الهه را ساخته بنابراین فرم چشم های من و قیافه من که الان دارم نفسم ساخته ، ولی همزمان منِ الهه تحت تاثیر ۲ نیروقرار دارم : یکی نیروی جن و دیگری نیروی روح ؛ جن به بدیها فرا خوان می کند و روح به خوبیها ؛ جن می گوید : ولش کن بخواب ، ولی روح می گوید نه مهمه بلند شو و برای شوهرت صبحانه درست کن . جن می گوید : نمی خواهد در لژیون حاضر شوی مهم نیست ، بعداً وُیس ها را گوش کن ، ولی روح می گوید : باید همزمان سر جلسه حضور داشته باشم ، مهم است و این مهمه که من حرف کدام یکی را گوش بدهم ؟ روح یا جن ، خوب پس (در انسان تغییرات بر اساس خواستِ انسان هست ) . در (بقیه موجودات هستی ، غریزه ای اتفاق می افتد) مثلاً ؛ گیاهان با رسیدن بهار شکوفه می کنند و درخت یا دانه را که در خاک گذاشتی ، یک سمت به خاک فرو می رود و ریشه می شود و سمت دیگر بالا میرود و ساقه درخت می شود و بر مبنای غریزه و فطرت شان اتفاق می افتد . آیا در انسان هم همین طور است ؟ نه ، خواست انسان و روح و جن انسان حرفش به کدام یکی می چربد ؟ حرف جن به روح می چربد یا حرف روح به جن می چربد ؟ پس وقتی در مورد تغییرات درون انسان صحبت می کنیم یعنی انسان می تواند با اختیار راه فسق و فجور را برود یا به راه نیکی برود و بستگی به خواست خودش دارد که کدام را انتخاب کند . خواست انسان اصلاح نمی شود مگر این که انسان شروع به تغییر کند و با شروع تغییر کم کم خواسته هام تغییر می کند و به قول الهه تزکیه می کنیم ، مزکی و زکات همه یک ریشه دارند. تزکیه یعنی شستن ، از بین بردن ناخالصی ها ؛ این چطور اتفاق می افتد ؟ شروع به آموزش دیدن می کنم و همزمان تفکر هم می کنم . تفکر ، تجربه ، آموزش بعد تفکر سالم ، ایمان سالم ، عمل سالم ، حس سالم ، عقل سالم و به عشق سالم منتهی می شود . پس تا وقتی تفکراتم تفکرات قبلی باشد هیچ اتفاقی نمی افتد . پس زمانی که شروع میکنم به تفکرات بهتر و تفکرات سالم ، به ایمان سالم و امنیت میرسم ، حالم خوب میشود و از حال خرابی نجات پیدا می کنم . در ادامه خانم الهه کمک راهنمای محترم فرمودند : در مورد سوال آرزو که قالب مثالی یعنی چه ؟ قالب مثالی یعنی چیزی که جسم نیست ، ما جسم داریم که الان داخلش هستیم و مابقی آنچه از انسان می ماند یعنی وقتی من خوابم ، نفسم در واقع نفس ،روح و عقل از من جدا میشود و جسمی مانند یا وقتی انسان میمیرد ، نفس ، روح ، عقل می میرد و از جسم جدا میشود و در بُعد دیگری ادامه حیات می دهد . وقتی جسم را بگذاریم در قالب مثالی قرار می گیریم . مثلاً وقتی میخوابم ، در خواب خودم را و آدمها را میبینم ، چشم و دست و پا دارم آیا این همان چشم گوشی است که الان دارم ؟ چشم و گوش( سایه ای )از من است که فاطمه هم پرسید یعنی مولانا می گوید : پنج حس است و هفت اندام دگر ، ۵ تا حس : شنوایی ، چشایی ، بویایی و بینایی و لامسه داریم که با لامسه قدرت لمس کردن چیزها را داریم و میتوانیم زبری و سختی را از حس لامسه تشخیص میدهیم . حس شنوایی می شنویم . حس بویایی بوی چیزی را می فهمیم . بنابراین ۵ حس دیگر در خواب فعال است که همان پنج حس بیرونی است که با آن در خواب در ارتباط با هستی هستیم . پنج حس است و اندام دگر یعنی هفت تا جسم دیگر یعنی قالبی که من دارم ، قالب جسم الهه است ، یا در خواب یا بعد از مرگ ، جسم دارد ، سر و بدن و پایی داریم . با آدم ها در خواب حرف می زنید در آن غالب میبینم و حرف میزنید . آن سایه دیگر است ، یک کالبد دیگر است. این کالبدها و جسم دیگر که هفت کالبد دارد و در هفت آسمان مشغول حرکت هستند و مشغول زندگی هستند . این به این معنی هست که هستند و من نمی خواهم وارد جزئیات این قضیه بشوم و چیزی که مهم است این است که صفت های مان را بر مبنای تفکر و آموزشی که دریافت می کنیم کم کم تغییر دهیم و باز در مورد سئوال آرزو وقتی می خوابیم جسم در حال خواب است ولی نفس یا روح ما یک متر ونیم بالاتر از سطح بدن قرار می گیرد و از طریق خواب شروع به شارژ شدن می کند و در زمان خواب کالبد دوم قالب مثالی شارژ میشود . ارتباط با هستی انرژی از هستی می گیرد و به هستی انرژی می دهد و به خاطر همین اگر شب خواب راحت باشد قالب مثالی در قالب جسم می نشیند و جسم را شارژ می کند و صبح شاداب هستی . و جلسه با دعای خیر استاد و دوستان به پایان رسید . هفته آینده دوشنبه تاریخ : ۹۹/۳/۱۲ سی دی لژیون : نشریات سی دی برداشت : تن به تن
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : درباره وبلاگ عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند. پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی! ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد... انشاالله مدیر وبلاگ : همسفر الهه مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندها نویسندگان برچسبها آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
||