همسفران عشق
لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد
 
 
به نام قدرت مطلق الله 

لژیون مجازی همسفران عشق به استادی کمک راهنمای محترم سرکارخانم الهه و دبیری خانم خدیجه با دستور جلسه 
چگونه از کنگره ۶۰ قدردانی می کنیم راس ساعت آغاز به کار نمود.
سرکار خانم الهه کمک راهنمای محترم :
 با قوت گرفتن از قدرت مطلق الله جلسه را آغاز می نماییم، سلام دوستان من الهه هستم یک همسفر ، عزیزان انشالله که حالتون خوب باشد و اوقات خوبی را در کنار عزیزانمان سپری کرده باشید و خیلی خوشحالم که یک بار دیگر در کنار یکدیگر هستیم و امیدوارم جلسه ی خوبی داشته باشیم و آموزش بگیریم و انشالله عمل کنیم. در ادامه کمک راهنمای محترم از دوستان خواستند در مورد دستور جلسه مشارکت کنند. 
مشارکت همسفر فاطمه دو : سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر، امیدوارم که حال خانم الهه و همه حالتون خوب باشد، من یک مقاله باید برای سایت با همین عنوان می نوشتم که شاید یک ماه زمان برد و مقاله های متعددی را خواندم و صحبت های آقای امین و آقای مهندس را در سایت خواندم تا بتونم در مورد دستور جلسه یک متین را بنویسم و آقای مهندس فرمودند سپاسگزار باید دلی و زبانی و عملی باشد و اگر یک نفر هم حتی چایی برای ما بیاورد باید سپاسگزار کنیم و در کنگره باید با پاکت در هفته های دیدبان و مرزبان و راهنما قدر دانی کنیم و آقای مهندس فرمودند که نباید منتظر خدمت آنچنانی باشید و باید هر خدمتی را انجام دهید و این یک نوع قدردانی کردن از کنگره است و فرمودند شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر ، نعمت از کفت بیرون کند که برمیگردد به آیه هفت سوره ابراهیم که همین مطلب ارائه میشود و من باید خدمتهای متوالی انجام بدهم و سپاسگزاری کنم میتوانم در کنگره بمانم و از آن استفاده کنم، در غیر این صورت از آن بیرون می روم و امیدوارم یک روز بتوانم تمام زحمات کنگره و آقای مهندس و خانم الهه را جبران کنم. 
مشارکت همسفر منصوره: سلام دوستان منصوره هستم یک همسفر، خدا قوت عرض میکنم خدمت خانم الهه عزیزم ، نظر من این است که هم به صورت مالی و هم به صورت علمی که آموزش میگیریم. در مالی به اندازه توان خودت باید سبد را حمایت کنیم و هفته مرزبان و راهنما و اسیسنت و همچنین گلریزان را قرار دادند و همیشه خانم الهه عرض کردند که من باید در حد توانم کمک کنم و اگر این کار را نکنم و کفر بورزم یک جای دیگه ازم گرفته میشه و من باید قدر دان زحمات باشم و علمی را که آموزش میبینم باید عملی کنم و باید تلاش کنم که کمک راهنما شوم و بقیه را راهنمایی کنم و قدر دان میشوم و یک قسمتی را هم باید به زمین اختصاص دهم.
مشارکت همسفر خدیجه : سلام دوستان خدیجه هستم یک همسفر، امیدوارم حال همگی خوب باشد، آقای مهندس فرمودند: معامله پایاپای یعنی در مقابل هر چیزی باید چیزی داده شود. روزهای سختی در زندگیم داشتم و فکر میکردم خودم مظلوم واقع شدم و اگر میدانستم مشکل خیلی وفتها از خودم است زودتر آرام میشدم و مسافرم و بچه هام به هم نمیریختند و من یک انسان هستم و لطف خدا همیشه شامل حال من است و خدا از سر مهربانی آقای مهندس را واسطه کردند و جامعه و خیلی از خانواده ها به آرامش رسید و اگر لفاف خدا و کنگره نبود من و مسافرم حال خوبی نداشتیم و آرامش نداشتیم و الان یاد گرفتم با مسافرم و بچه هام با لذت زندگی کنم و از خانم الهه عزیز که هر لحظه به یادش هستم تشکر میکنم و امیدوارم برکت این همه خوبی در زندگی ایشان جاری باشد و من هم سعی میکنم در راه مستقیم حرکت کنم و خدمت در کنگره را انجام بدهم تا به روشنایی برسم.
