همسفران عشق
لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد
 
 
کارگاه مجازی لژیون همسفران عشق با استادی کمک راهنمای محترم  همسفر خانم الهه و دبیری همسفر خانم نسیم با دستور جلسه سی دی حس راس ساعت آغاز به کار نمود.



" حس در واقع اولین قوه بکارگیری عقل و به معنی خبرنگار است "


"بسم الله الرحمن الرحیم"

با قوت گرفتن از قدرت مطلق الله جلسه را آغاز می نمائیم . سلام دوستان الهه هستم همسفر عزیزان انشا الله که حال همگی خوب باشد در کمال صحت و سلامتی باشید کلنگ زنی دانشگاه کنگره 60 را خدمت همه شما تبریک می گویم و از خداوند متعال می خواهم که توفیق بدهد به حق همین روز خوب ما هم بتوانیم از خدمت گذاران این دانشگاه باشیم واز خدمت گذاران لایق کنگره باشیم انشاالله. ممنون عزیزانم  اول یک تبریک به بچه‌هایی که امروز در آزمون شرکت کردند ببینید اصلا مهم نیست نمره چند می شود ، شرکت کردن در آزمون قوه ای است به اصطلاح قبل ها به این آزمون می گفتیم آزمون آمادگی  یا آزمون قوه که بعد بچه‌ها آمادگی برای شرکت در آزمون اصلی کمک راهنمایی کسب کنند ، ولی بچه‌ها اصلا مهم نیست الان شرکت کردم نمره ام 20 شده یا 5 شده، مهم این است که شرکت کنم و من سهم خودم را انجام بدهم، شما از یک کرم در طبیعت یاد می گیرید که کرم سهم خودش را در طبیعت انجام می دهد ما هم باید یاد بگیریم سهم خودمان را انجام بدهیم.

مشارکت همسفر خانم مرضیه:
سلام دوستان مرضیه هستم یک همسفر خوشحال هستم که امروز صدای هم لژیونی های خودم را می شنوم مخصوصا خانم الهه عزیز. سی دی امروز در مورد حس است ولی من به دلیل سفر اولی هستم سی دی قضاوت را از استاد امین نوشتم. استاد امین می گویند: خیلی اوقات اتفاق می‌افتد که انسان یک صفت یا یک ویژگی را در یک فردی می بیند و حالش بد می شود، آن صفت را نمی پسندد و خوشش نمی آید ولی باید با اطمینان گفت که شما خودت هم از همان جنس هستی یا خودت از همان صفت را دارید. اگر نداشتید نمی‌توانستید احساس کنید
و بدتان بیاید. صفت  یا ویژگی مثل دو جرم است ممکن است که در یک نفر زیادتر  و در یک نفر کمتر باشد، پس اگر صفت یا ویژگی بدی را در کسی دیدیم و در ما احساس نفرت به وجود آمد این ویژگی در خود ما است حالا به صورت آشکار یا به صورت پنهان، زمانی که دچار احساس بد شدیم و از آن صفت خوشمان نیامد چه کاری انجام می دهیم،  در مورد آن  شروع  به قضاوت کردن، تجزیه و تحلیل کردن، محکوم کردن و شاید هم در ذهنمان  یک مجازاتی هم برایش در نظر بگیریم،  این موقع دو تا اتفاق می افتد، یکی آدم درگیر جنگ بیرونی و درونی می شود که جنگ‌های درونی مثل جنگ های بیرونی حاصلی جز تخریب ندارد و از انسان انرژی زیادی می گیرد و انسان سنگینی بسیار زیادی در خودش احساس می کند. حالا اگر انسان  دست از جنگیدن و محکوم کردن انسان هایی که  صفت بدی داشتند بردارد و قضاوت نکند باعث می شود آن صفت و یا ویژگی بد را در خودش ببیند. چون آدم تا زمانی که صفت  یا ویژگی ید خودش را نبیند  دست به پالایش نمی زند و تمام تلاش نفس اماره این است که آن صفت منفی دیده نشود. من یک نکته ای که در این سی دی یاد گرفتم این بود که آدم در مورد مسائلی که فقط مربوط به خودش است باید قضاوت کند و به حریم دیگران وارد  نشود و در مورد مسائلی که اصلا علم و آگاهی ندارد نباید  قضاوت کند.

