همسفران عشق لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد |
||
شنبه 21 فروردین 1395 :: نویسنده : شهرزاد بصیری
نوشتار کامل سی دی شراره های نور (مهندس دژاکام) هرنوع بحران و مشکل فکری و .. که ما دچارش شدیم برای اینکه از اون فاز بگذریم باید امتحان بدهیم یعنی اگر شما میخورید زمین و زمین خورده هستید باید امتحان بدید امتحان شما چی هست این است که باید از زمین بلند بشید اگر نتونید بلند بشید هزار بار دیگر هم که زمین بخورید باز هم زمین خورده هستید اینکه میگوییم باید امتحان بدی منظور قلم و کاغذ نیست منظور این است که از اون مقطعی که هستی باید در بیای .. بسم الله الرحمن الرحیم امروز سه شنبه 94/10/22 ساعت 9:5 دقیقه بامداد است هوا هم به حمد الله خوب است ،دستور جلسه ی امروز شراره های نور بود، صحبتی که در جلسه ی پیش مطرح شد که گفته شد ما باید در مقابل انسان ها متواضع باشیم و با انسانیت اگر شیری یا حیوان درنده ای به ما حمله کرد باید در مقابل آن بایستیم و اگر کسی خواست اموال ، دارایی و زن ، مرد چیزی را از ما بگیرد باید در مقابل آن بایستیم این همان عمل سالم است عمل نیک نیست اگر عمل نیک این باشد که کسی توی گوشمان زد و بگوییم یکی دیگه هم این طرف صورتم بزن این یکم مساله دار است. عمل سالم چیزی است که نتیجه اش به خیر ختم شود و تواضع و محبت و دوستی یک مرزی دارد یک حدی دارد، اینجا همین مرز همینه که وقتی می گه وقتی اموالتون را بردند بهتون تتجاوز کردند، سرزمین هاتون را ازتون گرفتند می توانید در مقابلشون بایستید ، دندان در مقابل دندان است اگر کسی اموالت را ببره یا زنت یا دخترت را به اسارت و کنیزی ببره باید در مقابلش بایستید ، پس اینکه میگن چرا جنگ شد چرا میگن بکشید، اینجا مرز است مرز عمل سالم است عمل سالم باید بایستی نمیشه که آنچه حاصل دست رنج توست و حق توست بهش تجاوز کنند و بخواهند بدستش بیاورند، شیری حمله کند ، گرگی حمله کند نمیشه که تواضع نشان بدیم این میشه عمل سالم و اما امروز بحثی را که مطرح میکنم مال 75/01/23 است تقریبا فروردین سالی است که من سفر خودم را آغاز کردم ، تحت عنوان شراره های نور، علم هم شراره هایی از نور است مطلبی میخونم بعد راجبش صحبت میکنم. استاد میگه علم از یک مبدا شروع شده است مانند زندگی و گسترش یافتن ، مجزا شدند و هر یک دنیایی را باز کردند و مانند اقیانوس شدند و بعد کم کم این علوم باهم در راه یکی شدند و در نوک پیکان ، آن می شوند، که به ظاهر هر نقطه ای جدید است اما با محتویات دیگر و حرکت ما و ثابت شدن چشم های ما به نقطه ای یعنی عبور از کانال هایی که به یک کانال می رسد و اقیانوس عزمت آن را میرساند از اینجا عمل و نتیجه مهم است ابعاد مهم نیستند اینجا راجع به علم و علوم صحبت می کند یه زمانی ابو علی سینا بود مثلا طب را می دونست ریاضیات را میدونست نجوم را می دونست فلسه را میدونست یعنی آنچه علم در آن زمان در مقطع بود می دونست یا سهروردی و یا امثال آن یعنی هم ریاضیات می دونستند هم طب می دونستند هم فلسفه می دونستند ، چون آنچه اطلاعات وجود داشت محدود بود