مشارکت همسفرسحر: سلام دوستان سحر هستم یک همسفر، من فکر میکنم کارهایی که کنگره و بزرگان و اعضای کنگره برای ما انجام میدهند را من تا آخر عمر نمی توانم جبران کنم، ولی هر کس در حد توانایی خودش باید برای کنگره خدمتی بکند، مثلا من اگر در سایت انگلیسی میتوانم خدمت کنم باید این کار را انجام دهم و یا اگر میتوانم وبلاگ بنویسم باید این خدمت را انجام بدهم و هر خدمتی در کنگره اهمیت دارد و هر کس خدمتی در کنگره انجام می دهد مثل کمک راهنما و مرزبان و..بدون گرفتن پولی زحمت می کشند و ما باید اول قدردان اینها باشیم و ما باید در حد توان و بیشتر به کنگره خدمت بکنیم و حال خودمان هم خوب می شود و میتوانیم به کسایی که در کنگره هستند و افرادی که قرار است روزی به کنگره بیایند کمک بکنیم و راههای زیادی در کنگره هست که میتوانیم قدردانی کنیم یکی همان خدمت کردن و سبد کنگره و روز گلریزان که میتوانیم به این عناوین به کنگره خدمت کنیم.
مشارکت همسفر فتانه :سلام دوستان فتانه هستم یک همسفر، خدا قوت عرض میکنم خدمت خانم الهه عزیزم ، آقای مهندس می فرمایند: شکر نعمت، نعمتت افزون کند؛ کفر، نعمت از کفت بیرون کند و شکر یعنی تشکر و قدر دانی کردن و کفر یعنی ندید گرفتن در این بیت میشود گفت اگر ما در قبال چیزی تشکر کنیم روز به روز بیشتر میشود، ولی اگر من کارهایی که برایم انجام میشوند را نبینم آرام آرام از دستش میدهم و در مورد کنگره هم باید فکر کنم که کنگره چه چیزی به من داده ، کنگره خانواده و بچه و آرامش من را آرام آرام برگردانند و من میتونم از لحاظ علمی و مالی به کنگره کمک کنم. از لحاظ مالی که چند مناسبت جشن راهنما و مرزبان ها و گلریزان و...هست و آخر هر جلسه هم سبد که من فتانه باید در حد توان خودم کمک کنم و وقتی از شیره ی وجودی خودم بتوانم ببخشم آن موقع هنر کردم و از لحاظ علمی هم وقتی دل نوشته و یا به سایت خدمت کنم و اگر یک نفر هم متن من را بخواند این خودش یه نوع قدردانی است و آقای مهندس میفرمایند: وقتی ما یک خدمتی می کنم حال خوبش به ما برمی گردد و واقعا هم همین طور است و همان کمک کردن چند برابر آن به من برمی گردد و وقتی نتوانم قدردانی کنم چیزهایی که دارم از من گرفته می شود و من در کنگره قدر دانی را یاد گرفتم و اگر در کنگره قدر دان نباشم در خانواده ام نمیتوانم قدردان باشم و کنگره به من نشان داد که باید من ببینم و قدردان باشم و امیدوارم شاگرد خوبی برای آقای مهندس و خانم الهه باشم.