مشارکت همسفر خانم لیلا:
 سلام دوستان  لیلا هستم  یک همسفر. در مورد سی دی حس از آقای مهندس من این برداشت را داشتم که ما باید بتوانیم یک شناخت کامل روی جسم و روان خودمان  داشته باشیم و همچنین جهان بینی مان را باید بالا ببریم  تا بتوانیم این دوران عمرمان را به نحو احسنت از آن استفاده بکنیم و با شناخت آگاهی جلو برویم. یک قسمتی  از سی دی صحبت کردم  در مورد شرطی شدن بدن یا حالا سیستم جسمی ما که من فکر  می کنم ماه رمضان به مقوله ما همسفر ها می خورد، ما در ماه رمضان می بینیم که اصلاً احتیاجی به غذا نداریم چون تازه سحری خوردیم ولی موقع  صبحانه یا ناهار که می شود در همان حین، در همان ساعت معده ما شروع به ضعف رفتن و اسید ترشح کردن می کند.‌ من اگر متوجه بشوم که الان بدنمان نیازی ندارد، ولی چون شرطی شده است این طوری معده من اسید ترشح می کند و الان من نیازی به غذاخوردن ندارم و یا بخواهم جهان‌بینی ام  را بالا ببرم که  فلسفه ماه رمضان چی بوده است و برای چی نیاز است که من روزه بگیرم، اگر من آگاهی ها را بالا ببرم  مقاومت من، ظرف من بیشتر می شود و خیلی راحت می توانم با این شرطی بودن بدنم  کنار بیایم و می بینم که در عرض سه چهار روز ما خیلی سریع عادت می کنیم و اگر هزار مدل غذا جلوی ما بیارند یا اگر  هزار نفر هم بنشینند جلوی ما غذا بخورند من احساس بی نیازی می کنم و خیلی راحت با این مسئله می توانم کنار  بیایم به شرط اینکه جهان بینی ام در این  مقوله بالا ببرم که بتوانم با آن  شرطی شدن جسم کنار بیایم. در مورد روان مان هم فرمودند، روان  انسان تابع دو  موضوع است یکی فیزیولوژی که در قسمت ساختمان جسم که خیلی قشنگ توضیح دادند و فرمودند که فیزیولوژی بدن ما بر می گردد به عناصری که در بدن ما است، که کم یا  زیاد بودن آن عنصر در بدن ما می‌تواند  ایجاد مشکلاتی برای ما داشته باشد، گفته‌اند خوابیدن ما  یا  بی حوصله بودن یا هر چیزی در بدن ما نشان دهنده آن است  که یکی از عناصر در بدن ما کم یا زیاد شده و با  تنظیم کردن  آن عناصر  می توانم به بهبود کمک کنم و همچنین  ورزش کردن و غذا خوردن یعنی غذا خوردن به روش صحیح این ها می تواند به قسمت فیزیولوژی جسم ما کمک بکند و تفکرات فردیمان است. فرمودند تفکر و اندیشه فرد را روی روان خیلی می تواند تاثیر بگذارد، من  مثال این را زدم که یکی با شنیدن یک خبر ممکن است  سکته کند، همان لحظه یک نفر ممکن است  باهمان خبر  بلند شود و خودکشی کند، یک نفر دیگر باز هم اگر همان خبر را به او بگوید ممکن است که خیلی راحت با آن کنار بیاید و بگوید دنیا همین است. دیگر زندگی زیر و رو زیاد دارد و خوب و بد در کنار هم است واصلا به هم نریزد و خیلی سریع آن مسئله را بپذیرد.  این ها همه بر می گردد به مسئله همان دیدگاه ما نسبت به مسائل دور و برمان.  فرموده اند که حس دریافت کننده هر موجودی است ، حالا مخصوصا در انسان و در حیوان ،   اگر حس نباشد انسان با دنیای پیرامونش نمیتواند یک ارتباط درست برقرار بکند ، واین بر میگردد به زمانی که جسم و روان من یا هم به صورت کامل و خوب کار بکند و در این شرایط است که من می توانم  احساس یا حس خوب  و یا دریافت های خوبی از اطرافم داشته باشم.