مثل الان گسترده نبود ولی یواش یواش گسترده شد یعنی ریاضیات شد یک شاخه، طب یک شاخه نجوم یک شاخه ،، پس وقتی یک نفر همه ی این ها را بلد بود میشد چند شاخه، ولی بعدا میاییم تو خود علوم نجوم به چندین شاخه تقسیم شد ،، طب به چندین شاخه تقسیم شد، طب مثلا شد بیماری چشم، گوش، حلق و بینی، مال کبد ،کلیه بعد خود چشم شد بیست تا شاخه قرنیه، عدسی، شبکه و... گوش هم همینطور این ها به رشته های متعدد تقسیم شدند ولی در نهایت این ها دوباره باید با هم جمع شوند ، اون گستردگی یک سری خواصی داشت خیلی چیز ها مشخص شد و روشن شد ولی این ها دو مرتبه باید برگردند سر نقطه ی اولشان و نقطه ی جدید با اطلاعات جدید و آگاهی های جدید بحثی که امروز می خواهم بکنم بیشتر به مساله ی طب می خورد که این برمیگرده به مساله ی خودمان که همان اعتیاد است، حال یکی می گوید چه ربطی دارد که دارید در موردشان صحبت می کنید میگوییم مادر سال 2015 ما 2874 نفر را به رهایی رساندیم در صورتی که هنوز اعتقاد دارند دنیا می گویند اعتیاد درمان ندارد ولی ما 2874 نفر را درمان کردیم در شرایطی است که هنوز می گویند شیشه درمان ندارد ما میگوییم 2874 نفر را درمان کردیم که 20 درصد آن شیشه بوده است. میگویند اعتیاد درمان ندارد در صورتی که خانم نورا رییس انجمن تحقیقاتی در مقاله ی قبل گفته بود که امیدوارم در سال های آتی برای شیشه و الکل برای آمفتامین برای حشیش یک دارویی کشف بشه که ما بتوانیم در آینده این بیماران را درمان کنیم ولی ما میگوییم ده سال پبش ما این کار را انجام دادیم هم کوکائین هم شیشه هم الکل و حشیش را درمان کردیم پس اگر صحبت میکنیم به عنوان کسی که این مساله را میدونه و همیشه یک قدم جلو هستیم.بدن انسان یک سیستم بسیار قوی و نیرومند است اگر گفتند جهان اکبر ،، پس جهان اکبر است و جهان اکبر جسم انسان است و جهان اصغر میشه فیزیکی ،، اینقدر این عظمت بزرگی دارد که بزرگ ترین ارتش های جهان در بدن وجود دارد یعنی یک نوع از سرباز ها که در بدن کار میکنند برای مکروفاژ ها تو مغز استخوان تولید میشوند ، نمی دانم دقیق آن را ولی فکر کنم دقیقه ای چندین میلیون تولید بشه برای سیستم دفاعی و سیستم ایمنی بدن بزرگ ترین پالایشگاه جهان به قدرت کبد نیست، بزرگ ترین پالایشگاه جهان به قدرت تسویه ی کلیه نیست هر قسمتی را نگاه میکنیم یک جهان بسیار بسیار عظیمی است نکته اینجاس این ارتش بزرگی که در بدن است کارشون چیه چکار میکنند،، اینها از بدن محافظت میکنند در مقابل عوامل خارجی همون طور که گفتیم مغز یک سطح خونی دارد اجازه نمی دهند میکروب ، ویروس، باکتری از سطح خونی مغز عبور میکند و وارد مغز می شود همین جور هم ما این سیستم را در بدن داریم اون سیستمی که این قسمت بدن را محافظت میکند اسمش سیستم ایکس بدن است.که در مقابل بقیه ی بدن را محاظت میکند . سیستم ایمنی باید یک مثلث بشود یک ضلع مثلث سیستم ایمنی بدن نیرو های خودی را تشکیل میدهد مثلا در یک مرز وقتی مرزبانان یک نیروی خودی به داخل مرز می آیند آن ها را شناسایی میکنند و به آن ها حمله نمیکنند . ضلع دیگر مثلث نیروهای دشمن هستند که آن ها برای بدن ضرر دارند و سیستم ایمنی آنان را میشناسه و به موقع به آن ها حمله میکندو ضلع دیگر مثلث وقتی چیزی وارد بدن میشود سیستم آن ها را نمی شناسد یعنی نه نیروهای خودی هستند نه نیرو های دشمن هستند ولی سیستم ایمنی ریسک نمیکند و به آنان حمله میکند.حال یک موقع میشه سیستم ایمنی بدن بر علیه خودش کودتا میکند به خود بدن حمله میکند کی این کار را میکنه زمانی که اطلاعات غلط بهش برسه یا زمانی که چیزی احتیاج داشته باشه یا چیزی بهش نرسه یه زمانی یک بزرگی بود بهش گفتند یک شخص که آدم مهمی هم بوده است گفتند دارد در مورد شما اقداماتی میکند دارد بر علیه شما حرف میزند و میخواهد کودتا کند بریم آن را بگیریم و زندان بیندازیم گت نه برید ازش بپرسید شاید چیزی بخواد شاید پست یا مقامی اگر بهش دادیم مشکل حل شود و همین کار را هم کردند و جواب داد و مشکل حل شد. مثلا یکدعه سیستم ایمنی یکدعه به سیستم عصبی حمله میکند پس اینجا اطلاعات لازم به سیستم ایمنی نرسیده حال چگونه این اطلاعات نرسیده اینگونه نیست که بگوییم سیستم بدن یک سازمان اطلاعات است و اطلاعات را نداده نه ، کامپیوتر بر مبنای چی کار میکنه بر مبنای صر و یک کار میکند یعنی یا وصل است یا قطع حروف الفبا را تبدیل میکنند به قطع و وصل مثلا آ چهارتا قطع دارد یک وصل و یا ب سه تا قطع دارد و دوتا وصل، سیستم بدن هم همینطور است یا الکتریکی کار میکند یا شیمیایی یعنی یه مواد شیمیایی می آید با یک مواد شیمیایی دیگر ترکیب میشه و یک نتیجه ی جدید گرفته میشود ، پس اینکه سیستم ایمنی ممکنه دچار مشکل بشه اینه که ممکنه بالاتس یک سری موادش کم شده باشد و وقتی مواد بهش نرسه انگار آذوقه بهش نرسیده است اون مواد چی هستند همون ناقل های عصبی یا هورمون ها یا غده های درون ریز یا برون ریز، یا انکفالین بدن کم باشد سیستم ایمنی دچار مشکل میشود چون اطلاعات دی به آن ها نمیرسد. حال باید این مشکل را حل کنند چگونه ؟ باید بهمن سیستم ایمنی چیه آن کم است به چی نیاز دارد به چی احتیاج دارد چی کم دارد و آن را راهم کنند ولی این کار را نمیکنند و بجای آن سیستم ایمنی را ضعیف میکنند که این کار اشتباه است درسته وقتی سیستم ایمنی را ضعیف کنیم کمتر حمله میکند ولی وتی دشمن جدید وارد بدن شد همان باعث میشود سیستم ضعیف شده را از بین ببرد پس بجای اینکه سیستم ایمنی را سرکوب کنند باید تحقیق کنند که سیستم ایمنی به چی نیاز دارد چی میخواهد. در جهان امروز علوم الان این پهن شده ما باید آن را جمع کنیم تا برسیم به یک نقطه ، حالا چرا ما این حرف را میزنیم برای اینکه این را ما در کنگره دیدیم البته باز هم باید روش تحقیقات بشه درسته دوسال پیش در مورد سیستم ایکس گفتم ولی باز هم باید روش تحقیقات بشه تا نتیجه گیری شود. علوم از یک مبدا شروع شدند و گسترش یافتند مانند زندگی مجزا شدند و هریک دنیایی را باز کردند الان برای خون دنیایی باز شده برای چرم همینطور برای کبد همینطور برای گلوبول ها همینطور و .. برای هرکدام دنیایی باز شده و مانند اقیانوس شدند. حال در اینجا در قسمت طب هم پیشرت های زیادی شده رار نیست ما هرجا رسیدیم بدن را بشکافیم ، مثلا در ارتوپدی پیشرفت های زیادی شده در چشم همینطور در گوش همین طور و .. ولی هنوز در بعضی قسمت ها هم یک تنگنایی وجود دارد که باید از این تنگنا عبور کنیم حال این علوم که مثل اقیانوس هستند در یک راه قرار میگیرند و با هم یکی میشند و به یک نقطه میرسند که در اینده به نظر من آن نقطه همان نقطه ی ایکس است. در نوک پیکان ان میشوند که به ظاهر یکی است ولی محتویات آنان فرق دارد. باران وقتی میبارد میان میان تا به کانال های متعدد می رسند و آن کانال ها به یک رود میرسند و آن رود به یک اقیانوس بزرگ وصل میشود که در اصل همه ی این ها یکی هستند از اینجا ابعاد برای ما مهم نیست بلکه عمل و نتیجه مهم است این دستگاه های بسیار بسیار پیشرفته وعلوم اینها مهم نیستند باید ببینیم نتیجه چی میشود ، آیا نتیجه ی کسی که مثلا چند سال است که بیماره چی میشود آیا خوب میشود ، بیمارستان و دستگاه های پیشرفته ملاک نیست باید ببینیم نتیجه چه میشود این ابعاد و گسترگی ها مهم نیست. ما در گذشته برای شروع یک جنگ نیاز به ادوات و افراد زیاد بودیم ولی الان در علوم میبینیم یک سلاح کوچک چه تخریب های بزرگی دارد خوب بعضی علوم بسیار پیشرفت کردند ولی بعضی علوم هم نه فقط درون خودشون گسترده و وسیع شده اند، ما میخواهیم جوهر وجودی را ارزش بگذارید شما از زمان شروع دوره ی ابتدایی و دبیرستان و مدرسه تا پایان آن بوده است در زمان ما هم همینطور هرچی یاد گرفتیم مثل اینکه یک دوره ی ابتدایی راهنمایی را پشت سر گذاشتیم. حالا باید برای شما با آنچه آموخته اید امتحان بدهید تا در مسیر های متفاوت با بعد های متفاوت قرار گیرید ما باید به شما برنامه بدهیم وقتی سخنی به میان می آید یعنی همان آموخته ها یا یادگرفته ها را در جهت امور شئونات خویش بکار ببرید. از اون قسمت آمدیم و این ها را مطرح کردیم چرا مطرح کردیم برای اینکه خود اعتیاد یک نوع بیماری است و تا زمانی که این بیماری شناخته نشود قابل درمان نیست و الان در سطح جهان این بیماری قابل شناخت نیست ولی ما در اینجا بیماری را شناختیم بچه های سفر اولی که تازه وارد میشوند بهشون میگوییم این بیماری چیه براشون مشخصص میکنیم دوم میگیم چقدر زمان درمانش است آن را هم مشخص میکنیم خوب شما برید بپرسید از جایی این بیماری چیه ببینید چی پاسخ داده میشه هیچی بپرسید طول درمانش چی است هیچی ، وقتی ما تونستیم این اطلاعات را بدست بیاریم تونستیم روی اعتیاد هم کار کنیم آن را درمان کنیم چون وقتی ما دونستیم این چی هست چی بوده تونستیم در این راه پیروز بشیم اگر نمیدونستیم نمیتونستیم در این راه موفق بشیم یعنی هر کسی با هرنوع مواد مصرفی بیاد و بخواد در کنگره کامل قابل درمان است فرقی نمیکند فرد هفتاد سالش است یا هشتاد عمل قلب انجام داده است یا نه اگر روی متد دی اس تی بیاید کاملا قابل درمان است و درمان خواهد شد . یک فرد مصرف کننده به دلیل کمبود اطلاعات باعث میشه که دچار مشکل بشه یا فردی اگر دچار مشکل در زندگی زناشویی است به خاطر کمبود اطلاعات است. آیا ما میتوانیم به نقطه ای برسیم که بفهمیم جوهر وجودی چی است یا بفهمیم انسان بودن چی هست تفاوت انسان با حیوان چی هست انسان برای چی آمده و برای چی میره .. هرنوع بحران و مشکل فکری و .. که ما دچارش شدیم برای اینکه از اون فاز بگذریم باید امتحان بدهیم یعنی اگر شما میخورید زمین و زمین خورده هستید باید امتحان بدید امتحان شما چی هست این است که باید از زمین بلند بشید اگر نتونید بلند بشید هزاز بار دیگر هم که زمین بخورید باز هم زمین خورده هستید اینکه میگوییم باید امتحان بدی منظور قلم و کاغذ نیست منظور این است که از اون مقطعی که هستی باید در بیای .. ما بایستی برای شما برنامه بدهیم دقیا همین کاری که ما در کنگره برای شما انجام میدهیم همان برنامه هایی که راهنما ها به رهجو ها میدهند. وقتی موضوع حرکت میشه یعنی چی یعنی چیزهایی که آموختیم را بکار ببریم منظور از حرکت این نیست که قدم بزنیم راه بیوفتیم نه . از آموختن تا عمل کردن خیلی خیلی فاصله است که همان توی مسئله ی نظری و عملی است ، انسان اون چیزهایی که میدارد جداست و اون چیز هایی که میداند و عمل میکند چیز دیگریست، سخنرانی های بسیار بسیار زیبا انجام میگیرد خطیب های بسیار زیبا شکافته میشود اما متاسفانه خیلی از آن ها نمیتواندد خودشان عمل کنند این دوتا نکته ی بسیار بسیار مهم است ولی چیزی که در کنگره برای ما مهم است حتما باید عمل کنیم تا از اون مسئله عبور کنیم . بعضی وقت ها در خلاء تاریکی میایستید گویید با خود یا نیرویی تخریبی نبردی تنگاتنگ دارید باید بدانید که همه ی وجود شما باید حرکت باشد گاهی اوقات ادم میایسته توقف میکنه با خودش میجنگه گاهی اوقات نیروی تخریبی خودش است باید حرکت کنید تا شتابتون قدرتمند تر بشه. خوب ما اینجا داشتیم در کنگره ی قدیم اینقدر قشنگ بلد بودند بدون واو تمام نوشتار ها را بلد بودند ولی نتونستند نتیجه بگیرند و رفتند مواد زدند و بعضی از ان ها الان حالت طبیعی ندارند حالت مجنون دارند پس فقط بلد بودن نیاز نیست حرکت کردن مهم است . قوی ترین نیرویی که ما داریم و میتونیم آن را درک کنیم حس است این بعد عجب بعدی است رها شدن از چنگال های پر قدرت و جثه ی بزرگ کرکس بسیار خوف ناک و ترسناک باشدجهان مادی جهان عجیب و غریبی است ، وقتی انسان بین دوتا قطب منفی و مثبت قرار دارد این اصلا کار آسونی نیست کار آسونی نیست که همه برن جذب قدرت خدا بشن جذب قدرت نیکو بشن با یه حرف همه هدایت بشن اصلا اینطوری نیست اما میتوان بال های این هیولا را به بال پرنده ای سپید که پیام آور القای الهی است تبدیل نمود در جثه ی به ظاهر ضعیف و یا ظریف در انسان های متفکر قدرتی نهفته است که هزاران بار از چنگال های آن پرنده ی غول پیکر قدرتمند تر و توانا تر است یعنی میشه از یک نیروی بسیار بسیار منفی یک نیروی مثبت بسازی و این کار صد در صد امکان پذیر است به همین دلیل است که گفتیم هیچ کس تا ابد نمیخواد در دوزخ بماند همه میتوانند از دوزخ خارج بشن این ظاهر قضیه است که بعضی ها فرو میروند در جهنم به هرحال هرکس که یک کار شر انجام داده بلاخره چهارتا کار خیر هم انجام داده پس قرار نیست یک فرد تا اخر در دوزخ بماند همه میتوانند این کرکس را به بال های سفید تبدیل کنند این نیست کسی بگوید دیگه از من گذشت من دیگه نمیتوانم من هروئینی هستم نه صدبار هم که نتونستی دوباره شروع کن صدبار اگر توبه شکستی باز آی . شما با تفکر و تاقل از نیروی خفته ی خویش کمک بطلبید و در جهت اندیشه ی راستین این انرزی را به انچه خود میخواهید تبدیل کنید مثال خرس قطبی موقع زمستان به خواب میرود و قلب آن در دقیقه فقط 5 بار میتپد چون در چرخه ی طبیعت هیچ خوراکی در زمستان نیست و همه جا را برف گرفته است برای همین به خواب زمستانی میروند انرژی ذخیره میکنند به امید بیدار شدن دربهار و زندگی دوباره و جدید پس اینکه کسی از خط خارج میشود برای اینه که برای دفعه ی دیگه بتونه با تلاش و امید بیشتر ادامه بدهد چون خدا بندگانش را دوست دارد . کتابی که هرگز از مطالعه ی ان خسته نمیشم کتاب الهی است که هر روز چند کلمه از ان برای اطاعت از خداوند میبرید را میگوییم که ان ها را به کار ببربد لوح حک شده بر روی مرقوب ترین سنگ هرگز متلاشی نمیشود و جاویدان است اگر انسان پالایش پیدا کند و تسفیه بشه مطالبی را که دریافت میکنه در اون مطالب به صورت جاویدان میمونه حال اینجا گریزی بزنم به همان سیستم ایمنی که اول جلسه صحبت کردیم حالا اگر ما بدونیم اون سیستم ایمنی را که اونجوری تشریحش کردیم به جای اینکه ان را سرکوب کنیم چون راحش را پیدا نکردند سرکوب میکنند ان را ولی اگر راه ان را پیدا کنیم دیگر نیروهای خودمان را خودمان از بین نمیبریم اگر اون اطلاعاتی را که کم دارند اون ماده ای را که کم دارند بهشون بدیم دوباره نیرومند و قوی میشند همه ی این کار ها در مغز انجام میشه مثل قدیم که میگفتند همه ی راه ها به رم ختم میشود چون مرکز دنیاست البته خوب این وسط یه مطلبی دیگه هم داره یکی بود میرفت گوسفند میدزدید و ان ها را ذبح میکرد و میداد به فقرا مردم گفتن چرا این کار میکنی گفت اینجا که گوسفندان را میدزدم یه گناه میکنم اینجا که گوشتشان را میدم به فقرا یه ثواب میکنم اخرش هم پوست و کله پاچه اش برای خودم میمونه حالا این جا یک سری مریض هستند یک سری هم عمل میکنند اینجا امپول میزنی درمان میشه چندتا میزنی مثلا هفتصد تومن پول امپول میدی این وسط پول این دارو ها و قرص ها و و... میمونه دیگه بنابراین مساله اینه که همه ریط دارن به مغز و مغز به چی ربط داره ربط داره به اطلاعات و اگاهیش اطلاعات و اگاهی مغز به چی ربط داره به مواد شیمیایی همون سینافس ها و مسائل الکتریکیش بنابراین اگر ما بتونیم اون مواد لازم را در اختیار مغز قرار بدیم اون مغز کار خودش را انجام میده و یک مساله ای دیگه را ما باید بدونیم حکمای قدیم میگفتند که دوا را طبیب میده ولی شفا را خدا میده یعنی شفا دست طبیب نیست ولی چیزی که تمام دنیا اون را نادیده گرفتن خود قدرت بدن است بزرگترین تسفیه خونه بزرگترین پالایشگاه بزرگترین ارتش در بدن خودمون است بزرگترین کادر ایمنی بزرگترین کادر تعمیراتی در بدن خودمون است ما باید مصالح را بهش بدیم اون چیزی که نیاز دارد را بهش بدیم بدن خودش را میسازد اگر این مواد را به بدن بدیم خیلی از بیماری های ما مثل اب خوردن برطرف میشه یعنی همه ی این علوم که شاخه شاخه شدند و بهم رسیدند با یک مساله ی مساله ی بسیار راحت همه ی ان ها حل میشوند که اسم نمیارم بیماری هایی است که علاج ندارد ولی قابل درمان است که ما همین کار را در مورد اعتیاد کردیم میگن بیماری اعتیاد چند وجهی است و چه چه چه که جایی بودم پیش یکی از دوستان که ان ها خیلی با من صحبت میکنند که را ه های رسیدن به خدا به اندازه ی نفوظ است گفتم به نظر من این حرف حرف درستی نیست راه های رسیدن به خداوند فط یک راه است اون هم صراط مستیم است حالا ممکن است یگیم راه های رسیدن به صراط مستقیم بله هزارتا بی راهه است که باید بیاید تو صراط مستقیم در مورد اعتیاد هر راهی که جواب بده درسته مشکل اینجاس که هیچ راهی جواب نداده برای درمان اعتیاد همه ی راه ها درسته نمیشه که همه ی راه ها درست باشه ممکن است یک راه درست باشه و اونم ترمیم مغز است همه میگن اعتیاد بیماری چند فاکتوریه ولی به اعتقاد ما فقط بیماریه مغز است اگر این بیماری مغز درست بشه حل بشه همه چیز درست میشه اگر اون مواد را که بحثش را کردیم در اختیارش بگذاریم خود مغز کاملا ترمیم میشه قابل ترمیم است . انچه از انسان به وجود می اید و بدست او محیا میگردد میرود در اثر گذشت زمان نابود میگردد و راه های باد گردد خراب اما عین همان یعنی خیال سالم او در ماورای وجود اون به همان صورت ساخته و باقی است انسان موجودی عجیب و تغییر پذیر همچون حلقه های بازی است اما وقتی به تکامل رسید به حلقه ی غیره انعطاف تبدیل میگردد خداوند هرگز دلشکسته ها را از یاد نمیبرد شاهکار خلقت انسان همین است که تغییر پذیره جالبی انسان به همین تغییر کردن ان است و وقتی انسان به اون درجه ی بالا و تکامل رسید دیگر تغییر نمیکند مثل فیلم محمد رسول الله که ان دیالوگ میگفت اگر خورشید را دست راستم قرار دهید و ماه را دست چپم قرار دهید عقیده ام را تغییر نمیدهم . خوب یکی از عزیزان سوال کرده گرچه قبلا درموردش صحبت کردم که میگه فرق مکانیک با طبیب چیه گفتم وقتی یک ماشین خراب میشه اون خرابی را باید خود مکانیک درست کنه اگر چرخ لاستیک پنچر میشه باید خود مکانیک اون پنچری را بگیره اگر یک پیچی خراب شد باید اون مکانیک پیچ را عوض کنه ولی در طب در بدن انسان اینگونه نیست در طب در بدن انسان نود درصد ان را پزشک داروی لازم را در اختیار بدن رار میده بدن اون دارو را برمیداره و خودش را ترمیم میکند در حقیقت ترمیم اصلی به عهده ی بدن است خوب وقتی میخوای این ساختمان را بسازی احتیاج به مصالح داری یا اگر این ساختمان خراب شده احتیاج به مسائل داری مصالح فقط یه چیز نیست ممکن است سیمان احتیاج داشته باشی اب همینطور گچ همینطور قیر میخوای گونی میخوای میخ میخوای چکش میخوای رنگ میخوای کلی مصالح میخوای که اینجا را تعمیر کنی دیگه اون مصالح را باید در اختیار بدن قرار بدی اگر اون مصالح را در اختیار بدن قرار بدیم خودش خودش را ترمیم میکنه که در تئوری سیستم ایکس که راجب به تریاک صحبت میکنیم میگه تریاک اون مصالح است چون تریاک بین بیست و پنج تا پنجاه تا الکالوئید داره یعنی بین بیست و پنج تا پنجاه تا مصالح است مرفین یک مصالح است دی نورفین یکی دیگر انکفالین سوروتونین دوپامین اندرفین پاپاورین انواع و اقسام تو این دارو هستند ما وقتی این را با یک برنامه و اندازه ی خاص بدیم به مغز مغز اینا را میگیره و خودش را میسازه حالا اینجور نیست که بگیم تریاک برای مغز خوبه بریم بکشیم نه اینطوری نیست مثلا برای ترمیم این قسمت ما یه مقداری جزئی لازم داریم یه استامبولی سیمان نیاز داریم نه یک تانکر سیمان اینجوری همه چیز را مختل میکنیم همه چیز را از بین میبریم پس ما در بازسازی سیستم عصصبی باید اون مصالح لازم و مصالح مفید را در ساعت دقیق و درست و میزان مصرف درست یعنی میزان دارو و زمان دارو و مقدار دارو باید اینا رو با یک برنامه ریزی دقیق در اختیارش قرار بدیم تا خودش خودش را بسازه یعنی به قول یکی از بچه ها نیایم سیستم ایمنی را ضدش را بدیم که به اصطلاح بیاریمش پایین ما مصالح را در اختیار بدن قرار میدهیم بدن خودش این مصالح را میگیره و خودش را بازسازی میکنه در مورد درمان اعتیاد ما اگر بخواهیم از دارویی استفاده کنیم باید بعضی وقت ها داروی ما فقط یک دارو است مثلا فقط گاهی اوقات گچ خالی میدیم یا فقط سیمان خالی میدیم و بعد اندازه اش را هم نمیدونیم چقدر بدیم تا کی بدیم اونم نمیدونیم ولی در سیستم دی اس تی مقدار مصرف را میدونیم میزان را میدیم و در اختیار بدن میگذاریم بدن خودش خودش را میسازه اون حکیم این کار را انجام نمیده حکیم فقط اینا را در اختیارش قرار میدهد حتی ارتوپد هم موقعی که استخوان میشکنه استخوان را درست کنار هم قرار میده ولی خود بدن جوش میده گوشت پاره شده اون را بخیه میزنه ولی خود بدن اون را جوش میده پس اینا در نظر داشته باشیم که بدن بسیار بسیار با ماشین فرق داره ما این را حذف کردیم یعنی شفا را خدا میده حذف کردیم شفا را خود بدن باید بده پس بدن یک سیستمی است که تا زمانی که زنده است خودش خودش را ترمیم میکند و درست میکنه ولی ماشین های صنعتی قادر به تعمیر خودشون نیستند شب خوابیدی صبح پا میشی میبینی که یک مرتبه یک بیماری بروز میده پس بدونید در سیستم ایمنی یک مشکلی به وجود اومده ممکنه سیستم ایمنی خودش حمله کرده به یک قسمت هایی از بدن حمله کرده به یک روکش عصبی حمله کرده به یک نوع انزیم حمله کرده به یک نوع نورون حمله کرده به یک نوع هورمون و به یه قسمتی و اون را از بین برده امیدوارم توضیح این مساله را کامل کرده باشم. مرسی مچکرم نویسنده مسافر ایمان بهروز وبلاگ شب شکن مدیریت اقای احمد پورمحمدی نوع مطلب : متن سی دی های جهانبینی، برچسب ها : لینک های مرتبط : درباره وبلاگ عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند. پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی! ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد... انشاالله مدیر وبلاگ : همسفر الهه مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندها نویسندگان برچسبها آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
||