مشارکت همسفر فاطمه یک: سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر، آقای مهندس فرمودند: خیلی خوب است اول لفظ کلمه تشکر را یاد بگیریم و زمانی که دیگران یک خدمتی برای ما انجام میدهند، در مقابل تشکر کنیم و من فکر میکنم که دیگران هیچ وظیفه ای در قبال من ندارند و اگر کاری برای من انجام میدهند نتیجه لطف آنهاست و من وظیفه خودم می دانم که اول کلمه تشکر را یاد بگیرم و بعد باید بدانم که چه جور میتوانم از این فرد تشکر کنم و کارهایی که به عنوان وظیفه و لطف من است، در مقابل دیگران انجام دهم مثلا در کنگره یاد میگیریم در هفته دیدبان و مرزبان و گلریزان و...حتما این قدر دانی را با دادن یک پاکت در حد توان انجام دهیم و آقای مهندس میفرمایند: زمانی که پای تشکر به میان می آید از یک پنج هزار تومانی پاره استفاده میکنند و حواسش نیست که راهنما یک سال برای این فرد وقت گذاشته و از جسم و جان خود مایع گذاشته تا این رهجو آموزش ها را یاد بگیرد و کاربردی کند تا به آرامش و آسایش برسد و آقای مهندس فرمودند: اینجا رهجو یادش میرود و ما کنگره آموزش میبینیم که تشکر و قدردانی را اول به صورت زبانی یاد بگیریم و بعد با انجام خدمات و من رهجو خدماتی که در قبال من میشود را میبینم و آدم کافری نیستم و آن خدمات را میبینم و در این هفته ها در حد توانم باید از کمک راهنما و مرزبان ها و کسایی که به من خدمت میکنند قدردانی کنم و نباید به مبلغ ناچیز کفایت کنم و بگویم کنگره رایگان است، نه و به قول خانم الهه در دیزی باز است، حیای گربه کجا رفته. درست است که همه رایگان است، ولی من نباید چشمم را به روی همه ی این خدمات ببندم و آنها هیچ وظیفه ای در قبال من ندارند و من باید این خدمات را ببینم و قدر دانی کنم.
مشارکت همسفر آرزو: سلام دوستان آرزو هستم یک همسفر ، خدا را شکر می کنم که در جمع شما دوستان عزیز هستم، خدا قوت عرض میکنم خدمت خانم الهه عزیزم، دیروز در جلسه اینستا افرادی که مشارکت می کردند هم حس خوب و هم عجیب بود، چون افرادی که مشارکت کردند و داستان زندگیشان را گفتند، واقعا عجیب بودند و مثل یک تلنگر بود که چه افرادی هستند که در اعتیاد گرفتار شدند و ما بی خبر هستیم و مثل مورچه ای می مانیم که آب داخل خانه اش می آید و فکر می کند جهانش زیر آب رفته و این افراد با اینکه این همه خسارت به خودشان و خانواده شان زده بودند راه را پیدا کرده بودند و یک انسانی پیدا شود که یک نسلی را نجات دهد و وقتی یک نفس را نجات بدهد به واقعا انگار تمامی نفس ها را نجات داده و این زندگی بخشیدن است و در مورد اینکه چه جور از کنگره قدردانی کنیم هر کدام از ما می توانیم یک نماینده باشیم که علم و آموزشهای کنگره را آموزش بدهیم و اول اینکه من آرزو آموزش هایی که به من داده می شود را باید در زندگی عملی کنم و بعد بتوانم جبران کنم تا کسانی که این مشکلات را دارند را نجات دهم و یکی از خواسته های قلبی من این است که به کسانی که در این شرایط هستند کمک کنم. 
مشارکت همسفرمحدثه: سلام دوستان محدثه هستم یک همسفر، خدا قوت عرض میکنم خدمت خانم الهه عزیزم ، من قدردانی کردن را در کنگره یاد گرفتم قبلا هر کس برای من کاری انجام میدهد از او تشکر میکردم ولی دلی نبود و به صورت ظاهری بود، ولی الان یاد گرفتم قدر دانی کنم. حتی برای کوچکترین کار و زمانی که یک نفر کاری میکند و شاید از نظر بقیه بد باشد، ولی من از آن درسی گرفتم که باید قدردان باشم و شاید بگویم مرسی این کار را کردی که من فلان کار را یاد بگیرم و آقای مهندس میفرمایند: قدر دانی ما به صورت پاکت است و این برای من همیشه معضل بود که چه بخرم برای یک نفر و همیشه نظرم این بود که اگر کسی به من کادو پول میدهد یک نوع بی احترامی است و این از جهل من بود و این طوری خیلی بهتر است و آدم می تواند با این پول هر چیزی که دوست دارد را بخرد و همچنین آقای مهندس فرمودند: اگر من بخواهم بگویم کنگره برای من چه کار کرده و من در مقابل چه کار کردم در واقع کاری نکردم و در این صورت که آقای مهندس با جان و مال و خانواده در خدمت کنگره هستند پس من محدثه در مقابل خدمات کنگره کاری نتونستم بکنم .
مشارکت فاطمه سه: سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر، ما اول باید قدر دانی کردن را یاد بگیرم و باید از اون چیزی که به من داده شده در کنگره و جمع دوستان و خانواده و...باید قدر دانی کنم تا یاد بگیرم در مقابل خالق قدردان باشم و کنگره به من قدردانی کردن را یاد می دهد و در مقابل آموزش هایی که می گیرم باید قدر دانی کنیم و با پاکت در حد توان این کار را می توانیم انجام بدهیم یا اینکه خدمت در سایت یا هر قسمت که نیاز هست هر چند در مقابل خدمات کنگره خیلی ناچیز است و با قدر دانی میتوانیم حس خودمان را خوب کنیم.
مشارکت همسفر مریم: سلام دوستان مریم هستم یک همسفر، خدا قوت عرض میکنم خدمت خانم الهه عزیزم. امیدوارم حالتون خوب باشه ،آقای مهندس فرمودند: شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند ، شکر یعنی تشکر کردن و کفر یعنی پنهان کردن و کفر یعنی حقیقت را پنهان کنیم و شکر نعمت را افزایش میدهد و زمانی که انسان به وجود آمد، برای رفع نیاز با هم ارتباط داشتند و باهم کالاها را تبادل میکردند و معامله پایاپای انجام میدادند و تشکر می کردند و ما باید درقبال کوچکترین کار دیگران مثلا چایی آوردن تشکر کردن و من حالم خیلی خراب بود و دنبال جایی می‌گشتم که حرف دلم را بزنم و بدانم مشکلم چه هست و وقتی آمدم کنگره فهمیدم همینجا است و سختی ها و مشکلات عین مشکل من است و الان که به حال خوش رسیدم و میتوانم زندگی ام را اداره کنم و رابطه خوبی به بچه هام دادم، باید تشکر کنم و آن شکر کردن من با خدمت کردن و گوش کردن سی دی و خواندن سایت و وبلاگ میباشد هر چند کم و در امتحان ها شرکت کنم و تلاش کنم تا کمک راهنمایی قبول بشوم. 
مشارکت همسفر وجیهه: سلام دوستان وجیهه هستم یک همسفر ، خدا قوت عرض میکنم خدمت خانم الهه عزیزم، من اگر به گذشته برگردم یک زندگی آشوبی داشتم و همیشه از خدا آرامش و برآورده شدن آرزوهایم را میخواستم و وقتی یک مهمانی در فامیل بود به خاطر مسافرم قید آن را میزدم و نمی رفتم چون رفتار و اخلاق نامناسب داشت و اگر جایی میرفتم با دلخوری برمیگشتم و از خدا پیدا شدن یک راه را میخواستم تا با آن غصه ها و ناراحتیم تمام بشود تا اینکه مسافرم به کنگره آمد و بعد شش ماه هنوز آشوب در زندگیم بود. بعد که من به کنگره آمدم و همسفر مسافرم شدم و از آن روز رنج و آشوب زندگیم به آرامش و شادی تبدیل شده و من با آموزشهای کنگره و نوشتن سی دی و آموزشهای راهنمای خوبم خانم الهه، انشالله بتوانم یک جایگاه برای انجام خدمت پیدا کنم تا گوشه ای از زحمات کنگره را جبران کنم و از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم.
مشارکت همسفر ناهید : سلام دوستان ناهید هستم یک همسفر، خیلی خوشحالم که در جمع شما دوستان عزیز هستم و یک خدا قوت عرض میکنم خدمت خانم الهه عزیز، آقای مهندس فرمودند: شکر نعمت، نعمتت افزون کند، کفر، نعمت از کفت بیرون کند، شکر یعنی تشکر کردن و کفر یعنی پنهان کردن و اگر کسی کاری برای ما میکند و یا چیزی به ما یاد می دهد ما در قبال آن باید تشکر کنیم و آقای مهندس فرمودند: در بقیه کشورها تشکر کردن مرسوم است، ولی ما تشکر و تشو یق کردن را بلد نیستیم، ما باید هم تشکر کردن را یاد بگیریم و هم به کسی که خدمت می کنیم انتظار و توقع نداشته باشیم و در مورد قدردانی از کنگره باید بدانیم کنگره چه به من داده و من در قبال آن چیکار کنم که جبران بشود و همچنین فرمودند: هر سازمان و نهاد و فردی باید اندوخته داشته باشد و اندوخته کنگره هم در پرتوی قدردانی کردن اعضا است و اگر فردی در کنگره خدمت می کند یک لذت وصف ناپذیری به دست نمی آورد و مثل راهنما که موقع رهایی شاگردش لذت زیادی به دست می آورد و ما باید از نیروهای قدیم کنگره استفاده کنیم و آنها را به باتلاق نریزم و خدمت کردن در هر جایگاه کنگره اهمیت دارد و همچنین زمانی ما انتظار قدر دانی از کسی را میتوانیم داشته باشیم که خودمان قدردانی کردن را یاد گرفته باشیم و یک مثالی زدند که وقتی یک تکه نان به سگی میدهی تا آخر عمر برات دم تکان میدهد، ولی اگر به آدمی صد تا خوبی کنی و یک بدی کنی صدتا خوبی را یادش میرود و همان یک بدی را به رویت می آورد  و اگر ما قدر دانی و تشکر را یاد بگیریم امکان ندارد در محیطی آشغال بریزیم و آقای مهندس فرمودند: ما سعی کردیم در کنگره در قالب های مختلف این قدردانی کردن را آموزش بدهیم و من خودم به عنوان بنیانگذار کنگره اگر بخواهم ببینم برای کنگره چیکار کردم هنوز نتونستم جبران کنم حالا وای به حال من ناهید که وقتی فکر میکنم در قبال چیزهایی که کنگره به من داده من نتونستم کاری بکنم و امیدوارم در آینده بتوانم خدمتگزار خوبی برای کنگره باشم و خداوند این توفیق رابه من بدهد.