مشارکت همسفر خانم لیلی: 
سلام دوستان لیلی هستم همسفر حمید. خیلی خوش حالم که امروز در جمع دوستان عشق و محبت قرار گرفتم و همچنین ممنون از خانم الهه عزیز که وقت مشارکت دادند. دستور جلسه امروز در مورد سی دی حس از آقای مهندس دژاکام است که اول این سی دی در مورد مواد مخدر و شناخت مواد مخدر صحبت می کنند. مواد مخدر را از ازدواج انسان با اعتیاد به وجود می آید که دچار یک فرزند ناخلف به نام اعتیاد می شود، برای شناخت اعتیاد و درمان اعتیاد دو تا شرط در این جا گفته است که شرط اولش شناخت انسان است و شرط دومش شناخت مواد کنگره است. کنگره انسان را به دو مقوله تقسیم کرده  که یکی صور آشکار و یکی صور پنهان است. صور آشکار همان جسم و فیزیولوژیک است و مسئله بیوشیمی است  که برای همه آشکار و قابل رؤیت است مثل مواد. منظور از بیوشیمی: مواد شبه افیونی بدن هستند مراکزی که تولید کننده شبه افیونی هستند مثل دوپامین، اندروفین، انکفالین و سروتونین، دینورفین و استیل کولین اعتیاد می آورد. مواد مخدر وقتی از بیرون وارد بدن می شود جایگزین این مواد مخدر درونی می شود و این ها را بارکد می کند و آن ها را از کار می اندازد. آقای مهندس در مورد وسوسه صحبت کردند و مثال قضیه سگ پارلوف را که روان شناسان صحبت می کنند که شرطی شدن غذا خوردن آن سگ پارلوف که می شود تشبیه کرد به همین ترک اعتیاد  و ترک های روزمره اعتیاد است، کنگره یک مثلث دارد به نام مثلث جسم و روان  و جهان بینی که همگی ما این جسم را می شناسیم. برای درمان اعتیاد باید جسم و روان و جهان بینی به تعادل برسد. جسم که همگی آن را می شناسیم جهان بینی هم همان دیدگاه ما و تفکر و اندیشه ما است، روان هم یک کتاب فیزیولوژی است و یک کتاب تفکرات است که همان خلق و خوی ما است. روان انسان از دوتا موضوع است یکی یعنی یک فرد که به طور طبیعی اندروفین، دینورفین او کم است دچار یک سری بهم ریختگی می شود مثلا فردی که می آید خوابش بهم می ریزد سروتونین و استیل کولین او فعال است و شخص می خوابد. اگر این شخص به خو اب نرفت به دلیل سیستم او است که کار نمی کند یعنی فردی که مواد مصرف می کند به طور نا گهانی قطع می کند خوابش نمی برد، پس این مواد در بدن کم یا زیاد شده و بهم ریختگی هم به همین دلیل است که این مقدار موادی که مال خواب است بهم ریخته است و همین مسئله هم قسمت ورزش کردن و چگونه زندگی کردن و چگونه تغذیه کردن است و در حقیقت جهان بینی است یعنی تفکر، اندیشه و جهان بینی ما روی روان خیلی تاثیر پذیر است.


مشارکت همسفر خانم لیلا (ه):
 سلام دوستان لیلا هستم همسفر. خدا را شاکرم برای بودن در این جلسه‌ و به من توفیق داد تا یک بار دیگر بتوانم یکی از برگ های زندگیم را ورق بزنم امیدوارم حال دوستان خوب باشد و درود و سلام مخصوص خدمت خانم الهه عزیزم که از این لحظه انرژی و نفس گرم و دلنشین ایشان  را حس می کنم. من هم تبریک ویژه دارم به شما خانم الهه عزیز و به همه عزیزان و این حرکت  بزرگ و با شکوه. دستور جلسه امروز حس از آقای مهندس است نکته های کلیدی و مهم است سخنان آقای مهندس برایم خیلی تاثیر گذار بود را بیان می کنم. آقای مهندس فرمودند از ازدواج انسان با مواد اعتیاد به عمل می آید و برای شناختن اعتیاد و درمان آن دو شرط لازم است یکی شناخت انسان و دوم شناخت مواد مخدر. برای شناخت هم باید دو مقوله یعنی همان صور آشکار و صور پنهان را بشناسیم که صور آشکار همین جسم فیزیکی که برای ما قابل رؤیت است و صور پنهان همان قضیه است که خیلی ها قبولش ندارند و نمی توانند انسان را بشناسند. آقای مهندس روان انسان را تابع دو موضوع می دانند که یکی تابع فیزیولوژی فرد است و یکی تفکرات فرد است کنگره آمد و فیزیولوژی فرد را از طریق ورزش کردن، چگونگی زندگی کردن، چگونه غذا خوردن و دیگر مسائل مورد بررسی و حل قرارداد و جهان بینی هم یعنی روی تفکر و اندیشه کار کرد. ما آموزش گرفتیم که تفکر و اندیشه روی آن خیلی تاثیر دارد پس روان ما بستگی به جهان بینی ما دارد و آقای مهندس  می فرمایند که اعتقاد داشتن به زندگی پس از مرگ و اعتقاد نداشتن خیلی روی جهان بینی و کردار و رفتار ما تاثیر دارد. نتیجه این که روان از دو موضوع تابعیت می کند همان بیوشیمی، تفکر و اندیشه. آقای مهندس می فرمایند: اگر صور پنهان را نشناسیم نمی توانیم هیچ حرکتی انجام دهیم. یکی از اجزای صور پنهان حس است ما پنج حس ظاهر داریم که هم در ما است و هم در حیوانات حالا در بعضی حیوانات ضعیف است و در بعضی حیوانات قوی تر خودش را نشان می دهد. ما برای ارتباط برقرار کردن با دنیای اطراف مان و حفظ بقا و رفع احتیاجاتمان  به حس نیاز مندیم وبرای این که ما بتوانیم چیزی را لمس کنیم باید حتما با آن موضوع هم فرکانس شویم حس مانند خداوند است و اگر بخواهیم هم حس بشویم با کسی یا چیزی و حتی شاید با خدا هم باید هم حس شویم ما حس بینایی را در اختیار داریم تا به وسیله آن ببینیم اما در حس برونی وسیله قابل دیدن نداریم و باید بدون چشم رؤیت کنیم مثل دیدن در خواب که به وسیله روح دیده می شود و ضبط می شود.


مشارکت همسفر خانم سمیرا:
سلام دوستان سمیرا هستم  همسفر. خیلی خوشحالم که در کنار خانم الهه عزیز بار دیگر این توفیق نصیبم شد که آموزش بگیرم و همچنین در کنار شما دوستان گلم. سی دی ایمان را نوشتم. این سی دی مثل همه سی دی ها خیلی قشنگ بود حاوی یک نکات بسیار زیبایی بود و نکته ای که در این سی دی به من آموخت این بود که انسانی که از عصاره جان خودش  به دیگران می بخشد انسانی با ایمان است. خدمت کردن به خلق خدا بالاترین عبادت ها است و عبادت به تسبیح و سجاده نیست که دائم ذکر خدا را بگوییم عبادت یعنی این که به خلق خدا کمک کنیم و اگر ما بتوانیم در زندگی مان به بنده های خدا کمک کنیم حتی همان خدمت وبلاگ نویسی یا همان سی دی نوشتن این ها همه خودش خدمت می شود. در کنگره هر خدمتی که از دست ما بر می آید انجام بدهیم  به نظر من این بالاترین عبادت است .


مشارکت همسفر خانم نسترن:

سلام دوستان نسترن هستم همسفر. من هم این روز زیبا را به همه شما تبریک می گویم. لایو خیلی زیبا بود و یک حس خیلی خوبی هم به من دست داد. بیشتر خدمت گذاران و مشارکت کننده ها از اصفهان بودند و یک حس همشهری بودن و حس افتخار به من دست داد. البته از هر کجا که باشی مهم نیست ولی یک مقدار حس خوبی گرفتم. در مورد سی دی حس: یک جایی آقای مهندس گفتند تفکر و جهان بینی روی روان خیلی تاثیر دارد و این را از تجربیات خود می گویم. من همیشه آدم زود رنجی بودم حالا شاید از زندگی های قبلی بوده یا هر چیزی تا بزرگ شدم هم این اتفاق افتاده بود و من همیشه فکر می کردم چون خیلی احساساتی هستم خیلی زود رنج هستم. در راستای آن یک کارهایی انجام داده بودم ولی هر دفعه که یک اتفاق ناگوار یا یک پیشامد غیر منتظره که برایم  می افتاد دوباره مرا بهم می ریخت و زود رنجی من اوج می گرفت. ولی بعد که با سی دی های جهان بینی آشنا شدم و سی دی های آقای مهندس و کنگره را دیدم فهمیدم مشکل من از نقص در جهان بینی و درست تفکر نکردن بوده است و این که نتوانسته بودم آن طوری که باید خودم را بسازم و جهان بینی را بالا ببرم و نقص از خودم بود نه از دیگران و اگر من در درون خودم آدم غنی بودم و حس خوب و ایمان به هستی داشتم و غنی بودن و خودم را واقعی درک کرده بودم هرگز دچار زود رنجی نمی شدم و خیلی راحت بخشش می کردم و بعضی اوقات اصلا نادیده می گرفتم  یا حتی متوجه آن نمی شدم که بخواهم ناراحت شوم .


مشارکت همسفر خانم منیژه:
سلام دوستان منیژه هستم یک همسفر. در سی دی حس از آقای مهندس ابتدا در مورد جهان بینی افراد صحبت کردند در مورد جهان بینی هر فردی گفتند که نوع تفکر هر شخصی نشان دهنده روان آن شخص است که اگر از روان و تفکر خوبی برخوردار باشد مشخص است که از جهان بینی خوبی هم برخوردار است مثلا اگر که یک خبر ناگواری را به یک شخصی بدهند این خبر در هر فردی یک طور برخورد می کند اگر که شخص خیلی ناراحت و بی تاب شود، یک نگرش و بینش دارد و اگر کسی تحملش بالا باشد این واقعه را برای خودش تجزیه و تحلیل می کند و به زندگیش ادامه می دهد. در مورد صور پنهان و صور آشکار انسان ها صحبت کردند که صور آشکار همان زندگی ظاهری را نشان می دهد و حس های ظاهری که همان پنج حسی است که که بینایی، چشایی، لامسه و شنوایی و بویایی است و پنج حس دیگر ما در موردش صحبت کردند جزء صور پنهان ما است که یک سری چیزهایی که حس های ما هستند که در درون ما جزء صور پنهان ما هستند مثل عقل، روح، نفس، حس و ذهن ما و خیلی چیزهای دیگری که این ها اجزا صور پنهان ما است. در مورد حس آقای مهندس صحبت فرمودند که حس مربوط به ساختمان جسم انسان است و اصولا حس آن است که انسان ها از دنیای پیرامونشان دریافت می کنند می توان  گفت دریافت هر موجود از دنیای پیرامون خودش حس نام دارد یک جای دیگر اشاره کردند که حس مانند خداوند است و خیلی تشبیه قشنگی است که یعنی خداوند همه جا است و ما همه جا حسش می کنیم ولی آن را نمی بینیم. حس هم همین حالت را دارد و باز فرمودند که مواقعی که بیداریم از آن پنج حس ظاهری خودمان که در جسم فیزیکی مان است استفاده می کنیم ولی زمانی که به خواب می رویم تمام حس های ما به خواب می رود و یک سری حس هایی است که قابل لمس نیستند و آن ها به کار می افتند موقعی که ما می خوابیم و خواب هستیم یک چشم دیگری ما داریم که جسم نیست و می شود گفت که قابل لمس نیست. چشم، گوش، صحبت کردنمان همه چیزمان تغییر می کند و انگار که ما در جهان دیگری هستیم وقتی که ما بخواهیم چیزی را حس کنیم با این موضوع هم فرکانس بشویم. یعنی اینکه هم حس بشویم و اگر مطلبی داشته باشیم می توانیم بگوئیم آن چه که هست به قول معروف معنای دل می خواهد که بتواند به ما الهام شود از طریق حس ما القا پیدا می کند و این که بخواهیم  چیزی را درک کنیم باید با آن هم حس شویم مثلا مسافرهای خودمان را  مثال بزنیم اگر بخواهیم درک شان بکنیم باید با آن ها هم حس بشویم یعنی خودمان را به جای آن ها بگذاریم. در مورد هر رفتاری و عمل هایی که انجام می دهند خودمان را به جای آن ها بگذاریم و حس شان را بگیریم و درک کنیم که آن انسان چطوری است منشا آن چیست؟ از چه سرچشمه می گیرد نه فقط مسافرمان بلکه پدر مادر و بچه هایمان را می توانیم از طریق حس با آن ها ارتباط برقرار کنیم.


مشارکت همسفر خانم مینا:
سلام دوستان مینا هستم یک همسفر. من سی دی قضاوت را از استاد امین گوش کردم و من همیشه طوری بودم که اگر مسافرم دیر به خانه می آمد و من ساعت های زیادی منتظرش می شدم در ذهن و درونم شروع به قضاوت کردن و این که الان کجاست و چه کاری انجام می دهد و یک جنگ درون من اتفاق می افتاد که این جنگ باعث می شد که من بدون تفکر بدون این که به عواقبش فکر کنم دست به کار های نا شایست و حرف هایی که نباید، به ایشان می گفتم و این باعث شده بود که رابطه خودم و مسافرم روز به روز بدتر شود و حتی باعث شده بود که حتی اگر ساعت ده به خانه می آمد ساعت یازده و حتی ساعت دوازده شود به خاطره قضاوت ها و حرف های بد و جنگ هایی که من می کردم، باعث شده بود که ساعت های بیشتری را بیرون از خانه بماند که نخواهد که با این حرف ها و غر های نا بجای من رو به رو شود. من این سی دی را که گوش کردم تصمیم گرفتم که دیگر زود قضاوت نکنم و کمی بنشینم و فکر کنم و بعد سنجیده و درست رفتار کنم و واقعا نتیجه اش را دیدم که الان مسافر من ساعت های کمتری را بیرون از خانه و بیشتر در خانه می ماند به دلیل این که رفتارهای قبل را ندارم و سنجیده تر رفتار می کنم .


کمک راهنمای محترم خانم الهه فرمودند:
صحبت ما سی دی حس از آقای مهندس بود. حس در واقع اولین قوه بکارگیری عقل است. می گویم که من حس می کنم که هوای بیرون بارانی است وقتی این حس من به عقل منتقل می شود عقل من می گوید پس چتر بردار و برو. من حس می کنم که الان گرسنه هستم عقل من می گوید برو نان و پنیر گردویی بخور یا یک لقمه ارده شیره. مثلا یک غذایی، چلوکبابی، چلو مرغی بخور تا سیر شوی. حس به من خط می دهد فرض کنید ورقه اول کتاب، عقل نامش حس است. اولین برگه ای که می زنی تا به عقل حس است. حس یعنی گیرنده، دریافت می کند و امواج را برای بقیه می فرستد پس حس اولین قوه به کارگیری عقل است یعنی وقتی حس به من می گوید که احساس تشنگی می کنم حس به عقل می رسد. سربازان دانایی این حس را به عقل منتقل می کنند و عقل می گوید پاشو و آب بخور. حس می کنم گرسنه ام عقل می گوید پاشو یک غذایی بخور . حس درک می کند و به عقل منتقل می کند. ما دو نوع حس داریم. در واقع ده حس داریم این ده حس پنج تا حس درونی هستند و پنج حس بیرونی هستند. حس های درونی، یک ویسی را الان گوش می کردم یک بچه ای، مادرش صدایش را ضبط می کرد که برای خانم معلمش بفرستد، به بچه می گفت که انواع حس ها را نام ببر، بچه می گفت: بویایی، چشایی، گوشایی، درواقع گوشایی نیست حس شنوایی است. بینایی، حس لامسه، چشایی. مثلا با حس چشایی طعم غذا را می چشیم، چیزی اگر تلخ باشد حس چشایی و زبان ما می فهمد که این تلخ است. حس بویایی یعنی بوی یک چیزی را می فهمم چه بوی خوشمزه ای می دهد یا چه بوی گندی یا بوی فاضلابی می آید. با حس بینایی می بینم آیا با چشمم می بینم نه باید حس بینایی داشته باشم یعنی جسم کمک می کند که من ببینم و حس لامسه یعنی لمس کردن یعنی من دست به یک جایی بزنم اگر داغ باشد می سوزم. اگر یخ باشد سردی یخ یا برف را با حس لامسه احساس می کنم. با حسی که از طریق پوستم آن را درک می کنم و می فهمم. این پنج حس درونی ما است. ما پنج حس بیرونی هم داریم پنج حس بیرونی هم دقیقا همین ها هستند .

حس های بیرونی زمانی که من خواب هستم به کار من می آید مثلا شما در خواب چیزی می خورید و می گویید به به چه خوشمزه است. مثلا این گلابی را در خواب خوردم، آیا با زبانتان فهمیدید که خوشمزه است نه در خواب با حس بیرونی. در خواب جسم که نداشتیم با حس درون خواب فهمیدیم که این گلابی خوشمزه است. یا یک نفر را در خواب می بینیم یا مثلا دست می گذاریم روی یک چیزی و زبر بودنش را احساس می کنیم این حس لامسه است. آیا با حس لامسه جسم تان این را درک می کنید، نه با حس بیرونی که در خواب است درک می کنیم. حس به معنای خبرنگار است یعنی چیزی که برای ما امواج را می آورد و می برد. مثلا من عشق شما را نسبت به خودم حس می کنم. من می فهمم که چقدر شماها مرا دوست دارید. از کجا می‌فهمم از آن جایی که یک لبخند خیلی شیک بهم می‌زنید. یک وقت هایی به من پیام می دهید قربونت برم خانم، یک وقت هایی مرا سفت بغل می گیرید وقتی به  کنگره می رسند طوری نگاه می کنند مثل این است که بغل می خواهند وقتی می‌خواهند من هم بغلشون می‌کنم. حالا به هر حال چرا چون حسِ من به من می‌گوید این ها شما را دوست دارند این خبرنگار برای من از حس های شما خبر می آورد. در واقع دو نوع حس داشتیم حس درونی و حس بیرونی، پنج تا حس درونی داریم مثل همین حس هایی که مثلاً یک چیزی را می خورم طعمش را می فهمم چشایی می شود، بویایی، حس شنوایی، حس بینایی، لامسه و همین حس را در بیرون دارم یعنی حس بیرونی که کار می‌شود خواب هستیم فعال می شو د این ده تا هست یک حس دیگر هم داریم که رابطه این دوتا، ۵ تا حس را برقرار می کند به آن می گوییم حس ششم. آن حس مشترک بین ما و تمام کائنات است. اینکه شما به یک گیاه محبت می کنید گیاه اصولاً حس خاصی نباید داشته باشد ولی اتفاقاً محبت شما را می گیرد و رشد می کند یا مثلاً یک جایی می رسید به یک سگ از سگ می ترسید پا به فرار می گذارید این حس ترس شما به سگ منتقل می شود سگ زودتر فکر می کند که شما می‌خواهید به او آسیب برسانید زودتر این که شما بخواهید به او آسیب  برسانید آن می‌گوید که او ممکن است به تو آسیب برساند پس یک کاری می کند که از خودش دفاع کند این حس مشترک بین ما و کل هستی که رابطه بین حس های درون و حس های بیرون را برقرار می‌کند حس ششم می شود. حس مشترک به شما اطلاع می دهد که یک وقت هایی چه کاری باید انجام دهید و چه کاری را نباید انجام دهید. ما با حس هایمان با عالم در ارتباط هستیم اگر که حس منفی نسبت به انسان‌ها داشته باشیم انسان ها حس ما را می‌گیرند اصلا لازم نیست ما به کلام چیزی بگوییم لازم نیست در رفتارمان چیزی نشان بدهیم همین که حس کنیم از یک آدم خوشمان می آید این احساس محبت من را می فهمد و به من محبت می کند اگر که حس کند که من حس ظاهری می کنم یعنی محبت خالص نیست. محبت من در مقابلش یک چیزی از آن ها می خواهم آن را هم انسان ها حس می‌کنند و به خاطر همین  این محبت هیچ وقت نمی دهد، هیچ وقت ثمره و نتیجه نمی دهد و حس نفرت هم همین طور است شما ممکن است از یک نفر در آمریکا بدتان بیاید هزاران کیلومتر با شما فاصله دارد دقیقاً طرف حس نفرت شما را می‌گیرد و درک می کند و چون نفرت به او ورزیدی نفرت دریافت می کنی. می‌گویند زدی ضربتی، ضربتی نوش کن. به او یک حس نفرت داده‌اید دقیقاً حس نفرت شما را می گیرد و همان حس نفرت را به شما بر می گرداند چطور  شاید زنگ می‌زند یک حرفی یک شری به پا می کند به یک نحوی. هر نوع حسی که داشته باشیم همان حس را دریافت می‌کنیم چون حس مثل خبرنگار می ماند فرستنده و گیرنده است انرژی را می دهد، امواج را از بدن ما بیرون می فرستد و امواج را دریافت می‌کند.

جلسه را با دعای خیر دوستان به پایان رسید .





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


یکشنبه 13 مهر 1399 11:26 ب.ظ
خداقوت به خانم مرضیه عزیز.خیلی هوب ودقیق نوشتید ،مچکرم از شما.
درود وسپاس از خانم الهه عزیزم.
خداقوت به خانم فاطمه عزیزم،
یکشنبه 13 مهر 1399 09:32 ب.ظ
بسیار عالی لذت بردم ممنون بابت آموزش بی نظیر شما خانم الهه مهربانی
خدا قوت به خدمت گذاران سایت عشق
یکشنبه 13 مهر 1399 12:42 ق.ظ
عرض سلام وخداقوت خدمت خانم الهه عزیزم با آن آموزشهای عالی.به خانم مرضیه عزیز تبریک میگویم برای این خدمت شیرین.با آرزوی بهترین اوقات
شنبه 12 مهر 1399 07:41 ب.ظ
بسیار عالی بود خانم الهه عزیزم...متشکرم از شما وسپاسگذارم از بودنتون...
خداقوت خدمت عزیزان خدمتگذار سایت
شنبه 12 مهر 1399 12:38 ق.ظ
متشکرم از شما جان شیرینم خانم الهه عزیزم
ممنون از تمامی دوستان بسیار آموختم
خداقوت به وبلاگ نویسان ارجمند.
از راه دور در آغوشتون می گیرم.
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.


درباره وبلاگ


عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند.
پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی!
ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد...
انشاالله

مدیر وبلاگ : همسفر الهه
مطالب اخیر
جستجو

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :

                    
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات