همسفران عشق لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد |
||
دوشنبه 3 اسفند 1394 :: نویسنده : شهرزاد بصیری
یکشنبه مورخ 2 اسفند ماه 1394 جلسه هفتم از دور بیست و هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره 60 شعبه سلمان فارسی اصفهان به نگهبانی خانم فاطمه و دبیری خانم الهام و استادی خانم زهرا با دستور جلسه: " وادی دوازدهم و اجرای آن " رأس ساعت 15 آغاز به کار نمود. یک همسفر هم خودش مصداقی از وادی دوازدهم است چون تمامی همسفران در ابتدای ورودشان به کنگره تنها یک هدف را دنبال می کنند و آن چیزی نیست جز مصرف نکردن مواد توسط مسافرشان که همان رهایی است و وقتی حرکت می کنند پس از گذشت زمان و... به رهایی می رسند یعنی در آخر کار به همان نیّت اولیه که آنها را به اینجا کشانده بود؛ می رسند. خلاصه سخنان استاد: در آخر امر، امر اول اجرا میشود. به طور کلی مفهوم این جمله یعنی این که همان امر یا خواسته و نیّت اولیه ما که برای رسیدن به آن حرکت میکنیم؛ در آخر امر یا آخر کار به دست میآید. اگر خواسته ایی داریم وقتی در مسیر رسیدن به آن خواسته حرکت میکنیم بعد از طی کردن پارامترهای مختلف؛ مثل زمان و... که برای رسیدن به آن خواسته نیاز هست به هدف خود میرسیم. دستور جلسه هفته قبل، هفته دیده بان بود که اتفاقاً بی ربط به این دستور جلسه نیست چرا که دیده بانان، خودشان مصداقی هستند برای وادی دوازدهم. مطمئناً آنها هم چنین جایگاهی را میخواستند و به خاطر همین در ابتدا شروع به تزکیه خودشان کردند و به جای صفات بد خود؛ صفات خوبی مثل گذشت، فداکاری، دقت عمل، ریزبینی و... را جایگزین کردند تا با گذشت زمان به آنچه در تصورشان بوده رسیدهاند و ما همه به این عزیزان مدیون هستیم و از ایشان سپاسگزاریم. کشاورزی که میخواهد گندم بکارد و خواستهاش برداشت گندم است باید مراحلی را طی کند مثلاً: آماده کردن زمین، سم پاشی، آبیاری و... به اضافه گذشت هشت ماه زمان تا به خواستهاش برسد. حال اگر کشاورز آب بیشتر یا کود بیشتری بدهد؛ آیا این محصول زودتر از موعد به عمل میآید؟! قطعاً خیر، نه تنها زودتر از موعد نتیجه نمیگیرد حتی ممکن است این بذر خراب هم بشود؛ بنابراین ما باید صبر کنیم. در پیام سفر اول هم آمده که به آنچه علاقه داری مشغول باش یعنی صبر کن؛ در صبر بی صبری جایز نیست پس صبر داشته باش تا به نتیجه ایی که میخواهی برسی. یک همسفر هم خودش مصداقی از وادی دوازدهم است چون تمامی همسفران در ابتدای ورودشان به کنگره تنها یک هدف را دنبال میکنند و آن چیزی نیست جز مصرف نکردن مواد توسط مسافرشان که همان رهایی است و وقتی حرکت میکنند پس از گذشت زمان و... به رهایی میرسند یعنی در آخر کار به همان نیّت اولیه که آنها را به اینجا کشانده بود؛ میرسند. در وادی
دوازدهم با لغاتی مثل اختیار،
زمان، نیروهای القاء، احیاء و تحرک؛ تغییر، تبدیل و ترخیص آشنا میشویم که
معنی
لغوی اینها در کتاب آمده اما من برای درک بهتر وادی، همه اینها را روی شخص
همسفر
پیاده میکنم. یک همسفر وقتی وارد کنگره میشود پر از کینه، پلیدی و دیگر
ضد
ارزشهاست در حالی که نه آنها را میبیند و نه متوجه آنها میشود! همسفر در
بدو ورودش به کنگره مانند شخصی است که دوربینی را روی شانههای خودش
گذاشته؛ تمام
بار این دوربین را تحمل میکند و لنز این دوربین به طرف دیگران است؛ اما
خودش
متوجه نیست! حالا که وارد شده باید با قدرت اختیارش انتخاب کند که مشکلاتش
را
بپذیرد یا نپذیرد، بماند یا نماند، ادامه بدهد یا ادامه ندهد و... انتخاب
میکند؛
اگر رفت و نپذیرفت که هیچ؛ اما اگر ماند و خواست که ادامه دهد. باید تمام
شرایط را با دل و جان بپذیرد، باید به حرف راهنما گوش دهد و چشم گفتن را
یاد بگیرد. حال باز هم میتواند با قدرت اختیارش چشم بگوید و حرف راهنمایش
را عملی کند یا
اینکه به حرف راهنما عمل نکند و درجا بزند! سی که میآید و میماند و به
حرف