سرکار خانم الهه عزیز کمک راهنمای محترم فرمودند:
سلام دوستان الهه هستم یک همسفر خیلی از مشارکت همه شما لذت بردم و آقای مهندس میفرمایند انگلیسی ها سه کار رابه مردمشان یاد میدهند و یکی این که اگر میخواهند یکی برایشان کار انجام دهد، میگویند لطفا این کار را انجام بده و حتما کلمه لطفا را استفاده میکنند و اگر کار خطایی انجام داده باشند می گویند عذر میخواهم و یعنی میپذیرند که خطا کردند و در پی جبرانش برمی آیند و به رو می آورند و میگویند: عذر میخواهم و ببخشید که من این اشتباه را کردم و کلمه سومی که به کار میبرند متشکرم است و اگر کسی قدمی برداشت برایشان تشکر میکنند، من در کنار درختی ویس ضبط میکنم و همیشه آقای مهندس میگویند: از طبیعت یاد بگیرید و باورتان نمیشود که یک درخت آلبالو را میبینم که شاخه های آن تا نزدیک زمین آمده و برگهایی که نزدیک زمین هستند هم آلبالو دادند و این چیزی که من یاد می گیرم وقتی آقای مهندس میفرمایند: از طبیعت الگو برداری کنیم یعنی این درخت آلبالوها قدر کمترین امکانات را می داند یعنی یک خورده خاک و پهن و کود به آن دادی و یکم هم نور خورشید و به واسطه این نور و اکسیژن و آب و خاک که میگیرد، قشنگترین و خوشمزه ترین میوه ها را می دهد و این درخت تنه بزرگی دارد و فاصله آخرین آلبالو به زمین سی سانت است و این به من الهه یاد میدهد که الهه قدردان باش و با کمترین امکانات که در اختیارت هست بیشترین استفاده را بکن و راهنما از آقای مهندس که بنیان کنگره هستند یعنی خودشان ریشه این درخت و بذر کاشته شده این درخت هستند و بنیان هستند و کنگره از آقای مهندس شروع شده از آقای مهندس که روز و شب شان را صرف ما میکنند، بچه ها اگر یک نگاهی به قبل از کنگره بیاندازیم به مسافر ها ، مسافر هایی که برای مختل کردن یک شهر بس بودند و ما مصرف کننده ای داریم که مادر و پدرش نمی خواهند بچه شان را ببینند و میخواهند سربه نیست شود و بمیرد، چون آبرو ریزی کرده و مایع زشتی و وقاحت بوده و پدر و مادرش حاضر نیستند آن را بپذیرند آن وقت یک بزرگ مردی مثل آقای مهندس می آیند و اینها را زیر پرچم خودشان قرار میدهند و این مشقات را تحمل میکنند ، امروز در یکی از سی دی های آقای مهندس میخواندم و میگفتند آنقدر در سالهای اول کنگره به من بد و بیراه و حرفهای زشت میزدند و چند بار بار به خاطر اینکه گفته بودند آقای مهندس زرتشتی است و دروغ هایی که به آقای مهندس نسبت داده بودند ایشان را زندان کرده بودند و اینکه می‌گفتند مهندس و شاگرداش تریاک را تبلیغ میکنند و میفروشند و.. و در جلساتشان گفته بودند که ان جی او های دیگر با زشت ترین عناوین از من یاد میکردند و این مرد آمد و یک مصاحبه در تلوزیون انجام داد و گفتند من توانستم اعتیادم را درمان کنم و این هم راهش است و یک تنه با خانواده شان ایستادند و جنگیدند و بعد افرادی به آنها اضافه شد و خودشان در این سی دی گفتند که آسان زدم به من گفتند نیستان به شما ملحق میشوند و گفتند شما بیست سال پیش کجا بودید و باید یادمان باشد که کنگره راهی است که اگر من قدمی برای کنگره برندارم چیزی از کنگره کم نمیشود و اگر در قبال محبت هایی که کنگره به من کرده و پولی بدهم یا اگر کاری کنم که وظیفه ام بودم ولی اگر انجام ندهم اونوقت این شعر را باید بخوانیم که شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر، نعمت از کفت بیرون کند، این مرد یک تنه ایستاد و مقاومت کرد و در ادامه دیدبان ها و راهنماها اضافه شدند و همین آقای حکیمی و آقای خدامی خودمان هزاران کیلومتر را رفتند و آمدند تا بچه ها به رهایی برسند و همین سحر خودمان هزاران کیلومتر راه را رفته کرمان و آمده و چند وقت پیش سحر میگفت که یک جایی بچه های کرمان به آقای مهندس گفته بودند که سحر یک زن تنها این همه راه را میرود کرمان و برمیگردد و آقای مهندس در جواب میفرمایند: چون سحر عاشق است این زحمت را میکشد و کدام یک از ما حاظر هستیم از عصاره جان ببخشیم،  یعنی از جان خودمان ببخشیم نه فقط از مال و دارایی خودم، الان فاطمه مشارکت میکرد و بچه اش مامان مامان میگفت و غذا میخواست و آیا راهنماهای ما بچه ندارند و من یادم هست که که خانم مرجان می آمدند به اصفهان و میرفتند، یاس گل کوچولو بود و خانم مرجان هر هفته یاس گل را میگذاشتند پیش کسی تا بتوانند از شهرکرد بیایند اصفهان و برگردند و هر هفته چهار پنج بار می آمدند تازه کاش شما با یک جلسه و دو جلسه درمان میشدید و این درمان کاملا مقطعی است و کاملا وقتی این مشاوره را انجام میدهد باز دفعات بعدی، طرف برای اینکه حالش خوب بشود مراجعه کند، ولی آیا این آدمی که مشاوره میدهد حالش خوب است و من به قاطعیت میگویم که حالش اصلا خوب نیست، به قول فاطمه اگر در دیزی باز است حیای گربه کجا رفته ، شما یک مشاوره عادی میخواهی بروی و من دوستم یک دفتر مشاوره دارد و هر وقت گیر میکند میگوید : من حالم بد است، بیا به من کمک کن یعنی آن علم به درد نخورده ولی با همان علم که دکترای روانشناسی دارد برای سه ربع ساعت مشاوره صد و بیست تومان پول میگیرد، حالا در قبال اینکه دیده بان ها و نگهبان ها ، مثل اینکه آن هفته وسط این وضعیت کرونا که همه نگران هستن دیدبان ها یک جلسه داشتند و آقای کامران شریفیان باید شرکت میکردند و آقای مهندس هم گفته بودند نباید می آمدی و ایشان گفتند نه وقتی فراخوان میشود من باید می آمدم و این نشان می دهد عشق و از خود گذشتن تا چه اندازه است و تازه همه این کارها را که بکنیم آیا جبران خدمات کنگره به من شده یا نشده و یک نکته دیگر هم بگویم خیلی از افرادی که وارد کنگره با حال بد میشوند و کم کم حالشان خوب میشود میگویند: چه خوب شد و وارد سفر دوم میشوند و خیلی ها وقتی وارد سفر دوم میشوند و کمک راهنما میشوند ناسپاس میشوند و کفر می ورزند و یارشان میرود و فراموش میکنند چه بودند و چه به آنها کمک کرده و من همواره از خداوند خواستم که جز  کسانی نباشم که فراموش کرده باشم و  قصه ای که آقای مهندس در مورد ایاس می گویند و اینکه سلطان محمود نوکری به اسم ایاس داشت و سلطان مسعود گفت بیایی بریم ببینیم ایاس کجا میرود و میبینند میرود در یک اتاق  داغون و خراب و سربازها میریزند در اتاق و ایاس را میبرند و چیزی پیدا نمیکنند، جز یک دست لباس کهنه و ایاس خیلی مورد توجه سلطان مسعود بود و آنقدر که تبدیل به ارشد دربار میکند و یک روزی همه ی درباریان میدیدند که ایاس میرود جای و برمیگردد و چون دشمن ایاس بودند میگویند: سلطان مسعود این ایاس به شما خیانت میکند و طلا و جواهرها را به مکانی میبرد و مخفی میکند و بعد که در آن اتاق چیزی پیدا نمیکنند از اومی پرسند که چیکار میکنی و پاسخ میدهد من که کارگری میکردم. خداوند من را به این جایگاه رساند که مشاوره پادشاه هستم و من نمیخواهم یادم برود که از کجا به کجا رسیدم و یک نکته جالب تر اینکه دیروز همان موقع که آقای مهندس شروع به حرف زدن کردند شروع به ترجمه کردن کردم و به خانم مرجان گفتم که چه خوب شد و من فکر نمی کردم همزمان بتوانم ترجمه کنم و تایپ کنم، صحبت های آقای مهندس را و من این کار را میکنم و این کنگره و ترجمه ها بود که من رشد کردم یعنی هر خدمتی و قدمی که برداشتم فقط برای آرامش و شخص خودم بوده و وقتی خود آقای مهندس میگویند من که بنیان کنگره هستم و خودم راه درمان اعتیاد را پیدا کردم من نتونستم کاری برای کنگره بکنم آقای مهندس که هفته ای یک میلیون برای موسیقی و یک میلیون برای زمین و کلی زمین برای کنگره خریدند و کلی کتاب برای کنگره نوشتند و کلی آدم در دنیا را از اعتیاد نجات دادند و آقای مهندسی میگویند: کاری برای کنگره نکردم که همه ما میدانیم اگر ایشان نبودند ما اصلا زنده نبودیم و من الهه در مقابل چیکار میتوانم بکنم و هر کاری کردم کم کردم و ای کاش یادم نرود که کنگره برای من چه کار کرده و ای کاش لایق باشیم که یک قدمی بردارم که حال خود من خوب بشود و آقای خدامی می گفتند: کنگره مکانی است که خودش، خودش را آبیاری میکند و من الهه اگر کاری نکنم اصلا مهم نیست و هزاران نفر پیدا میشوند که این خدمت را انجام میدهند و پدر و مادر یکی از دوستانم دچار کرونا شده بود و میدانست که من کنگره می آیم و گفت حالم خراب است و من گفتم نذر کنگره کن و چند هفته پیش گفت شماره حساب بده و میخوام نذرم را ادا کنم و دیدم پانصد تومان ریخت به حسابم و خیلی وضعیف متوسط اقتصادی دارد و در مقابل این پانصد تومان سلامتی خانواده اش را گرفت و این یعنی من بتونم از جان و مال خودم و از چیزی که احتیاج دارم ببخشم، راهنمای من با هزار مشکل می آمد اصفهان و هفته چهار بار می آمدند اصفهان و میرفتند و خیلی ها هم همین طور و با بدبختی می آیند و میروند مثلا طرف مشکل جسمی دارد و هشت ساعت می‌نشیند در اتوبوس و میرود تهران و بر میگردد ولی اصلا نمیفهمم به خاطر همین عشق بلاعوض است و ما چیزی را دریافت کردیم و اگر تا آخر عمر خدمت کنیم کم کردیم و اگر نکردیم هم مهم نیست و خیلی ها هستند که انجام میدهند و خوشحال آدمی که قدر میداند و میداند و می ماند و خدمت می کند و هر روز از آب گوارای عشق لذت میبرد و زندگی اش را بهتر میکند و خیلی متشکرم که به مشارکت من گوش کردید. جلسه با دعای خالصانه اعضا به پایان رسید.
 




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


سه شنبه 20 خرداد 1399 09:29 ق.ظ
خدا قوت ناهید جان ممنون از خانم الهه عزیزم
سه شنبه 20 خرداد 1399 08:21 ق.ظ
خدا قوت به خانم الهه جان ناهید عزیز خیلی ممنون
دوشنبه 19 خرداد 1399 04:25 ب.ظ
بسیار عالی خدا قوت خانم ناهید عزیز استفاده کردم ممنونم از خانم الهه مهربانم
دوشنبه 19 خرداد 1399 09:13 ق.ظ
ممنونم خانم ناهید عزیز و خدا قوت به شما
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.


درباره وبلاگ


عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند.
پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی!
ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد...
انشاالله

مدیر وبلاگ : همسفر الهه
مطالب اخیر
جستجو

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :

                    
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات