دوشنبه ۳۱شهریور ماه ساعت ۵/۴۵دقیقه لژیون کمک راهنمای گرامی سرکار خانم الهه شروع به کار کرد. عنوان بحث سی دی ساختمان جسم ۱.

سلام دوستان الهه هستم همسفر. خداوند را بسیار تا بسیار شاکرم که ما را در این مسیر قرار داد. تشکر از خانم سمیرا بابت نوشتار لژیون و از ایشان میخواهم که احساس شان را در مورد خدمتی که داشتند بیان کنند.

با سلام خدمت خانم الهه عزیز و دوستان هم لژیونی و از خانم الهه عزیز بابت این خدمتی که به من دادند بسیار تشکر می کنم. وقتی که می خواستم بنویسم خیلی ترس داشتم که نتوانم درست بنویسم و از عهده این کار بر نیام. اما زمانی که شروع به نوشتن کردم خیلی انرژی گرفتم و به این نتیجه رسیدم وقتی که خدمت می گیریم خودمان به حال خوش می رسیم و انرژی می گیریم و خیلی لذت بخش بود.

ببینید دوستان من موقعی که می خواهم چیزی را یاد بگیرم باید تو چشم استادم نگاه کنم. فرقی هم نمی کند زن باشد یا مرد. یعنی تا زمانی که ارتباط چشمی برقرار نشود یاد نمی گیرم. شما هیچ کدام برای درمان اعتیاد اینجا ننشسته اید شما برای این اینجا نشسته اید که چند وقت دیگر کمک راهنما شوید پس از الان باید یاد بگیرید که به چشم تک تک بچه ها نگاه کنید یا حتی وقتی جلسه مختلط هست چه خانم چه آقا باید به هر دو قسمت نگاه کند نه این که آقا فقط به قسمت آقایان نگاه کند و هیچ نگاهی به قسمت خانم ها نداشته باشد و یا اگر خانم است فقط به قسمت خانم ها توجه کند و هیچ نگاهی  به قسمت آقایان نکند بلکه باید به هر دو قسمت توجه داشته باشد و شما به عنوان یک سخنگو باید به این آداب توجه داشته باشد و این آداب خودش یک نوع احترام است که به طرف مقابلم نگاه کنم. یکی دیگر از این آداب این است که وقتی میکروفون را دست می گیرم باید حواسم به پایین یا بالا گرفتن میکروفون باشد، بسته به تن صدای من و تعداد مخاطبین نه آنقدر نزدیک که داد بزنم و صدای من آزار دهنده باشد نه آنقدر با فاصله که صدای من به کسی نرسد این هم یکی دیگر از آداب سخنران بودن است که با استفاده از گوش های خودم می توانم تشخیص دهم که صدای من به کلیه مخاطبان من می رسد یا نه و به قول معروف مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد. اگر دانشجو نباشد که استاد معنا ندارد، اگر تازه وارد در کنگرهنباشد اصلا کنگره معنی ندارد، اگر مستمع نباشد اصلا سخنرانی کردن معنا ندارد، اگر من بخواهم هر چیزی را با دقت انجام بدهم وقتی که دارم صحبت می کنم باید از این گوشه نگاه کنم تا اون گوشه (دور تا دور) و اگر قرار است که شما چند وقته دیگر بنشینید سر لژیون از همین جا باید یاد بگیرید جای یاد گرفتن همین جاست. 

وقتی من به یک نفر می گویم بلندتر صحبت کن ده نفر دیگر با من نمی گویند بلند تر بگو چون من اینجا نشستم و یا به کسی می گویم پایت را روی هم نیندازید شما اجازه ندارید تذکر بدهید چون من به عنوان راهنما باید خودم تذکر بدهم. 

مورد دیگر اینکه وقتی که در لژیون مجازی اعلام می کنم که با هم به صحبت های خانم  x گوش می دهیم همگی با هم این کار را انجام می دهیم و وقتی که می گویم حالا بلند دست بزنید با صدای بلند دست بزنید تا خودتان انرژی بگیرید. من درشعبه سلمان فارسی که بودم رهجویی  داشتم که مسافرش مطلقا به کنگره ایمان نداشت و موقعی که جلسات مجازی شد این خانم می رفت تو اتاق و موقع دست زدن بلند دست می زد و دو تا بچه این خانم جذب این شدند که به اتاق بروند تا موقع دست زدن مادرشان را همراهی کنند و سه نفری با هم مشارکت ها را گوش می دادند و با هم دست می زدند و شوهرش گفته بود اینجا چه خبر است که دست می زنید؟ خانمش هم گفته بود شما هم بیا پیش ما بنشین تا بفهمی چیه. همان زمانی بود که من مشارکت های آخرم را می کردم پشت سر هم و شوهرش بعد از گوش دادن گفته بود چه صحبت های عالی و خوبی  و کم کم از همین صدای دست، او شروع کرده بود مسافرش را به کنگره آورد بود. پس در اینجا آدم مخالف تبدیل شده بود به آدم موافق پس در اینجاست که می گوییم همه چیز در درون و برون ماست یعنی فقط کافیه شما یک کاری را بخواهید انجام دهید و انجام می دهید و فقط از راه درست. هیچ چیز افسانه نیست. آقا ی مهندس می فرمایند آب نرم است و سنگ سخت است اما همین آب نرم چکه چکه بعد از چند سال سنگ به آن سختی را سوراخ می کند. پس انسان هم همیشه باید نرم باشد و من همیشه گفتم جای خود بنشین و وزیر زیرک باش. صحبت هایی که من اینجا می کنم همان صحبت های هست که جناب مهندس در سی دی هایشان می زنند ما مطلقٱ تماس تلفنی نداریم و می گوییم بنشین سی دی هات و گوش کن صحبت های منم گوش کن. خود به خود راه باز می شود و فقط بنشین و فکر کن و ما اصلا نمی توانیم تماس تلفنی داشته باشیم. پس می گوییم وزیر زیرک باش. مردها شکوه خودشان را دارند. مردها در هر سنی که باشند برای آن ها شخصیت شان مهم است. پس تحویل بگیرید و معلم او نباشید. نیاز به معلم ندارند. به او درس ندهید نیاز به مدرس ندارند. من همیشه به بچه ها گفتم خیلی از شماها وقتی می خواستید وارد لژیون شوید به مرزبانی التماس می کردید من هیچ وقت دست هیچ کس را نگرفتم و بیارمش و وارد لژیونش کنم ولی تا جایی که خبر دارم سر آمدن به اینجا دعوا بوده پس خواستید که نشستید و به حرف های من گوش می دهید. پس بچه ها این را در گوش خودتان فرو کنید که هیچ آدمی تو دنیا نمی خواد به حرفتان گوش کند. مگر اینکه زمانی راهنما شوید و بیایند و بگویند ما را به رهجویی بپذیرید. ما می گوییم چشم من انتخاب کننده نیستم من انتخاب شونده هستم و هر کسی می آید می گوییم قدمتان به چشم. اما آیا من می توانم برای شوهرم یک معلم باشم؟ ابدٱ نه در ذهن و نه در کلام. آیا برای بچه ام می توانم معلم باشم؟ ابدٱنه در کلام و نه در ذهن. 

در طی انتخابات دبیری استاد فرمودند: هر کسی می تواند به خودش هم رای دهد و اگر خودش جز شرکت کننده های در انتخابات نبود می تواند بر مبنای حسش انتخاب کند و رای بدهد. و زمانی که لژیون چند نفر هم اسم بودند با استفاده کردن از حرف اول نام خانوادگی می توانند خود را معرفی نمایند. 

افرادی که رای آوردند هفته آینده هر کسی بر اساس توان مالی خودش، از پنج هزار تومان گرفته تا پنجاه هزار ویا بیست هزار تومان و هر چقدر که در توان دارد پول در پاکت قرار می دهد بدون اینکه هیچ کلمه ای روی پاکت بنویسد. اما داخل پاکت با استفاده از یک برگه جداگانه هر مطلبی که دوست داشت می نویسد و آن برگه را داخل پاکت قرار می دهد. به این دلیل که ما درگیر تحریم کاغذ هستیم و باید در مصر ف آن صرفه جویی کنیم تا پاکت قابل استفاده باقی بماند. 

چرا در مورد نظم این قدر مسرانه عمل می کنم و فرمودند: اگر هر کاری یک گوشه اش لنگ بزند به زودی آن کار از هم می پاشد. به قول ژاپنی ها یک میخ از نعل یک اسب شل بود و به همین خاطر فردی که سوار آن اسب بود تعادلش را از دست داد و به زمین خورد و چون پیشتاز بود مورد هجوم تیرهای دشمن قرار گرفت و نابود شد. و سپاهی که در پشت سر او بودند با دیدن این صحنه روحیه خود را از دست دادند و آن جنگ منجر به شکست شد. پس یک میخ شل باعث شکست یک سپاه شد. در ادامه فرمودند :خورشید هم اگر یک ثانیه زودتر و یا دیرتر طلوع و یا غروب کند ویا سرعتش کمتر و یا بیشتر شود. تعادل همه کائنات به هم می خوردو همه چیز محو می شود. هر چیزی به واسطه نظم قوام پیدا می کند .قوام پیدا کردن یعنی دست به دست هم دادن مثل پختن قورمه سبزی که وقتی موادش را با هم ترکیب می کنی باید چند ساعتی با هم پخته شود تا قوام پیدا کند. پس زندگی ما هم به درستی اجرا نمی شود مگر اینکه نظم حاکم شود. 

سلام دوستان منیژه هستم یک همسفر. جناب مهندس در این سی دی توضیح دادن که اگر ما مریض شدیم دست خود ما نیست که  به هر شکل و یا هر سرعتی خواستیم سالم شویم و این بستگی دارد به عملکرد اجزای بدن ما که چگونه عمل کند و همانگونه که جسم ما نیاز به باز سازی دارد روح ما نیز نیاز به پرورش دارد  با استفاده از روش دی اس تی باید به جسم و روحمان کمک کنیم. و بدن ما از ۱۰۲عنصر ساخته شده که شامل آن مس، روی ، منیزیم، آهن، و..بنابراین باید از مواد غذایی سالم استفاده کنیم تا بتوانیم از این طریق بدنی سالم داشته باشیم.  

ما فقط با کل امکان تاثیر نمی گذاریم بلکه با نگاه مان هم تاثیر می گذاریم پس با دیدن دوستان هم احترام بیشتری می گذاریم هم تاثیر بیشتر.

 مشارکت همسفر خانم لیلا:

سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر. جناب مهندس در مورد جسم فرمودند که این یکی از شاهکارهای خلقت است و حتی برای ساختمان جدید آکادمی باید از روی اسکلت یک دایناسور الگو برداری شود. البته ما که دایناسور را به چشم خود ندیده ایم اما یک شتر مرغ را در نظر بگیرید با یک خروار گوشت رو دو پایی که مثل نی باریک است می ایستد و این پاهای نازک چه قدرت عظیمی دارد و من توجه خودم را روی جسم خودم قرار دادم که مچ پای من شاید به اندازه نیم و یا یک سانت سر جای خودش نیست و باعث چه مشکلات و مسائلی برای من شده  و چه محدودیت هایی و چه هزینه هایی برای من به وجود آورده و تا گردن من را تحت تاثیر خودش قرار داده  است و همین مسئله باعث شده که من شکر گزار بند بند انگشتانم و تمامی وجودم باشم که اگر قرار باشد بابت تمامی ای نها از خداوند سپاسگزار ی کنم سالیان سال طول می کشد جناب مهندس فرمودند دکتر های قدیم یک اطلاعات عمومی در مورد کل جسم داشتند و انواع بیماری ها را سعی می کردند با همین اطلاعات اندک درمان کنند ما هم اگر با دقت به هر شش سی دی ساختمان جسم با دقت توجه و رفتار کنیم شاید به اندازه دکتر های قدیمی بتوانیم حداقل به بهبود جسم خودمان کمک کنیم. و با شناخت جسممان بتوانیم به عملکرد بهتر جسم خود کمک کنیم و اگر همان ۱۰۲عنصر در وجود ما کم و یا زیاد شود کل سیستم جسم ما به هم می ریزد. 

من به عنوان یک راهنما می توانم جمع ببندم و توضیح دهم من صبح ها قبل از هر کاری نرمش می کنم و بابت جسمی که مرا همراهی می کند خداوند را سپاس می گویم و در این شرایط کرونا که از باشگاه و استخر محروم هستم با نرمش کردن و پیاده روی از جسمم مراقبت می کنم. در این شرایط اقتصادی که روز به روز هر چیزی گرانتر می شود من می بینم که مواد مصرفی که من از آن ها استفاده می کنم روز به روز تنوعش بیشتر می شود که این می شود برکت چرا؟ چون من در صراط مستقیم حرکت می کنم و هر کسی که در صراط مستقیم باشد نه اینکه روزیش کم نمی شود بلکه زیادتر هم می شود. بنابراین تا می توانید شکر گزار باشید و این را از جسم خودتان شروع کنید و مراقب سلامتی و تغذیه خودتان باشید با استفاده کردن از مواد غذایی مناسب مثل چهار شیره و یا میوه خشک کرده شاید بگویید گران است اما گرانتر از خرج درمان و یا یک شب بستری شدن در بیمارستان نیست. 

سلام دوستان لیلی هستم یک همسفر :آقای مهندس شش سی دی در مورد جسم دادند که بیس اولیه آن در مورد ساختمان جسم و یک ساختمان در بیرون است که یک ساختمان اگر خراب شد باید توسط یک متخصص بعد از اینکه چند سال از روی آن ساخت گذشت متخصصین باید آن را تعمیر کنند. اما ساختمان جسم ما چون زنده است خودش خودش را ترمیم می کند و خداوند در قرآن در مورد تغذیه ما بسیار سفارش کردند. ما برای جذب این ۱۰۲ عنصر باید از گیاهان تغذیه کنیم و نکته جالب دیگه اینکه در مورد نحوه غذا خوردن صحبت کردن که موقع غذا خوردن از آب و یا نوشابه استفاده می کنیم که این کار باعث می شود اسید معده رقیق شده و ترشح اسید معده بالا برود. خودم فردی بودم که از مایعات زیاد استفاده می کردم و از روزی که به این نکته پی بردم باعث شد که دیگه این عمل را انجام ندهم و نکته دیگه اینکه در مورد غذاهایی باطبع سرد صحبت کردند و مثال غذاهای جنوبی را زدند. 

جلسه با دعای خیر دوستان به پایان رسید.