راهنمایش گوش میدهد کم کم شروع میکند به تغییر یعنی اینکه با گذشت زمان،
آموزش میگیرد؛
تجربه میکند و همین باعث میشود که داناییاش بالا رود و اندک اندک تغییر
کند؛ پس
برای تغییر نیاز به پارامتر زمان داریم. شخص زمانی که شروع به تزکیه میکند و صفات خوب را جایگزین صفات بد میکند؛ در حال تغییر است. در همین موقع نیروهای القاء، احیاء و تحرک به کمک او میآیند و همسفران در مکان لا مکان به یاریاش میشتابند. رفته رفته این تغییرات زیادتر میشود. پس دیگر او یک همسفر مبتدی نیست؛ او یک انسان وارسته شده و اگر قبلاً بند پای مسافرش بوده؛ هم اکنون بال پرواز او میشود. وقتی همسفر وارسته ایی شد؛ ترخیص هم میشود یعنی رها میشود از بندهای اهریمن و این بندها هر چیزی ممکن است که باشند؛ این همسفر دیگر دوربین را از روی دیگران برمی دارد و مقابل خود میگذارد. پی در پی در حال تزکیه و پالایش خود است چون میداند که وقتی بتواند خودش را تغییر دهد؛ حالش خوب میشود و به یک آرامش نسبی میرسد. پس وقتی شما به عنوان یک همسفر تغییر میکنی و لذت میبری. مسافر هم حتی اگر حرکت نکرده باشد؛ میبیند زندگی که همان زندگی است و من هم که هنوز مصرف میکنم پس چه شده که این خانم اینقدر حالش خوب است؟! اینقدر از همه چیز لذت میبرد و انرژی دارد؟! بعد از مدتی مسافر هم درمی یابد که حال خوش همسفر به خاطر این است که وظایف خود را به عنوان یک رهجو به نحو احسن انجام میدهد؛ پس او هم علاقمند به حرکت میشود و حرکت میکند تا به آرامش و رهایی برسد. به عنوان یک انسان وقتی نمیتوانیم راه یک مورچه را که به راحتی میتوانیم با نوک انگشت، آن را بکشیم؛ تغییر دهیم پس چگونه میخواهیم انسان دیگری را تغییر دهیم مثلاً مسافر خود را! نکته قابل توجه در اینجا این است که برای اینکه ساختاری شکل بگیرد و ساختار جدیدی پدید آید باید ساختار قبلی را خراب کنیم؛ چرا؟! چون اگر ساختار جدید روی ساختار پوسیده قبلی بنا شود بعد از اندک مدتی خراب میشود. پس خطاب به همه همسفران می گویم که به پارامتر زمان توجه کنید و در سفر مسافرتان دخالت نکنید، برای رهایی او زمان تعیین نکنید و... چون آن وقت اگر تغییر یا تبدیل یا رهایی هم رخ بدهد فقط و فقط ظاهری است و خیلی زود خبر گریز مسافر را میفهمید و... پس نباید در صبر؛ بی صبری کرد. بخش دوم دستور جلسه هم مربوط به اجرای وادی دوازدهم است که همان درختکاری است. شاعر میگوید: آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی بتوان چشید اگر ما نمیتوانیم خیلی از کارها را انجام بدهیم یا مثلاً از نابودی جنگلها نمیتوانیم جلو گیری کنیم، میتوانیم که یک درخت بکاریم... تا حالا نمیدانستیم؛ نادان بودیم و لطمه وارد میکردیم! از الان که می دانیم موظفیم که دیگر لطمه نزنیم و با کارهایی همچون کاشت درخت در این ایّام جبران خسارت نمائیم. به اعتقاد بنده در پایان هر دستور جلسه ایی یک جمله ایی با رنگ سفید حک شده که ما فقط به جرم اینکه رنگش سفید است آن را نادیده میگیریم و آن چیزی نیست جز دانایی و دانایی مؤثر؛ اینکه بدانیم آموزش گرفتن بسیار نیکوست اما مهمتر از آن عملی کردن آن و حفظ و مراقبت از داناییهایمان است. از آن نترس که آهسته حرکت میکنی؛ از آن بترس که هنوز حرکت نکرده باشی! ... و من یقین دارم کسی که در این مکان مقدس پا گذاشته اگر خودش بخواهد؛ جزء دسته دوم نیست و در حال حرکت است پس به امید فردایی بهتر ناامید نباشیم. عکس: همسفر مریم نگارش: همسفر شهرزاد نوع مطلب : خدمتگزاران لژیون، برچسب ها : لینک های مرتبط : درباره وبلاگ عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند. پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی! ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد... انشاالله مدیر وبلاگ : همسفر الهه مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندها نویسندگان برچسبها آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
||